بعد از سونوگرافی بهش زنگ زدن و گفتن بچه ت #پسره...
خندید و گفت : خدارو شکر که سالمه
گفتن شوخی کردیم بچه ت #دختره..
باذوق چند بار پرسید جدی میگین؟ واقعاً دختره؟
از خوشحالی سر از پا نمی شناخت
#اسمشو از قبل انتخاب کرده بود
♥️ #زینب
زینب خانم نازدانه ی شهید
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
╔══❖•°♥ °•❖══╗
✤☫@modafean_14 ✤
╚══❖•°♥ °•❖══╝
چند ماہ بعد عقدمون من و آقا محمد رفتیم بازار واسه خرید..
من دو تا شال خریدم...
یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت: خانومی، اون شال سبزت رو میدیش به من؟!
حس خوبی به من میده شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه قوت قلب می گیرم
گفتم: آره که میشه...
گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد و شد شال گردنش تو هـر ماموریتی که میرفت یا به سرش می بست یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد #شهادت برام آوردن...
#شهید_محمد_تقی_سالخورده🕊🌹
╔══❖•°❤️ °•❖══╗
🌹 @modafean_14 🌹
╚══❖•°❤️ °•❖══╝