#ارزش_حجاب_در_آمریکا
#الهام_اتحادی
طراح لباس و حجاب، هیوستون تگزاس
بعد از هجرت به آمریکا، عمیقاً فهمیدم حجاب چقدر برایم عزیز است! اما چیزی که باعث شد در زمینهی حجاب دست به قلم شوم، محجبه بودن مادر و مادر بزرگ و مادر مادر بزرگم نبود؛ بلکه واکنشهای جدید مردان و زنان غیر مسلمانی است که چند ماهی میشود در کنارشان قرار گرفتهام!
یک ماه از ورودم به آمریکا گذشته بود که برای سوال راجع به رشتهی مورد علاقهام، به کالج شهر فعلیمان (هیوستن تگزاس) رفتم. برای ملاقات با مشاور کالج نوبت گرفتم و بر روی صندلی در سالن انتظار نشستم. آن روز علاوه بر بستن حجاب روسری، یک کلاه رسمی زنانه بر سر داشتم. متوجه نگاه نیمه سنگین دانشجوها شده بودم اما همچنان زل زده بودم به خطوط کتابی که در دستم بود بی آنکه خطی از صفحه را بخوانم...
سعی کردم با خودم عادی برخورد کنم و روی یکی از خطوط تمرکز کنم: «برای طراحی یک استایل رسمی، نخست به جنس پارچه بیاندیشید. انتخاب جنس مناسب میتواند....»
- ببخشید خانم!
سرم را بالا بردم...
دختری مو بور بود با چشمهای روشن. کنارم نشست و گفت: میتوانم یک سوال بپرسم؟
با لبخند گرمی که زیبایی حجابم را درونی نشان دهد گفتم: بله حتماً، بفرمایید.
- میتوانم بپرسم دین شما چیست؟
- اسلام؛ مسلمان هستم.
صورتم منقبض شد و لبخندم محکمتر تا درونی و قلبی بودن زیبایی حجابم حفظ شود!
-همیشه پوشش سر دارید؟
- بله.
-ازدواج کردهاید؟
-بله، متاهلم.
-نظر همسرتان نسبت به پوشش سرتان و لباستان چیست؟
-حجاب؛ به این پوشش سر میگوییم حجاب. او خیلی از حجابم لذت میبرد.
- همسرتان باید به شما افتخار کند! آرزویم این است که بتوانم روزی به اندازهی شما به خودم احترام بگذارم و برای تن و روحم حرمت قائل شوم و با پوششم... همان حجابم، به مردان و زنان اطرافم بگویم من یک زنم با حریم شخصی؛ حرمت من نگه داشتنیست چون حفظش کردهام. با حجابم بگویم تا همینجا، پشت همین پوشش، قابل دسترسیست و باقی حریم شخصی من است.
عضلات صورتم که تحت فشار لبخند مذکور بود، کم کم وا رفت.
ادامه داد: اما خانوادهام مسیحیان متعصبی هستند که نمیگذراند پوشش، ببخشید حجاب اسلامی، داشته باشم.
چشمانم داغ شده بود و یک تکان کوچک کافی بود تا اشکم بلغزد روی گونهام. باید چه میگفتم؟! خدایی! منِ ۲۸ سالهای که حجاب را از کودکیام تا آمریکا آورده بودم، در جواب آن توصیفات تکان دهندهی دختری از یک خانوادهی متعصب مسیحی در مورد حجاب، چه باید میگفتم؟!
بالاخره زبانم چرخید و گفتم: چقدر زیبا توصیف کردید. جواب داد که: و شما با آن پوشش سر و لباس پوشیده، چقدر زیبا حجاب را معرفی کردید. من توصیف کردم و شما برتر از آن، به تصویر کشیدید.
نوبت مشاورهاش شد. دستم را گرفت و گفت: از دیدارتان خیلی خوشحال شدم. امیدوارم مادرم زودتر بیاید تا شما را به او نشان دهم. او باید ببیند که حجاب یک زن مسلمان چقدر میتواند زیبا باشد!
تصویر آن چهره و آن چشمهای رنگی، حک شد روی مردمک چشمم.
همانجا، همان لحظه، مطمئنتر از همیشه، به خودم قول دادم که به تلاشم در زمینهی طراحی حجاب ادامه دهم و آن طراحِ حجابِ رویاهایم باشم. 😌
به این فکر میکنم که حجاب، گاهی یک جاذبه به حساب میآید؛ نه به این عنوان که موجب جلب توجه و تبرج در نظر نامحرمان گردد، بلکه یک خانم مسلمان میتواند با حفظ حیا و حجاب وزین و زیبای خود، دیگران (چه غیر مسلمانها و چه مسلمانانِ شناسنامهای و غیر مذهبی) را به دین خدا جذب کند. وقتی حجابِ یک زن مسلمان زیبا و وزین باشد، میتواند از هزار هفتهی مد نیویورک و لندن و پاریس و غیره بیشتر مورد پسندِ فطرت انسانها واقع شود!
به چشم خودم میبینم که گاهی چطور پوششم در نظر زنان و مردان غیر مسلمانی که حتی با حجاب مخالفند، وزین و دلنشین میآید و بعضاً مخالفتشان به کنجکاوی تبدیل میشود. لذا تصمیم گرفتم بعنوان یک بانوی محجبهی ایرانی، فعالیتم را در زمینهی ارائهی حجاب گستردهتر کنم تا علاوه بر حفظ حجاب خودم، معتقدین به سایر مذاهب را هم به حجاب علاقمند کنم. 😌
🆔 @modafean_hejab
هدایت شده از مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
در جوانی همه نوع
باده و مِی نوشیدیم
راستش هیچ کدام
چایِ ارباب نشد
#صلاللهعلیکیااباعبدالله
✨| @sarbazelashkarim
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۰۸ آبان ۱۳۹۷
میلادی: Tuesday - 30 October 2018
قمری: الثلاثاء، 20 صفر 1440
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹اربعین حسینی
🔹رسیدن جابر بن عبدالله انصاری به زیارت کربلا، 61ه-ق
🔹برگشت اهل بیت علیهم السلام از شام به کربلا، 61ه-ق
🔹برگرداندن سر امام حسین علیه السلام به محل پیکر ایشان در کربلا، 61ه-ق
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️9 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️14 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️17 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️18 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
✅ با ما همراه شوید...
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡@modafean_hejab
•••••••••••••❥🕯❥•••••••••••••
.
.
.
⚠️ تردد در حوالی پرتگاه
میخوام یه سوال خیلی مهم مطرح کنم.. اونم این که « ما از چی باید بترسیم ؟ »💯 واقعا ما از چی باید بترسیم و اصلی ترین خطری که ما رو تهدید میکنه چیه؟ من باید نگران چی باشم؟
این از سوال اما بریم سراغ جواب👇
من این قدری که نگران چادری ها ( حزب اللهی ها ) هستم نگران بدحجاب ها نیستم. نه اینکه بگم بدحجابی زیاد شد که شد عیبی نداره!! اما خطری که چادری ها رو تهدید میکنه خیلی وحشتناک تر از رشد بدحجابیه.. اون خطر ، #خطر_معمولی_شدن هست، یعنی این که توی چادری معمولی بشی. مثل بقیه بشی... رفتار و گفتارت ، آرزوهات ، خوشی هات ، غم و غصه هات.. بشه مثل بقیه
بقیه دنبال چی ان؟ تو هم همون وری بری..
بقیه چطوری عروسی میگیرن.. ؟ تو هم..
بقیه چطوری عشق مد و تیپ میشن... ؟ تو هم
بقیه اوج دغدغه هاشون چیه؟ .. تو هم..
بقیه تفریح هاشون چیه؟... تو هم..
بقیه دنبال چی میگردن تو زندگی؟ ... تو هم
عه ؟ پس میگی ما کلا منزوی بشیم بریم تو غار زندگی کنیم این همه که میگی با بقیه فرق داشته باشیم؟
نه ! منظورم اینا نیست. تا جایی که میشه باید قاطی همین مردم باشیم. اما وقتی همه دارن #دنیا طلبی میکنن تو دیگه چرا مثل اونا بشی؟ تو که میگی خدا هست امام زمان هست حضرت زهرا و چادر و ظهور و زمینه سازی و یاری امام زمان و .. اینا رو فهمیدی نباید مدل زندگی ت فرق کنه؟ مدل زندگی کردنت با اونی که خیلی خدا تو زندگی ش نیست که فرقی نداره...
.
.
این خانم های چادری که شدن شاخ اینستاگرم و عین این مدل ها عکس آنچنان میذارن و لایک و کامنت و به به و چه چه جمع میکنن، از همین نقطه ماجرا شون شروع شده ها.. اگه #مثل_بقیه ای که دارن می چسبن به این دنیا که محل عبوره ، دنیایی شدی.. با همون چادری که رو سرت داری میری سراغ دنیا.. یعنی چادر رو استحاله میکنی... چادر و فرهنگش رو دست کاری میکنی.. .
.
.
چادر برای معمولی شدن نبودا .. چادر برای دنیایی شدن نبودا.. چادر برای حداقلی بودن نبودا...
@modafean_hejab
💙💙
#زنان_جهنمی
حرف هایی که شاید برای خیلی ها خوشایند نباشد
تا کی و تا کجا همه بدی ها را باید بگذاریم روی دوش مردها
تلنگری باید بزنیم به خودمان
به خود زنمان .به خود خانوممان.به خود مادرمان.به خود دخترمان.
واژه هایی که دیگر بهمان نمی آید.
منی که از دختر بودن فقط بزک دوزک را فهمیده ام.
منی که از زن بودن لباس جذب پوشین را فهمیده ام.
منی که از خانوم بودن خرید کردن را فهمیده ام.
منی که از مادر بودن غیبت پشت سر پدر بچه ام را فهمیده ام.
منی که یا نماز نمیخوانم یا اگر میخوانم آنقدر ازروی اجبار میخوانم که اگر نخوانم بهتر است.
منی که به فرزندم تذکر نماز خواندن نمی دهم.
منی که نماز میخوانم.مشهد میروم.کربلا میروم.
اما مرد زندگیم را از مرد بودن انداخته ام.
منی که به خاطر خود خواهی هایم مرد زندگیم را جلوی همه فامیل ضایع کرده ام.
منی که به فرزندم با رفتارم یاد داده ام تا به پدرش بی احترامی کند.
منی که بعضی وقتا حتی فرزندانم را نیز به باد فراموشی میسپارم.
نمازم قبول.
زیارتم قبول.
حضرت فاطمه(س) بدون اجازه ی حضرت علی (ع) از خانه خارج نمیشد.
الگوی من کیست؟؟
اگر حضرت فاطمه(س) است باید مثل او باشم.
اگر نیست که نام مسلمان
نام چادر
نام حجاب را
خراب نکنم بهتر است......
@modafean_hejab
نام:سیدسجاد
نام خانوادگی:خلیلی(متکازینی)
تاریخ تولد:۱۳۷۲
تاریخ شهادت:۲۱*۰۱*۱۳۹۵
لشکر:پاسدار۲۵کربلا
محل شهادت:به همراه شهیدمحمدتقی سالخورده وشهیدحسین بوّاس درجنوب سوریه
وی تا۲سال پیش مفقودوسرانجام درسال۱۳۹۷امسال به همراه شهیدسیدجلال حبیب الله پوربه وطن بازگشتند
محل تولدومزاروی:استان مازندران،شهرستان بهشهر،روستای متکازین
#شبتون_شهدایی
#شبتون_بانگاه_شهید_سیدسجاد_خلیلی🌹
@modafean_hejab
🍃 @familedoor
مادرم مدرک پزشکی ندارد
ولی دستهایش کاری میکنند که هزار قرص و دوا نمیکند ...
شماره نظام مهندسی ندارد
ولی از منِ ویرانه با حرف هایش یک آدم نو میسازد ..
نقاش نیست ولی با یک کلام لبخندی روی لبهایم میکشد که هزار نقاش از پسش بر نمی آیند ...
ندیده ام توی استوديو ضبط صدا وقت بگذراند ، ولی آهنگِ صدایش از هر موسیقی گوش نواز تر است
مادرم سر آشپز و رستوران دار نیست ؛
ولی عطرِ و طعم غذاهایش هوش از سر میپراند
بهشت را زیر پایش ندیدم ، ولی شک ندارم بهشت زیر پایش نیست ، بهشت نعمتِ وجودش است ...
به ما بپیوندید در کانال #مدافعان حجاب
@Modafean_hejab
اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است
نه ساپورت های رنگارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نامشروع و دزدی!!
این روزها
فقط
در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده!!
حواست به مولا باشد !
⭐️اللهم عجل لولیک الفرج⭐️
@modafean_hejab
•┈••✾•◆◆•✾••┈┈••✾•◆◆•✾••┈•
❣بـانــو
.
🗣 صِدایِ خنده هایت را هیچ گوش .
نامحرمی نمی شنود ❌ وقتی ... 👇
.
#چادرت شد #سبڪ_زندگیات! 💚
.
👀 آن روی ماهت را هیچ چَشمِ نامحرمی .
نمیبیند ❌ وقتی ... 👇
.
#چادرت شد #سبک_زندگیات! 💚
.
💟 وجود نازنینات هم نصیب هر .
رهگذری نخواهد شد❌ وقتی ... 👇
.
#چادرت شد #سبڪ_زندگیات! 💚
.
👑 اصلا خدا هم یڪ بهشت پشت قباله ات .
میاندازد!😍 وقتی ... 👇
.
#چادرت شد #سبڪ_زندگیات! 💚
.
سبڪ زندگیات را تغییر بده بانو😉
@modafean_hejab
در این روزگاری که
دختران به دنبال مُد و تیپ زدنهای
غربی هستن...
یقین پیدا کردم که
حتما به من نظری شده
که این چادر روی سرم مانده هنوز....
🌸
#شبیه_زهرا_شدنم_اتفاقی_نبود
@modafean_hejab
دِلـَم شِکسته💔
دلـم را نمی خـری آقا!؟
مرا به #صحن_بهشتـت نِمی بَری آقا!؟😭
اگـرچه غـَرقِ گناهـَم⭕️ ولی خبـر دارم
تـو #آبـِـروی کسـی را نمی بـَـری آقا😔
#دلتنگ_مشهدالرضا
🌹🍃🌹🍃
@Modafean_hejab
3⃣5⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سـربلنـد
📝سفر اولش طوری نبود که خیلی #بترسم. میدانستم داعش👹 آمده است و خطر دارد؛ اما ته دلم میگفت سالم میرود و #برمیگردد. خودم از زیر قرآن📓 ردش کردم و آب ریختم پشت سرش.
📝تا سرکوچه رفتم #بدرقهاش. از لحظهلحظهاش عکس و فیلم📹 گرفتیم. زهرا علی را #باردار بود؛ ولی از ما پنهان کرده بودند تا برود. #آقامحسن ترسیده بود جلوی سفرش را بگیریم.
📝زهرا خیلی رنج کشید. بااینکه نباید گوشی📞 دست میگرفت یکلحظه آن را از خود دور نمیکرد. بیستوچهارساعته چشم انتظار تماس☎️ آقامحسن بود. وقتی دیر میشد میریخت بههم. پرخاشگری میکرد. #غذا نمیخورد. تااین #چهلوپنج روز گذشت آب شد.
📝جلوی زهرا رعایت میکردم که #اذیت نشود. خودم را در خفا با اشک و گریه و ناله😭 سبک میکردم.روزی که خبرداد از #سوریه برمیگردد به شوهرم پیشنهاد دادم یک گوسفند🐏 جلوی پایش سر ببریم. زهرا به آقامحسن گفته بود که میخواهیم برایت #بنر بزنیم و گوسفند بکشیم.
📝شاکی شده بود که اگر بیایم ببینم بنر زدید #برمیگردم. چون تهدید کرد بنر نزنیم؛ ⚡️ولی گوسفند #قربانی کردیم.
از آن دوردورها دیدم یک کولهگشتی سنگین انداخته پشتش. #لاغر که بود حالا شده بود یک مشت پوست و استخوان😢.وقتی آمد داخل خانه شک برم داشت که گوشهایش👂 نمیشنود. کج و کوله جواب میداد.
📝میگفتم:خوبی مامان⁉️ همینطور الکی میپراند:منم #دلم براتون تنگ شده بود☺️! باید چنددفعه داد می زدی🗣 تا بفهمد.وقتی به زهرا گفتم:شوهرت یه چیزش شده،حاشا کرد که نه #خسته است و توی اتوبوس🚎 گوشش سنگین شده.
📝تااینکه یک شب #فرماندهش را دعوت کرد خانهاش🏡. آن بندهخدا خبر نداشت جریان #مجروحیتش را مخفی کرده. تا گفت:محسن یادته اونوقت که تانکت موشک خورد💥!همه جا خوردیم😦.
📝تازه فهمیدیم چرا توی این مدت جلوی ما #وضو نمیگیرد و دکمه آستینش را باز نمیکند🚫. آن شب دیدیم دستش #سوخته. ولی باز حرفی از سنگینی گوشش به میان نیاورد❌.
راوی:مادرشهید
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@modafean_hejab
😍دخترا هم شهیده میشوند😍
⚫️ایها الداعش !!
سپاه و بسیج و حزب الله را فاکتور بگیر
حواست به من باشد!
دختر شیعه زاده ای هستم که
شهادت را از مادرم زهرا به ارث دارم
و صبوری را از عمه زینب
و شجاعت را از دخترکی 3ساله...
من سلاح هایی دارم که با اسمش جانت به لرزه می افتد !!
چــــادرمــــــ
سربنــــد یا فاطـــمه
دلگرمـــــی به ســقا
فرمـــان ســیــد علـــــی
حواست باشد....
گر نگاه چپ کنی سمت حرم
جانت را با خونت میخرم
🌺
@modafean_hejab
شهید...
به قَلبت نگاه میکُند اگر جایی
برايَش گذاشته باشی
می آيد
می مانَد
لانه میکُند
تا شهيدت کُند ...
وَ مَنْ عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ♥️✨
#رفیق_شهید_ینی_همین
🕊
@Modafean_hejab
#چ_مثل_چرا_چادر ❤️
بعضے وقتها؛
میبینم پروفایلت...
مُزیّن است بہ...
دخترے مشڪین ردا...
بالاے #ڪوہ...
یا ڪنار رود...
در هوهوے باد❗️
و بوجد مے آید نگاهم...
نہ از سر #هوس...
و یا هوا...
ڪہ از رنگ #نجابت...
و شڪوہ و جلال❗️
بعد میروم سروقت پُست هایت...
یڪ در میان...
چطور ممڪن است...
این همہ تفاوت...
فاز بہ فاز❗️
و نگاهم بے #فروغ و بے وجد میشود...
پر از علامت تعجب...
و چند سوال❗️
مثلا...
یڪ پست...
از #حسین است و لب عطشان...
و درست پست بعد...
از طنازے و انتخاب #لباس حنابندان❗️
آن هم در جمعے مختلط...
و ڪامنت ها روان❗️
و یا یک پست...
از #عشق بازے با خدا...
پراز ادعا و دعا دعا...
و درست پست بعد...
عڪس نوشته:اگر بگویم دوستت دارم...
چہ جوابے میدے،انتخاب ڪن یڪ تا دہ،
تو را بہ خدا❗️
بہ من حق بدہ ڪہ بمانم...
بین این #تضاد...
و بگویم وات د فاز و ماذا فازا❗️
میمانم گیج و #گمراہ...
وسط دو علامت سوال⁉️
ڪہ آیا...
آن چادر در جایگاہ اشتباہ گرفتہ قرار❓
و یا تو ڪہ ندانستے قدر آن جایگاہ❓
زمان،زمان تعارف نیست...
و باید روبرو شد اندڪے با واقعیت ها...
تو بودے ڪہ یادت رفت...
آمیختہ بودن چادر را بہ #حیا❗️
تو بودے ڪہ تاختے و باختے...
#چادر را بدون حیا❗️
تو بودے ڪہ گرفتے دست ڪم...
معنا و تفسیر پوشش و ردا❗️
وگرنہ که...
چادر جایش درست هست...
درست بالاے سرت...
با همان ابهت و #اقتدار بی مثال❗️
پس...
مثال دیگران نگویمت...
تعویض ڪن عڪس #پروفایل را...
یا ڪہ اول چادر بردار...
بعد بتاز و بتاز❗️
چرا ڪہ چادر تقصیرے ندارد...
و این تو هستے...
ڪہ نیستے قدردان❗️
خب❗️
من با تو...
دارم چند ڪلمہ حرف حساب❗️
چادرے ماندن،نگهدارے میخواهد...
عزیزِ #خواهر جان...
براحتے نبودہ و نیست...
ارزندہ نگہ داشتن این دُرِّ گران❗️
یڪ تڪہ پارچہ بے معنا...
ڪہ مفتخر بودن ندارد،جنس ارزان...
پس برگرد...
برگرد...
برگرد بہ جایگاهت...
تو را قسم بہ...
گوشہ ے چادر مادرجان❗️
تصورڪن❗️
عروسے ڪہ...
براے بالا رفتن...
دست داماد را گرفتہ...
و میرود پلہ بہ پلہ...
آرام آرام...
تو اے #عروس مشڪین پوشم...
نگاہ ڪن بہ دستان مادر...
بگو یا #فاطمہزهرا...
و برگرد...
برگرد...
پلہ بہ پلہ...
آرام آرام❗️
بہ جایگاهت...
بہ چادر❗️
بعلاوہ ے حیا❗️modafean_hejab@
✌
🌺دخترخانوم خوشگل !
☘آقا پسر خوشتیپ !
👌لطفا کنار آینه اتاقت بنویس:
طوری آرایش میکنم؛
لباس میپوشم؛
و تیپ بزن میزنم؛
که
✔"امام زمـــــان" نگاهم کنه
نه مردم
@modafean_hejab
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#زندگینامه
🌷 مدافع حرم طلبه شهید احمد مکیان🌷
🍃🌺 #کتاب : سند گمنامی🌺🍃
#فصل سوم...(قسمت دوم )
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
#چله_نشینی..
خیلی تلاش کرد برای اینکه از طریق سپاه یا بسیج برای رفتن به سوریه پیدا کند به دوست و آشنا متوسل می شد ولی هیچ راهی نبود حرفشان این بود که با این همه نیروی رسمی و با سابقه نوبتی به شما نمی رسد نه و سن و سالی دارید نه نیروی رسمی سپاه هستید ولی احمد با دیدن این جنایت ها نمی توانست آرام بنشیند و به هر دری می زد تا بتواند راهی برای رفتن به سوریه پیدا کند.
همین ایام بود که متوجه شدم احمد برای رفتن به سوریه چله گرفته به این صورت که هر شب با دوستانش می رفتند جمکران اگر پول داشتند با ماشین اگر پول نداشتند با دوچرخه یا پیاده این مسیر و سختی هایش را تحمل می کردند تا به عنایت امام زمان راهی برای رفتن پیدا کردند
جواب هم گرفتند بالاخره فهمیدند که از طریق تیپ فاطمیون با هویتی افغانی می توانند خودشان را به سوریه و دفاع از حرم برسانند.
راوی: #پدر_شهید_احمد_مکیان🌷🕊
🍃🌺حجت الاسلام و المسلمین مجید مکیان🌺🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#یازینب...
@modafean_hejab
بـــــسیار زیبـــــا 🍃
هـــــیس ‼️
آرام گناه ڪنید ...
او خواب است ...
مبادا با گناه بیدارش ڪنید از این خواب خوش ...
مبادا بفهمد چه میگذرد ...😔
نه ... نه ...
او طاقت ندارد ...
نمیتواند به ڪمڪمان بیاید ...
مگر نمیبینید زخمے شده ...
مگر نمیبینید چقدر خسته است ...
چگونه از پس این همه گناه ما برآید ...
دلش تاب نمے آورد ...
آخر او دید ڪہ چگونه یڪے یڪے بچہها تڪہ تڪہ شدند
اے به فداے تن رنجیده ات ...
اے به فداے لباس هاے خاڪے ات ...
جان من بیدار نشو ...😔
مارا دراین حال مالامال خراب نبین ...
مارا دراین همه بے خیالے نبین ...
حالمان عجیب خراب است ...
میدانیم بہ این راحتے ها خوب نمیشویم ...
برو به فرمانده ات بیسیم بزن بگو تا نیروهایش را
اعزام ڪند ...
هواے روزگارمان از حد هشدار گذشته ...
وضعیت قـــرمز است ...
آلودگے همه جا را گرفته ...
نیاز به حـــــال پاڪـــــ داریم ...😔
امـــــا...
اما جان من نگو وقتے بیدارشدے چه دیدے ...
آبروے نداشته مان جلوے فرمانده ات میرود ...
فقط بگو حالشان خوب نیست ...😔
#شـــــهدا_شـــــرمنده_ایم😔
@modafean_hejab
نام:محسن
نام خانوادگی:حججی
تاریخ تولد:۲۱*۰۴*۱۳۷۰
تاریخ اسارت:۱۶مرداد۱۳۹۶
تاریخ شهادت:۱۸مرداد۱۳۹۶
وی درمنطقه مرزی بین سوریه وعراق توسط داعش به اسارت درآمدو۲روزبعدبه دست آنان شهیدشد.
وضعیت تاهل:متاهل،دارای یک فرزندپسر۳ساله به نام علی
زادگاه ومزاروی:نجف آباد_اصفهان.
#شبتون_شهدایی
#شبتون_بانگاه_شهید_محسن_حججی🌷
@modafean_hejab