"جوان بود، ورزشکار، عکاس و هنرمندی دهه هشتادی و از بچههای خوشتیپ رشته کونگفو که خودش را به صف اول و خط مقدم جنگ ترکیبی رساند تا برای همیشه در تاریخ این مرزوبوم قهرمان بماند.
به گزارش خبرگزاری فارس از یزد، بیست و دوم اسفندماه در تاریخ ایران اسلامی روز بزرگداشت مقام شهدا نام گرفته است که فرصتی برای تجدید عهد با سیره و سلوک سرآمدان انقلاب فراهم میسازد و نگاهی دوباره به مکتب ایثار و شهادت فصلی دیگر از مقاومت، عرفان، معرفت و ایستادگی پای ارزشهای متعالی را رقم میزند.
اما در گام دوم انقلاب و این روزها که دشمن با جنگ ترکیبی به میدان آمده است و از مرزهای وطن گرفته تا مرزهای اندیشه، فرهنگ، خانواده، نسل جدید، ارزشها و همبستگی را هدف قرار داده است؛ حسین آقا جوان دهه هشتادی و یا همان نسل z که گاهی دشمن حرفهای دیگری درباره آنها میزند در اولین روزهای خدمت پرچم مقابله با دشمن در جنگ ترکیبی را در دست گرفته و راهی میدان میشود.
متولد دوم اردیبهشت ١٣٨١ در شهر دارالعباده یزد و بر سفره زحمت پدری با شغل گچکاری نان حلال خورده است. اهل خانه از اخلاق خوب، داشمشتی و روراستی حسین آقا صحبت میکنند و این حوالی به خوشتیپ بودن، روحیه هنری، تلاش، توکل و صورتی آمیخته به لبخند معروف است.
اولین ماموریت او شهادت بود
دو سال و سه ماه خدمت کرد. ٩ ماه در دانشگاه امام حسین (ع) آموزش دید و بعد از آن دوره به اصفهان رفت. حسین ورزشکار بود آن هم رزمی کاری که به تکاوری علاقه داشت، محمدحسن سرسنگی پدر شهید در ادامه میگوید هر وقت کارش گیر میکرد به گلزار شهدا میرفت و همه چیز را از شهدا میخواست.
این اولین مأموریت پسرم در لباس پاسداری بود، دو سال دانشکده افسری میرفت و تازه یک ماه بود دانشگاه به اتمام رسیده بود. باید ده روز دیرتر به مأموریت میرفت اما خواست خدا و حال و هوای خودش بود که پرچمدار مقابله با تروریست شود.
انگار حسین آقا سالها دنبال شهادت بود اما ما تازه این روزها متوجه نیت درونی او میشویم چرا که هر چه در این مسیر به دست آورده بود در خلوت خودش رقم میخورد و خبری از آن نداشتیم تنها امروز میتوان از نوشتههای دفتر خاطراتش فهمید که در قاب هنر و ورزش، لایه پنهانی عمیق ذهنش چه ماجرای معنوی ارزشمندی را دنبال میکرد.
فرزندم آرزو داشت جهانی شود
مهمان خانهای کوچک و ساده در محله اسکان یزد هستم اما اینجا مهربانی مادرانه و نگاه عمیق پدرانی تمام وجودت را غرق در ثروت میکند، همهجا تصویری از برادر حسین حرفها برای گفتن دارد و من اینجا روایت عشق میشنوم.
سمیه خانم مادر شهید میگوید حسین آقا همیشه میگفت کاری میکنم که چهرهای جهانی شوم و چون ورزشکار و عکاسی هنرمند بود فکر میکردم منظورش در این عرصه است و من هم میگفتم امید خدا مادر که قهرمان و جهانی خواهی شد.
اما این روزها حسین آقای ما قهرمان دفاع از امنیت و وطن شده است و حالا من بهعنوان مادر شهیدی جوان آرزو دارم نام حسین آقا جهانی شود تا همه و بهویژه دشمنان بدانند که جوانان ما و همین نسل بچههای امروز نیز برای دفاع از وطن جان در کف دست میگیرند و هر کجا لازم باشد در میدان حفظ امنیت و آرامش مردم حاضر میشوند.
مادر شهید از علاقه او به عکاسی میگوید و دوربینی که این روزها در اتاق شهید سرسنگی به یادگار مانده است و تصاویری که حسین آقا ثبت کرده و یا خود سوژه تصویربرداری بوده است داستانهایی جذاب پیش روی همه ما قرار میدهد.
رفیق خوب، عاقبت بخیری رقم میزند
سمیه خانم از روزهایی میگوید که حسین آقا با رفقایش همراه میشد و گاهی خانواده ابراز نگرانی میکردند و شهید سرسنگی به مادر این چنین جواب میدهد که چرا فکر میکنید من از آنها تأثیر میگیرم و ظاهر ماجرای بچهها را قضاوت میکنید، شاید خدا خواست و توانستم بر آنها اثرگذار باشیم و مسیر بهتری را در کنار هم انتخاب کنیم.
اما یک رفیق خوب، یک دوست همدل و همراه بود که فرزند مرا برای خدمت در سپاه پاسداران و ورود به این عرصه دعوت کرد و حسین آقا بعد از ماجراهایی از دانشگاه میبد به دانشگاه افسری رفت و همین دوست خوب دلیل تغییر مسیر زندگی حسین آقا و رسیدن به درجه رفیع شهادت بود، رفیقی که در لحظه شهادت نیز رفاقت کرد و او نیز در میدان مبارزه با تروریسم حاضر بود و رفیق خودش را تا آخرین لحظه تنها نگذاشت.
حسین سرسنگی ١۶ فروردین ماه ١۴٠٣ مطابق با ٢۴ ماه مبارک رمضان در درگیری با گروهک تروریستی جیش الظلم در منطقه راسک سیستان و بلوچستان و حمله به مقر نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این منطقه مرزی، برای دفاع از وطن و امنیت در فصل گام دوم انقلاب به میدان مبارزه آمد و در مأموریت اول و خط مقدم جنگ ترکیبی دشمن به درجه رفیع شهادت رسید و پیکر مطهر این برادر شهید و جوان دهه هشتادی در گلزار شهدای خلدبرین به خاک سپرده شد.
#شهیدحسین_سرسنگی #شهدا #دهه_هشتادی
@modafeane_haaram2