تویسنگر هرڪس مسئولڪاریبود.
یڪ بارخمپارهایآمد وخورد ڪنارسنگر
بهخودمانڪهآمدیم
دیدیمرسولپای راستشرا باچفیهبسته است.😨^
نمیتوانست درستراهبرود
از آن به بعد ڪارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند
ڪمڪم بچهها بهرسولشڪ ڪردند🤨^
.
یڪ شب چفیه را از پایراستشباز ڪردند و بستند بهپایچپش
صبح بلند شدراه افتاد
پایچپش لنگید!
سنگر از خنده بچهها رفترویهوا🤣^
تا میخورد زدنشو مجبورشڪردن تایه هفتهڪارایسنگر رو انجامبده.
خیلیشوخبود🙂^
همیشهبه بچههاروحیه میداد
اصلا بدونرسولخوش نمیگذشت^
#لبخندبزنرزمندھ😄