eitaa logo
مدافعان حجابیم
224 دنبال‌کننده
260 عکس
250 ویدیو
1 فایل
ـ﷽ـ🌱 〖خداوندگار‌م؛ رحمتِ‌تو ،💜 بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ'〗 • • • "✿ • •
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول در ۱۵/اسفند/۱۳۴۷ در محله حکم‌‏آباد شهر تبریز به دنیا آمد. وى در خانواده‌‏اى منور و مزین به نور اسلام و ایمان رشد کرد و پرورش یافت. او چون دیگر همسالانش در هفت سالگى قدم در راه کسب علم و دانش گذارد. امّا به علت نیاز خانواده‏اش نصف روز را به نقاشى اتومبیل مشغول بود و نصف دیگر روز را به درس خواندن سپرى مى‏‌کرد. او عاشق اسلام و انقلاب بود. هنوز هم پایگاه مقاومت «مسجد بزرگ حکم‌‏آباد» و پایگاه مقاومت «مالک اشتر» نوجوان باوقار و بى‏‌باکى را که شب و روزش به خدمت مى‏‌گذشت و سیماى مهربانش یادآور برادر شهیدش «صمد» بود را فراموش نکرده است. رسول چهارده سال بیشتر نداشت که شوق پرواز و هجرت در دلش آشیانه‌‏ساخت. او به راه رفته برادر مى‏‌اندیشید، به سلاح او، به سرزمین عروج. زمانى که در شهر بود اندوهى بى‌‏حصار میان چشمهاى آسمانى‌‏اش سوسو مى‌‏زد. ۲۲/خرداد/۱۳۶۶ از راه رسیده بود. آفتاب تازه خود را به بام آسمان رسانده و ستارگان خاکى را با اشتیاق به نظاره نشسته بود و رسول تازه از راز و نیاز فارغ شده بود و هنوز چشمانش از نم اشک مرطوب بود و آتش آه سینه‌‏اش از حسرت فراق خاموش نشده بود. چشمانش رنگ دیگرى داشت، نگاهش بوى یاس مى‌‏داد نمى‏‌دانم شاید در خلسه آن آرامش آسمانى، آخرین دقایق انتظار را به شمارش ایستاده بود که تیر مستقیمى به بهانه عروج او، فضا را شکافت و بر سینه مهربان او بوسه زد. رسول تاب ماندن نداشت، برادرش صمد او را به میهمانى شقایق‏‌ها فرا خوانده و این زخم چون عطر بارانى نباریده، شوق سیراب شدن و طراوت را در جانش شعله‌‏ور ساخته بود. که آرام نالید: «خدایا! تاب ماندن ندارم، خدایا مرا از قفس جان برهان…» منطقه شلمچه بود گروهان یکم، گردان حبیب بن مظاهر(س) لشکر ۳۱ عاشورا و رسول بى‌‏تاب رفتن، که در مسیر انتقال به پشت خط مقدم، اصابت خمپاره‏اى به ماشین حامل مجروح، جان آسمانى رسول را از قفس تن وارهانید و در جوار حسینیان آسود. به روایت همسنگران شهید منبع راسخون 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت @chadoram
اسماعیل در سال 1333 در بهبهان، شهری که فصل‌های نخستین و داستان پر حماسه 8 سال دفاع مقدس در آن ورق خورد، دیده به هستی باز کرد و در اوایل کودکی همراه خانواده‌اش، به آغاجاری هجرت نمود. پس از طی تحصیلات مقدماتی برای ادامه طریق کسب دانش، به هنرستان شرکت ملی نفت وارد شد، اما به دلیل آغاز مبارزات سیاسی و پس از دو بار دستگیری در سال 1353، از هنرستان اخراج گردید. پس از آن در کنکور شرکت نمود و در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی اهواز، پذیرفته شد. دو سال بعد مجدداً در کنکور شرکت کرده، برای ادامه تحصیل در رشته علوم تربیتی راهی تهران شد. اسماعیل در راستای نقد و بحث افکار گوناگون، کن فرانس‌های علمی و مذهبی جالبی را در دانشکده ترتیب داده، در جریان همین جلسات به شدت شیفته و مجذوب شخصیت استاد شهید مرتضی مطهری گردید و به مطالعه دقیق آثار ایشان پرداخت. سال 1357 بود که دختر دایی‌اش را به همسری برگزید و صاحب دو فرزند شد. یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به احساس مسئولیتی که در قبال آن دوران احساس می‌نمود، تحصیل را ترک کرده، به اتفاق عده‌ای از دوستانش برای راه‌اندازی جهاد سازندگی آغاجاری پیش‌قدم شد. پس از چند ماه طی حکمی به مسئولیت تشکیل سپاه پاسداران در منطقه آغاجاری منصوب گردید و اولین گام‌هایش را برای فنا شدن در راه حق برداشت. مهم‌ترین حرکت ارزشمند و تاریخی اسماعیل تشکیل تیپ بدر و سازمان‌دهی و فرماندهی مجاهدین و مبار زین عراقی بود. او که در راه حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، دست از آلایش‌های دنیا شسته و دل به محبت حق سپرده بود، طی عملیات کربلای 5، در دی ماه سال 1365 درحالی‌که فرماندهی لشگر بدر را به عهده داشت در شلمچه درحالی‌که 32 سال داشت بر اثر بمباران هوایی ارتش دشمن آرام و سربلند به سوی معبود و معشوق شتافت. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
خصوصیات شهید مخالف هر نوع بی برنامگی و بی نظمی در مسیر مبارزه بود و به کار گروهی و نظام مند اعتقاد راسخ داشت. از مریدان حضرت آیت الله مدنی روحانی مبارز و انقلابی مستقر در همدان بود و خطی و مشی مبارزه و دستورات لازم را از وی می‌گرفت تا هم خودش بداند که باید چگونه مبارزه کند و هم با انتقال دستورات ایشان به دیگران به خصوص هم کلاسی هایش مبارزات مردمی را با یک سازماندهی مناسب و حساب شده پیش ببرد. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
ورود به عرصه جبهه و جنگ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از پا ننشست و با عضویت در گروه های جهادی و خدمتگزاری به محرومان و مستضعفان سعی کرد تا گره ای از کار مردم محروم و مستمند جامعه باز کند و در عین حال به نظام مقدس و نوپای جمهوری اسلامی ایران خدمت کند. با شروع جنگ تحمیلی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و همراه با دوستان و دیگر پاسداران عازم جبهه شد تا فریضه الهی جهاد را انجام دهد. مصیب مجیدی در جبهه لیاقت و شجاعت زیادی از خود نشان ‌داد. روزی که وارد جبهه شد 20 سال داشت اما کارهایی که انجام داد و نظراتی که ارائه کرد او را مانند یک فرمانده آموزش دیده و با تجربه مطرح ساخت. فرماندهان لشکر 32 انصارالحسین(ع) که از همرزمان دوره ی مبارزات انقلابی او بودند مدیریت و شجاعت او را در آن روزها دیده بودند. مسئولیت های متعددی به وی واگذار شد و با هدایت نیروهای سپاه و بسیج ضربات خرد کننده ای را به دشمن وارد کرد. بارها مجروح شد اما مجروحیت ها خللی در عزم الهی او ایجاد نکرد و بعد از هر بار مجروحیت و بدون اینکه منتظر بهبودی کامل باشد دوباره راهی جبهه شد. بعد از تشکیل واحد اطلاعات عملیات در لشکر32 انصار الحسین (ع) به سمت جانشینی این واحد منصوب شد. مسئولیت یکی از حساس ترین وسخت ترین پستهای نظامی که در برخی عملیات ها سرنوشت هزاران جوان و رزمنده به تدابیر وی و فرماندهان و سایر نیروهای هم رده مصیب بسته بود به وی و شهید علی چیت سازیان فرمانده جوان و نام آشنای دوران دفاع مقدس واگذار شد. در این سمت در کنار شهید علی چت سازیان فرمانده اطلاعات عملیات لشکر و یار دیرین خود بسیار خوش درخشید و خدمات ارزشمندی به جای گذاشت. با اینکه در مقام یک فرمانده بود اما با نفوذ به عمق جبهه دشمن اطلاعات کسب می کرد. اطلاعاتی که پایه و اساس پیروزی های نیروهای ایرانی در عملیات های بزرگ و کوچک بود. پس از شناسایی و جمع آوری اطلاعات در هنگام عملیات نیز به یاری نیروهای رزمنده می رفت و با هدایت و فرماندهی تعدادی از نیروها به نبرد با دشمن می پرداخت. این سردار خستگی ناپذیر و سرباز همیشه استوار سپاه اسلام و انقلاب در لشکر 32 انصار الحسین استان همدان، سرانجام به عهد و پیمانی که با خدای خود بسته بود وفا کرد و در بیست و ششم اسفند 1364 در عملیات ظفرمند والفجر 8 در منطقه عملیاتی فاو، سر و جانش را فدای معشوق کرد و به دیدار دوست پر کشید. 📚مناسبت مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
🌷شهید مدافع حرم مصطفی مسیب زاده🌷 🔹مدافعان حرم ، محرمان حریم و باغیرتان زمان خود می باشند که در دوره ای که دین و ارزشهای دینی غریب و مهجور افتاده است 🔹برای احیای آنها از جان شیرین خود می گذرند.شهید «مرتضی مسیب زاده» فرزند «جبراییل» و زاده بیست و سوم تیرماه 1361، در کرج منطقه رجایی شهر به دنیا آمد و در سال 68 که به شهرک وحدت نقل مکان کردند. 🔹در رجایی شهر زندگی نمود و تحصیل خود را در مقاطع مختلف در همین شهرک انجام داد. در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه پذیرفته شد منتهی دانشگاه را ادامه نداد و وارد مجموعه سپاه پاسداران شد. بعدها وارد دانشکده یگان مخصوص شد و در دانشگاه افسری ادامه تحصیل داد 🔹شهید «مرتضی مسیب زاده» چند نوبت به عنوان مدافع حرم و مستشار نظامی در سوریه مامور بود و حدود دو سال در این کشور حضور داشت. 🔹 او یک افسر ارشد متخصص و منحصر به فرد در زمینه خود در سطح کشور بود، یک افسر نظامی به تمام معنا بود که خود را فدای مام میهن کرد. 🔹 زمانی که در داخل کشور بود نیز به عنوان یک معلم و تحلیل گر امور سیاسی و سخنران حلقه های سیاسی در پایگاه های بسیج حضور داشت. 🔹حاج مرتضی به لحاظ فعالیت هایی که در پایگاه های بسیج و کانون های فرهنگی انجام دادند جوان نمونه سال کشور انتخاب شد. 🔹حاج آقا جزو هیات امنای مسجد جامعه حضرت ابوالفضل عباس (ع) شهرک وحدت بود، در پایگاه حضرت سید الشهدا (ع) از حوزه شهید دستواره شهرستان فردیس بسیجی فعال بود، حدود 26 سال از بچه های فعال بسیج بود و هر زمان که ایران بود در پایگاه وقت می گذاشت. 🔹سرانجام «شهید مرتضی مسیب زاده» در مقری که در حومه یکی از مناطق جنوبی «حلب» مستقر بود، شناسایی شد بدین صورت که گرای آن لو رفت و مقر مورد حمله خمپاره ای قرار گرفت و شهید و همرزمانش در کنار هم به دیدار معبود شتافتند 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد
  💐مصطفی بختی، پنجم مرداد سال ۶۱ در مشهد به دنیا آمد. او از بدو تولد تا شش‌سالگی را در خیابان گلشهر گذراند و هم‌زمان با ورودش به کلاس اول دبستان، همراه با خانواده به قاسم‌آباد، نقل‌مکان کرده و تا زمان ازدواجش در همین محدوده زندگی ‌کرد. 💐شهید بختی با ورود به دوره تحصیلی راهنمایی، به عضویت بسیج درآمد و نیرویی فعالی در این حوزه شد. او بعد از گرفتن دیپلم علوم انسانی، وارد حوزه علمیه شد و به مدت چهار سال به تحصیل در علوم دینی پرداخت و هم‌زمان با آن، برای امرارمعاش به شغل آزاد مشغول شد. 💐مصطفی با پایان خدمت سربازی که در ارتش گذراند، دوباره راه تحصیل را در پیش گرفت و با دادن کنکور در رشته حقوق پذیرفته شد، اما درنهایت موفق به رفتن نشد.  💐او در سال ۱۳۷۸ ازدواج کرد و حاصل ۱۶ سال زندگی مشترکش، تولد دو دختر را در پی داشت. او از زمانی‌ که آمریکا در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ به عراق حمله‌ کرد، به فکر دفاع از حرم اهل‌بیت (ع) بود. به همین خاطر در همان سال‌ها با راضی‌ کردن همسر و خانواده‌اش، به همراه پدر راهی شهر نجف شد تا شرایط را از نزدیک ببیند و اگر بی‌حرمتی به حرمین را مشاهده کرد، برای دفاع به سایر گروه‌ها بپیوندد. او بعد از گذشت یک ماه و راحت‌ شدن خیالش از بابت حفظ حرمت حرم اهل‌بیت (ع)، به مشهد بازگشت.  💐با آغاز جنگ در سوریه، مصطفی این بار تصمیم به رفتن و دفاع از زینبیه گرفت. دو مرتبه نیز برای این کار اقدام کرد، اما به خاطر مسائل قانونی، مانع رفتن او شدند تا اینکه سال ۹۴ با پیوستن به تیپ فاطمیون، امکان رفتن او میسر شد. مصطفی بختی، هفتم اردیبهشت با داشتن دو دختر، بعد از گرفتن رضایت از همسر و خانواده‌اش، برای جنگ با داعش، راهی کشور عراق شد. او بعد از سه هفته حضور در منطقه عملیاتی، نخستین تماس را با خانواده‌اش برقرار کرد و هفته پایانی ماه رمضان نیز، در آخرین تماس، جویای حال خانواده‌اش شد و خبر سلامتی خود را به آن‌ها داد. 💐او پس از ۷۵ روز دفاع از زینبیه در برابر عناصر تکفیری داعش، ۲۲ تیر ۹۴ با اصابت ترکش به شهادت رسید. خانواده او چند روز پس از شهادتش، از این واقعه مطلع شدند و هفتم مرداد پیکرش به مشهد منتقل شد. 💐مراسم تشییع پیکر این شهید گران‌قدر، هشتم مرداد با حضور مردم و مسئولان و نیروهای بسیج از مقابل حسینیه «پیروان دین نبی (ص)»، تشییع و بعد از طواف در حرم امام رضا (ع)، در قطعه مدافعان حرم بهشت رضا (ع) به خاک سپرده‌ شد. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت