AUD-20220223-WA0077.mp3
6.77M
°•🌱
مداحی شهدایی
🔻دائم تو مسیر مزار شهدا...
سید رضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 لحظۀ وداع خانوادههای شهدای مرزبانی
هدیه محضر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#شبوعاقبتمونشهدایے🌱
هدایت شده از مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
#زیارت_نامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یادشان_با_صلوات
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
.
『بسماللھِ الذیخَلقَالمهدی:)!🌼🌿』
آمد سہشنبہ تا من وتو یاد او ڪنیم
در جمڪران عشق ز دل آرزو کنیم
اے آرزوے منتظران زودتر بیاآرے،
بیا ڪہ باتو فقط گفٺگو ڪنیم
#سہشنبہهاےعاشقے
#جمڪرانوعدہگاهمنتظران
⚘السلامعلیڪیابقیةاللھ..⚘
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج💚
16143488208205352061886(2).mp3
5.06M
اَلسَّلامُعَلَیْڪَیااَباصالحالمهدی(عج)
حسرتدیدار 💔
#ڪربلاییسیدرضانریمانی🎙
#سہشنبہهاےعاشقے💚
.
°•🌱
💎آل محمد (عليهم السلام) ارکان دين اند
#نهج_البلاغه
▫️هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ، وَ مَوْتُ الْجَهْلِ
🟠آنها (آل محمد) مايه حيات علم و دانش و مرگ جهل و نادانى هستند
✍امام عليه السلام در اين تعبير علم و جهل را به صورت دو موجود زنده تشبيه کرده است که آل محمّد حيات به علم مى بخشند و جهل را مى ميرانند و يا به تعبيرى ديگر روح علم اند و سبب مرگ جهل.
📘#خطبه_239
.
🌱.۰🌱
اگرایندوکارراکنیدشهیدمیشوید؛
اخلاصداشتہباشید،
وپرکارباشید🌱
#شهیدحسنباقرے✨
.
هرڪسظرفیٺ
مشہورشدنوندارھ
ازمشہورشدنمھمتراینهڪه
آدمبشیم...! :)
#شهیدابراهیمهادی
.
💕͜͡🌸
🌿° | یامناظهرالجمیل⚘
⌝وخـدانابتریـنلیلےدنیایمناستـ♥⌞
دڪتر به او گفت : به اندازه یک دَم و بازدم
با مُردن فاصله داشتی . . . !
مصطفـٰے جواب داده بود :
شما بہ اندازه یڪ دم و بازدم مۍبینید
اونـے ڪھ باید شھادت را مۍداد ،
یڪ ڪوه گناه دیده ؛💔
#شھیدمصطفـٰےصدرزاده🕊🌹🍃•••
#روزوعاقبتمونشهدایے🌱
🌺گلی در لشکر فاطمیون🌺
🌷امروز، پنجمین سالگرد شهادت یکی از جوانترین شهدای مدافع حرم است؛ گلآقا مرادی، درحالی که تنها 19 سال سن داشت، در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه توسط تکفیریها به شهادت رسید.
🌸پدر و مادر گلآقا، سالها قبل از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند و او در کشورمان متولد و بزرگ شد. آشنایی با انقلاب اسلامی ایران و فرهنگ ایثار و شهادت باعث شد تا در اوان جوانی، وارد لشکر فاطمیون نیروی قدس سپاه شود و برای دفاع از حرم اهل بیت و حریم اسلام و تشیع، پا به عرصه نبرد با تکفیریها بگذارد.
🌱جوانی زیبا و محجوب که محبوب قلب همشهریانش شد.
🌺تشییع باشکوه پیکر پاک این شهید اهل افغانستان در مشهد مقدس و در حرم امام رضا(ع) با حضور هزاران نفر از مردم قدرشناس نشان داد که یک جوان گمنام و مهاجر نیز میتواند به یک اسطوره تبدیل شود و حتی مردمی از کشوری غیر از وطن خود را شیفته خویش سازد. مراسمی که همزمان با ماه مبارک رمضان و شب شهادت امیرالمومنین علی(ع) در شبهای قدر سال قبل برگزار شد و طواف پیکر این شهید، فضای صحن رضوی را عطرآگین کرد.
🌷 پس از تشییع در حرم امام رضا(ع) پیکر شهید مدافع حرم گلآقا مرادی در بهشت رضای مشهد و در کنار دیگر همرزمانش به خاک سپرده شد.
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱
نماهنگ لشگر فاطمیون افغانستان (بسیار زیبا)
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
.
••🌱
🔷 به مناسبت دوم خرداد و سالروز پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ با شعار زیبای «آزادی»!
♦️جمله معروف «قلمت بشکند ای تاریخ اگر ننویسی که...» را بسیار شنیده ایم و گاها به خاطر مسائل کم اهمیتی نیز استفاده می شود. اما این مسئله ای که من می خواهم قلم تاریخ را خطاب آن قرار دهم در قواره این ادعا است!
🔸عکس فوق مربوط به یک جوان مسلمان بوسنیایی در خلال جنگ کشور بوسنی و هرزگوین مقابل صربستان است که شهید آوینی آن را بر پشت مجله خود (مجله سوره) چاپ نمود. این جوان که به تأسی از رزمندگان ایرانی یک سربند الله اکبر بر سر بسته، انقلاب اسلامی را الگوی خود قرار داده است اما سید محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت هاشمی رفسنجانی که بعداً رئیس جمهور ایران شد، شهید آوینی را به این علت که صاحب این عکس دارای عینک دودی و موهای فشن و نتیجتاً تصویرش خلاف شئونات اسلامی است، توبیخ و نشریه ایشان را توقیف کرد! (تو رو خدا باور کنید) اما سید مرتضی در دفاع از خود بیان نمود «این نه تهاجم فرهنگی دشمن به ما، بلکه تهاجم فرهنگی ما به دشمن است!»
🔸می توانم به جرات بگویم که شاید در مواجهه با این کج اندیشان بدون مکتب بود که سید فرمود: «فحشت اگر بدهند آزادی بیان است، جواب بدهی بی فرهنگی است. سؤال بکنند آزاد اندیش اند، سؤال بکنی تفتیش عقاید است! تهمت بزنند در جستجوی حقیقت اند، جواب بدهی دروغگوییی! مسخره ات بکنند انتقاد است، اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلب! ”حزب اللهی” بودن و بسیجی بودن را باهمه تراژدی هایش دوست دارم.»
#بصیرت
#مسائل_روز
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱
📽شهیدی که عشق به فرزند نوزادش نیز سد راهش نشد
روایت شهید مدافع حرم فاطمیون «مرتضی رضایی»
🌹شهید مدافع حرم
#مرتضی_رضایے
.
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت19
ازساعتی که محرم شدیم احساسی عجیب تمام وجودم راگرفته بود.داشتم به قدرت عشق ودلتنگیهای عاشقانه ایمان پیدامیکردم.
ناخواسته وابسته شده بودم.خیلی زوداین دلتنگیهاشروع شد.خیلی زودهمه چیزرفت به صفحه ی بعد!صفحه ای که دیگرمن وحمیدفقط پسرعمه ودختردایی نبودیم.ازساعت پنج غروب روزچهارده مهرشده بودیم هم راز!شده بودیم هم راه!
صبح اولین روزبعدصیغه ی محرمیت کلاس داشتم.برای دوستانم شیرینی خریدم.بعضی ازدوستان صمیمی راهم به یک بستنی دعوت کردم.حلقه ی من راگرفته بودندودست به دست میکردند.مجردهاهم آن رابه انگشت خودشان می انداختندوباخنده میگفتند:"دست راست فرزانه روی سرما."آن قدرتابلوبازی درآوردندکه اساتیدهم متوجه شدندوتبریک گفتند.
باوجودشوخی هاوسربه سرگذاشتن های دوستانم،حس دل تنگی رهایم نمیکرد.ازهمان دیشب،دقیقابعدازخداحافظی،دل تنگ حمیدشده بودم.مانده بودم این نودروزراچطوربایدبگذرانم.ته دلم به خودم میگفتم که این چه کاری بود؟عقدرامیگذاشتیم بعدازماموریت که مجبورنباشیم این همه وقت دوری هم راتحمل کنیم.ساعت چهاربعدازظهرآخرین کلاسم درحال تمام شدن بود.حواسم پیش حمیدبودوازمباحث استادچیزی متوجه نمیشدم.
حساب که کردم،دیدم تاالان هرطورشده بایدبه همدان رسیده باشند.همان جاروی صندلی گوشی راازکیفم بیرون آوردم وروشن کردم.دوست داشتم حال حمیدراجویابشوم.اولین پیامی بودکه به حمیدمیدادم.
همین که شماره حمیدراانتخاب کردم،تپش قلب گرفتم.
چندین بارپیامک رانوشتم وپاک کردم.مثل کسی شده بودم که اولین باراست باموبایل میخواهدکارکند.انگشتم روی کیبوردگوشی گیج میخورد.نمیدانستم چراآن قدردرانتخاب کلمات تردیددارم.یک خط پیامک،یک ربع طول کشیدتادرنهایت نوشتم:"سلام.ببخشیدازصبح سرکلاس بودم.شرمنده نپرسیدم،به سلامتی رسیدید؟"
انگارحمیدگوشی به دست منتظرپیام من بود.به یک دقیقه نکشیدکه جواب داد:"علیک سلام!تاساعت چندکلاس دارید؟"این اولین پیام حمیدبود.گفتم:"کلاسم تاچنددقیقه دیگه تموم میشه."نوشت:"الان دوراه همدان هستم،میام دنبال شمابریم خونه!"
میدانستم حمیدالان بایدهمدان باشد،نه دوراهی همدان داخل شهرقزوین!باخودم گفتم بازشیطنتش گل کرده،چون قراربوداول صبح به همدان اعزام شوند.
ازدانشگاه که بیرون آمدم چیزی ندیدم.مطمین شدم که حمیدشوخی کرده.صدمتری ازدرورودی دانشگاه فاصله گرفته بودم که صدای بوق موتوری توجه من رابه خودش جلب کرد.خوب که دقت کردم دیدم خودحمیداست.باموتوربه دنبالم آمده بود.
پرسیدم:"مگه شمانرفتی ماموریت؟"کلاه ایمنی راازسرش برداشت وگفت:"ازشانس خوبمون ماموریت لغوشده."خیلی خوشحال بود.من بیشترازحمیدذوق کردم.حال وحوصله ماموریت،آن هم فردای روزعقدمان رانداشتم.همین چندساعت هم به من سخت گذشته بود،چه برسدبه اینکه بخواهم چندماه منتظرحمیدباشم.
تاگفت:"سوارشوبریم"،باتعجب گفتم:"بی خیال حمیدآقا،من تاالان موتورسوارنشدم،میترسم.راست کارمن نیست.توبرو،من باتاکسی میام."ول کن نبود.گفت:"سوارشو،عادت میکنی.من خیلی آروم میرم."
چندبارقل هوا...خواندم وسوارشدم.کل مسیرشبیه آدمی که بخواهدواردتونل وحشت بشودچشم هایم راازترس بسته بودم.یادسیرکهای قدیمی افتادم که سرمحله هایمان برپامیشدویک نفرباموتورروی دیوارراست رانندگی میکرد.
تابرسیم نصفه جان شدم.سرفلکه،وقتی خواستیم دوربزنیم ازبس موتورکج شدصدای یازهرای من بلندشد!گفتم الان است که بخوریم زمین وبرویم زیرماشینها!
حالاکه ماموریت حمیدلغوشده بود،قرارگذاشتیم سه شنبه برای آزمایش وکلاس ضمن عقدبه مرکزبهداشت شهیدبلندیان برویم.تاسه شنبه کارش این بودکه بعدازظهرهابه دنبالم می آمد.ساعت کلاسهایم راپرسیده بودومیدانست چه ساعتی کلاسهایم تمام میشود.راس ساعت منتظرم میشد.این کارش عجیب می چسبید.باهمان موتورهم می آمد؛یک موتورهوندای آبی وسبزرنگ که چندباری باآن تصادف کرده بودوجای سالم نداشت.وقتی باموتورمی آمد،معمولاپنجاه متر،گاهی اوقات صدمترجلوترازدرب اصلی منتظرم میشد.این مسیرراپیاده میرفتم.روزدوشنبه ازشدت خستگی نانداشتم.ازدردانشگاه که بیرون آمدم،دیدم بازهم صدمترجلوترموتوررانگه داشته.
ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
.