#تلنگر
تازمانیکه
همنشینِ گناه باشیم🌱🌹
همنشینِ امامِزمان نخواهیمبود
#تازمانیکه
گرفتارِ نَفس باشیم🍃🥀
همنَفَسِ امامِزمان نخواهیم بود.
#امام_زمان
اَزدلــبـرِمــانِــشـانکِــهدارَد؟!
دَرخــانِـهمِــهـینَــهـانکِــهدارَد...؟
#پروفایلمهدوی📸
⭕️ دائم الذکر
دائم الوضو
دائم الاستغفار
دائم الاشک
دائم المراقبه
اینها ابزار شهادت است...
روحمان با یادت شاد #شهید_حسنعبداللهزاده
#سهشنبههایجمکرانی
🍂خدا ڪند که به رسم محبّت زهرا
همیشه در به در صاحب الزّمان باشم...
🍂اگر چه جمعه نشد حاجتم ولی این است
سهشنبه های تو در صحن جمڪران باشم....
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
•
میگُفت:
چادُر یادِگار حَضرت زهرا است..
ایمانِ یڪ زَن وَقتی کامِل میشَود
ڪه حِجاب را کامِل رعایَت کُند..👌🏼
.
#شهید_ابراهیمهادی..🌱
#میلاد_حضرت_زهرا
#رفیـقآسمـانی 🕊
#Hana
----------------------------------------
بھِسَفَررَفتۍوعُشاقِتُگیسوڪَندَند
دَرفَراقِتُعَجَبسِلسِلھِهابَرهمخورد💔🕳
ـ----------------------------------------«🌸🐚»
☁️⃟🍧⸾⇜ #شهیدانه
☁️⃟🍧⸾⇜ #پروفایل_حاج_قاسم
#Hana
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عموجونم تاتوبودی دشمنامون میترسیدن😢😢😢😭😭😭😔😔😔😔😔
#Hana
#داستان
معلمی از دانش آموزان خواست تا عجايب هفتگانه جهان را فهرست وار بنويسند.
دانش آموزان شروع به نوشتن كردند.
دقایقی بعد معلم نوشته ها را جمع آوری كرد.
با آنكه همه جواب ها يكی نبودند اما بيشتر دانش آموزان به موارد زير اشاره كرده بودند: اهرام مصر، تاج محل، كانال پاناما، كليساي سن پيتر، ديوار بزرگ چين و ...
در ميان نوشته ها كاغذ سفيدی به چشم می خورد.
معلم پرسيد: اين كاغذ سفيد مال چه كسی است؟ یکی از دانش آموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسيد : دخترم تو چرا چيزي ننوشتي؟
دخترك جواب داد : عجايب موجود در جهان خيلي زياد هستند و من نمي توانم تصميم بگيرم كدام را بنويسم .
معلم گفت : بسيار خوب هر چه در ذهنت است به من بگو ، شايد بتوانم كمكت كنم !
در اين هنگام دخترك مكثي كرد و گفت : بنظر من عجايب هفتگانه جهان عبارتند از : لمس كردن ، چشيدن ، ديدن ، شنيدن ، احساس كردن ، خنديدن و عشق ورزيدن.
پس از شنيدن سخنان دخترك ، كلاس در سكوتي محض فرو رفت.
آری عجايب واقعی نعمت هايی هستند كه ما آنها را ساده و معمولي مي انگاريم و به سادگی از كنارشان عبور می كنيم.
🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸#Hana 🌸🍂🍃🌹🍃🍃🌸
✅متن درخشان
🔶️روزگارے در زدن هم اصولے داشت ، ڪوبه زنانه داشتیم و مردانه...
🔶️و وقتے در زده میشد صاحب خانه میدانست آنڪه پشت در است زن است یا مرد و بر آن مبنا به استقبال او میرفت،
زندگے ها در عین سادگے در و پیڪر و اصول داشت...
🔶️مردها ڪفشهاے پاشنه تخم مرغے میپوشیدند تا از صداے آن از فاصله دور در ڪوچه پس ڪوچه هاے تو در تو خانمها بفهمند نامحرمے در حال عبور است...
🔶️منزلها بیرونے و اندرونے داشت و از ورود مهمان تا خروجش طورے منزل ساخته شده بود ڪه متعلقات به تڪلف نیفتند...
🔶️آن روزگاران امنیت خانواده چندین برابر این زمان بود،نه سیستم امنیتے در منازل بود و نه شبڪه هاے مجازے براے پاییدن همدیگر...
🔶️اطمینان و شرافت و وفادارے و نگه داشتن زندگے با چنگ و دندان و آبرودارے زوجین اصل زندگے بود...
🔶️من هرگز بخاطر ندارم ڪسے مهریه اے اجرا بگذارد و دادسراها این همه پرونده طلاق و درخواست طلاق و فرزندان طلاق...
🔶️نه ال سے دے بود نه اسپیلت و لباسشویی،صابون مراغه اے بود و دستان یخ زده مادر در زمستان ڪه با گریسیلین ترڪهایش را مداوا میڪرد...
🔶️و پدرے ڪه سر شب دم غروب خونه بود و خیز برمیداشت زیر ڪرسے و مادر ڪاسه اناردون ڪرده روے ڪرسے میگذاشت و نصف بدنمان زیر ڪرسے و سر و ڪله ڪز ڪرده در بیرون آن،با لباسهاے ضخیم...پاییزے پر باران و زمستانے پر از برف داشتیم
🔶️یادش بخیر همه چڪمه داشتیم و تا لبه چڪمه برف مے آمد،هم زمین برڪت داشت هم آسمان...
🔶️سفره مان برنج بخودش ڪم میدید،اما صفا و سادگے داشت...
🔶️و پنج ریالے پدر در صبحگاه مدرسه میشد نصف نان بربرے با پنیر...
🔶️آن روزها پشت این دربهاے ڪوبه دار با هم حرف میزدند خیلے گرم و صمیمی...
🔶️تابستان ها چقدر روے تخت هاے چوبے ستاره شمردیم و لذت آسمان بے غبار را بردیم...چه حرمتے داشت پدر و مادر...
🔶️و پولها و مالها چه برڪتی...
چقدر دور هم حرف براے گفتن داشتیم،
و چقدر از خدا میترسیدیم...
ڪله صبح قمرے ها(یاڪریم ها) میخواندند ،
🔶️با دوچرخه درخونه ها نون تازه و عدسے و شیر مے آوردند محال بود ڪسے یازده صبح بیدار شود...
🔶️زود میخوابیدند و سحر بیدار میشدند و بهترین رزقها را دریافت میڪردند،
زمستون برف وشیره میخوردیم و خیلے چیزے براے خوردن پیدا نمیشد و بهترین غذا را جمعه ها میخوردیم،آنروزها مردم چقدر به یڪدیگر رحم میڪردند و مهربان بودند و گره گشا و اعصابها حرام ترافیک و ... نمیشد...
🔶️نفهمیدم چے شد ولے برف و ڪرسے و ستاره ها و ڪاسه بے تڪلف انار و درب ڪوبه دار و دورهمے ها همه یڪباره جمع شد...
🔶️حالا ما مانده ایم و دنیاے بے خیر و برڪت و دربهاے ضدسرقت و آدمهایے ڪه سخت فخر میفروشند و متڪبرند گویے هرگز نمیمیرند و چنان دنیا دارند ڪه گویے براے آن آفریده شده اند...
🔶️چقدر نعمتها از ڪف رفت و ما خواب خوابیم😒
#Hana
لطیفه
🔶️امتحان گواهینامه داشتم
افسره گفت کجا دور زدن ممنوعه؟! گفتم تو عالم رفاقت
🔶️زد پس کله ام گفت برو پایین ببینم! هفته بعد دوباره تشریف بیار😁😂😂😂😂😂
#Hana