خودسازی در #ماه_مبارک_رمضان

سلام ومهربانی لحظه هاتون خدایی دلتون شاد از ولایت مولاعلی واهمیت به پا داشتن غدیر گفته شد اینکه غدیر معرفی جانشینان پیامبر از مولا علی و امامان پس او برای رهبری حکومت اسلامی بود ومعرفی موعود آخر زمان امروز ما منتظر همان موعودیم وتا آمدنش تحت فرمان نائب همان موعودیم⭐️⭐️⭐️⭐️

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 💫✨روزه، حضور است. 🔸سرّ روزه به حضور نفس برمی‌گردد. اگر نفسی، بخواهد خودش را از آن‌چه که آقایش فرمود : « نکن » ،نگه‌دارد؛ باید در حضور باشد. هرجا که نفس حضور نداشته باشد؛ نمی‌تواند خودش را نگه ‌دارد. 🔸پس سِرّ کفِّ نفس هم، برمی‌گردد به حضور نفس ناطقه‌ی انسانی. لذا فرمودند روزه بگیرید. 🔸منظور از روزه چیست؟ یعنی حضور داشته باشید. حضور، یکی از بزرگترین حقیقت هایی است که بذر توحید را در متن جان انسان می‌پاشد. ✨حضور یعنی حقّ✨ 🔸کسی که دائما از صبح تا غروب ،کفِّ نفس می‌کند، یعنی علَی الدّوام، توجه به حق دارد که آقا فرمود نکن، آقا فرمود بکن، آقا فرمود نزدیک نشو و... این شخص دم به دم حضور دارد. ✅#اسرار_روزه - جلسه چهارم ✅ استاد صمدی آملی (حفظه الله)

♦️#نهج‌الولایه - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السلام♦️ ▪️موضوع جلسات : عصر غیبت 🔸 جلسه هفتم - شب هشتم ماه رمضان ۱۴۴۳ ه.ق 🔸شنبه - ۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ش 🔸تهران - مسجد حضرت قاسم ابن الحسن (ع) 🔸 با افاضات استاد صمدی آملی ⬆️⬆️

🌟 قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی(حفظه الله) 🌟 ♦️#نهج‌الولایه - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ▪️موضوع جلسات: عصر غیبت 🔸 جلسه دوم - شب سوم ماه رمضان ۱۴۴۳ ه.ق 🔸 ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ ش 🔸 تهران - مسجد حضرت قاسم ابن الحسن (ع) ✳️ قسمت اول ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۵ 🔶 مسائل مربوط به زمان غیبت، مهم‌ترین مسأله‌ی اعتقادی عصر ماست، چه این که، مسأله‌ی تمام اعصار و ازمان گذشته هم بود. 🔷 این مسأله، اصلی از مسائل اعتقادی است که در ابتدای سوره بقره به آن اشاره شد. از دیدگاه قرآن کریم، متّقین کسانی هستند که به اوصاف زیر متّصف باشند: هم ایمان به غیب داشته باشند، اهل اقامه نماز و انفاق باشند و هم این که به هر آن‌چه که بر پیغمبر اکرم و پیامبران قبل از ایشان نازل شده است، اعتقاد داشته باشند که "والّذینَ یُومِنونَ بِما اُنزِلَ اِلَیکَ وَ ما اُنزِلَ مِن قَبلِکَ" 🔶 لذا ایمان متّقین، یک ایمان جمعی است که در نهایت به یک یقین بر می‌گردد که "وَ بِالاخِرَه هُم یُوقِنون". این ایمان به هیچ وجه تبعّض بردار نیست به این معنا که "نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعضٍ"، به عنوان وصف متّقین نیست بلکه آن‌ها به مجموعه‌ای از اعتقاداتِ سنگین الهی متّصف‌اند ( دقیقه ۵) 🔷 نکته‌ای را راجع به اشکال اهل سنّت درباره شهادت به امیرالمؤمنین در اذان و اقامه عرض کنیم. 🔶 علّامه شعرانی در پاسخ به اشکال علمای عربستان سعودی درباره شهادت ثالثه در اذان و اقامه فرمودند که معنای شهادت به رسالت پیغمبر چیست؟ آیا شهادت به رسالت ایشان به این معناست که باید به هر آن‌چه که بر این بزرگوار فرستاده شده است، اعتقاد داشته باشیم؟ و یا این که می‌توانیم به بعضی از آورده‌هایش معتقد باشیم و به بعضی دیگر معتقد نباشیم؟ 🔷 وقتی شهادت می‌دهیم که ایشان رسول خداست، باید به همه‌ی آن‌چه که آورده‌اند، معتقد باشیم نه این که بعضی را بپذیریم و بعضی را نپذیریم و از آن جایی که در مباحث منطقی، نتیجه، تابع اخسِّ مقدّمتین است، لذا اگر کسی به بعضی آورده‌ها ایمان داشته باشد و به بعضی دیگر کافر باشد، بر این شخص، لفظ کفر صادق است نه ایمان. ( دقیقه ۱۰) 🔶 در روز غدیر، جناب رسول الله (ص) مأمور به ابلاغِ "ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ" می‌شوند که همان جمله "مَن کُنتُ مَولاه فَعَلِیٌّ مَولاه" است. متن این جمله از قبل بر پیغمبر نازل شده بود. 🔷 و لذا روز غدیر، روز انزال "مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاه" نیست بلکه روز ابلاغ این جمله است. به عبارت دیگر غدیر، غدیر تبلیغی است نه تنزیلی. 🔶 پس این که آقایان اهل سنّت تنها به رسالتِ پیغمبر شهادت می‌دهند، یعنی به بعضی از آورده‌های حضرت اعتقاد دارند و به بعضی از آن‌ها اعتقاد ندارند در حالی که متّقی و مؤمن حقیقی، مؤمن جمعی است نه مؤمن تبعّضی که بر مؤمن تبعّضی اصلاً لفظ مؤمن اطلاق نمی‌شود. 🔷 به همین جهت است که دادن خمس و زکات به فقیر سنّی مُجزی نیست بلکه حتماً باید به فقیری که شیعه‌ی دوازده امامی است، داده شود؛ چرا که از شرایط زکات فطره، زکات عمومی، خمس و امثال آن، امامی بودن شخص و به تعبیری مؤمن بودن اوست. 🔶 مؤمن هم در اصطلاح قرآنی به اهل ولایت اطلاق می‌شود یعنی شخص حتماً باید قائل به ولایت امیرالمومنین و اولاد معصومین ایشان باشد. (دقیقه ۱۵)

🌟 قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی(حفظه الله) 🌟 ♦️#نهج‌الولایه - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ▪️موضوع جلسات: عصر غیبت 🔸 جلسه دوم - شب سوم ماه رمضان ۱۴۴۳ ه.ق ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۵ تا دقیقه ۲۹ 🔶 از اولّین حجّت الهی که مُفتَتَحُ البَشَر و مُفتَتَح الانبیاء و المرسلین است، تا آن مُختَتَمش که خاتم انبیاست، همه باید در مسائل اعتقادی با یکدیگر اشتراک داشته باشند. 🔷 و لذا هر پیغمبری باید هم اعتقاد به رسالت خود داشته باشد و هم اعتقاد به رسالت پیامبران بعد از خود داشته باشد و در صورت نیاز از آن‌ها اسم ببرد چه این که اسم هم بردند. حتّی اولین پیغمبر باید از آخرین پیغمبر اِخبار کند چرا که او نبی است یعنی خبر دهنده‌ای که وصف ثبوتیِ ذاتی‌‌اش خبر دادن است. 🔶 و لذا حجّت الهی باید به مردم خبر دهد که من خلیفةالله و نبیّ الهی‌ام. اگر مردم ادّعای او را قبول نکردند، باید معجزه نشان دهد و استدلال عملی اقامه کند که معجزه، یک نحوه استدلال عملی است اما کلامی که پیامبر از حق متعال نقل می‌کند، استدلال عقلی است. 🔷 لذا بزرگترین مُثبِت کلام یک پیغمبر، خودِ کلام اوست منتها چون مردم نوعاً استدلال‌های عقلی و مسائل سنگین را نمی‌فهمند و بیشتر به دنبال تخیّلات هستند، معجزه طلب می‌کنند چرا که معجزه، تخیّلات را قانع می‌کند. 🔶 اگرچه معجزات عملی، برای نفوس صاف و سازج، خوب است امّا برای نفوس شقیّه، اتّهام آور است یعنی تا این افراد معجزه را می‌دیدند، می‌گفتند سِحر است. (دقیقه ۲۰) 🔷 وقتی مردم در مرتبه مستوای عقلی، فکری و علمی نباشند، زحمت آورند و همیشه هم عدّه‌ای هستند که از ضعف فکری اجتماع سوء استفاده کنند و از همین جاست که مدّعیان نبوّت، رسالت و معجزه ظهور می‌کنند. 🔶 پس اگر صدر و ذیل انبیاء و مؤمنین در خلقت نظام هستی بخواهند با هم منسجم باشند، باید اعتقاداتشان را بر اساس یک محوریّت واحد عبور بدهند که آن محوریّت هم حق متعال است. 🔷 و لذا اوّلین پیغمبر الهی، نه تنها از نبوّت خود و غیب خبر می‌دهد بلکه باید از آینده هم اِخبار کند چرا که عالَم را تنها برای یک روز و یک سال و یک میلیون و یک میلیارد سال خلق نکردند. خلقت، یک خلقت فوق زمانی است و این زمانی هم که در ذهن ماست، یا بر اساس ماه حساب می‌شود یا بر اساس خورشید است و یا بر اساس دیگر ستاره‌هاست. 🔶 درباره شش هزار سال عبادت شیطان هم امیرالمومنین (ع) در نهج فرمودند معلوم نیست که این شش هزار سال، از سال‌های دنیایی است یا از سال‌های آخرتی؟ و لذا درباره سال‌های آخرتی باید توجه کرد که این سال‌ها بر مبنای چه چیزی است؟ 🔷 زیرا در مرتبه آخرت، تمام بحث‌های راجع به شمال، جنوب، نصف النّهار، ستاره‌ها، کهکشان‌ها و امثال آن برداشته می‌شود ؛چون تمام این مباحث مربوط به نشئه طبیعت است و همیشه در مسائل دنیایی، میزان‌های محدودی برای محاسبات مطرح می‌شود. 🔶 زندگی انسان در بین کثرات ِمتضاد است و انسان می‌خواهد در بین همه این متضادها و مرکّبات برخاسته از آن‌ها، یک زندگی سالم و مسالمت آمیز داشته باشد به نحوی که با هیچ‌چیز تصادم پیدا نکند و همه چیز برای او وِفق باشد. 🔷 در لسان روایات و ادعیه آمده است که "اَللَّهُمَّ وَفِّق" یعنی خدایا به ما توفیق بده که توفیق، وِفق است و وِفق، التیام ایجاد کردن بین متشتّتات است. 🔶 خودِ ما هم از جنبه جسمی، از متضادها آفریده شدیم. خدای متعال می‌فرماید: ما شما را از تراب آفریدیم‌ که در دل این تراب، هم خاک هست، هم هوا هست و هم حرارت و آب هست. بعد هم بر اساس حرکت جوهری، از دل این متضادها، نفس نباتی، حیوانی و انسانی بر می‌خیزد. 🔷 و لذا ما در دل متضادها زندگی می‌کنیم به گونه‌ای که به هر طرف که نگاه کنید، همه ضدّ هم هستند امّا در عین حال شدّتِ ضدّیت‌ آن‌ها شکسته شده و همه در کنار هم مُلتَئَم‌ و التیام داده شده‌اند که به اندک چیزی، باز هر کدام به همان نقطه تضاد خود بر می‌گردند. 🔶 مثلاً اگر حرارت بدن مقداری بالا برود، می‌بینید حرارت، غلبه پیدا کرده است تا جایی که ممکن است فرد از دنیا برود و لذا در علم طبّ باید تعدیل الهواء کرد. (دقیقه ۲۹)

🌟 قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی(حفظه الله) 🌟 ♦️#نهج‌الولایه - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ▪️موضوع جلسات: عصر غیبت 🔸 جلسه دوم - شب سوم ماه رمضان ۱۴۴۳ ه.ق ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۹ تا پایان 🔸ما می‌خواهیم در بین متضادها به وفق زندگی کنیم. در دعا می‌خوانیم "اللّهمَّ الرزُقنَا تَوفیقَ الطّاعَة" بارالها! توفیق اطاعت بده 🔹تا وفق ایجاد نشود، طاعت هم محقّق نمی‌شود. مثلاً اگر فرد، غذایش را دیرهنگام و همچنین زیاد بخورد یا بر عکس گرسنه باشد، توفیق شب زنده‌داری پیدا نمی‌کند. همچنین اگر دیر بخوابد و یا بی‌خوابی بر او غلبه کند، نمی‌تواند توفیق خلوت داشته باشد. توفیق، وفق است. برای وفق پیدا کردن به همه این امور باید توجه داشت. زیرا همه چیز در عالم روی حساب و عدد است. کلّ نظام هستی کأنّه حول عدد می‌گردد. 🔸لذا خداوند از باب رحمت خاصّه الهیه، انبیا و انسان‌های کامل را می‌فرستد تا بین انسان و عالم، وفق ایجاد کنند. اگر بین عالم و آدم تطابق ایجاد شود، آدم ماندگاری پیدا می‌کند و به طور طبیعی با غیب مرتبط می‌شود و دیگر نیاز نیست کسی دست او را بگیرد. لذا می‌بینیم بحث اعتدال مزاج چقدر اهمیت دارد. 🔹علما و بزرگان راجع به مزاج بحث‌ها کردند چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام که اتفاقاً علم پزشکی قبل از اسلام بسیار پیشرفته بود به خصوص در زمان حضرت عیسی که مهم‌ترین معجزه حضرت، زنده کردن مردگان و درمان مریضی‌های صعب العلاج بود. 🔸تنها صاحبان عصمتی که خود را با عالم تطبیق داده‌اند می‌توانند به ما نحوه تطابق با عالم را بیاموزند. این را نه غرب می‌تواند به ما بگوید و نه شرق ؛ گرچه شرقی‌ها و غربی‌ها به خصوص غربی‌ها چون مآخذ و منابع ما را دزدیدند و بردند، توانستند بسیار پیشرفت کنند امّا متأسفانه ما برای منابع و مآخذ علمی‌مان اهمیتی قائل نیستیم. لذا در دنیا مشهور شده است که شرقی‌ها فقط گوش هستند. یعنی فقط گوش می‌کنند و هیچ کس به دنبال تحقیق و مطالعه نیست. 🔹برگردیم به بحثمان، وقتی اوّلین پیامبر الهی آمد، ایشان باید از بعد از خودش إخبار می‌کرد. چون عقل از او سؤال می‌کند تو که اوّلین پیامبر هستی، آخر کجاست؟ آخر را به من نشان بده. به همین دلیل اولین نبیّ حق باید از آخرین نبیّ و همچنین از آخر خلقت هم خبر دهد. 🔸چون اساس و قاعده عقل و خمیره آن در فهم، این است که تا به یک حقیقت ذاتی نرسد، قانع نمی‌شود و همچنان سؤال می‌کند. عقل، وحدت خواه است و به دنبال کثرت نیست ؛امّا قوه خیال مدام در کثرات دور می‌زند. به همین دلیل تطهیر این قوه از سایر قوای نفس، مشکل‌تر است. هرچه کثرت، بیشتر ظهور کند، قوه خیال لذّت بیشتری می‌برد لذا مسائل مربوط به فیلم، بازیگری، تئاتر و هر چیزی که هیجان‌آور باشد، همه خواه است؛ امّا عقل ، وحدت و توحّد می‌خواهد و تا به بالذات نرسد، نمی‌آرمد. لذا حضرت آدم از آخرین نبی و دوازده جانشین او نیز خبر می‌دهد. 🔹اعتقادات باید ربط وجودی باهم داشته باشند و بینشان انسجام برقرار باشد که اعتقادات ما اعتقادات انسجامی است نه گسیخته. اعتقادات ما شامل ایمان به غیب، ایمان به هر آنچه که بر پیامبر ما نازل شد و هر آنچه بر پیامبران پیشین نازل شد، می‌باشد. که آخرین موردی که بر پیامبر ما نازل شد جمله غدیریه "مَن کُنتُ مَولاه فعلیٌّ مَولاه" بود. یعنی همان‌طور که قرآن بر پیامبر تنزیل شد، این جمله هم بر ایشان نازل شد. 🔸وقتی جناب رسول الله خطبه غدیریه را انشاء فرمودند، باید دوازده جانشین خود را نیز معرفی می‌کردند که اولین جانشین بلافصل ایشان، حضرت علی (ع) است. دومین جانشین‌شان با یک فصل، امام حسن مجتبی (ع) است. سومین جانشین با دو فصل، امام حسین (ع) است و به همین صورت تا می‌رسد به حضرت بقیة الله (عج) که ایشان با یازده فصل و واسطه به خاتم الانبیاء وصل می‌شوند. در واقع تمامی این بزرگواران به هم متصل اند و یک شجر واحد را تشکیل می‌دهند. 🔹لذا اعتقادات ما یک اعتقاد جمعی است که بر اساس برهان و عرفان و قرآن است. شیعه قائل به امام زمان حیّ و زنده است و معتقد است که ایشان به عنوان حجّة الله است که در حدیث آمده اسم ایشان را به صورت مستقیم نبرید و به صورت حجّت، ایشان را خطاب کنید که کم‌کم معروف شد به حضرت حجّت بن الحسن العسکری که با یازده واسطه به پیامبر اکرم می‌رسد. در حالی که اهل سنّت قائل اند امام زمان فرزند عبدالله بن حسن بن علی است که با سه واسطه به پیامبر می‌رسد. در حالی که ما به چنین چیزی معتقد نیستیم. 🌷والحمدالله رب العالمین