eitaa logo
مدافعان ظهور
384 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
75 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣ ☘امام، کون جامع☘ ☘«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (مائده، ۵۵). ☘انسان کامل یعنی امام معصومِ دارای مقام ولایت مطلقه، کون جامع و مظهر اتمّ «لَايَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ» است. حضور در حضرتی از حضرات خمس او را از حضرت دیگر غافل نمی‌کند. هر چند شدّت حضورش در هر حضرت که اتمّ حضور است حافظ دیگر حضرات می‌باشد اما او خود حضرت جامع حضرات خمس است؛ یعنی در عین آن که در حضرت غیب مطلقه مستغرق و فانی است، در همان حال در حضرت غیب مضاف و شهادت مطلقه نیز حضور دارد و در تمام حضرات، حقیقتِ «كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (يس، ۱۲) جاری است. از این رو استغراق در ذات حق متعال و توجّه تام به حضرتش در نماز او را از توجه به نشئه ی شهادت باز نمی‌دارد؛ و این توجه براساس اراده‌ی امام باذن الله تعالی صورت می‌پذیرد؛ «إنَّ الإمَامَ إذَا شاءَ اَنْ یَعْلَمَ اُعْلِمَ». ☘گاهی اراده می‌فرماید تمام عوالم وجودی در پیش او حاضر می‌شوند؛ «انا الذی نظرت فی عالم الملکوت فلم نجد غیری شیء و قد غاب، انا الذی اعلم ما یحدث آناً بعد آن و ساعة بعد ساعة؛ انا الذی اعلم خطرات القلوب و لمح العیون و ما تخفی الصدور، انا الذی اری اعمال العباد لایعزب عنّی شیء فی الارض و لا فی السماء»... و گاه بنا به مصالحی او خود چنین اراده‌ای را اراده نمی‌فرماید. گهی بر طارم اعلی نشینم گهی تا پشت پای خود نبینم ☘بیان دیگر آن که: توحید امام توحید ناب و مطلق صمدی قرآنی است. در این توحید، ذات اقدس اله حقیقتی جدای از مخلوقات و در کنار آنها نمی‌باشد بلکه «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» (حديد، ۴). «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ» (توحید، ۳)، در عین آنکه در مرتبه‌ی ذات، ذات اقدس احدیت هیچ کدام از صفات هیچ یک از مخلوقاتش را ندارد و حقیقتی بحت و لااسم و لارسم است، در همان حال در موطن ظهورش در صورت جمیع مخلوقاتش تجلّی فرموده است؛ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» (شوري، ۱۱). لذا تمام عوالم وجودی شئون و رسول اویند و از باب «عَظِّمْ يَا مُحَمَّدُ اِسْمَائِي»، در تمام عوالم سؤال هر سائلی، سؤال و درخواست رسولان حق و بلکه سؤال و امر حق می‌باشد. «وَاللهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ» (صافات، ۹۶)؛ و «مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللهَ رَمَىٰ» (انفال، ۱۷)؛ «يَدُ اللهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» (فتح، ۱۰). ☘انسان کامل مستغرق در توحید صمدی، سؤال سائل در نماز را سؤال رسول حق دیده و با اجابت درخواست او امر حق را اجابت می‌نماید و این حقیقت تعظیم حق و اسماء اوست. چون او جلّ جلاله و عظم شأنه «الدَّانِی فِی عُلُوِّهِ، وَ الْعَالِی فِی دُنُوِّهِ» (صحیفه سجادیه، دعای ۴۷) می‌باشد و این نماز، نماز حقیقی است. نمازی که در آن حق با تمام شئونش تعظیم و تکریم می‌شود و در متن واقع ساری است نه نمازی که صرف توغل در الفاظ و یا نهایتاً اوهام و خیال مصلّی است که همه مخلوق خود نماز گزارند. و اینکه در نماز گاهاً طوری است که از نشئه ی شهادت منصرف می‌شود و یا نیزه از پای او بیرون می‌آورند معلوم او نمی‌شود و یا در جنگ از شدت غلبه ی عشق الم حدید و شمشیر را در نمی‌یابد، دو وجه می‌توان گفت؛ وجهی که گذشت اعنی اراده می‌نماید که در توجه تامّ به مراتب مافوق ظاهر باشد و وجه دیگر شدت استیلای نفس کلی ولوی امام بر مرتبه‌ی بدن طبیعی او است چون احکام بدن مادّی مقهور احکام نفس ناطقه ی اوست لذا بدن از روح تبعیت می‌نماید.‌ ‌‌ ☘کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» ص ۳۰ و ۳۱ ☘ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
☘فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ☘ ☘مباهله لعن کردن است، بهله الله یعنی خدا او را لعنت کند. مبدع مباهله رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و قبل از آن مرسوم نبوده است این امر با مسیحیان نجران اتفاق افتاد و در آن حقائق بیشماری است برای صاحبان خرد و اندیشه. ☘چون پیامبر به ایشان نامه نوشت و دعوت به اسلام کرد، آنها حدود شصت نفر از علمایشان را به محضر پیامبر فرستادند تا حقیقت امر آشکار شود. گفتگویی واقع شد و پیامبر توحید را عرضه کرد. ایشان گفتند ما موحد هستیم و پیامبر ختمی صلی الله علیه و آله نقص توحید آنها را که معتقد به اقانیم ثلاثه بودند برایشان آشکار کرد که خدا پدر کسی نیست و عیسی نیز نه فرزند خداست و نه خداست. آنها گفتند او مرده زنده می‌کند و بیماران را شفاء می‌دهد و در تولدش از جناب مریم پدر ندارد و پدرش خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آدم نیز پدر و مادر نداشت پس او اولی است که فرزند خدا باشد؛ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (آل‌عمران/۵۹) ☘ایشان ندانستند که آن روح القدس که فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا، شأن پیامبر خاتم است و آن جناب را با روح القدس اتحاد است بلکه او بالاتر از روح القدس است. و ندانستند که احیای اموات و شفای امراض شان متعارف صاحبان انفاس قدسی است، حبذا آن می که هرکس مست اوست خلقت اشیاء مقام پست اوست ☘و ندانستند که عیسی و آدم که در فردیت مشترکند و خلقتشان توالدی نبوده و تولدی بوده است بنده‌ی خدا هستند و آدم پدر جسمانی انسانها است و حضرت خاتم پدر روحانی. أَنَا وَ عَلي أَبَوا هذِه الأُمَّة. و ندانستند که آنکه گفت فَنَفَخْنَا آن ضمیر نا همان ضمیر نا در کُلُّنَا مُحَمَّدٌ است و دمنده نیست مگر دمدمه محمدی که به شأن اسرافیلی اش آناً فآناً در صور بی منتها می‌دمد و مجموع صورتهای عالمیان از قبر عدم بر می‌خیزند و به صحرای وجود خیمه می‌افکنند و بار دگر می‌دمد از این می‌میرند و به طور دیگر زنده می‌شوند و این اماته و احیاء در کلیه موجودات دم به دم ساری است؛ يُحْيِي وَ يُمِيتُ و يُمِيتُ و يُحْيِي!! ☘چون عقل توقف کند ایمان را زوال حاصل شود چه کند پیامبر رحمت الا اینکه رحمت اش را از مجرای جلال ظهور دهد!!! چون آن مسیحیان نجران قبول نکردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایشان را دعوت به مباهله کرد، پذیرفتند و فردا مقرر شد خارج از مدینه هر یک از این دو با کسان خود حاضر شوند. فردا پیامبر ما صلی الله علیه و آله با دردانه های وجود یعنی حضرت فاطمه بنت رسول الله و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به مباهله آمد! حارثه بن علقمه که بزرگ مسیحیان بود چون این جمع را دید گفت: من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای بکند هر آینه کنده خواهد شد سپس به همراهانش گفت برگردید و مباهله نکنید که یک تن از مسیحیان زنده نخواهند ماند. آنگاه همه شروط پیامبر را پذیرفت و مسئله ختم یافت. ❗️☘بدان که پیامبر رحمت به رحمت با قوم عیسی برخورد کرد که اگر با غیر این افراد می‌آمد مباهله واقع می‌شد، چون امت پیامبر حجاب برای مسیحیان می‌شدند و خورشید حقیقت در پشت کدورت ابر امت مختفی می‌شد آنگاه همدیگر را لعن می‌کردند و پیامبر نیز لعن می‌کرد و همه مسیحیان نابود می‌شدند. اما پیامبر با کسانی آمد که حقیقت را حقیقت بودند و آفتاب را دلیل آفتاب. مسیحیان حقیقت را عریان دیدند و پا واپس کشیدند و پیامبر به اهل بیت اش علیهم السلام نام عیسی را زنده نگه داشت زیرا عیسی و همه انبیاء اطوار وجودی اویند. لذا فرمود اگر مباهله می‌کردند همه هلاک می‌شدند و هر آینه به میمون و خوک مسخ می‌گردیدند. او به رحمت اش با قوم عیسی درآمد که وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (انبیاء/۱۰۷) ☘در مباهله امیرالمؤمنین علیه السلام را نفس خود معرفی کرد و حضرت فاطمه را نسائنا که او سیده نساء العالمین است وحسنین علیهم السلام را فرزندان خود که اهل بیت علیهم السلام بعد از امام حسین از نسل این دو امام همام اند. همه شیعه و سنی مباهله را به این کیفیت پذیرفتند که علی جان پیغمبر است اما نمی‌دانم چرا با انکار علی خود را به ملکوت میمونی مسخ کردند؟!!! ❗️☘مسیحیان از مسخ رهیدند و مسلمانان به انکار ولایت علی مسخ شدند؛ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ. ☘چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه ۱۴۳۹ قمری سالروز
▪️سر مبارک مولای ما ۷۲ جلوه داشته و هرجا چیزی گفته است و یا آیاتی خوانده. این سَر که ولایت است در دو جا تجلی به ذات کرد؛ یک جا برای حضرت رقیه و جایی برای حضرت زینب سلام الله علیهما که به تجلی این سَر، این دو نفر به آن کمال ممکنه‌ی خودشان رسیدند. در اینجا حضرت زینب به آن نگاه ولایی که داشت از سر اباعبدالله که مظهر ولایت است همین را می‌خواهد. می‌گوید که: یَا أَخِی فَاطِمَة الصَّغِیرَة کَلِّمْهَا فَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا ▪️ای برادر من، با دختر سه ساله‌ات صحبت کن، عن قریب است که قلبش از فراق تو ذوب شود...
▪️نفس ناطقه ی انسان کامل، اوسع نفس هاست. لذا محل عزائم و مشیت الهی است. ◾️کتاب «علی، نقطه آغاز وجود» نکته ۲۲۸◾️
☘حضرت زینب سلام الله علیها یک ویژگی دارد که ایشان نفس کل چند امام بود! ایشان پس از مادرشان، وظیفه‌ی مظهریت نفس کل در عالم معنا را داشت. او مظهر نفس کل است برای پدرش علی بن ابیطالب، برای برادرانش امام حسن و امام حسین و برای برادرزاده اش حضرت سیدالساجدین صلوات الله علیهم اجمعین. یقین بدانید که اگر حضرت زینب نبود، از دین و دیانت و معنویت و کربلا و روضه هیچ چیز باقی نمانده بود. همه‌ی ما بلا شک مدیون حضرت زینب هستیم. هرچه داریم متعلق به حضرت زینب سلام الله علیها است لذا حضرت زینب حق بزرگی بر گردن ما بلکه بر گردن هستی دارد... هستی دائر مدار انسان کامل و امام است و اگر امامت از بین برود و مورد توجه واقع نشود، عالم معنای خودش را از دست می‌دهد. ☘ولادت مبارک حضرت زینب کبری سلام الله علیها را به محضر باهر النور حضرت ولی‌عصر ارواحنا فداه و یکایک شیعیان و محبین آل الله تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم☘ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
🏴 🏴 🏴 بسمه تعالی 🏴 ▪️علامه حسن زاده آملی در نکته ۲۴۴ هزار و یک نکته از کتاب ناسخ التواریخ نقل می‌کند که در رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گوید: به روایتی چون علی علیه السلام آن جسد مطهر را در لحد جای داد گفت: «اللّهم هذا أولُ العددِ و صاحبُ الأبد، نُورُكَ الذی قَهَرتَ به غَواسقَ الظُّلم و بَواسقَ العدمِ و جعلتَهُ بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً، رُوحُهُ نسخةُ الأحديةِ فى اللاهوتِ و جَسَدُهُ صورةُ معانىِ المُلكِ و الملكوتِ وقلبُهُ خزانةُ الحىِّ الذى لايموتُ طاوُوسُ الكبرياء و حَمامُ الجبروت» ▪️این فقرات عرشی، مفاتیح اتصال به قلب ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله است و چون خطاب ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت ذات احدیت راست پس از غُرر و دُرر معانی آن غافل مشو و مغتنم بشمار که حکمت کلید فتح رحمت غیبی است. ▪️حضرت می‌فرماید: «اللهم هذا اول العدد و صاحب الأبد»؛ فرمود هذا که اشاره به نزدیک است تا شدت قرب خود با رسول الله را بیان فرماید. ▪️آن جناب اول العدد است چون تعین اول است که مرتبه‌ی فوق خلافت کبرای الهیه است. یعنی نفس ختمی در این مقام از همه‌ی حدود نوری فراتر می‌رود و صاحب وحدت حقیقیه می‌شود که حق تبارک و تعالی بدان می‌نگرد و در این وحدت حقیقیه تمام کمالات اندماجی خود را مشاهده می‌کند و این علم ذات به وحدت حقیقیه‌ی محمدیه صلی الله علیه و آله سبب بسط رحمت الهی می‌گردد که مبین اکملیت و آکندگی اوست یعنی چون به وحدت خویش که نفس محمدی در قوس عروج صاحب آن گردید می‌نگرد و کمالات ذاتی خود را در آن مضمحل می‌بیند، به سبب غلبه‌ی رحمت بر غضب و کمال اسمایی و صمدانیتش از سماء احدیت بر زمین واحدیت به تفصیل علمی ظهور می‌کند و از آن موطن در صورت خلایق خود را در عین خارجی حقیقی آشکار می‌کند که اول خلق از ناحیه حضرت واحدیت جناب عقل کل است که نور همه‌ی خلائق است و جمله‌ی خلائق به حضور بسیط جمعی در او حاضرند. ▪️پس سینه‌ی سینای احمدی تنها منظر ذات احدی است. ذات غیبیه و هویت مطلقه‌ی مقسمی جز به این سینه به هیچ خلقی نظر نکرده و نخواهد کرد بلکه به او هر چه را دیده و می‌بیند. این دُرّ ذی قیمت را دریاب که بابی است عظیم در معرفت ولایت. ▪️و شاید اول عدد مراد اول خلق باشد که گفته شد بدین معنا که اعداد روح حروفند و واحد عدد نیست بلکه عدد ساز است و هرگز شمرده نمی‌شود. روح الف یک است و روح باء دو. و چون‌ دو عدد اول است که از تکرار یک حاصل شده است و اولین تعین واحد می‌باشد لذا جناب ختمی مآب صلی الله علیه و آله را به سبب اینکه در قوس صعود نفس او با عقل بسیط اتحاد وجودی پیدا کرده است او را عدد اول نامید. ▪️عقل اول سبب خلقت خلائق است؛ «اذا کان العقل کان الاشیاء». به باء خلقت آغاز شد کما اینکه قرآن تدوینی هم بدو آغاز شد چون متن هر چیزی است اعنی چه قرآن تدوینی و چه قرآن تکوینی مندرج در نقطه‌ی باء بسم الله هستند و از او جاری و ساری در عیون حقایق خارجی می‌شوند. ▪️فرمود: «لِیْ مَعَ اللّهِ وَقْتٌ لَا یَسَعُنِیْ فِیْهِ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَلَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ». این وقت همان عدد اول است که حضرت احدیت است و ملائکه مقرب و انبیاء مرسل بدو نمی‌رسند چون معرفت آنجا راه ندارد. نبی نکره در سیاق نفی است یعنی حتی خود آن جناب نیز به حیث نبوتش به آن موطن اعظم راه ندارند. ▪️ملائک مقرب، ملائک مهیمند و عالین موجوداتی هستند که نه از خود خبر دارند و نه از دیگری. این همان اسماء حضرت الوهیت هستند که فقط علماً موجودند نه حقیقی خارجی تا خود و یا دیگران هم عرض خود را بشناسند. آنجا همه چیز در ذات مندک است و غیر او وجود ندارد. وجود صرف مال اوست و این ملائکه و اسماء تعینات علمی در مرتبه‌ی واحدی ذات هستند. هر موجود ازلی ابدی هم می‌باشد. به عدد اول ازلی است و چون محیط به هر چیزی از جمله زمان و دهر می‌باشد پس مصاحب ابد است؛ تو بگو ازل ابد است و ابد ازل... ▪️آنجا که فرمود «نورك الذی قهرت به غواسق الظلم و بواسق العدم»، همان است که گفته شد. یعنی ذات حق چون به وحدت حقیقیه و اطلاقی خویش نگریست و کمالات خویش را در آن مندرج بدید خواست آنها را ظهور دهد غیری نیافت و چون خواست غضب آید و در کمون بماند عشق و رحمت غلبه کرد و طالب ظهور شد و چون غیر عبارت از ظلمت و نابودی بود غواسق ظلمت و بواسق عدم را درید و به نور اول همه‌ی تعینات خارج از ذات را آشکار فرمود و نور وجود او در تعینات خلقی پدیدار گردید... جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
🏴 🏴 ۱ «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» 🏴 اسوه ی حسنه‌ای که در باطن و حقیقت رسول الله مستکن و مستقر است، حقیقت عصمت کبرای فاطمی می‌باشد. حقائق، اسوه ی رقائق‌اند و مقام احدی فاطمی دارای رتبه ی امومت و مرجعیت اولی بوده و حجت بر حجج الهیه است. بدین وجه حضرت رسول ختمی صلی الله علیه و آله، آن ناموس و محبوبه ی ذات اقدس غیب الغیوبی را امّ ابیها خطاب فرمود؛ «سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّةِ» ؛ حقیقت ولایت ائمه ی اطهار، تجلّی نور سیاه ذات، اعنی نور فاطمی می‌باشد که این حجج تامّه ی الهی و دلایل اراده ی ذات ربوبی در متن جان او مندرج‌اند و او اصل و معدن آنها می‌باشد. با اشاره به این جایگاه، حضرت صاحب الأمر روحی فداه فرموده است: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» و چون آن صدیقه ی طاهره، امّ الکتاب وجود و صاحب مقام محمود و تنها امّ ابیهای عالم وجود است، مرجع حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در قبض و بسط و مصائب و شدائد بوده است. 🏴 در واقعه‌ی حدیث شریف کساء، چون بر حضرت رسول ضُعف غلبه کرد به حضرت فاطمه سلام الله علیها پناهنده شد و شاید ضُعف مقام تدلّی و فقر محض باشد و آن سرّ امامت است که هر زمان این تدلّی و ضعف و فقر در نهایت غلبه ممکنه بر ائمه علیهم السلام غالب می‌شد، می‌یافتند که به سرّ امامت نائل گشته‌اند. افتقار ممکن، مفتاح جود واجب است و چون فقر امام اتمّ فقر ممکن و نهایت بی منتهای آن است، سبب جود اتمّ واجب می‌شود و بساط کثرات گسترانیده می‌شود. حاصل این ضُعف و فقر، ظهور ولایت مطلقه با جمیع شئونش تحت قبای احدی فاطمی است لذا حضرت رسول با توجه به این مقام و حصول فقر محض که فخر ممکن است، به کهف و لواء عصمت ذات فاطمی وارد شد و چون در این عبای عزّت پوشیده شد، بدر امامت در سیمای شان به تمامه و کماله تلألؤ نمود که فاطمه امام آفرین است پس حضرت سیده عالمیان و آدمیان فرمود: «اُعیذُک بِاللهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ» 🏴 الله، اسم جامعی است که تحت او همه‌ی اسمای حسنای الهی مستجمع است لذا حضرت فاطمه که مظهر احدیت الجمع است، جناب ختمی مرتبت را از این فقر محض به پناه اسم جامع که تجلّی اسماء و تعین ذات و موطن تقدیر و هدایت الهی است رساند... ، ص ۱۵۴ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مدافعان ظهور
🏴 #شرحی_بر_حدیث_کساء 🏴 ۱ #اسرار_فاطمی «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
🏴 🏴 ۲ 🏴 فرات کوفی ذیل آیه ی «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» در تفسیرش از محمد بن القاسم بن عبید معنعنا و او از امام صادق علیه السلام حدیث کرده است که انّه قال: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ، اَللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ اَلْقَدْرُ اَللهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ... » 🏴 ضُعف، ناشی از این فقر محض است که در این حال که مقام تفرید و تجرید مطلق است، از حضرت ختمی مرتبت به حکم «أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» و تجلّی ذات غیبی بر ذات احدی محمدی صلی الله علیه و آله خلعت هستی و توابع آن خلع گردیده و او عین فقر شده است. «وَ إذَا تَمَّ الفَقْرُ فَهُوَ اللهُ» نهایت فقر غنی است زیرا که «الشَّيْءُ إِذَا جَاوَزَ حَدَّهُ انْعَكَسَ ضِدَّهُ». فرد باشی چو جفت گردی تو همه باشی چو هیچ گردی تو 🏴 و این سخن، سرّ «وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ» است. یعنی چون تو را محتاج محض یافتیم و بلکه عدم صرف شدی و احتیاجت نیز برخاست و در وجودت از خودت هیچ نماند و همه الله شد، پس غنی شدی که حق سبحانه غنای محض است و در هیچ چیز به هیچ چیز محتاج نیست. 🏴 و چون حضرت رسول در این مقام بحت بر حضرت فاطمه وارد شد و سلام داد، آن حوراء انسیه و جوهر قدسیه در جواب، فقط «علیک السلام» گفت، بدون بیان کنیه و القاب رسول! اعنی در ادب تامّ و اتمّ حفظ مراتب فرمود که آنجا القاب و اسماء را راه نیست و جواب سلام بر اساس وجوب تشریعی و حضور در رتبه ی ظاهری داده شد ورنه آنجا سلام نیز راه ندارد. اما چون حضرت رسول داخل در کساء یمانی شد، حضرت فاطمه کبری سلام الله علیها به پدر سلام با لقب آن جناب داد: «اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ». 🏴 پس بدان که پناهگاه و حرم امن و حصن حصین معصومین در وقایع و احوالات گوناگون، کهف فاطمی است که هر شیئی در پناه اصل خود است. بدین امومت و اصالت اهل بیت علیهم السلام که متجلی در خمسه ی طیبه هستند، در پوشش کساء یمانی اویند؛ «فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ». امنیت فرزند وقتی است که در کنف حمایت مادرش باشد لذا محمد و آله تحت لواء امّ ابیها و من دونهم تحت لواء محمد و آله صلوات الله علیهم... ، ص ۱۵۴ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مدافعان ظهور
🏴 #شرحی_بر_حدیث_کساء 🏴 ۲ #اسرار_فاطمی 🏴 فرات کوفی ذیل آیه ی «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ ال
🏴 ۳🏴 🏴 یمن مشرق روائح و روحانیات است و آن حضرت احدیت الجمع است که مبدأ ظهور و منشأ روائح وجود می‌باشد؛ «إِنِّي لَأَجِدُ نَفَسَ اَلرَّحْمَنِ مِنْ قِبَلِ اَلْيَمَنِ». نفس رحمانی ولایت کلیه ی محمدیه و علویه است که ظهور و تجلی حضرت نقطه ی احدی یمانی می‌باشد. بدین نفس، بساط وجود گسترانیده می‌شود و چون یمن امّ نفس رحمانی است، حضرت رسول رایحه ی طیبه ی وجود را از اصل و امّ آن استشمام فرمود. به همین وزان چون حضرت فاطمه صاحب مقام امومت ائمه و ام ابیها است، حضرت علیّ وصیّ و دو راکب رسالت و مصباح هدایت امام حسن مجتبی و سیدالشهداء علیهم السلام رایحه ی رسول را که رایحه ی وجود است در نزد مادرشان استشمام فرمودند: «اِنّی اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً طَیِّبَةً کَاَنَّها رائِحَةُ جَدّی رَسُولِ‏اللهِ» 🏴اصل و معدن وجود، صاحب کساء یمانی است که تحت آن جمیع عوالم وجودی جمعند و جامع آنها حقیقت فاطمی است که ربط بین حادث و قدیم و سبب اتصال ارض و سماء می‌باشد. و بدین کساء یمانی، ربوبیت در جمیع هستی شرح یافته و به سریان نفس این نفس رحمانی، هستی تدبیر و تربیت می‌شود؛ «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَ رَبَّانِيَّ آياتِهِ» 🏴 و چون علت در مرتبه ی معلول تنزلاً حضور تام دارد، اعنی معلول تنزل علت است و معطی شیء فاقد آن نیست، و بین ام الکتاب قرآنی با سطور و کلمات و حروف فرقانی بینونت عزلی نیست، خود حضرت ام الائمه سلام الله علیها نیز معهم تحت الکساء است. «وَ هُوَ ٱلَّذِي فِي ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٌ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٌ» ؛ «الدَّانِی فِی عُلُوِّهِ، وَ الْعَالِی فِی دُنُوِّهِ» و دریاب! کمال آل عبا به حجت آنها می‌باشد و تا آن جناب داخل در تحت قبای عزت ذات نمی‌شد، آن جمع کامل نمی‌شد که فاطمه صورت ولایت است، و ولایت صورت دین و عالَم! 🏴 «فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکساء، فَلَمَّا اکتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکساءِ...» ؛ فای فلمّا، فای نتیجه است. پس کمال ائمه به فاطمه می‌باشد و ائمه ی اطهار به فاطمه، اهل بیت و خواص و لحم و دم رسول الله اند و از این رو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام فرمود: «اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ» ، ص ۱۵۴ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
مدافعان ظهور
🏴 #شرحی_بر_حدیث_کساء ۳🏴 #اسرار_فاطمی 🏴 یمن مشرق روائح و روحانیات است و آن حضرت احدیت الجمع است ک
🏴 ۴🏴 🏴 ولایت، باطن رسالت است لذا حضرت رسول دربان حریم آل عباست؛ یعنی اتصال به ولایت ممکن نیست مگر به شریعت محمدی صلی الله علیه و آله. «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ» که ولایت هم محبی است و هم محبوبی. از این رو به حیث رسالت رسول اذن دخول بدین کاخ عزت ذات را او صادر می‌کند و چون نفس انسانی را حدّ یقف نیست و او ذاتاً و صفاتاً و فعلاً به ذات و صفات و فعل خداست، جبرئیل امین وحی و عقل محض از معرفت به حقائق تحت الکساء عاجز است و جز خدا و خود آن ذوات، احدی بر شناخت کنه‌شان قادر نیست؛ «يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اَللهَ إِلاَّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَنِي إِلاَّ اَللهَ وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَكَ إِلاَّ اَللهُ وَ أَنَا» . لذا جبرئیل کوس «وَمَنْ تَحْتَ الْکِساءِ» زد و تنزل به سبب خدمت و طاعت فرمود، که عقل شرافتش را از معیت با انسان کامل اخذ کرده است و این معیّت «لَنْ يَفْتَرِقَا» می‌باشد. و به او، معرفت که علت عشق و طهارت و بندگی است، حاصل می‌شود. «أَنَا الَّذِي خَدَمَنِي جَبْرَائِيلُ وَمِيكَائِيلُ؛ أَنَا الَّذِي خَصَّ اللهَ جَبْرَائِيلَ وَمِيكَائِيلَ بِالطَّاعَةِ لِي» 🏴 «فَدَخَلَ جِبْرائیلُ مَعَنٰا تَحْتَ الْکِساءِ» ؛ به این معیت، عقل شرافت یافت تا حق اتصال به او را سبب طهارت از رجائس قرار دهد. «وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ» 🏴 عقل، فعلیت محضه و پاکی صرف و عشق ناب است. چون همواره همراه طیبه ی خمسه است و صبغه ی آنها را گرفته است که آن ذوات به اراده ی ذات غیبی از جمیع رجائس منزّه و مبرّا هستند و بلکه خالق طهارت‌اند و أبدالآزال و أزل الآباد «لَم تُنَجِّسكَ الجٰاهِلِيَّةُ بِأنجاسِهٰا» 🏴 «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» ؛ و بدان که عصمت ائمه ی اطهار علیه السلام ظهور عصمت کبرای فاطمی است که او عصمت الله الکبری و اسم مستقر در ذات غیب الغیوبی است که از بساطت و عصمتش هرگز خارج نشده لذا مجهول القدر و القبر می‌باشد. 🏴 «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَهُ مِنْ کُلِّکَ فَاسْتَقَرَّ فِیکَ فَلَا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَی شَیْ‌ءٍ أَبَداً» 🏴 فَقالَ عَلِیٌّ اِذاً وَاللهِ فُزْنا وَ سُعِدْنا، وَ کَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَ سُعِدُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ... ، ص ۱۵۴ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
◾️داعی در ماه رجب کیست؟◾️ ☑️از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: ▪️إِنَّ اللهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی [نادى‏] ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَهٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ: طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللهُ تَعَالَى: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ» (إقبال الأعمال، ج ‏۲، ص ۶۲۸) ▪️خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می‌گویند. هرگاه ماه رجب فرا می‌رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال می‌فرماید: «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت ‌می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت ‌می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است». ‌ ▪️این داعی که در مرتبه اعلای آسمان غیب، منصوب از جانب حق متعال است، باطن و حقیقت انسان کامل است که ذکراللهِ اکبر است و همه ی انسانها را به مقام خودش دعوت می کند. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِی الله وَ رَبَّانِیَ آیَاتِه. امام دعوت کننده‌ی به سمت اسم جامع الله است چون هر خلقی از الله نازل شده و لشکر و سدنه این اسم شریف اند و غایت شان رجوع به این اسم است. مظهر الله، انسان کامل است لذا داعی الله اوست و خاصه مؤمنین را به رتبه و نورانیت خودش دعوت می کند و این دعوت همراه و تحت ربوبیت خود او واقع می‌شود. ☑️پس حقیقت رجب، امام است لذا رجبیون کسانی هستند که سیرشان مِن الإمام إلی الإمام باشد. ▪️وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ (حج/۲۷) یعنی مردم را دعوت کن سواره یا پیاده برای حج به سمت شمای انسان کامل بیایند. طبق آیه، داعی جناب ابراهیم خلیل است که مردم را به سوی خود دعوت می کند. لذا هم داعی و هم دعوت و هم مقصدِ دعوت، خود امام است. پس مخّ و روح اعمال و اذکار در ماههای رجب و شعبان و رمضان و سایر ماهها، توجه به حقیقت انسان کامل است. از اینرو افضل عمل در شب و روز اول رجب زیارت امام حسین علیه السلام است، ایام البیض، لیلة الرغائب و...  زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده... . اصالت آن است که همواره در ایام و لیالی به سمت امام رغبت داشته باشیم. جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🌹 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹
👆👆👆 ▪️پس حاجی ناجی، آن تقرب  یافته به ولایت است که به میزان قربش خود کعبه می‌شود. مگر نشنیده‌ای که قلب عارف عرش الله الاعظم است و جامع حضرات خمس! «لَايَسَعُنِي أَرْضِي وَ لَا سَمَائِي بَلْ يَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ اَلتَّقِيِّ اَلنَّقِي». ▪️دریاب که چون روح کعبه که ولایت است با تو معیت قیومیّه دارد و از نفست به تو نزدیکتر است و تو از او غافل و در طلبش رنجور؛ «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ؛ «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللهِ». عقل تا جوید شتر از بهر حج رفته باشد عشق تا کوه صفا «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ» ؛ «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ» ای قوم به حج رفته کجائید؟ کجائیـد؟ معشوق همین جاست بیایید، بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوائید؟ گر صورت بی صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این خانه بر این بام برآیید آن خانه لطیف است، نشانه‌اش بگفتند از خواجه آن خانه نشانی بنمایید یک دسته گل کو، اگر آن باغ بدیدید؟ یک گوهر جان کو، اگر از بحر خدایید با این همه آن رنج شما گنج شما باد افسوس که بر گنج شما پرده شمائید ▪️و تو ای جان من! ببین زمزم آب حیات و شراب طهور از جان کدامین کعبه روان است، بر در آن بارگه باش و خودت را به رکاب آن برسان و رکاب آن باشد. بنگر ماسوی الله در طواف کدامین کعبه‌اند و قطب رحی وجود و محور کائنات کیست؟ از ابوسعید ابی الخیر پرسیدند: پیران حج کرده‌اند و تو نکرده‌ای، سبب چیست؟ شیخ جواب داد: بس کاری نبود که هزار فرسنگ زمین به زیر پای بازگذاری تا خانه‌ای زیارت کنی. مرد آن مرد باشد که اینجا نشسته بود در شبانه‌روزی چنین خانه ی معمور (کعبه) ز سر وی طواف کند (بنگر تا ببینی) بنگریستند هر که حاضر بود بدید کعبه بوسعید را طواف می‌کند. از دفتر دوم مثنوی بشنوید: بایزید اندر سفر جستی بسی تا بیابد خضر وقت خود کسی دید پیری با قدی همچون هلال دید در وی فرّ و گفتار رجال دیده نابینا و دل چون آفتاب هـمچو پیلی دیده هندستان بخواب چشم بسته خفته بیند صد طرب چون گشاید آن نبیند ای عجب بس عجب در خواب روشن می‌شود دل درون خواب روزن می‌شود آنک بیدارست بیند خواب خوش عارف است او خاک او در دیده کش پیش او بنشست می‌پرسید حال یافتش درویش و هم صاحب عیال گفت عزم تو کجا ای بایزید رخت غربت تا کجا خواهی کشید گفت قصد کعبه دارم از پگه گفت هین با خود چه داری زاد ره گفت دارم از درم نقره دویست نک ببسته سخت بر گوشه ردیست گفت طوفی کن بگردم هفت بار وین نکوتر از طواف حج شمار و آن درم‌ها پیش من نه ای جواد دانک حج کردی و حاصل شد مراد عمره کردی عمر باقی یافتی صاف گشتی بر صفا بشتافتی حق آن حقی که جانت دیده است که مرا بر بیت خود بگزیده است کعبه هر چندی که خانه برّ اوست خلقت من نیز خانه سرّ اوست تا بکَرد آن کعبه را در وی نرفت واندر این خانه بجز آن حیّ نرفت چون مرا دیدی خدا را دیده‌ای گرد کعبه صدق بر گردیده‌ای خدمت من طاعت و حمد خداست تا نپنداری که حق از من جداست چشم نیکو باز کن در من نگر تا ببینی نور حق اندر بشر بایزید آن نکته‌ها را هوش کرد همچو زرین حلقه‌اش در گوش کرد آمد از وی بایزید اندر مزید منتهی در منتها آخر رسید ◾️ ، ص ۷۲◾️ جهت ارتقاء کانال نشر با لینک ⬇️ @modafeanzuhur 🏴 کانال مهدوی مدافعان ظهور 🏴 https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0۹