eitaa logo
کانال شهید محسن حججی🌷
559 دنبال‌کننده
740 عکس
442 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹با توکل به خدا ، عنایت اهل بیت و مدد شهدا ، در نظر داریم در راستای ادای دین وتولید محتوا در فضای مجازی یاوری باشیم برای همسنگری هایمان در جبهه فرهنگی ... اخبار گرد اوری شده شهید محسن حججی و مدافعین حرم باما بمانید
مشاهده در ایتا
دانلود
: تولد🎈 شهید محسن حججی ظهر ۲۱ تیر ماه سال ۷۰ در نجف آباد اصفهان متولد شد‌. مادرش به نیت فرزند سقط شده حضرت زهرا (س) نام او را محسن گذاشت. او سومین فرزند خانواده بود. بردار بزرگش حسین نام داشت و خواهرانش فاطمه، زهره و مریم که همبازی کودکی هایش بودند.... 🍃🍃🍃🍃🍃
کانال شهید محسن حججی🌷
#معرفی_نامه_شهید_حججی #قسمت_اول : تولد🎈 شهید محسن حججی ظهر ۲۱ تیر ماه سال ۷۰ در نجف آباد اصفهان متو
قسمت دوم : خوانواده✨ پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود. بعد ها تاکسی خرید. در جبهه حضور فعال داشت. مادرش زهرا پور مختار هم از خانواده مومنی بود. او در زمان بارداری پسرش دو سه بار ختتم قرآن کرد و نام پسرش را به نیت فرزند سقت شده حضرت زهرا محسن گذاشت. جد پدری اش (پدربزرگ پدر شهید) شیخ ابوالقاسم پای درس اساتید بزرگ نشته بود؛ امام جماعت بود و در مسجد درس مکاسب و قرآن می داد. تمام پسرانش روحانی بودند. برادر ایشان حاج شیخ احمد بنیان گذار حوزه ی علمیه نجف آباد است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کانال شهید محسن حججی🌷
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت دوم : خوانواده✨ پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود. بعد ها تاکسی خرید. در جب
قسمت سوم: تحصیلات📗🖇📝 شهید حججی در دبیرستان، رشته ی کار و دانش را انتخاب می کند، هنرستان شهدای فرهنگی نجف آباد، رشته برق . دانشگاه ورودی سال ۸۷ قبول می شود؛ مرکز آموزش علمی کاربردی علویجه ی اصفهان، در رشته ی تکنولوژی کنترل. فوق دیپلمش را که می گیرد، درس را کنار می گذارد و می رود به سربازی.
کانال شهید محسن حججی🌷
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت سوم: تحصیلات📗🖇📝 شهید حججی در دبیرستان، رشته ی کار و دانش را انتخاب می
قسمت چهارم: ازدواج 💍💞 در دوران مدرسه شهید حججی از طرف موسسه شهید کاظمی به اردوی راهیان نور می رود. بعد از برگشت جذب موسسه می شود. پدرش هم با دیدن مدیر موسسه و بچه های آنجا رضایت می دهد. (۸۵/۱۲/۱۷ تاریخ ورود به موسسه). بعد از برگشت از سربازی با خانمی آشنا شد که در موسسه شهید کاظمی فعالیت داشت. محسن به همراه دوستش در کتاب شهر مسولیت نمایشگاه کتاب را به عهده داشت. خانم زهرا عباسی در غرفه ی خواهران کار می کرد‌ که محسن دلبسته ی او شد.❣ شهید حججی قضیه را با مادرش در میان گذاشت و پدر او هم به خاطر اعتمادی که به پسرش داشت برای او به خواستگاری می رود. خانواده عباسی تنها دو دختر دارند و همان اول پدر خانم محسن شرط می کند که دامادش باید مثل پسرش باشد. مادر زهرا هم در کتاب شهر او را می بیند و به وصلت شان رضایت می دهد. شهید حججی در تاریخ ۹۱/۸/۱۱ در سن ۲۱ سالگی با این خانم ازدواج می کند.😍 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کانال شهید محسن حججی🌷
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت چهارم: ازدواج 💍💞 در دوران مدرسه شهید حججی از طرف موسسه شهید کاظمی به ار
: شغل 🏭 همان دوران دانشگاه در کنار درس، برق کشی ساختمان می کرد.💡🔌بعد از دانشگاه هم کار برق کشی را ادمه داد تا این که کم کم در مؤ سسه ی شهید کاظمی، مسئولیت های مختلفی به عهده می گیرد و کار برق کشی کم رنگ می شود. مدتی با دوستش، مغازه ای راه می اندازد به اسم " مرکز ربیع" که کار چاپ،طراحی و فروش محصولات فرهنگی را انجام می دادند.📚 اما برای اداره ی زندگی متاهلی نیاز به درآمد بیشتری دارد، بنابراین در کنار کار فرهنگی در یک شرکت کار می کند. کمی بعد از آنجا بیرون می آید ودر یک قنادی مشغول می شود. به پیشنهاد همسرش وارد سپاه می شود ۹۲/۱۱/۶ به استخدام سپاه در می آید وآموزشش شروع می شود. او این راه را برای رسیدن به شهادت انتخاب می کند.🌷
کانال شهید محسن حججی🌷
#معرفی_نامه_شهید_حججی : شغل 🏭 همان دوران دانشگاه در کنار درس، برق کشی ساختمان می کرد.💡🔌بعد از دان
قسمت هفتم : اعزام اول به سوریه شهید حججی دوبار به سوریه اعزام شد✌️ دفعه اول در سال ۱۳۹۴ اعزام می شود. آن هم با کلی دعا و التماس و دنبال کار دویدن! اما از قضیه اعزام و گریه هایش برای جاماندن فقط همسرش خبر داشت. البته پدر خانم و مادر خانمش هم بعدا در جریان قرار می گیرند. شب قبل از اعزام به خانه ی پدرش رفت و به مادرش گفت که ماموریت دارد به رزمایش دوماهه برود ؛ رزمایش لب مرز است و گوشی هایشان را می گیرند برای همین فقط مدتی که تهران است می تواند زنگ بزند. موقع خداحافظی در گوش پدرش گفت که قرار است به سوریه اعزام شود. پدر، مات و مبهوت خودش را کنترل می کند که کسی بو نبرد. در اعزام اول به سوریه به خاطر برخورد موشک به تانک شان کمی از دست او که سپر صورت می کند می سوزد و در اثر موج انفجار از شنوایی اش هم کم می شود💔
قسمت: هشتم: تولد علی پسر شهید👶🏻 درست همان موقع ها که اسم شهید حججی را در لیست اعزام به سوریه می نویسند، همسرش زهرا حالت تهوع پیدا می کند. زهرا خانم آزمایش می دهد و جواب تست مثبت می شود. او از جواب مثبت ناراحت و محسن خوشحال......😃😟 شهید حججی به همسرش سفارش می کند که کسی از قضیه بچه چیزی نفهمد چون ممکن است مانع اعزام او شوند. دوهفته بعد به شهید حججی خبر می دهند که فردا اعزام می شود. البته این اولین اعزام شهید به سوریه بود که ۴۵ روز طول می کشد.✌️ فرزند شهید، علی حججی در ۲۴ /فروردین/۱۳۹۵ به دنیا آمد۰
قسمت نهم: اعزام دوم به سوریه🌙💚 بعد ازاولین بازگشت از سوریه، خیلی بی قرار رفتن دوباره وشهادت می شود. حدود دو سال بین اعزام اول و دوم فاصله می افتد. در این مدت خیلی سعی می کند که مشکل رفتن به سوریه اش را حل کند. علت این که دفعه اول در سوریه توفیق شهادت نصیبش نمی شود، ناراضی بودن مادرش می داند و سعی می کند که رضایت مادر را برای شهادتش بگیرد. شهید حججی شهادت را برابر با روسفیدی می دانست و از دیگران هم می خواست برای روسفیدی اش دعا کنند. ۲۶/تیر/۱۳۹۶ دومین و آخرین اعزام او به سوریه است. 🙃💔 قبل از اعزام از همه خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. وقتی سوار اتوبوس شد رو به خانواده اش گفت: جوانان بنی هاشم علی اکبرتون داره میره......🖤(:🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃