eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.6هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh @khaleghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
1_18458326.mp3
6.01M
▪️مداحی #شهدایی 🔸 #شهدا رفتن و همہ پرپر شدن... آرزوم اینـہ کہ آقا یـہ روزے کربلایے شم ، مثـلِ تمومِ #شهدا برا حسین فدایے شم... #سیدرضانریمانی🌷 @modafehh
۲۲ مرداد ۱۳۹۸
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 ▪️آقا اشک چشات رو پاک کن، من این چهارتا رو دادم اشک شما رو نبینم... ▪️روضه @modafehh
۸ بهمن ۱۳۹۹
✍🏻 «شهیدابراهیم هادی»: 💠 خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت... 💐۲۲ بهمن سالروز شهادت عارف وارسته شهید 🌹 🆔 @Clad_girls
۲۲ بهمن ۱۳۹۹
••🌿|^ شهید هادی ذوالفقاری :💌 " یقــین دارم چشمے ڪه به نگــاه حــرام عادت ڪند خیلے چــیزها را از دست مے دهـد چــــشم گناهڪـار لایق شهادت نمــیشود... « نــگاه بــه نامــحرم» «نــگاه بــه تصــاویر وفــیلمهاے مستهجن و مبتذل» در فــضاے واقعــے و از خـداوند یارے مے طلبیم ڪه ما را به حـال خــودمان رهــا نڪــند اللّهُم عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج ✧❁🌷 @modafehh 🌷❁✧
۷ فروردین ۱۴۰۰
°°[].🕊 | |🌱 اگرسربازخدانشوی،دیگری‌می‌شود... بی‌ادعاباش‌وشهدایی‌زندگی‌کن تمام‌هویت‌ومرام‌شهداءخلاصه‌شده‌در همین‌بی‌ادعایی... ازخودت‌ودلبستگے‌های‌دنیایی‌ات‌که بگذری‌تازه‌میشوی‌لایق✨... ••✾ @modafehh ✾••
۲۴ تیر ۱۴۰۰
ـ ـ ــ ـــ ـــ ـــ«📻⛓»ـــ ـــ ـــ ــ ـ ـ •. «؏ـِشق‌یَعنۍ‌استُخوان‌ویِڪ‌پِلآڪ! سآل‌هاتَنهآ؎ِتَنھآزیرِخآڪ...!🥀 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۱۳ شهریور ۱۴۰۰
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
#نماز_اول_وقت 💛🌾 حضرت امیرالمومنین علی (علیه‌السلام): هنگامی که کسی به #نماز برمی خیزد، شیطان می‌
❤️ 🌿 شهيدحسين‌بيگلری‌مۍگفت: برادران!' خدایی نڪرده نماز را از ياد نبريد تا آنجا کہ مۍتوانيد خوابتان را ڪم ڪنيد..🌿 درس خوانده و در سنگر مدارس براے حفظ اسلام علم ياد بگيريد..🌼 و با هم با صميميت زندگےڪنيد..❣ و بيشتر مطالعہ ڪنيد..🌱 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
... ادامه قسمت قبل ... ساعت ۸ صبح زنگ زد و گفت: دیشب نیامده؛ گفتم: حتماً با بچه‌ها رفته است بسیج. ظاهراً قانع شد و من هم گوشی را قطع کردم و مشغول کارها شدم. وسط مسیر بودیم که را دیدم ، زد پشت من و گفت: حالا ما را می‌گذاری سر کار!!؟ گفتم: چطور؟ گفت: شما شناسنامه‌اش رو آورد اما سنش که مشکلی نداشت!! گفتم:خب گفت: خب که خب ما هم و رفت... گفتم: کجا ؟ گفت: احتمالاً . چند روزی خانه آفتابی نشدم و به هر کجا زدم که از طریق تلفن و دوستانش پیدایش کنم ، نشد که نشد... چند روز بعد ساعت ۹ صبح و طبق معمول زنگ زدم به تا اسامی که قبلا آورده بودند را بپرسم تا برای برنامه‌ریزی کنیم. مسئول تعاون گوشی را برداشت. بعد از احوالپرسی همیشگی گفتم: اسامی رو بگو که من یادداشت کنم؟ گفت: ا ، ا ، ا ، اسم هم توی لیست است.
۲۲ بهمن ۱۴۰۲