هدایت شده از بِینُالحَرَمِینالشَریفین!(':
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
نیزهها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار
دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!
هر طرف مینگری نامِ حسین است و حسین
ای دمش گرم! سرش رفت، ولی قولش نه!
"کنجِ حرم"
💔- سومیناذانبیافطار -💔
لحظه اذان داشتم به این فکر میکردم
ماه رمضون امسال برای من یه حال و هوای عجیبی داشت باورم نمیشه که تموم شد:)💔
هدایت شده از - مخاطبِخاص :)!'
-بچهکهبودم وقتیمریضمیشدم ؛
عزیزمیگفت: تاشبنشدهببریدشدکتر
شبکهبشهبدترمیشهها . .
میخندیدمومیگفتم :
مریضیمریضیه دیگهعزیز؛ چهربطی
بهروزو شبشداره؟
میگفت: ننهمننمیدونم چه حکمتیه؛
ولی‹ همهیدردومرضا شبا زورشونبه
آدم میچربه . . ›
خدابیامرزحقداشت؛ شبقشنگهها
ولیگاهیخیلیبیرحمه . .
هرگرفتاری وغمُ غصهای که داشتهباشی
شایدروزابتونی باکارکردنوشلوغ کردندورت
کمرنگشکنی ؛ ولیامان از اون ساعتی که
خورشیدِوسطآسمون جاشو بهماه بده
وتوبمونیوتنهاییت وغمُ غصههات و دلتنگیت
بقولِ عزیز؛ هردردی شبا زورش به
آدم میچربه هر دردی:)