🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_هشتاد_و_یکم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
آراد نگاهی بهم انداخت و دوباره مشغول جمع کردن وسایلاش شد .
چه رویی داره این بشررررر !!!
یه عذرخواهیم نمی کنه !
پسره ریشو!
بی اعتنا بهش به سمت پذیرش حرکت کردم .
_ سلام ، خسته نباشید .
ببخشید نماز خونه کجاست ؟!
+سلام ، سلامت باشید .
انتهای همین راهرو سمت چپ .
_ ممنونم .
به طرف نماز خونه قدم برداشتم.
به نمازخونه که رسیدم آروم درو باز کردم.
و متوجه خانومی شدم که درست رو به روی در
نشسته بود و چادر سیاهی روی سرش انداخته بود.
آب دهنمو قورت دادم و به سمتش رفتم .
توی کسری از ثانیه چادر رو از روی صورتش برداشتم
و با تعجب بهش خیره شدم .
آیه بود .
توی تاریکی اتاق قرمزی چشماش به وضوح مشخص بود.
با دیدن من...
چند دقیقه توی شُک بود .
بعدش محکم بغلم کرد و در حالی که گریه میکرد جملات نامفهومی رو گفت که اصلا متوجه نشدم .
سعی کردم آرومش کنم ، در حالی که سفت در آغوشش گرفتم گفتم
_ آیه جانم چرا گریه میکنی؟!
با بغض گفت
+مرواااااا...
و دوباره شروع کرد به گریه کردن.
از خودم دورش کردم و نشوندمش روی زمین ،
از پارچی که روی زمین بود یه لیوان آب بهش دادم.
احساس کردم کمی آروم شده دوباره خواست حرف بزنه که کنارش نشستم و دستشو توی دستام گرفتم.
_چیشده؟
چرا اینقدر بی قراری میکنی ؟
دوباره چشمه اشکش جوشید.
+مرواااا نمیدونی از صبح تا حالا چقدر نگرانت بودم
اگه...اگه تو رو از دست...میدادم...هیچ وقت...خودمو...نمی...بخشیدم.
شگفت زده،
دستمو به سمت چشماش بردم و اشکاشو پاک کردم.
-برای من گریه میکردی؟
با خنده گفتم.
_ از قدیم گفتن بادمجونِ بم آفت نداره فرزندم.
من تا شوهر نکنم،ناکام از این دنیا نمیرم.
آیه در حالی که فین فین میکرد لبخندی زد و گفت
+به موقعش شوهرتم میدیم.
حالا کی اینجوری خیست کرده ؟
با یادآوری لباس های خیسم ، لبخندی زدم و گفتم
_شوهرت.
+ شوهر من !؟
مه...مهدی !؟
_ مهدی کیه؟
من آقای حجتی رو میگم.
نکنه اسم اسم اصلیش مهدیه ؟
آیه با شنیدن حرفم پقی زد زیر خنده...
خندش که بند اومد، گفت
+مروا جونم ببین.
آراد برادر منه ، امروز صبح هم همون لحظاتی که حالت بد شد ، گفتم که برادرمه.
آقا مهدی هم....
به اینجای حرفش که رسید با خجالت سرشو پایین انداخت.
خندیدم و گفتم.
_ آقا مهدیم به احتمال زیاد خواستگارته .
لپ هاش گل انداخت و همون جوری که سرش
پایین بود گفت
+ آره.
چند دقیقه توی همون حالت بود و بعد سریع سرشو
بالا آورد و گفت.
+ صبر کن ببینم.
آخه آراد که.....
حرفشو خورد و خواست بحثو عوض کنه .
+ ول کن این حرفا رو دختر
بلند شو لباستو عوض کن تا سرما نخوردی.
رو به آیه گفتم.
_ خب ساکمو بیار .
+ ساکتو که مژده برده !!!!
مگه بهت نگفتم !؟
با یاد آوری این موضوع دستمو محکم به پیشونیم
زدم و کلافه سرمو تکون دادم.
_ ای وای !!!!
آره گفتی ، حالا چی کار کنم ؟!
با اینا که نمیشه برم ، لباسای خودمم که خونیه !!!!
ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_هشتاد_و_دوم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
+ ن... نه
لباس های خودت ...
وایسا از آراد بپرسم ببینم ساک منو آورده .
_ ساک تو دیگه چرا ؟!
+ بهت لباس بدم دیگه !
_ آخه ...
+ آخه ماخه نداریم .
سریع موبایلشو در آورد و با آراد تماس گرفت.
+ سلام داداش .
نه نخوابیدم .
میگم ساکمو آوردی ؟
آره همون ...
خب کجاست ؟!
آره پیشمه...
خب ...
باشه باشه اومدم.
تماس رو قطع کرد و رو به من گفت.
+ مروا جان من برم ساکو بیارم ...
زود میام.
لبخندی زدم و تشکر کردم .
هووووووف .
چه غلطی کردیم اومدیما !
اون از ماجرای مرتضی .
اون از تصادف ...
اینم از این ماجرا.
گوشیمم که نمیدونم کدوم گوریه !
مردم پدر و مادر دارن ، ما هم پدر و مادر داریم ...
تو این مدت یه خبر خشک و خالی هم نگرفتن ، ولی از حق نگذریم بابا یک بار زنگ زد که جلوی حجتی ضایع شدم.
هی خدا .
شانسم که نداریم ...
بعد از گذشت چند دقیقه محکم در باز شد و آیه نمایان شد.
خندیدم و گفتم .
_ شیری یا روباه ؟
+ شیر عزیزم شیر !
_ بابا ایول .
ساکشو زمین گذاشت .
+ لباس های من که اندازت هستن .
هر کدومو خواستی بردار .
_ لباس های خودم چی ؟
+ اوناها که خونین عزیزم.
حالا بیا ایناها رو بپوش .
مانتوی و روسری قواره بلند و شلوار مشکی رو از ساکش در آورد .
–آیه مگه قراره برم مجلس ختم ؟
ایناها که همش مشکیه ؟!
+شرمنده دیگه لباس رنگ روشن همراه خودم نیاوردم.
بگیر بپوش دیگه !
–خب اگه اشکالی نداره چند لحظه بیرون منتظر باش خواهر.
یکم حیا دارم.
آیه خنده ای سر داد و گفت
+ببخشید حواسم نبود.
چشم الان میرم.
بیرون منتظر میمونم تا کسی نیاد داخل.
-ممنون گلی.
ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_هشتاد_و_سوم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
آیه رو فرستادم دم در تا مواظب باشه کسی نیاد داخل .
هول هولکی لباس ها رو تنم کردم .
یه مانتو مشکی خیلی ساده و البته بلند بود.
بلندیش تا یکم پایین زانوهام بود.
روسری قواره بلند مشکی هم سرم کردم ، خواستم موهامو بیرون بندازم که یاد اون مَرده افتادم .
یک دفعه لرز عجیبی گرفتم...
اوووف .
حالا چی میشه مگه یه طره موعه دیگه ؟!
با خودم گفتم : ولی خیلیا بخاطر همین یه طره موعی که تو میگی خون دادن !
بخاطر حجاب تو خون دادن !
سعی کردم به ندای درونم اهمیت ندم .
خب خون نمیدادن .
مگه ما مجبورشون کردیم.
با دستم دو ، سه بار زدم توی سرم .
هوووففف ، خسته شدم ...
با خودم گفتم :
مروا چیزیو به خودت تحمیل نکن !!!
دوباره همه ی سوالاتی که راجب همچین مسائلی داشتم به سراغم اومدن ، سعی کردم بهشون فکر نکنم...
موهامو محکم بالا بستم و روسری رو آوردم جلو .
دستی به لباسام کشیدم و از نماز خونه خارج شدم .
آیه و آراد در حال صحبت کردن بودن.
آیه پشتش به من بود و منو نمی دید .
اما آراد درست رو به روم بود ولی متوجه حضور من نشد.
+ آراد مامان و بابا خیلی نگرانت شدن.
یه زنگ بهشون بزن.
× چشم.
رفتم جلوتر که با چشمای آبی آراد چشم تو چشم شدم.
با دیدنم میخواست مثل همیشه سرشو پایین بندازه ،اما این بار این کارو نکرد .
چند ثانیه به صورتم خیره موند که با غرغرهای آیه به خودش اومد و با لبخندی سرشو پایین انداخت.
+ آراد چته ؟
چرا مثل شیرین عقل ها میخندی و سرتو میندازی پای...........
آیه با دیدن من حرفش نصفه نیمه موند.
با ذوق به سمتم اومد و چندین بار محکم بغلم کرد و در همون حال گفت.
+ وایییییی مروا جون ، چقدر حجاب بهت میاد ،خوشگلم.
تازه معنی نگاه ها و لبخند آراد رو متوجه شدم.
به آراد بی اعتنایی کردم ولی جواب آیه رو با لبخند گرمی دادم.
آراد با همون سر افتاده و لبخندی که خیلی بهش می اومد گفت
× تا اذانو نگفتن من برم یه چیزی بخرم ، بخوریم .
با اجازه.
آیه نخودی خندید و گفت
+ به سلامت .
فقط زیاد طولش نده !
× چشم ، یاعلی .
اومدم خداحافظی کنم که رفت ...
آیه دوباره با ذوق نگاهم کرد وگفت .
+ فقط یه چادر کم داریا !
خندیدم و گفتم .
_ حرفشم نزن !
چیزیو بدون حساب و کتاب به خودم تحمیل نمیکنم !
خواست حرفی بزنه که گفتم.
_ من تو اتاقی که بستری بودم یه کاری دارم.
تو برو وضوخونه منم میام...
باشه ای گفت .
و منم سریع به سمت پذیرش حرکت کردم.
ادامه دارد...
🍃💚🍃💚🍃
آهایبچهشیعه!
جمعستااااا . . .
بشینحسابڪتابڪناگہامروزآقابیاد
روتمیشهسرتوبالابگیری؟
"کنجِ حرم"
السَّلامُعَلَیْکَیااَمیرَالمُؤمِنین
زیادبہآقاسلامبدیم؛
آخہاینروزاسلاماۍآقابۍجواب
میمونہ..!💔
#حضࢪتزهࢪا
#ڪࢪبلا
°°
ـ شَـبهـٰاۍِجُمعِہفـٰاطِمِہبـٰاسوزوآھُ
زَمزَمہآیَـدبہدَشـتڪَربـَلآ
گردَدبہدورِقتلگـٰاھ !
#امام_زمان💔🥀
دل گرفتگی روز جمعه به خاطر
این است که امام زمان(عج)
اعمال یک هفته شیعیان را بررسی
میکنند و محزون میشوند،
به سبب محزون شدن حضرت،
ما هم غمگین میشویم...!
آیت_الله_کشمیری(ره)
◉ #شهـیددکتربهشتی:)🌹
+ در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هرچــه به جنبه هاے خصوصیتر زندگی شان نزدیکتر شوید، تجـلی ایـــــمان را بیشتــر میبینید.⚡️🌱
هواشناسی اعلام کرد :
هوای مهدی فاطمه را داشته باشید
خیلی تنهاست💔
سلامتیش ⁵ صلوات ✋🏻🌱
خجالت نکش عزیز کپی کردنش عشق میخواد🙂
"کنجِ حرم"
«وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ
مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ»
عقل واقعی آن است که انسان
حق را بشنود، بپذيرد و پيروی
کند تا از قهر الهی خود را نجات دهد
سوره ملک|آیه۱۰🪴
♡أَلسَّلامُعَلَیکَیاعَلۍاِبنِموسَۍأَلࢪّضآ♡
♥️¦⇠#وعدھعاشقۍ²⁰
🖐🏻¦⇠#بھوقتمشھدشآھسلامــعلیڪ
صلواتخاصهامامرضاعلیهالسلام:
🍃اللهّمَصَلّعَلیعَلیبنْموسَیالرّضاالمرتَضیالامامِ التّقیالنّقیوحُجَّّتکَعَلیمَنْفَوقَالارْضَومَنتَحتَالثریالصّدّیقالشَّهیدصَلَوةَکثیرَةًتامَةًزاکیَةًمُتَواصِلةمُتَواتِرَةً
مُتَرادِفَهکافْضَلِماصَلّیَتَعَلیاَحَدٍمِنْاوْلیائِک🍃
♥️¦⇠#وعدھعاشقۍ²⁰
✋🏻¦⇠#بھوقتمشھدشآھسلامــعلیڪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤͜͡🥀
راستیحالتوخوباست،خوشیبانویم؟!
اثرزخمِهمانمیخدرتهستهنوز؟
🖤¦⇠#پناهبرپهلویشکستهمادر
🥀¦⇠#مظلومعلی
#فاطمیه
حتۍاگراحساسبۍنیازۍداشتۍ
دستترابہسوۍاهلبیتبگیر..!🌱
اگرمشڪلهمنداشتۍ
همیشہوصلباش . .♥️
مخصوصابہمادرتزهراۜ
فرزندنبایدبیخیالمادرباشہ..:)
#شھیدابراهیمهادۍ
#تلنگر
میدونیدمشڪلڪارماچیہ؟!
اینکہمانمیخاییمآدمخوبۍباشیم!
فقطمیخاییمآدمخوبۍبہنظربقیہبیاییم
درنظرخداچی!؟🙂💔
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
ممنون از صبوری شما عزیزان🙏🏻
در تایم تبادلات نه کانالی تایید میشه نه رد💥
هدف تبادل پیشرفت کانال هاست👊🏻
شرایط تبادلات:
1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻
2⃣آمارتون +80 باشه🖐🏻
3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏻
جذب بستگی به بنر داره💯
+100جذب هم داشتم💣
برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در
اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥
https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c
بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛
اگر شرایط رو داشتید،
پی وی در خدمتتونم✋🏻
💫@Makh8807💫
هدایت شده از ♡تبادلات گسترده گل نرگس«جمعه»♡
[••♥️••]
∞⇨…
بسم ࢪب دختراݧ چادرے…🌸✨
روز خوب روزے نیست ڪه با قهوه یا چاے شروع بشه
روز خوب روزیه ڪه با ‹‹لبخند›› تو شروع بشه
•رفیق•🙃💞
.
سلام
سلام
دنبال یه کانالی که داخلش
#والپیر
#تم
#کلیپ
#پروفایل
#تلنگرانه
#چادرانه
#استوری
#کادر
#سوپرایز #عمل به قول #شهیدانه #رفیق چادری #چالش #مثلا گرافی
و....
باشه؟
خب پس عجله کن و عضو این کانال شو
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3600154752C79228b59a3
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
یهنفربهشگفت:
آخهتواینگرمابااینچادرمشکی چطوریمیتونیطاقتبیاری؟!
گفت:
شنیدمآتشجهنمخیلیگرمتره...(:
.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/3600154752C79228b59a3
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از ♡تبادلات گسترده گل نرگس«جمعه»♡
منبععکسھاۍفولجذاب:)!♥️
#رهبرانہ #چریڪی✉️📲.
هرچیپستتوکانالامیزارنتواینه😹✌️🏽
.
مطالب امام زماني 🌱..♤
مهدویت ^
رهبری؛ولایت○
¿¿¿نمیپیوندین^^^^^^^^^^^^
•
⇩:)!😻🤞🏽
https://eitaa.com/joinchat/3397582952Ce10bce223a
https://eitaa.com/joinchat/3397582952Ce10bce223a
https://eitaa.com/joinchat/3397582952Ce10bce223a
https://eitaa.com/joinchat/3397582952Ce10bce223a
https://eitaa.com/joinchat/3397582952Ce10bce223a
#پیشنهادبهترینهایایتاس😎🔥!
#خیلیاطرفدارشن✌️🏽☄!
هدایت شده از ♡تبادلات گسترده گل نرگس«جمعه»♡
یه کانال اوردم که پر از
پرفایل
والپیپر
و چیزای مذهبی هستش😍
پرفایل
مذهبی رفیقانه صت و کلی چیز دیگه
حتما عضو شو 🙂
ما با شما بهترین هستیم!!🍓
عضو شو دیگه کیوتم☺️🍓
بنرو بفرست برا دوستات😃🖐❤️
https://eitaa.com/joinchat/1699217557Cf571ae94a2
هدایت شده از ♡تبادلات گسترده گل نرگس«جمعه»♡
_سلام منتظر یوسف زهرا<ع>✨
خوبی؟ امیدوارم حال دلت خدایی باشه🙂
čhăšhm_bĕ_řăhě_ûøšøf_žăhřă
میدونی لینک بالا مال کجاست؟🤔
جاییه که توش همه برای نزدیک تر شدن ظهور تلاش میکنن😄💫
میخوای یه قدم به ظهور نزدیک تر شیم؟ میخوای هر چه زودتر همه چی به خوبی و خوشی باشه؟
زود بزن روی لینک و بیا تا به ما توی عملی کردن ظهور کمک کنی🏃♂️
بدو دست تنهاییم کمک میخوایم❤
میخوایم به یوسف زهرا<ع> ثابت کنیم تنها نیست✨
زود باش بیا کمک بده🏃♂️ یا علی🌸
راستی ما چالش های ناب با جایزه خوبی داریم😁 میدونی جایزه مون چیه؟ شارژ 😃
پس دیگه لازمه بزنی روی لینک☺💥
منتظریما😉