eitaa logo
"کنجِ حرم"
271 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 بزرگترین‌حسرت‌قیامت‌اینھ‌ ڪہ‌میفھمی‌بــا‌نماز تا‌ڪجا‌هـٰـا‌میتونستۍبالا‌برۍ‌و‌نرفتۍ😓 از‌هر‌جھنمۍ‌بیشتر‌آدمو‌عذاب‌میده...
قسم‌بہ‌این‌دل‌.. ڪه‌اندوهش‌رآتو‌تسڪینی...! حـاج‌قـاسم‌قلبم!
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
ممنون از صبوری شما عزیزان🙏🏻 در تایم تبادلات نه کانالی تایید میشه نه رد💥 هدف تبادل پیشرفت کانال هاست👊🏻 شرایط تبادلات: 1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻 2⃣آمارتون +80 باشه🖐🏻 3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏻 جذب بستگی به بنر داره💯 +100جذب هم داشتم💣 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛ اگر شرایط رو داشتید، پی وی در خدمتتونم✋🏻 💫@Makh8807💫
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ کانال استاد پوریا مظفریان در ایتا😍 ✨ مدرس ریاضی و مربی انگیزشی یه دهه هفتادی که معلم دهه هشتادیاست و حرف دل ما نوجوونا رو می‌زنه😎😍 بچه ها رو به تقلب دعوت می‌کنه😂❗️ اینم آدرس کانالش👇🏻😌 https://eitaa.com/joinchat/759496797C065858a2b2 https://eitaa.com/joinchat/759496797C065858a2b2
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
متوجه سنگینی نگاهی شدم همینو کم داشتم ، این چی میگه این وسط؟ داشتم نگاش میکردم که خم شد کنار گوشم و با لحن خاصی گفت: این بی ادبیتو بی جواب نمیزارم کوچولو😏 انقدر نزدیکم شده بود که هرم نفس هاش حالمو بد میکرد😣 اومدم یه چی بهش بگم که خودش پیش دستی کرد راشو کشید رفت... مردم رد دادن دیگه☹️ اون روز حرفشو جدی نگرفتم فکر نمیکردم یه ادم بتونه انقدر کینه ای باشه... . . دیدم سپیده با رنگ پریده داره میاد سمتم سپیده: وای حلی بدبخت شدیم 😢😢 حلما_چیشده😕 سپیده:حسین😢 حسینتون جلوی دره خیلیی هم عصبانیه گفت گفت بگم هرچه زودتر بری پایین😰😰 سپیده: حلما جومم اروم باش بیا برو تا نیومده بالا خیلی عصبانی بود میترسم زنگ بزنه پلیس😢😢 حلما: هااان باشه باشه بزار اماده شم میرم الان وای یعنی الان حسین به بابا گفته؟ چه برخوردی در انتظارمه 😭هرچی باشه حقمه😓😥 .......... درو باز کردم که😭 نمیشه که 😂 بقیش اینجاس بدو بدو👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1328283780C52925a15ce
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
🍄🐥 دنیایی پر از سرگرمی🦋_______________________ 🔥 محنصر به فرد باش! ◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇ – طراحی شده برای شما 😁 به دنبال هرچی هستی بیا اینجا پیدا کن – هر چی که بخواهید ¡¡🌀 @piacher ●○●○●○ – دیوانه وار با شما هستیم 🧚‍♀ در این کانال باشو پادشاهی کن👑 @piacher عضو نشی پشیمون میشی 👆👆👆😐
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
سلام سلام یه خبر خوب اهالی بهشت افرا😃 اومدم اولین کانال افرا رو بهتون معرفی کنم😇 روز بعد پخش اولین قسمت تاسیس شد! اهالی بهشت افرا قدمتون گلباران🌺🌹 پاروی چشم ما میگذارید🌻 توی این کانال به علاوه‌ی کلی... ادیت جذاب✨ بیوگرافی✨ کادر✨ تایپیوگرافی✨ کلی آموزشو سوپرایز موجوده✨ از چند سریال نمایش خانگی پست داریما😺 جزیره🍀 آقازاده🍀 گاندو🍀 سرجوخه🍀 بچه‌مهندس🍀 وگل سرسبد کانال افرا🍀 ورمانی با قلم دختری⭐ از تبار حضرت زهرا(س) رمان رمانی متفاوت😱 شهادت مسعود... روح پیمان... وکلی معجزه توی رمان🙂 بکوب روی لینکو تا از پارتا عقب نموندی نویسنده‌هارو همراهی کن🙃 لینک چنلشون ❣بهشت افرا❣ ✨♥✨♥✨♥✨♥ @BeheshteAfra ✨♥✨♥✨♥✨♥
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
‼️دختره برای اعتراف گرفتن از پسره ، صحنه سازی میکنه ولی نفس تنگیش کار دستش میده و....♨️😰😰😰 با چشمای داد زدم :جلونیاااااایید...وگرنه خودمو میندازم پایین برگشتم و باز جلومو نگاه کردم : شدم از پاک کردن اشکایی رو که بخاطره یه لعنتی میریختن😭... دادزدم : خستهههه شدمممم. با بغض توی گلوش داد زد : چون خسته ای باید خودتو از بین ببری؟ ؟؟ فکر کردی همه مثل تو میمونن؟ فکر نکردی یکی وامونده ش گیرته!.....یکی واست میده؟!؟!.😔😠💔 برگشتم سمتش ، ذهنم قفل کرد از حرفاش😧 . گرفته بود . آب دهنمو قورت دادم با آرنج صدای صدای سرفه هام رو میکردم سرم میرفت و حالم بد بود پاهام شدن و دیگه دست خودم نبود و سمت جلو خم شدم و صدای شنیدم..... 😱😱 https://eitaa.com/joinchat/2217279643Cdb1bb2352a
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
﴿بسم رݕ الشهدا﴾ سلام 😉 +سلام✅ دیدی چه مطلبی بود 💯 +آره خیلی عالی بود 💯 کلێپ بالا دیدی؟! +آره عالی بود👍 یھ کاناݪ میشناسم کھ کݪے ڪلێپ های ۱۵ثانیھ اۍ میزارھ . +جدێ 😳خیلے وقٺ دنبال این کاناݪ میگࢪدم .🙂 خودم تازھ ۲ روزھ عضو شدم عالے👌🏻 تازھ اسٺوࢪێ 🎥هاۍ .👇🏻👇🏻 رهبࢪی😊 مناسبتے📆 طنز😂 سیاسے🎥 شهدا🎥 دخترونھ مذهبے 🧕 پسرونھ مذهبے 👱‍♂ و ............. ٺۅ ڪانالشون هسٺ . +جدۍ دادا. دࢪوغم چیھ .😐 حالا خودٺ بیا ببیݩ🌹 +چھ خوݕ این همھ فعالیٺ توی ڪانال .😍 آࢪه بابا زودتࢪ بیا پشیمۅن نمیشے.😍 +پس زودٺࢪ لینڪ بدھ🙂😉 باشھ . بابا چقدࢪ عجلھ داࢪۍ الان!. بدو 🏃‍♂۳ دقیقه دیگه پاک شده🌱 @story3l3 بچه مذهبی ها باید از هم حمایت کنن 😍
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
بـه نـام خـالـق دلـبـرم💕 [💜 𝐅𝐨𝐥𝐥𝐨𝐰 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦𝐬 , 𝐥𝐦 𝐬𝐮𝐫𝐞 𝐲𝐨𝐮 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐫𝐞𝐚𝐜𝐡 𝐭𝐡𝐞𝐦 💜] [ بہ دنبال ࢪویاهات بࢪو ، مطمئنم کہ بهشون میرسے🌻💛]‌‌‌‌ ⊱⋅ - - - - - - - - - - - - - - ⋅⊰ سلاام قشنگم🥺💕 من دریا هستم🌼💛 یه دختر که عاشق کارای دردسر ساز🐼🕸 که قرار روزمرگیهای کیوتشو برای شما قشنگا بزاره و کلی فعالیت ناناص داشته باشه🥐💕 مثله↯ [روزمرگی]🌵💕 [والپیپر]🍫🥤 [دیزاین ناخن]🌸🥣 [انگیزشی]🎾🌱 [فیلمای کیوت]🥛🤍 [ایده]🍓✨ [روتین]🐣💛 و چیزای کیوت دیگه🏀🧡 راستی دلبرم اصکی ممنوعه💜🔮 ‌👑💖 https://eitaa.com/joinchat/3514892419C9d5d55a056 اسم چنل دلبرمون دختر زمستان☁️🍉 با عضو شدن توی این چنل می تونی ملکه زندگی خودت شی🍒🧚‍♀
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
💞 💞 📚 خانم محمدے دلیل دورے مـݧ از شما بخاطر خودم بود. مـݧ بہ شما علاقہ داشتم ولے نمیخواستم خداے نکرده از راه دیگہ اے وارد بشم. _مـݧ یک سال ایـݧ دورے و تحمل کردم تا شرایطمو جور کنم براے خواستگارے پا پیش بزارم. نمیدونید کہ چقد سخت بود همش نگراݧ ایـݧ بودم کہ نکنہ ازدواج کنید هر وقت میدیدم یکے از پسرهاے دانشگاه میاد سمتتوݧ حساس میشدم قلبم تند تند میزد دل تو دلم نبود کہ بیام جلو ببینم با شما چیکار داره وقتے میدیدم شما بے اهمیت از کنارشوݧ میگذرید خیالم راحت میشد. _وقتے ایـݧ حرفهارو میزد خجالت میکشیدم و سرمو انداختہ بودم پاییـݧ درمور صداقت هم مـݧ بہ شما اطمیناݧ میدم کہ همیشہ باهاتوݧ صادق خواهم بود بازم چیز دیگہ اے هست؟! فقط.... _فقط چے؟! آقاے سجادے مـݧ هرچے کہ دارم و الاݧ اگہ اینجا هستم همش از لطف و عنایت شهدا و اهل بیت هست شما با توجہ بہ اوݧ نامہ کماکاݧ از گذشتہ ے مـݧ خبر دارید مـݧ خیلے سختے کشیدم خانم محمدے همہ ما هرچے کہ داریم از اهل بیت و شهداست ولے خواهش میکنم از گذشتتوݧ حرفے نزنید _شما از چے میترسید‌!؟ آهے کشیدم و گفتم:از آینده سرشو انداخت پاییـݧ و گفت:چیکار کنم کہ بهم اعتماد کنید هرکارے بگید میکنم.... ادامــه.دارد.... چیه یه جوری خوندی انگار قراره همه ی رمان و برات بگم😜😁🖇️ بیا داخل کانالش خودت بخون📖♥️🌵 کلیییی رمان میذارن🖇️،،اگه تو هم نظری داشتی میتونی به مدیرش بگی💊📚🔥@shahid_123🌋🪄 بدو تا پاک نشد❄️🌊 🎨🪄•ࢪفیقونہ❥︎𝒎𝒂𝒓𝒕𝒚𝒓•🖇️😎♥️ ✏️🖇️https://eitaa.com/martyr319💊📚
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
±حسـین‌‌آرام‌جـانم -حسین‌روح‌و‌روانم'♥️🌻“ . +یه کانال امام حسینی استوری و پروفایل های مختلف >>https://eitaa.com/joinchat/159383655Cfadb9a6839
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
هیچ... فقط‌پر‌مطالب‌جاموندگۍِ‌یہ‌جاموندھ...!:)'' ‹حسین‌آرام‌جانم..› امام‌حسینیا‌بعضون..!ッ … … @DELTANGHI_0 .............
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
‹ در سرزمین زیباۍ زندگـے لذت ببرید !' › سلام ناناصم چطوری🙂✨ یک کانال روزمرگی براتون پیدا کردم که هرروز یک عالمه پست میزاره 🍒✨ این کانال ماله یک دختره مهربون و مذهبی هست🛴✨ هروز از کارها و اتفاقای قشنگش کلی عکس و فیلم میزاره🥣✨ تازه کلی هم ایده و آنباکس و کلی چیز دیگه تو کانالشه♥️🖇 هفته ای چند بار کلی ولاگ میزاره براتون🤸🏻‍♀✨ روزمرگی و ایده توی این کانال موج میزنه🐋چنل کیوتمون🍒✨ https://eitaa.com/joinchat/453509273C7afe4565d2
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
کانال هایی که معرفی کردم📌 بهترین کانال های ایتا هستن🏆 تبادلات گل نرگس کانال ناجور معرفی نمیکنه✓ همه کانال هایی که ادمینم از نظر معنوی و اخلاقی تایید شدن🎗 مدیر ها حتما جذب ها پی وی گفته شه🖇 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛ اگر شرایط رو داشتید، پی وی در خدمتتونم✋🏻 💫@Makh8807💫
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
پایتختی ها بشتابید🗣👀 کانالی از جنس لبخند و پر از انرژی مثبت🏃🏻‍♂💕 که اهل تعریف کردن نیستن و فقط نشون میدن🤛🏻🤜🏻 به هر کدوم از گزینه های زیر علاقه داری بزن روش😎😂 سکانس پایتختی🦔 عکس از هنرمند های پایتخت🍄 ادیت های لاکچری🏇🏻 آموزش های فوق العاده🏋🏼‍♂ چالش های ناب🐾 جایزه های خفن🐣 اخبار پایتختی🙈 منتظر پایتختی های خفن برای اتحادمونیم😻🐌
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده... لپ تاپ کاوه رو ، روشن کردم و رفتم سراغ فایل های صوتیش ... [ دین اومده حالت رو خوب کنه ! ] [ حاج آقا پناهیان ] دین اومده حالت رو خوب کنه ؟! اگر منظورتون از دین همون دینیه که سراسر افسردگیه من یکی که حال خوبی توش ندیدم . والا ... با این حال فایل رو پلی کردم و همزمان با گوش کردن شروع کردم به نوت برداری . [ اولین کاری که دین انجام میده چیه ؟! حال آدم رو خوب میکنه . تمام احکام دینی مهم ترین اثر فوری که دارن اینه که حال آدم رو خوب میکنن . هرچی توصیه در دین وجود داره ، ایناها اولین اثرش و اثر فوریش اینه که حال آدم رو خوب میکنه و مراقبت می کنه انسان حالش بد نشه . نگاه حرام نکن حالت بد میشه. غیبت نکن حالت بد میشه . دروغ نگو حالت بد میشه . صدقه بده حالت خوب میشه. کار کن پول در بیار حالت خوب میشه . اسراف نکن حالت خوب میشه . ما دین رو باید واقعا کار کرد اولیش رو این بدونیم که حال آدم رو خوب میکنه. دشمنی داریم به نام ابلیس که او مهم ترین کارش اینه که حال آدم رو بد میکنه . مدام آدم رو وادار میکنه آدم به صحنه هایی نگاه کنه که حالش بد بشه . به اینکه کی بیشتر از آدم داره . به اینکه آدم چی نداره . به اینکه آدم چی رو نمی تونه به دست بیاره . به اینکه چی رو از دست داده ] بعد از گوش دادن به فایل صوتی لبخند پهنی روی صورتم نقش بست . استاد پناهیان اینقدر خوب صحبت می کرد که کلی انرژی مثبت به آدم تزریق میشد . خواستم برم سراغ فایل صوتی بعدی که با خودم گفتم : نه ، اینجوری که نمیشه ! مروا تا کی میخوای از مطالب کاوه استفاده کنی و دزدکی بری سراغ لپ تاپش ، اگر متوجه بشه که رفتی سراغ لپ تاپش قطعا میکشتت . از ترس اینکه کاوه متوجه بشه ، رفتم و لپ تاپ خودم رو که مدت زیادی خاموش بود رو آوردم . تمام فایل های صوتی و فیلم های کاوه رو برای خودم ارسال کردم. نفس راحتی کشیدم و با زدن لبخند پیروزمندانه ای لپ تاپ کاوه رو خاموش کردم و سر جای خودش گذاشتم . لپ تاپ خودمم توی شارژ زدم که برای شب شارژ داشته باشه . دیگه کم کم باید آماده می شدم و میرفتم دانشگاه اما اول باید با منا خانوم تماس میگرفتم ، برای همین بلند شدم و به سمت اتاق مامان رفتم . بعد از اینکه حسابی کل اتاق رو زیر و رو کردم دفترچه رو توی کمدش پیدا کردم . روی تخت دو نفره مامان و بابا نشستم و دفترچه رو باز کردم و دنبال شماره منا خانوم گشتم . همه شماره ها با اسماشون به ترتیب حروف الفبا نوشته بودند برای همین رفتم توی قسمت میم ها ... میلاد پسر خسرو . مریم خانوم . مرجان پ _ ز مسعود . مژگان دختر لیلا خانوم همسر آقا سجاد . خنده ی بلندی کردم و گفتم : - این چه طرز اسم ثبت کردنه مادر من ؟! آدرس خونشونم بنوشتی دیگه ! دوباره شروع کردم به خوندن اسم ها تا اینکه به اسم منا رسیدم شمارش رو توی برگه ی دیگه ای نوشتم و با خنده به سمت هال حرکت کردم. ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده... از پله ها آروم آروم پایین اومدم و به سمت تلفن رفتم . شماره ای که توی برگه نوشته بودم رو گرفتم ... بعد از گذشت چند دقیقه جواب داد . + ‌الو . - سلام منا جان ، حالتون چطوره ؟ + سلام ، ممنون . ببخشید شما ؟ - فرهمند هستم ، مروا فرهمند. + ‌‌آها عزیزم . ای وای نشناختمتون شرمنده. - دشمنتون شرمنده . یه زحمتی داشتم براتون. + درخدمتم عزیزم. - امروز میتونید بیاید خونمون برای تمیز کاری ؟! مامان اینا یه مدت خونه نیستن ، منم نبودم ، خونه حسابی بهم ریخته شده . + آره میتونم بیام. فقط اینکه ساعت چند ؟ - هرچه زودتر بهتر . + خب مروا جان ، امیرحسین رفته کلاس کسی هم نیست بره دنبالش ، حدود یک ساعت دیگه کلاسش تموم میشه . من میرم دنبالش از اونجا هم میام خونه شما ولی ممکنه دو ساعتی طول بکشه ، مشکلی که نداره ؟! - نه نه چه مشکلی . پس دو ساعت دیگه حتما بیاید . فقط اینکه من یه کار مهمی دارم نمیتونم خونه بمونم . کلید ها رو همون جای همیشگی میذارم دیگه خودتون بردارید . + ‌باشه چشم عزیزم . ‌- ‌چشمتون بی بلا . خداحافظ . بعد از قطع کردن تماس ، بشکنی زدم ، اینم از این . همین که خواستم از پیش تلفن بلند بشم ، یاد آنالی افتادم ، تلفن رو برداشتم و شمارش رو گرفتم . چند تا بوق خورد ولی جواب نداد . از اینکه تلفنش خاموش نبود خیلی خوشحال شدم ، ممکن بود برگشته باشه خونه . دیگه کم کم داشتم از جواب دادنش ناامید میشدم که صداش توی تلفن پیچید . + الو . سکوت کردم ... + الو . مگه با تو نیستم ؟! هوی . چه خری هستی ؟ از لحنش عصبانی شدم و با صدای بلندی گفتم : - هوی و زهر مار ! خر هم خودتی ! چقدر بی ادب شدی تو . کلا رد دادی ها ! + ‌‌اوهوع مری جون . خودتم دست کمی از من نداریا ! چه خبر شده یاد من افتادی ؟ نکنه باز پول میخوای !؟ ‌ ‌در برابر گستاخیش جوابی ندادم و بحث رو عوض کردم . - ‌مامانت گفت بود وسایل هات رو جمع کردی رفتی . کجا رفته بودی ؟! + اولا مامان من غلط کرده به تو گفته . دوما به تو هیچ ربطی نداره من کجا رفته بودم . - ‌جدیدا خیلی پرو شدی ! این چه طرز حرف زدنه ! الان خونه خودتونی ‌؟ + همینه که هست . نه خونه خودمون نیستم . - پس کجایی ؟! آدرس بده بیام پیشت . + اوکی . برات اس ام اس می ... سریع پریدم وسط حرفش و گفتم : - نه نه . من گوشیم خراب شده ، آدرس رو بگو یادداشت کنم . + ‌ببین خونه کاملیا رو که یادته ؟! - خب ... + خب و زهر مار . میگم یادته ؟ نفسم رو کلافه بیرون فرستادم و گفتم : - آره یادمه ، که چی ؟! + من اونجام . - اونجا چی کار می کنی ؟! + داستانش مفصله . - خیلی خب تا یک ساعت دیگه اونجام . کاری نداری ؟! + نه . بای . یک دفعه از دهنم در اومد و گفتم : - ‌یاعلی . انگار آنالی متوجه نشد چون خیلی سریع تلفن رو قطع کرد . ادامه دارد ...