هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
‼️دختره برای اعتراف گرفتن از پسره ، صحنه سازی میکنه ولی نفس تنگیش کار دستش میده و....♨️😰😰😰
با چشمای #خیس داد زدم :جلونیاااااایید...وگرنه خودمو میندازم پایین
برگشتم و باز جلومو نگاه کردم : #خسته شدم از پاک کردن اشکایی رو که بخاطره یه #عشق لعنتی میریختن😭...
دادزدم : خستهههه شدمممم.
#روزبه با بغض توی گلوش داد زد : چون خسته ای باید خودتو از بین ببری؟ ؟؟ فکر کردی همه مثل تو میمونن؟ فکر نکردی یکی #دل وامونده ش گیرته!.....یکی #جونشم واست میده؟!؟!.😔😠💔
برگشتم سمتش ، ذهنم قفل کرد از حرفاش😧 . #سرفهام گرفته بود . آب دهنمو قورت دادم
با آرنج صدای صدای سرفه هام رو #خفه میکردم
سرم #گیج میرفت و حالم بد بود پاهام #سست شدن و دیگه دست خودم نبود و #بیجون سمت جلو خم شدم و صدای #جیغی شنیدم..... 😱😱
https://eitaa.com/joinchat/2217279643Cdb1bb2352a
هدایت شده از ☆تبادلات گسترده گل نرگس«پنجشنبه»☆
‼️دختره برای اعتراف گرفتن از پسره ، صحنه سازی میکنه ولی نفس تنگیش کار دستش میده و....♨️😰😰😰
با چشمای #خیس داد زدم :جلونیاااااایید...وگرنه خودمو میندازم پایین
برگشتم و باز جلومو نگاه کردم : #خسته شدم از پاک کردن اشکایی رو که بخاطره یه #عشق لعنتی میریختن😭...
دادزدم : خستهههه شدمممم.
#روزبه با بغض توی گلوش داد زد : چون خسته ای باید خودتو از بین ببری؟ ؟؟ فکر کردی همه مثل تو میمونن؟ فکر نکردی یکی #دل وامونده ش گیرته!.....یکی #جونشم واست میده؟!؟!.😔😠💔
برگشتم سمتش ، ذهنم قفل کرد از حرفاش😧 . #سرفهام گرفته بود . آب دهنمو قورت دادم
با آرنج صدای صدای سرفه هام رو #خفه میکردم
سرم #گیج میرفت و حالم بد بود پاهام #سست شدن و دیگه دست خودم نبود و #بیجون سمت جلو خم شدم و صدای #جیغی شنیدم..... 😱😱
https://eitaa.com/joinchat/2217279643Cdb1bb2352a