باعصبانیتایستادمبالایـــرمنصور
ونمازشکہتمامشد،گفتم:
"منصورجان، مگهـجاقحطیهکہمیآی
میایستیوسطبچہهانماز؟
خُببرویہاتاقدیگہکہمنممجبورنشم
کارمروولکنموبیامدنبالمھرتوبگردم."
تسبیحرابرداشتوهمانطورکہ
میچرخاندش، گفت:"اینکارفلسفهداره.
منجلویاینهابہنمازمیایستم،
کہازهمینبچگۍبانمازخوندنآشنابشن."
اهلنصیحتکردننبود...
باعملنشانمیداد.
#روایتیکوتاه، از شهید منصور ستاری
همیشہجمعہهامیرفتمسرمزار.یڪهفتهنرفتم.
اومدبہخوابموگفت:«داداشچرااینهفتہنیومدی!؟
اینآمدنشمابرا؎آخرتخودتونخوبه!»
#روایتیکوتاه، ازشھیدمحمدغفاری
گفتم:"بافرماندهتانکاردارم."
گفت: "الانساعتیازدهاست،
ملاقاتیقبولنمیکند."
رفتمپشتدراتاقشدرزدم،گفت: "کیه؟"
گفتم: "مصطفی!منهستم."
گفت: "بیاتو."
سرشرا،ازسجدهبلندکرد، چشمھایسرخ،
خیسِاشکو؛رنگشپریدهبود..
نگرانشدم: "گفتمچہشدهمصطفی؟!
خبریشده؟کسیطوریاششده؟"
دوزانونشست.سرشرا،انداختپایین.
زُلزدبہمھرش.دانههایتسبیحرا،یکییکی
ازلاۍانگشتھایشردمیکرد.
گفت: "ساعتیازدهتادوازدههرروزرا،
فقطبرایخداگذاشتم.برمیگردمکارهایم
رانگاهمیکنم؛کہبرایخدابودیابرایدلِخودم؟"
وقتاختصاصیبراۍخداداشت..!
#روایتیکوتاه
دردرا،انسانِبیھوشنمیکِشد،
انسانِخوابنمیفھمددردرا،
(بلکہ)انسانِباهوشوبیدارمیفَھمد.
راستۍ..!دردهایمڪو؟
#روایتیکوتاه، از شهید عباس دانشگر
سوارماشینشکہشدم،
تمامپنجرههارا،دادبالا.
گفتم: "چراهمهشیشہهاروبالاکشیدۍ؟"
گفت: "اینجاترافیکہ،
مردممرتببہـھمدریوریمیگن؛
نمیتونمتحملکنمببینم،مردم
اینجور؎بہهمنامھربانیمیکنن!"
#روایتیکوتاه، ازشھید داریوش رضایی نژاد
کتابچھدعایکمیل،همیشهباهاشبود.
بعدازهرنمازی،فرازهاییازدعارامیخواند.
بھشوخیبھشگفتم:آقامحمد،
دعا؎کمیلمالشبهایجمعهست؛
چراشماهرروزبعدازهرنمازیدعامیخوانی؟
گفت: "مگرانسانفقطشبهایجمعه،
بھخدانیازدارد؟!
ماهرلحظهبھخدا،احتیاجداریم!"
#روایتیکوتاه، ازشهید محمد باقر حبیب اللهی
خیلیاصرارکردمتابگوید.
گفت: باشھوقتیرفتیمبیرون.
گفتم: امکاننداره.بایدهمینجاتوۍ
حمومبہمن بگی.
قسممدادوگفت: تامنزندهام،
نبایدواسہیکسیتعریفکنیها!
زخمطناببود...رویهردوشانہاش؛
ازبسجنازهیشھداراآوردهبودعقب..
#روایتیکوتاه، ازشھیدمهدی باکری
مردم!
ماخلقشديمتاآخرتمانراآبادكُنيم.
وماآنجاساختمانمیخواهيم،
وآبادكردنآخرت،بدونويرانكردن
دنيا،امكانندارد.
مردم! ماخلقشديم
تاروحرابہپروازدربياوريم،
وبہعالمماوراۍطبيعت
يعنیعالمملكوت؏ـروجدهيم.
واينپَروازوعروج
بدونويرانیجسمامكانندارد.
سنگينشدنوَتنپرورے
بالِپروازانسانرامیشكند.
#روایتیکوتاه، ازوصیتنامہیشھیدعلیرضابِلباسی