هدایت شده از انقلاب اسلامی
🌸 حضرت امام خامنهای روحیفداه:
🔸نظامسازی پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مدینه ۲
#هجرت_پیغمبر به مدینه ــ که قبل از ورود پیامبر به این شهر، یثرب نامیده میشد و بعد از آمدن آن حضرت، مدینةالنبی نام گرفت ــ مثل نسیم خوش بهاری بود که در فضای این شهر پیچید و همه احساس کردند کأنّه گشایشی بهوجود آمده است؛ لذا #دلها_متوجه_و_بیدار_شد.
وقتیکه مردم شنیدند پیغمبر وارد قُبا شده است ــ قُبا نزدیک مدینه است و آن حضرت پانزده روز در آنجا ماند ــ #شوق دیدن ایشان روزبهروز در دل مردم مدینه بیشتر میشد. بعضی از مردم به قُبا میرفتند و پیغمبر را #زیارت میکردند و برمیگشتند؛ عدهای هم در مدینه منتظر بودند تا ایشان بیاید. بعد که پیغمبر وارد مدینه شد، این شوق و این #نسیم_لطیف و ملایم، به #طوفانی در دلهای مردم تبدیل شد و #دلها_را_عوض_کرد. ناگهان احساس کردند که #عقاید و عواطف و #وابستگیهای_قبایلی و #تعصّبات آنها، در چهره و رفتار و سخن این مرد #محو شده است و با دروازۀ جدیدی بهسوی #حقایق_عالم آفرینش و #معارف_اخلاقی آشنا شدهاند. همین طوفان بود که اول در دلها #انقلاب ایجاد کرد؛ بعد به اطراف مدینه گسترش پیدا کرد؛ سپس دژ طبیعی مکه را #تسخیر کرد و سرانجام به راههای دور قدم گذاشت و تا اعماق دو امپراتوری و کشور بزرگِ آن روز پیش رفت؛ و هرجا رفت، #دلها_را_تکان_داد و در درون انسانها انقلاب بهوجود آورد.
مسلمانان در صدر اسلام، ایران و روم را با #نیروی_ایمان فتح کردند. ملتهای مورد هجوم هم بهمجردی که اینها را میدیدند، در دلهایشان نیز این ایمان بهوجود میآمد. #شمشیر برای این بود که مانعها و #سرکردههای_زر_و_زورمدار را از سر راه بردارد؛ والّا تودۀ مردم، همهجا همان طوفان را دریافت کرده بودند، و دو امپراتوری عظیم در آن روزگار ــ یعنی روم و ایران ــ تا اعماقِ خودشان جزو نظام و کشور اسلامی شده بودند. همۀ اینها چهل سال طول کشید؛ ده سالش در زمان پیغمبر بود؛ سی سال هم بعد از پیغمبر (۱۳۸۰/۰۲/۲۸).
#یا_رسول_الله
#پیامبر_رحمت_و_مهربانی
#نظامسازی_پیامبراعظم_در_مدینه
@Enghelabe_Islami
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
سکوت علی (علیه السلام) یا فریاد ابوذر (رضی الله عنه)
✅#نهج_البلاغه |برشی از سخنرانی| عکس نوشت |#شرح_نهج_البلاغه (۹)
🔹️ابوذر (رضی الله عنه) یکی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به قدری به فریضه امر به معروف و نهی از منکر عنایت داشت و بدان عمل می کرد که عثمان، خلیفه سوم را، به ستوه آورد و موجب شد که وی او را به شام تبعید کند.
🔹️او در مقابل خلیفه، از باب نصیحت حاکم مسلمین، با صراحت انتقاد می کرد و رسوایی های مالی، بذل و بخشش های بی جا و جناح گرایی و باندبازی دستگاه خلافت را گوشزد می نمود تا کار به رسوایی کشیده شد.
🔹️انتقاد های تند و صریح ابوذر در مقابل عثمان، به دلیل موقعیت خاص او در آن زمان بود؛ به طوریکه عثمان نمی توانست با او مقابله کند.
🔹️موقعیت ابوذر (رضی الله عنه) در جامعه اسلامی، آنچنان بود که به این زودی نمی شد با او برخورد تند کرد. در همان زمان، موقعیت امیر مؤمنان (علیه السلام) با ابوذر کاملاً متفاوت بود که وظیفه دیگری را می طلبید.
🔹️البته امام علی (علیه السلام)، به صورت های کلی و خصوصی، انتقادهایی را مطرح می کرد اما نه آن گونه که ابوذر عمل می کرد؛ چراکه موقعیت ایشان با ابوذر متفاوت بود. ایشان می کوشید تا با موعظه کردن، مردم را از اعمال ناصواب برحذر دارد.
🔹️پس ابوذر وظیفه ای داشت و امیر مؤمنان (علیه السلام) وظیفه ای دیگر. از این روست که نه تنها علی (علیه السلام) در این زمینه با ابوذر مخالفتی نکرد، بلکه وقتی ابوذر را به ربذه تبعید کردند، علی (علیه السلام)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را فرستاد تا او را مشایعت کنند. آنگاه کلام عجیبی را خطاب به ابوذر فرمود که در نهجالبلاغه نیز آمده است:
«يَا أَبَاذَرٍّ إِنَّک غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ، إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوک عَلَی دُنْيَاهُمْ وَخِفْتَهُمْ عَلَی دِینِک[؛ اى اباذر، قطعا تو براى خدا غضب كردى، پس به همان خدايى كه براى او غضب كردى اميدوار باش. اين مردم از تو بر دنياى خود ترسيدند، و تو بر دين خود از آنان ترسيدى].»
(نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰)
🔹️موقعیت علی (علیه السلام) در آن زمان، موقعیتی ویژه بود؛ به گونه ایکه مصلحت ایجاب نمی کرد برخورد ایشان همچون ابوذر باشد. زیرا ایشان، درصورتیکه بنای انتقادات شدید را در پیش می گرفتند، متهم می شدند که چون اعضای شورای ششنفره، که علی (علیه السلام) هم خود در میان آنها بود، او را برای خلافت رد کرده اند، کارشکنی می کند.
🔹️علی (علیه السلام) به قدری تنها مانده بود که اگر انتقاد تندی می کرد، فوراً از دستگاه حکومتی شایعه می کردند که چون علی رأی نیاورده، حسادت می ورزد و اسلام و نظام اسلامی را تضعیف می کند.
🔹️اما ابوذر هیچ گاه ادعای خلافت نداشت و ازاین رو نمی توانستند او را چنین متهم کنند. بنابراین هر کسی در هر موقعیت اجتماعی که قرار دارد، باید بکوشد وظیفه خود را درست تشخیص دهد و در هر پست و مقامی که قرار دارد، متناسب با شأن، مقام، موقعیت و شرایط زمانی و مکانی، آن کاری را انجام دهد که به نفع اسلام است.
🔹️مثلاً نویسنده باید بنویسد، سخنران باید حرف بزند و مسئول رسمی کشور هم باید در اجرای احکام اسلام اهتمام داشته باشد.
🔹️البته گاهی تشخیص کار صحیحی که به نفع اسلام باشد، مشکل است؛ چون در بسیاری از نمونه ها، تعارض مصالح و مفاسد پیش می آید؛ اما درهرحال باید مصمم بود که به هرچه تشخیص داده شد عمل شود، هرچند به قیمت شهادت باشد.
🔹️بدیهی است تلاش کردن در راه شناخت وظیفه هم، خود نوعی عبادت است که برای آن ثواب نوشته می شود.
📚 بزرگترین فریضه، صفحه ۱۲۷ تا ۱۲۹
#امام_علی (علیه السلام)
#معارف_اهل_بیت (علیهم السلام)
#معارف_اخلاقی
💠 @mesbahyazdi_ir