Akhavan_Sales_Chon_Derakhti_پیغام_اخوان_ثالث_دفتر_آخر_شاهنامه.mp3
2.81M
چون درختی در صمیم سرد و بی ابر زمستانی
هر چه برگم بود و بارم بود
هر چه از فر بلوغ گرم تابستان و میراث بهارم بود
هر چه یاد و یادگارم بود
ریخته ست
چون درختی در زمستانم
بی که پندارد بهاری بود و خواهد بود
دیگر اکنون هیچ مرغ پیر یا کوری
در چنین عریانی انبوهم آیا لانه خواهد بست ؟
دیگر آیا زخمه های هیچ پیرایش
با امید روزهای سبز آینده
خواهدم این سوی و آن سو خست ؟
" پیغام "
شعر و دکلمه : #اخوان_ثالث
موسیقی: #مجید_درخشانی
🌴 @ModamQom
الفتکدهٔ انجمنآرایی مستان
در یکدلی از خوشهٔ انگور ببینید
#بیدلدهلوی
پن: دنیا سرشار از رمز و راز است، جهان با تو سخن میگوید، کافیست چشم بگشایی و ببینی. شعر درلابلای دانههای انگور هم هست. فرمود مستان اگرچه پریشان، دریکدلی ولی جمعیتی دارند، شاهدش هم انگور نماد و ذات مستی.
🌴 @ModamQom
#جمعه #تکبیت #صائب_تبریزی
🔺🔺🔺
نمی سازد اجل از گفتگوی عشق خاموشم
من آن طفلم که درس خویش در آدینه میخوانم
🔻🔻🔻
چو طفلان هفتهای یک روز آزادی نمیخواهم
بدل با روز شنبه می کنم آدینه خود را
🔺🔺🔺
چنان به عهدش کسب کمال شیرینست
که روز جمعه ز مکتب نمی روند اطفال
🔺🔺🔺
فکر شنبه تلخ دارد جمعه را بر کودکان
من چهسان غافل به پیری از غم فردا شوم؟
🔻🔻🔻
#صائب
🌴@ModamQom
گوش کن، دورترین مرغ جهان می خواند.
شب سلیس است، و یکدست، و باز.
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه فصل، ماه را می شنوند.
پلکان جلو ساختمان،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم،
گوش کن، جاده صدا می زند از دور قدم های ترا.
چشم تو زینت تاریکی نیست.
پلک ها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا.
و بیا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.
پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.
🟩
سهراب
از دفترِ حجمِ سبز🌿
🎨 نقاشی اثر سهراب سپهری
🌴 @ModamQom
Location: #Qom_universitè
پشت ساختمان انفرماتیک دانشگاه
🔸🔹🔸🔹🔸
سید حسام الدّین راشدی در تذکره شاعران کشمیر به نقل از کلمات الشّعرا در بارهٔ میرزا صائب می نویسد :
وقتی که با یاران در راهی می گذشت ، سگی نشسته دید . حالت سگ این است که در وقت ایستادن سرنگون و گاهِ نشستن سربلند میشد . مصرعی بدیهه به زبان راند :
«سگِ نشسته، زِ استاده سرفرازتر است»
بعد از آن بی تأمل پیش مصرع رساند:
«شود زِ گوشه نشینی، فزون رعونتِ نفس »
رعونت : خودبینی و تکبر
#صائب_تبریزی
#تذکره_شاعران_کشمیر ج۲ ص۵۲۰
حسام الدّین راشدی
چرا ز سنگِ ملامت شکسته دل باشم؟
که همچو موج ، مرا از شکست بال و پرست
به خود فروشدگان ، فارغند از آشوب
کمند وحدت گرداب، موجهٔ خطرست
نگاه دار گرت چون عقيق آبي هست
که خضر باديهٔ عشق، آتشين جگرست
کدام شاخِ گل امشب گذشت ازين بستان؟
که همچو سبزهٔ خوابيده سرو پی سپرست
چه سود نعمت بسيار تنگ روزی را؟
ز بحر، قطرهٔ آبی وظيفهٔ گهرست
هميشه مي کشد از روي باغبان خجلت
چو سرو و بيد درين باغ هر که بی ثمرست
من و ملازمتِ غم، که دستگاهِ نشاط
ز چشمِ مردم اين روزگار تنگترست
شود ز گوشه نشينی فزون رعونت نفس
سگ نشسته ، ز استاده سرفرازترست
حضور خاطر اگر هست در شکيبايی است
دلي که صبر ندارد هميشه در سفرست
خبر ز درد ندارند بيغمان صائب
وگرنه منت صندل بتر ز دردسرست
#صائب_تبریزی
🌴 @ModamQom
Hossein monzavi ksd.mp3
5.74M
🔻
...
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبُرّیم، ابریم و نمیباریم
من راه تو را بسته تو راه مرا بسته
امّیدِ رهایی نیست وقتی همه دیواریم
...
زنی که صاعقهوار آنک
ردای شعله به تن دارد
فرو نیامده خود پیداست
که قصد خرمن من دارد
همیشه عشق به مشتاقان
پیام وصل نخواهد داد
که گاه پیرهن یوسف
کنایههای کهن دارد
...
زنی چنین که تویی بیشک
شکوه و رنگ دگر بخشد
به آن تصور دیرینه
که دل ز معنی زن دارد
مگر به صافی گیسویت
هوای خویش بپالایم
دراین فضا که نفس در وی
همیشه طعم لجن دارد
...
شعر و دکلمه: حسین منزوی
🌴 @ModamQom
19.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹موسیقی کلاسیك، آنگونه که باید و شاید شنیده شود، یا بهلفظ درستتر گوش داده شود. موسیقیی که سرشار از معنی باشد، عمیق باشد، حاصل اندیشه و فکری باشد، دیریاب است و همین نکته راز التذاذ آن است، هرچقدر بواسطه آنکه -هنر خوار شد جادوی ارجمند- ذائقه شنیداریمان مبتذلپسند شده باشد و گوشِ سمیعةمان کر، هنوز آوای اصیلی هست که ما را به وجد بیاورد.
🔸معرفی یکی از تاثیرگذارترین و شاخصترین موسیقیهای دورهی باروک در اروپا (قرن ۱۷ و ۱۸م معادل ۱۲ و ۱۳ق) را تماشا میکنید، آلبوم چهارفصل اثر آنتونیو ویوالدی که در آن با موتیفهای گوناگون به توصیف فصلها پرداخته است و هنرش را در پیادهسازی عواطف در قالب نتها به رخ کشیده است. که از لحاظ ساختار و فرم کلی شباهتی با برخی از قصیدههای شعر فارسی دارد که از لحاظ ارتباطات تاریخی آن دوره تطبیق این دو، دور از انتظار نیست.
🔹 مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع
براهل وجد و حال در های و هو ببست
(حافظ)
#هنر
🌴 @ModamQom
و نیز گویند: چون ابراهیم گفت مر اسماعیل را: «یا بُنَیَّ إنّی أری فِی المَنامِ انّی أذبَحُکَ (۱۰۲/الصافات)، اسماعیل گفت: «ای پدر، هذا جَزاءُ مَنْ نامَ عَنْ حبیبه، لَوْلَمْ تَنَمْ لَما اُمِرْتش بِذِبْحِ الوَلَدِ.» این جزی آن کس است که بخسبد و از دوست غافل شود اگر نخفتی نفرمودندی که پسر را بباید کشتن. پس خواب تو مر تو را بی پسر گردانید و مرا بی سر. درد من یک ساعته باشد و درد تو همیشه.
کشف المحجوب
هجویری
🔹
و گفت: ابراهیم علیه السلام اسماعیل را گفت: ای پسر در خواب دیدم که ترا قربان همی باید کرد گفت: ای پدر اگر نخفتئی آن خواب ندیدی.
تذکرةالاولیا
ذکر شیخ ابوعلی دقاق
عطار
🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم!
#میر_نجات_اصفهانی
#عید_قربان_مبارک
🌴 @ModamQom