❇️ طلاقی که#سلطان_محمد خدابنده را #شیعه کرد
📍( آیه :جَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ، با بهترين شيوه با آنان مجادله کن . نحل/ ۱۲۵ )
✍ روزی #سلطان_محمد خدابنده بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد، ولیکن خیلی زود پشیمان شد؛ لذا علماء اهل سنت را گردآورد و نظر آنها را جهت این مشکل پرسید .
آنها گفتند: چاره نیست جز اینکه فرد دیگری با او ازدواج کند و او را طلاق دهد تا پس از آن، شما بتوانید باز او را به زوجیت خود درآورید .
سلطان گفت: این کار بر من بسیار گران است، آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟
گفتند: نه
آنگاه یکی از وزرای سلطان گفت: در شهر حلّه عالمی است که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند و شاید مشکل را حل کند .
عالمان سنّی گفتند: #علامه_حلی، مذهب باطلی دارد و رافضیان افرادی بیخرد و کم عقل هستند و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد .
سلطان گفت: احضار او بی فائده نیست .
چون علامه حاضر شد، قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند .
هنگامی که #علامه_حلی وارد مجلس شد، بدون هیچ ترس و واهمهای نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت : السلام علیکم و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست .
علماء سنی حاضر در مجلس گفتند: آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟
سلطان گفت: درباره اعمال او از خودش سؤال کنید .
آنها به علامه گفتند: چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را انجام ندادی؟
#علامه_حلی گفت: رسول الله اکرم از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد بلکه فقط به او سلام میدادند و خدای تعالی نیز فرموده :
فَإذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّموا علی أنفُسِکُمْ تَحِیَّهً مِنْ عِنْدَ اللهِ مُبارَکَهً طَیِّبَهً نور/۶۱
یعنی : پس چون داخل خانهها شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند خوش است .
از طرف دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است .
پس از او پرسیدند: چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟
فرمود: چون جای دیگری برای نشستن موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان با هم مساویاند و لذا جسارتی به محضر سلطان نکردهام .
از علامه پرسیدند: «چرا کفشهای خود را با خود داخل مجلس آوردی؟ هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین میکند؟!
#علامه_حلی فرمود: ترسیدم #حنفیها آن را بدزدند همانطور که ابوحنیفه نعلین رسول اکرم را دزدید .
ناگهان حنفیها برآشفتند و فریاد برآوردند که ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر اکرم کجا؟
تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات رسول اکرم واقع شده است .
#علامه_حلی فرمود : ببخشید، اشتباه کردم، لابد سارق نعلین رسول اکرم، #شافعی بوده است.
این بار شافعیها برآشفتند که شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا اکرم متولد شده است .
#علاّمه_حلی گفت: شاید کار مالک بوده است . مالکیها هم مثل حنفیها و شافعیها اعتراض و انکار کردند .
#علامه_حلی فرمود : پس قطعاً سارق، #احمد_بن_حنبل بوده است. حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند .
در این لحظه #علامه_حلی رو به سلطان کرد و فرمود: ای سلطان، دانستی که هیچ یک از رؤسای این مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمان حیات رسول اکرم و حتی صحابه آن حضرت حاضر نبودهاند، پس برگزیدن #ابو_حنیفه و #مالک و #شافعی و #احمد_بن_حنبل بهعنوان مجتهد و رئیس مذهب از بدعتهای ایشان است بهطوری که اگر یکی از خود این علما حاضر در مجلس، افضل و اعلم از این چهارتن باشد، به او اجازه و حق اینکه بر خلاف فتوای یکی از آن چهارتن فتوایی بدهد نمیدهند .
در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل سنّت سؤال کرد : آیا درست است که هیچ یک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا و صحابه او نبودهاند؟
علماء عامّه همگی گفتند : آری نبودهاند .
آنگاه #علامه_حلی گفت: ولی ما شیعه هستیم و پیروی میکنیم از #امیرالمؤمنین(علیه السلام) که جان رسول اکرم و برادر و پسر عمّ و وصیّ اوست.
سلطان چون متوجه حقانیّت مذهب #علامه_حلی شد از او پرسید : نظر شیعه درباره طلاق صادره از من چیست؟
#علامه_حلی فرمود: آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده است؟
سلطان گفت : نه
علامه فرمود: در این صورت طلاقی را که سلطان جاری کرده است باطل میباشد، زیرا فاقد شرائط صحّت است .
📍آنگاه سلطان به دست #علامه_حلی به مذهب حقّه #شیعه، مشرف شد و به خطباء و حاکمان شهرها و ... پیام فرستاد که از این پس با نام #ائمه دوازدهگانه علیهم السّلام خطبه بخوانند و به نام ایشان ، سکّه ضرب کنند و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حضرات معصومین بنگارند .
📌#آیه_ها_و_آینه_ها ( ۳۷۳ )
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』