💠 «نصرت» و «ولایت»
🔹 فرق بین #ولایت و #نصرت هم در بحث های قبل گذشت؛ یك وقت است تمام کارهای انسان را دیگری انجام می دهد مثل بیماری كه روی بستر استراحت و روی تخت است و هیچ كاری از او ساخته نیست و دیگران ولی او هستند، كودك و بیمار از كارافتاده این چنین اند؛ امّا یك وقت بیماری است كه بخشی از كارها را خودش انجام می دهد، آن كمبودش را دیگران انجام می دهند؛ «ولایت» مربوط به بخش اول است و «نصرت» مربوط به بخش دوم.
این كودك وقتی نوجوان شد بخشی از كارها را خودش انجام می دهد ولی در #ترمیم_كمبودها، اولیای او، او را كمك می كنند که می شوند انصار او، این #نصرت است؛ امّا وقتی کودک است تحت #ولایت است نه اینکه بخشی از کارها را خود این كودك شیری انجام بدهد و بقیه را مادر كمك كند، اینطور نیست.
🔹 انسان گاهی طوری است كه تمام كارهایش تحت #ولایت_الله است؛ این کسی كه می گوید: ﴿إِنَّ صَلاتی وَ نُسُكی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ﴾، این شخص تحت ولایت «الله» است، این كلاً احساس می كند، درك می كند و مشاهده می كند كه دیگری دارد او را اداره می كند، این خودش را تحت ولایت «الله» می بیند؛ امّا كسانی كه به این مقام بار نیافتند، می گویند این مقدار را ما با كمك الهی انجام دادیم که ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْكُمْ﴾.
🔹 قرآن كریم هم دو نحو با انسان ها سخن می گوید. این دو تعبیر سوره مباركه «انفال» یكسان نیست: یكی اینكه فرمود: ﴿وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمی﴾ که در عین حال كه «رَمْی» را به ذات اقدس الهی نسبت می دهد، به پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم منسوب می داند؛ در كنارش وقتی با رزمنده ها سخن می گوید، به نحو سالبه، یك جانبه _ نه تلفیق نفی و اثبات؛ نظیر ﴿وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمی﴾ نیست كه تلفیق نفی و اثبات باشد، این #نفی_صریح است _ می فرماید: ﴿فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ﴾. این رزمنده ها تلاش و كوشش كردند و عدّه ای را به هلاكت رساندند اما فرمود شما هیچ كاری نكردید! این می شود ولایت.
آنجا كه خدای سبحان بخواهد ولایت خودش را نشان بدهد، می گوید كار، كار من است و آنجا كه بخواهد نصرت خودش را نشان بدهد، می گوید اینكه تو كردی به كمك ما بود؛ حالا تا شنونده چه كسی باشد، دریافت كننده چه كسی باشد و چه شخصی #مقام_فعل ذات اقدس الهی را درك بكند، این دیگر متفاوت است.
🔹 فرمود اگر كسی بیراهه رفت، كژراهه رفت و همه راه هایی را كه ما نشان دادیم پس زد، این شخص نه ولی دارد نه نصیر، همه كارها به عهده خودش است! اگر همه كارها به عهده خودش است و او هم عبد «مسكین»، «مستكین» و «مستجیر» است، خب در کارش می ماند! فرمود اینها ﴿ما لَهُمْ مِنْ وَلِی وَ لا نَصیرٍ﴾.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه شوری جلسه 8
تاریخ: 1394/02/29
🆔https://eitaa.com/moflehoon
💠 فیض ولایت
🔸 نعمت اگر مطلق ذكر بشود بفرماید ما نعمت دادیم یا اینها ﴿فی جَنَّاتِ النَّعیمِ﴾ هستند، منظور #نعمت_ولایت است؛ ولایت هم یعنی خدا ولی او باشد، كارهای او را خدا دارد انجام می دهد. ما الآن می گوییم این كودك تحت ولایت آن پدر است یا آن جدّ است؛ یعنی او كارهای این را تنظیم می كند كه كجا كار بكن و كجا كار نكن. معلّم مدرسه هم راه نشان می دهد ولی ولی نیست؛ اما ولی این كودك همه كارها را به عهده می گیرد.
🔸 ولایت تعلیم نیست، #سرپرستی است، آن وقت انسان حرف كه می زند با #حفاظت_الهی است، چیزی را نگاه میكند با حفاظت الهی است، چیزی را می فهمد با حفاظت الهی است كه مبادا بد بفهمد، بد بگوید، بد ببیند، لذا می شود معصوم و یا ملحَق به معصوم. اینكه شما می بینید بزرگان درباره اهل بیت این همه خضوع دارند، بازگشت همه این خضوع ها به همان #توحید_ذات_اقدس_الهی است.
🔸 اگر وهابیت درست درك می كرد كه اگر كسی به انبیا و اولیا و معصومین احترام می كند برای كیست و برای چیست، هرگز چنین اشتباهاتی را مرتكب نمی شدند. اگر ﴿اللَّهُ ولی الَّذینَ آمَنُوا﴾ شد، مخصوصاً درباره اولیای الهی و معصومین، كارهای اینها را خدا به عهده می گیرد؛ یعنی نمی گذارد اینها اشتباه كنند؛ با هدایت، با راهنمایی، با تذكره، هم از #خطای_علمی مصون هستند و هم از #خطیئه_عملی مصون اند، لذا كار میشود كار الهی و اینها میشوند تحت ولایت «الله». از این به بعد خود اینها را ذات اقدس الهی جزء اولیای مردم قرار می دهد، والی مردم قرار می دهد؛ اساس كار این است كه اینها تحت #ولایت_الله هستند.
#آیت_الله_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه صافات 10
تاریخ: 1392/12/14
🆔https://eitaa.com/moflehoon