محبت خدا
#دستهای_پنهان #قسمت_اول پیشگفتار این کتـاب مجموعه خـاطرات جـاسوس انگلیس- مستر همفر - درکشورهـاي ا
#دستهای_پنهان
#قسمت_سوم
کشور بریتانیا از هنـدبه دلیل وجود
ّ قومیت هاي مختلف، ادیان متفاوت، زبانهاي گوناگون و منافع بسـیار درصورت برخورد
با آن موارد نگرانی نداشت.
چنانکه چین نیز نمیتوانست نگرانکننده باشد. زیرا ادیان بودا و کنفوسیوس که بیشتر مردم آن
کشور پیرو آنهـا بودنـدانگیزه قیـام را در آنـان بر نمی انگیخت. اینهـا دو دین مرده اي هسـتندکه به مسایـل اجتماعی کاري
ندارندو تنها به ابعاد درونی میپردازند و احتمال ضعیف داشت که احساسی مّلی در میان مردم ایندو منطقه پدیدبیاید.
بنابراین بریتانیاي کبیر از این دو منطقه نگرانی نـداشت.
ما از امکان به وجود آمـدن تحولاتی ّ در آینده نیز غافل نبودیم
و برنامه های دراز مـ ّدتی را براي گسترش تفرقه، نـادانی، فقر، وگاه بیماري، در این کشورها برنامه ریزي کردیم.
پیـداکردن پوشـش
مناسب براي این اهداف نیز دشوار نبود، پوششهایی باظاهرجّذاب وخیره کننده و باطنی استوار،که با تمایلات روحی مردم
در این مناطق مناسب بود.
براي توصـیف کار ما، میتوان از یک مثل قـدیمی بودایی یادکرد که میگوید: «اگرچه دارو تلخ است اما به گونه ای رفتار
کن که بیمار آنرا باشیرینی میل کند.»
اما اوضاع کشورهاي اسلامی ما را نگران میکرد. ما با این مرد بیمار (قراردادهایی بسته بودیم که همه آنب ه نفعم ما بود.
ّ
ا
کارشناسان وزارت مستعمرات نیز بر این باور بودندکه این مردکمتر از یک قرن آینده نفسهاي آخرش راخواهدکشید.
#دستهای_پنهان
#قسمت_چهارم
همچنین قراردادهـاي پنهـانی بـا دولت ایران بسـته بـودیم و نیزجـاسوس هـا و مزدورانی در این دوکشور به کـارگرفته بودیم.
رشوه، فساد اداري وسـرگرمی پادشاهان با زنان زیبا
مانندموریانه در آنها نفوذکرده بود ولی با اینهمه برنامه ریزي به دلایل
زیر ما به نتایج کار اطمینان نداشتیم:
1 -نیروي اسلام درجان فرزندانش.
یک فرد مسـلمان در پیروي از اسلام استوار است. همچنانکه اسلام درجان یک مسلمان، همانند مسیحیت در دل کشیشهاو راهبان میباشد
که جان میدهند ولی دست از مسیحیت بر نمیدارند.
ّمسـیحیت برنمیدارنـد،
خطر وجود مسـلمانان شـیعه در ایران، از این هم
بیشتر است زیرا آنان مسـیحیان راکافر و نجس میدانند. مسـیحی در نگاه یک شـیعه همچون نجاست ی است که یکی از دستان
ما را آلوده کرده است و بایددر پاك کردن آن بکوشیم
. وقتی از یک نفر آنان پرسیدم چرا در مسیحیان اینگونه مینگرید،
در پاسخ گفت: پیامبر اسـلام ص انسان حکیمی بود و به اینوسیله میخواست پیرامون کافران نوعی فشار اجتماعی ایجاد نمایدتا
آنـان احساس تنگی و ترس کننـدتا به سوي خـدا و دین درست هـدایت شونـدچنانکه حکومت ها هرگاه ازکسـی احساس
خطرکننـداو را در فشار قرار میدهندتا دوباره مطیع و فرمانبردارگردد منظور از نجاستی هم که گفتهشده نه پلیدي ظاهري
بلکه نجاست معنوي است و نه تنها مسیحیان که همه کافران را فرا میگیرد،حّتی مجوسانی که ساکنان ایران باستان بود هم اند.
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
🍃🌸ای دل بشارت می دهم خوش روزگاری می رسد
🌸🍃یا درد و غم طی می شود یا شهریاری می رسد
🍃🌸ای منتظر غمگین مشو قدری تحمل بیشتر
🌸🍃گردی به پا شد در افق گویی سواری می رسد
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@mohabbatkhoda
4_6023585469638378519.mp3
3.27M
#حتما_گوش_کنید👆
✅ با نفس خودت رو رام کن
🔹 نفس خیلی چموش تر و سرکش تر از این حرف هاست
🔹 نفس جوری انسان رو زمین میزنه که خدا هم دیگه دستتو نمیگیره
🎤 #حاج_اقا_عالی
@mohabbatkhoda
💢مهربان ترین
✅در حضور حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، زنی کودکش را در آغوش گرفت و شیر داد.
رسول الله از اطرافیان پرسیدند:
آیا به نظر شما این زن، هیچ گاه حاضر میشود کودک خود را در آتش افکند؟
اصحاب پاسخ دادند:
خیر
حضرت محمد(ص) فرمودند:
خداوند نسبت به بندگانش، مهربانتر است از این مادر
📚میزان الحکمه، ج ۴، ص۳۸۸
@mohabbatkhoda
💢گردنبند با برکت
✅پيرمرد فقیري خدمت رسول الله رسيد و درخواست کمک کرد.
حضرت محمد(ص) فرمودند:
«اكنون چيزي ندارم ولي برو به خانه ي دخترم فاطمه.»
پيرمرد به خانه ي حضرت فاطمه(س) رفت و گفت:
«فقيري هستم که خدمت پدرت رسيدم، مرا به سوي شما راهنمائي نمود. اي دخت پيامبر! گرسنهام، سيرم كنيد. برهنهام، پوششي به من بدهيد، فقيرم، چيزي به من عطا نمائيد.»
حضرت فاطمه كه هيچ غذائي در خانه سراغ نداشتند، گردنبند خود را به فقیر دادند و فرمودند:
«این گردنبند را بفروش و زندگي خودت را با آن اصلاح كن.»
پيرمرد برگشت و جريان را خدمت رسول الله عرض كرد.
عمار ياسر به پیرمرد گفت:
«من اين گردنبند را به بيست دينار و يك لباس و يك حيوان سواري و غذایی كه سيرت كند ميخرم.»
پيرمرد گردنبند را به عمار فروخت.
عمار، گردنبند را از پيرمرد گرفت و خوشبو نمود و در پارچه اي گذاشت و به غلامش گفت:
«اين گردنبند را برای فاطمه ببر. تو را هم به فاطمه بخشیدم.»
حضرت فاطمه(س) علیها گردنبند را گرفتند و غلام را آزاد نمودند.
هنگامي كه غلام به آزادي رسيد خنديد. علت خنده اش را پرسيدند. جواب داد:
«خنده من از برکت اين گردنبند است! گرسنه اي را سير كرد. برهنه اي را پوشانيد و تهيدستي را بي نياز كرد و غلامي را آزاد نمود. و با این وجود باز هم نزد صاحبش برگشت!»
📚بحارالانوار ، ج۴۳، ص ۵۶
@mohabbatkhoda
تمایلات یعنی همون علاقه های انسان
هر چیزی که انسان علاقه داره انجامش بده
میدونید که انسان اختیار داره متفاوت انسان با سایر موجودات (فرشته_حیوان). در همین اختیار هست
انسان مختار هست بین خوب وبد انتخاب کنه
ولی آیا واقعا انتخاب بین خوب بد کار سختی هست 🤔
نه هر انسانی با فطرت خودش میتونه تشخیص بده که بد چیه ؟ خوب چیه ؟
پس هنر در این نیست که انسان خوب و بد رو تشخیص بده
✳️
هنر اختیار وقتی بکار میاد که انسان بین علاقه های آشکار و علاقه های پنهان خودش بتونه درست انتخاب کنه
مثلا نیروی جنسی لذت بخش هست حالا انسان مختار هست این لذت رو موقتی و با نگاه به نامحرم انتخاب کنه
یا دائمی و با ازدواج بدست بیاره
پس نگاه به نامحرم شد تمایل سطحی
ازدواج شد تمایل برتر ✳️
مهمترین کار عقل اینه که تمایلات سطحی وکم ارزش رو کنار میزنه. و دنبال تمایلات برتر میره
خیلی مهم 👈 همین که عقل شروع به انتخاب تمایلات برتر کنه و تمایلات آشکار رو کنار بزنه،
🔴 اینجاست که گرایش های آشکار، با عقل انسان دشمن میشن که به این دشمن قدرتمند میگیم هوای نفس....✳️
⭕️ گرایش های آشکار، همیشه باعث مشکلات و رنج های زیادی در زندگی میشن و در نهایت باعث سقوط انسان خواهند شد.
❌ هوای نفس، مدام به دنبال اینه که با دستورات نابود کنندۀ خودش، زندگی انسان رو سخت تر و تلخ تر کنه.
😒
در واقع هر تمایلی که باعث سقوط انسان میشه هوای نفس نامیده میشه.
👆🔴✳️