eitaa logo
محبت خدا
301 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
در این کانال نزدیکترین راه های رسیدن به خدا از جمله محبت وادب را با هم بررسی میکنیم انتشار مطالب کانال بلامانع وصدقه جاریه هست کانال محبت خدا زیر مجموعه تشکیلات بزرگ تنها مسیر آرامش هست ارتباط باادمین @montazer_35
مشاهده در ایتا
دانلود
بنری از پیام شب عاشورای «سید حسن نصرالله» خطاب به رهبر انقلاب در یکی از خیابان‌های ضاحیه، در جنوب بیروت: «ما ترکناک یا ابن الحسین» 🔹دبیر کل حزب‌الله در سخنرانی شب عاشورا خطاب به رهبری ایران گفت: پسر حسین، تو را مقابل آمریکا و اسرائیل تنها نخواهیم گذاشت. 🔹نصرالله رهبری را «حسین زمانه» خواند و گفت، همانطور که یاران امام حسین او را شب عاشورا تنها نگذاشتند، او و مقاومت نیز ایشان را امروز تنها نخواهند گذاشت #ای_پسر_حسین #تو_را_تنها_نمیگذاریم .... #ما_ترکناک_یابن_الحسین http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
🔷 دیروز عصر شمر را دیدم. جلوی در مغازه‌اش کودکی دست فروش را گرفته بود زیر بار کتک... جوانی از بنی هاشم جدایشان کرد. جلوتر توی بنگاه، عمر سعد با شبث و حُر جلسه داشتند تا قیمت زمین و مسکن را با معاملات صوری بالا ببرند. ⭕️ حر خشمگین و لعنت گویان بیرون آمد و گفت "من آه مردم را به خاطر دو روز دنیا گردن نمیگیرم یابن سعد." عبور کردم. در نانوایی دیدم خولی دارد به زهیر بن قین التماس می کند که مغازه‌اش را پلمپ نکند. زهیر محل نمی گذارد و می گوید: "نمی شود! حکم علی اکبر است. چانه نان را کوچک میگرفتی؛ جرمت سنگین است مرد. فویل للمطففین!" 🔷 پا میگذارم روی کاغذهای ریخته شده در کف پیاده رو. یکیشان توجهم را جلب میکند. نوشته "ثروت و خدمت زیاد با رای به ابن زیاد". حبیب می گوید امسال رقابت اصلی بین "عباس بن علی" و "ابن زیاد" است می‌گویم ابن زیاد؟🤔 می گوید: پول پسرجان! گوشهایت را که تیز کنی جرینگ جرینگ سکه ها را از در ستاد می شنوی. 💢 جلو دکه می ایستم روزنامه ها را نگاه می کنم. حکم اعدام در تعقیب مفسد اقتصادی ح بن ک. خنده ام میگیرد حرمله را که همه میشناسند.😊 تلفنم زنگ میزند. - سلام بفرمایید - سلام برادر! وهب نصرانی ام. یک جمله میخواستیم ماه محرم بزنیم برای دیوار نوشته میدان شهر. شما چیزی به ذهنت نمیرسد؟ - جمله ی آقا را بزنید: "یکی مثل من، با  یکی مثل یزید بیعت نمیکند." یکی مثل حسین باشیم...🌷 ....
هدایت شده از محبت خدا
🔷 دیروز عصر شمر را دیدم. جلوی در مغازه‌اش کودکی دست فروش را گرفته بود زیر بار کتک... جوانی از بنی هاشم جدایشان کرد. جلوتر توی بنگاه، عمر سعد با شبث و حُر جلسه داشتند تا قیمت زمین و مسکن را با معاملات صوری بالا ببرند. ⭕️ حر خشمگین و لعنت گویان بیرون آمد و گفت "من آه مردم را به خاطر دو روز دنیا گردن نمیگیرم یابن سعد." عبور کردم. در نانوایی دیدم خولی دارد به زهیر بن قین التماس می کند که مغازه‌اش را پلمپ نکند. زهیر محل نمی گذارد و می گوید: "نمی شود! حکم علی اکبر است. چانه نان را کوچک میگرفتی؛ جرمت سنگین است مرد. فویل للمطففین!" 🔷 پا میگذارم روی کاغذهای ریخته شده در کف پیاده رو. یکیشان توجهم را جلب میکند. نوشته "ثروت و خدمت زیاد با رای به ابن زیاد". حبیب می گوید امسال رقابت اصلی بین "عباس بن علی" و "ابن زیاد" است می‌گویم ابن زیاد؟🤔 می گوید: پول پسرجان! گوشهایت را که تیز کنی جرینگ جرینگ سکه ها را از در ستاد می شنوی. 💢 جلو دکه می ایستم روزنامه ها را نگاه می کنم. حکم اعدام در تعقیب مفسد اقتصادی ح بن ک. خنده ام میگیرد حرمله را که همه میشناسند.😊 تلفنم زنگ میزند. - سلام بفرمایید - سلام برادر! وهب نصرانی ام. یک جمله میخواستیم ماه محرم بزنیم برای دیوار نوشته میدان شهر. شما چیزی به ذهنت نمیرسد؟ - جمله ی آقا را بزنید: "یکی مثل من، با  یکی مثل یزید بیعت نمیکند." یکی مثل حسین باشیم...🌷 ....