eitaa logo
محبت خدا
298 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
در این کانال نزدیکترین راه های رسیدن به خدا از جمله محبت وادب را با هم بررسی میکنیم انتشار مطالب کانال بلامانع وصدقه جاریه هست کانال محبت خدا زیر مجموعه تشکیلات بزرگ تنها مسیر آرامش هست ارتباط باادمین @montazer_35
مشاهده در ایتا
دانلود
محبت خدا
#دستهای_پنهان #قسمت_نوزدهم او فردی خـوش خلـق و تیزهوش بوده و هیـچ عرب درس خوانـده اي هماننـداو ن
بخش چهارم هنگامیکه به بصـره رسـیدم به مسـجدي رفتم که امامت آنراشخصی از نژاد عرب به نام شیخ عمر طایی برعهده داشت با او آشناشدم و به او اظهار محبت کردم اما او از نخستین دیدار به من شک کرد وجستجوي از اصل و نسبم و تمام ویژگیهایم را آغاز نمود به گمانم رنگ و لهجه ام شیخ را مردد کرده بود اما توانستم از این تنگنا بگریزم به اینصورت که خود را از مردم ّ «اغدیر ترکیه» وشاگردشیخ احمددر استانبول معرفی کردم و گفتم:که در مغازه خالد، نجاري میکردم... و اطلاعاتی راکه از هنگام اقامت در ترکیه داشـتم براي او بیان کردم درضـمن چندجمله به زبان ترکی گفتم شـیخ باچشم به یکی ازحاضران اشـاره کرد تـا بدانـدآیـا من ترکی را به درستی میدانم یـا نه؟ او نیز بـا اشـاره چشم جواب مثبت داد و من شادمـان شـدم که ّ توجه شیخ را به خودم جلب نمایم اما این گمان من سرابی فریبنده بود زیراچندروز دریافتم که شیخ همچنان به من بـدگمان است و میپنـداردکه من جـاسوس ترکیه هسـتم این بـدان سـبب بوده که شـیخ بـا اسـتاندارکه ازطرف سـلطان (عثمانی) منصوب بودسر ناسازگاري داشت، آنها نسبت به هم بدبین بودند و یکدیگر را مّتهم میکردند. به هرحـال مجبورشـدم که مسـجدشـیخ عمر را ترك کنم و به کاروانسـرایی که جایگـاه افراد غریبه و مسـافران است، رفتم و اتاقی اجاره کردم. صاحب کاروانسرا مرد احمقی بودکه هر روز