محبت خدا
#دستهای_پنهان #قسمت_پانزدهم در روز وداع با شیخ ، او با چشم اشکبار به من گفت: فرزنـدم خدا به همر
#دستهای_پنهان
#قسمت_هفدهم
. او دختري با هوش متوسط ، زیبارو و داراي سـطح فکري عادي بود. و من در این زمان بهترین روزهاي زنـدگیم
را بـا وي گذرانـدم. هنگـامیکه مـا روزها را در انتظار میهمان جدیـدمان سپري میکردیم، وزارت به من دسـتور دادکه باید
متوج عراق شوم.
این دسـتور باعث تأسف من شدآن هنگامیکه در انتظار تولّدکودکم بودم؛
اما دلبسـتگی به میهن و نیز علاقه به مشهور
ّ
شـدن در میان همکارانم بر احساسات همسـري و فرزنـدي چیره شد؛ و برخلاف خواست همسـرم که میگفت: این سـفر را به
بعـداز به دنیا آمـدن کودکمان موکول کن، آنرا پـذیرفتم. در روز وداع هر دو به تلخی گریستیم. او به من گفت:حتمًا برایم
نامه بفرست و من نیز با نامه از آشـیانه تازه طلایی مان به توخبرخواهم داد؛ این سخن طوفانی در من به پاکرد تا آنجاکه می
خواسـتم ازسـفر صـرف نظرکنم، ولی احساسـات خود راکنـترل کردم و بـا اوخـداحافظی کردم و به وزارت رفتم تـا آخرین
رهنمودها را بشنوم.
شش ماه بعددر بصره بودم، عشایري که در آن دوطایفه اسـلامی(شیعه وسّنی) زندگی میکنند،چنانکه برخی اهالی
آن عرب و بعضی دیگر فارس و اندك دیگر مسیحی هستند.
براي نخستینبار در زندگی باشـیعیان و فارس ها دیدارکردم؛خوب است که در موردشیعه وسّنی هم چیزي بگویم.شیعیان
پیروان علیبنابیطالب علیه السـلام هسـتندو او داماد پیامبرشان بوده است:شوي دخترش فاطمه و پسـر عموي پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم،
،شیعیان میگویندپیامبرشان. محمد صلی الله علیه و آله وسلم
پس از خود علی به خلافت برگزیده و فرزندانش یکی پس از دیگری خلیفه هستند
۲۲