یه بنده خدایی بود امروز دم ساختمون نیمه کارش وایساده بود با تلفن صحبت میکرد ، صحبت که چه عرض منم داد بیداد که آی فلانی باعث شدی من پنجاه میلیون ضرر کنم آی فلان آی بدبختم کردی و از این حرفا
خواستم برم بهش بگم بنده خدا چرا برای این #توهم و #توهمات حرص میزنی ، واقعا خندم گرفته بود و مسخرم میومد وقتی میدیدم در اون حد جدی گرفته و برای یه چیز توهمی داره اینجوری خودشو و اون طرف مقابل به خاک خون میکشه 😄
البته گفتنش خیلی فایده نداشت چون اصولا انسان تا وقتی تجربه نکنه درک نمیکنه و اینم بخاطر ایمان ضعیفمون به غیبِ
شما فقط اون لحظه ای که روح از بدنتون فاصله میگیره متوجه میشید اینجایی که اینقدر براش حرص و جوش میزدید یه چیز کاملا توهمی و مسخره بوده اصلا یجوری مسخرتون میگیره که با خودتون میگید من چندین سال عمرمو گذاشتم پای یه چیزی که اصلا وجود نداشت و یه توهم موقت و مسخره بود که اسمشم گذاشته بودیم زندگی ، دنیا !
البته بازم میگم شاید الانم خیلی درک نکنید این حرفارو یا باید تجربه کنید این فضارو یا اینکه اینقدر روحتون سبک و پاک کنید که تو همین دنیا بفهمید اینی که براش دارید صبح تا شب حرص میزنید وجود نداره ، توهمی بیش نیست
بازی کامپیوتریا یادتونه ؟
چقد تلاش میکردید میساختید جمع میکردید فلان میکردید
دنیا دقیقا همونه
یه بازی و سرگرمی که همه هم نوبتشون تموم میشه و هرچی ساختن و نساختن ول میکنن و فراموش میشن و میرن ...