eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️فوق‌العادگیِ زمان در روز عرفه ▪️زمان و مکان می‌تواند تأثیر تشدید کننده در آثار طاعات و عبادات برای انسان داشته باشد. ▪️در روایات برای شب و روز جمعه آثار فوق‌العاده‌ای قائل هستند. یا در ساعات شبانه روز؛ ثلث آخر شب یا بین‌الطلوعین یا هنگام اذان، آثار ویژه‌ای دارد، تأکید بر نماز اوّل وقت هم به همین علّت است. ▪️مکان هم می‌تواند چنین نقشی داشته باشد، مثل عبادت‌گاه‌ها و زیارت‌گاه‌ها. لذا فضیلت نمازی که در مسجد خوانده شود بسیار بیشتر از نمازی است که در منزل خوانده شود. ▪️طاعات و عبادات در معابد، زیارت‌گاه‌ها و مرقد اولیای خدا تأثیر فوق‌العاده پیدا می‌کند و آثار و برکات آن تشدید می‌شود. ▪️در ادعیه داریم: يَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ يَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ‌. هم شهرالحرام یا ماه مورد حرمت الهی که ذی‌الحجّه است و هم بلدالحرام که شهر مورد حرمت الهی و مکّه است آثار تشدید کننده در طاعات و عبادات دارند. ▪️چنین زمان‌ها و مکان‌هایی به دو دسته تقسیم می‌شوند: ▪️۱) زمان‌ها و مکان‌هایی که تکویناً و از آغاز، چنین آثاری داشته‌اند، یعنی از ابتدا دارای چنین انرژی و بار معنوی بوده‌اند، مانند کعبه و یا ماه ذی‌الحجّه ▪️۲) زمان‌ها و مکان‌هایی که به سبب یک حادثه یا پدیدۀ خاص از یک زمانی به بعد چنین آثاری پیدا کرده‌اند. مانند روز مبعث رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم که روز فوق‌العاده‌ای است و آثار و برکات عجیبی هم دارد، اما این روز از روز بعثت دارای چنین انرژی عظیم معنوی شده است. یا مرقد پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم که از روز دفن ایشان دارای چنین انرژیِ فوق‌العادۀ معنوی شد. ▪️از برجسته‌ترینِ این زمان‌ها و مکان‌ها روز عرفه و صحرای عرفات است. ▪️عرفه روزی است که در تمام سال برای دعا و مناجات، فوق‌العادگی خاصّی دارد. ▪️کسانی که اهل دیدِ باطنی هستند می‌بینند که روز عرفه، بخصوص از ظهر به بعد، فضای عالم چگونه است و چه فوق‌العادگی خاصّی دارد و چه حیف است که انسان به کاری جز دعا و مناجات مشغول باشد ....... @mohamad_hosein_tabatabaei
در منای قرب یاران، جان اگر قربان کنند جز به تیغ مِهر او در پیش او بِسمل مباش 🍀عید سعید قربان مبارک باد🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۸- زیارت اهل قبور و اهداء تحفه‌هاى معنوى و حتّى تبرّعات مادّى، در کنار م
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۹- با توجّه به آثار فوق‌العاده‌ى معنوى و اخروى کارهاى خیر، سالک الى الله در زمینه‌ى انجام آنها نه تنها نباید منتظر اقدام دیگران باشد تا در پى آنان او نیز قدم بردارد، بلکه مى‌بایست در این عرصه‌ها، بر دیگران سبقت جوید و با پیشقدم شدن در کارهاى خیر، دیگران را نیز به انجام چنان کارهایى راغب و موفّق سازد. ▪️به‌ویژه، توصیه مى‌شود سالک، یک کار خیر را انتخاب کند و بدون اطّلاع کسى، به انجام آن مداومت ورزد. ▪️زیرا کار خیرى که در خفا و پنهانى انجام شود و شخص بدان مداومت نماید، تأثیرات فوق‌العاده‌اى دارد که حتّى مى‌تواند قصور و تقصیرهایى را که شخص در امور واجب خود بدان مبتلا گردیده است نیز ترمیم و جبران کند. ادامه دارد.... ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۳۱ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۳۹- با توجّه به آثار فوق‌العاده‌ى معنوى و اخروى کارهاى خیر، سالک الى الله
☑️چهل دستورالعمل سلوکی ▪️۴۰- با توجّه به تأثیر لقمه‌ى حلال در حالات معنوى، ضرورت زندگى عزّتمندانه‌ى مؤمن در جامعه و بى‌نیازى او از خلق و سربار دیگران نبودن و مبتلا نبودن به تکدّى‌گرى و چشم دوختن و دست دراز کردن به سوى مخلوق، بر سالک الى الله واجب است که براى تأمین معیشت خود و خانواده‌اش، به فعّالیّت‌هاى مفید و سالم اقتصادى روى آورد و با تلاش و کوشش خویش، رزق حلال خود را به دست آورد و از مازاد نیاز خود و خانواده‌اش، به محرومان و محتاجان نیز کمک کند. ◾️شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ - ۳۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه5⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«سَلَامٌ عَلَىٰ إِلْ يَاسِينَ» (صافات/۱۳۰)□ 🍀فرات (کوفی) قال حدثنی احمد بن الحسن عن سلیم بن قیس العامری قال سمعت علیا یقول: «رسول الله یاسین و نحن آله». و فی امالی الصدوق باسناده الی علی علیه ‌السلام فی قوله عزّوجل «سلام علی آل یاسین» قال: «یاسین محمد صلی الله علیه و آله و نحن آل محمد». □«يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» (یس/۱و۲)□ 🍀به روایات متواتر یس رسول الله و قرآن حکیم ولایت حضرت علی و اهل‌بیت علیهم السلام است. □«وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ »(نجم/۱و۲)□ 🍀آیات فوق در وصایت حضرت علی علیه السلام است. □«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ» (الرحمن/۱۹و۲۰)□ 🍀در تفسیر برهان از ابن بابویه به سندش از امام صادق علیه السلام روایت شده‌است که قال «علی و فاطمة (علیهما السلام) بحران من العلم عمیقان، لا یبغی احدهما علی صاحبه یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان الحسن و الحسین علیهما السلام» □«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُون أُولَٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» (واقعه/۱۰و۱۱)□ 🍀و فی الامالی عن النبی صلی الله علیه و آله قال: فقال لی جبرئیل ذلک فی علی و شیعته، هم السابقون الی الجنة المقرّبون من الله بکرامته لهم.
▪️حاجی که در مراسم حج در روز عید قربان در مِنیٰ گوسفند می‎کشد و سر می‎تراشد، معنایش این است که خدایا نفسم را کشتم و ذلّت عبودیت تو را بر عزّت دنیا ترجیح دادم و به جان خریدم، چون ذلّت عبودیت تو از عزّت همه‎ی ماسوای تو بیشتر می‎ارزد. این کار یعنی خدایا من می‎خواهم تنها بنده‎ی تو باشم. ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️امام باقر (علیه السلام) از پیامبر خاتم (صلی الله علیه وآله) چنین نقل نمود: ▪️قال الله تبارک و تعالی: لَا يَتَّكِلِ الْعـَامِلُونَ عَلَي أَعْمَالِهِمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِي فَإِنَّهُمْ لَوِ اجْتَهَدُوا وَ أَتْعَبُوا أَنْفُسَهُمْ أَعـْمـَارَهـُمْ فـِي عـِبَادَتِي كَانُوا مُقَصِّرِينَ غَيْرَ بَالِغِينَ فِي عِبَادَتِهِمْ... وَ لَكـِنْ بـِرَحـْمَتِي فَلْيَثِقُوا وَ فَضْلِي فَلْيَرْجُوا وَ إِلَي حُسْنِ الظَّنِّ بِي فَلْيَطْمَئِنُّوا فـَإِنَّ رَحـْمـَتِي عِنْدَ ذَلِكَ تُدْرِكُهُمْ وَ مَنِّي يُبَلِّغُهُمْ رِضْوَانِي وَ مَغْفِرَتِي تُلْبِسُهُمْ عَفْوِي فَإِنِّي أَنَا اللَّهُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ وَ بِذَلِكَ تَسَمَّيْتُ. ▪️خداوند تبارک و تعالي فرمود: آنها كه براي ثواب من کار مي‌كنند، نبايد به اعمالي كه انجام مي‌دهند تكيه كنند؛ زيرا ايشان اگر در تمام زندگی خويش كوشش كنند و در راه عبادتم خود را به سختی افکنند، باز کوتاهی دارند و در عبادتشان به ژرفای بندگيم نرسند... اما باید به رحمتم اعتماد كنند و به فضلم اميدوار باشند و به حسن ظن به من اطمينان كنند. آن‌گاه رحتمم ايشان را در يابد و رضوانم به آنها برسد، و آمرزشم لباس بخشش بر آنها پوشاند؛ زيرا من خداي رحمان و رحيم هستم و به اين ناميده شده‌ام. ◾️( کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۷۱)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🚩شهادت مسلم‌‌ بن‌ عقیل و هانی‌ بن‌ عروه در روز عرفه🚩 🏴دو شهید مظلوم و غریبی که سرهای مطهرشان از بدن‌هایشان جداشد، پیکرشان را به اسب‌ها بستند و در کوی و برزن کشیدند تا ... @mohamad_hosein_tabatabaei
□عید قربان، عید دل بریدن و دست کشیدن از بزرگترین دلبستگی ها به عشق حضرت رحمان، عید تسلیم مطلق در برابر حضرت یزدان، عید عروج به قله عبودیت حضرت سبحان، عید طی شدن چهله کلیمیه و نیل به دیدار حضرت جانان، عید امامت ابراهیم و ابراهیمیان، بر شما مبارک باد.نصیبتان از برکات این عید بزرگ افزون باد.
○اگر عید همایون به عهد بازآیی ○بخیلم ار نکنم خویشتن به قربانت 🍀عید قربان مبارک باد 🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت پنجم بخش دوم ● جواب به اشكال فوق و اما جواب از اين اشكال اين است كه
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت پنجم بخش سوم ● خلود و جاودانگى انسان در آخرت به معناى ابطال وجود او نيست ، بلكه ادامه وجود دنيوى او است پس انسان در حقيقت همان موجودى است كه با زاد و ولد منشعب مى شود، مى خورد و مى نوشد، و ازدواج مى كند و در همه چيز تصرف نموده ، مى گيرد، مى دهد، حس مى كند، خيال مى كند، تعقل مى نمايد، خرسند و مسرور و شادمان مى شود، و هر ملائمى را به خود جلب مى كند، خودى كه عبارت است از مجموع اينها كه گفتيم ، مجموعى كه بعضى از آنها مقدمه بعضى ديگر است ، و انسان بين مقدمه و ذى المقدمه حركتى دورى دارد، چيزى كه بر حسب طبيعت مقدمه كمال او بود، با دخالت شعور و اختيارش كمال حقيقتش مى شود. و وقتى خدا او را از دار فانى دنيا به دار بقا منتقل كرد، و خلود و جاودانگى برايش نوشت ، حال يا خلود در عذاب ، و يا در نعمت و ثواب اين انتقال و خلود، ابطال وجود او نمى تواند باشد بلكه اثبات وجود دنيائى او است ، هر چه بود حالا هم همان است ، با اين تفاوت كه در دنيا معرض دگرگونى و زوال بود، ولى در آخرت دگرگونى ندارد، هر چه هست هميشه همان خواهد بود، قهرا يا هميشه به نعمت هائى از سنخ نعمت هاى دنيا (منهاى زوال و تغيير) متنعم ، و يا به نقمت ها و مصائبى از سنخ عذابهاى دنيا (ولى منهاى زوال و تغيير) معذب خواهد بود، و چون نعمت هاى دنيا عبارت بود از شهوت جنسى ، و لذت طعام ، و شراب ، و لباس ، و مسكن ، و همنشين و مسرت و شادى و امثال اينها، در آخرت هم قهرا همين ها خواهد بود. پس انسان آخرت هم همان انسان دنيا است ، مايحتاج آخرتش هم همان مايحتاج دنيا است ، آنچه در دنيا وسيله است كمالش بوده همان در آخرت هم وسيله استكمال او است ، مطالب و مقاصدش هم همان مطالب و مقاصد است ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 172 تنها فرقى كه بين دنيا و آخرت است مسأله بقا و زوال است . اين آن چيزى است كه از كلام خداى سبحان ظاهر مى شود، كه در بيان حقيقت بنيه و ساختمان انسان مى فرمايد: ((و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طين ثم جعلناه نطفه فى قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه ، فخلقنا العلقه مضغة ، فخلقنا المضغة ، عظاما، فكسونا العظام لحما، ثم انشاناه خلقا آخر، فتبارك اللّه حسن الخالقين ، ثم انكم بعد ذلك لميتون ، ثم انكم يوم القيمه تبعثون )). توجه كنيد به جمله اول آيه و همه فقرات آن كه تعبير به ((خلقت )) كرده ، و خلقت عبارت است از تركيب ، (نظير پديد آوردن بنا از تركيب سنگ و آجر و غيره )، و باز توجه كنيد به جمله : ((و در آخر او را خلقى ديگر كرديم ))، كه به خوبى دلالت مى كند بر اينكه خلقت مادى بدن مبدل مى شود به خلقت موجودى مجرد، و باز توجه كنيد به جمله ((و سپس همين شما در روز قيامت مبعوث خواهيد شد)) كه به طور مسلم مخاطب به اين خطاب ، همان انسانى است كه خلقتى ديگر شده . و نيز مى فرمايد: ((قال فيها تحيون ، و فيها تموتون ، و منها تخرجون ))، كه از آن بر مى آيد حيات انسان ، حياتى است زمينى ، كه از زمين و نعمت هايش تركيب شده ، و ما در تفسير آيه : ((كان الناس امه واحده ...)) پاره اى مطالب در اين باره بيان كرديم . و از سوى ديگر خداى سبحان درباره اين نعمت هاى زمينى فرموده : ((ذلك متاع الحيوة الدنيا)). و نيز فرموده : ((و ما الحيوة الدنيا فى الاخره الا متاع )) و در اين دو آيه خود زندگى دنيا را وسيله زندگى آخرت و متاع آن ناميده ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 173 متاعى كه صاحبش از آن متمتع مى شود، و اين خود بديع ترين بيان در اين باب است ، بابى است كه از آن هزارها باب باز مى شود، و در عين حال مصدق كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است كه فرموده : ((كما تعيشون تموتون ، و كما تموتون تبعثون )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه6⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«سَلَامٌ عَلَىٰ إِلْ يَاسِينَ» (صافات/۱۳۰)□ 🍀فرات (کوفی) قال حدثنی
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا» (فرقان/۵۴)□ 🍀در روایت است که قال: نزلت فی النبی صلی الله علیه و آله و علی، زوج فاطمة علیا و هو ابن عمه و زوج ابنته کان نسبا و صهرا. ثعلبی که از مفسرین و مشاهیر روات عامّه و اهل سنت است روایت نموده که «این آیه در شأن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شده‌است که حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله تزویج فرمود او را دختر خود حضرت فاطمه علیهاالسلام را. پس فرمود: اگر خلق نشده بود علی بن ابی طالب هر آینه نبود برای فاطمه همسری» □«وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ» (طه/۸۲)□ 🍀به روایات متواتره از فریقین، مراد از اهتدی، هدایت به ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام است. فرات کوفی به سندش از ابی جعفر علیهما السلام روایت کرده است که: فی قول الله تعالی و انِی لغفارٌ لمن تاب و امن و عمل صالحا ثم اهتدی قال الی ولایتنا.
◾️‍۳۰ تیر ماه ، سالروز شهادت اسطوره ای است که به گفته کارشناسان ، نیروی دریایی عراق را به نابودی کشاند. فردی که در تعداد پرواز جنگی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود. شهید دوران با از خود گذشتگی، کاری کرد که اجلاس سران غیر متعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. ◾️سالروز شهادت سرلشکر خلبان عباس دوران گرامی باد◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ #حسین_منی_و_انا_من_حسین◾️ ☑️قسمت ۲۵ ▪️حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ یعنی دایره‌ی وجود
  ☑️قسمت ۲۶    ▪️اهل بیت علیهم السلام در اعلی ترین مرتبه ی سیر بشری، نور واحد و کمال واحد هستند. «کلّنا نور واحد». لذا اگر کسی قائل به این باشد که مقام امیرالمؤمنین علیه‌السلام یا اباعبدالله الحسین علیه السلام افضل از مقام حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم است، خلاف شرع عمل کرده و در عقیده او خللی است. چون حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم اول شخص عالم امکان است و ائمه اطهار علیهم السلام به تبع از ایشان هستند. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم داری مرتبه اعلای صادر اول نظام وجود هستند. نمی‌توانیم بگوییم که مقام ایشان پایین تر از مقام حضرت فاطمه سلام الله علیها و یا امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. هر کسی چنین اعتقادی داشته باشد مسلما و متیقنا در اعتقاد او خللی است. کما این که نمی‌توانیم به این قائل باشیم که مقام امام حسین علیه السلام نیز بالاتر از حضرت ختمی مرتبت است. این نیز غلط است. از عبارت أنا مِن حُسین این مستفاد نمی‌شود که مقام امام حسین علیه السلام بالاتر است. هنگامی که پیرامون ولایت کلیه امام علی علیه‌السلام هم صحبت می‌کنیم و می‌گوییم که ولایت اعلی و اشمخ از رسالت است و ولایت اصل و باطن است و رسالت ظهور و شأن ولایت است؛ این به این معنی نیست که مقام امیرالمؤمنین علیه‌السلام بالاتر از مقام پیغمبر است. بلکه پیغمبر خود صاحب مقام ولایت است. مرتبه‌ی ولایت کلیه‌ی خود پیغمبر افضل و اعلی از مرتبه رسالت ایشان است. ▪️«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه». انسان باید خودش را بشناسد تا این معانی را درک کند. من و شما مراتبی داریم به نام روح، عقل، خیال و جسم. مرتبه ی روح فلان کس اعلی از مرتبه‌ی جسم اوست. لذا به این توجه داشته باشید که در فقره عرشی أنا مِن حسین بحث افضلیت و مفضولیت نیست. بلکه داریم شئون وجودی انسان کامل را تعریف می کنیم؛ کلّنا نور واحد. ▪️مرتبه ی اعلای اهل بیت علیهم‌السلام که اعلی ترین مرتبه‌شان هست و بالاتر از آن خداست، آن نور واحد وجود است. خدا خالق ائمه علیهم‌السلام است و ایشان از خودشان استقلالی ندارند. اعلی ترین مرتبه‌ای که انسان تا آن می‌تواند رشد بکند، همین نور واحد است و هیچ بشری تا به حال بالاتر نرفته است. نه این که جایی باشد و بشری به آن جا راه پیدا نکرده باشد بلکه از آن بالاتر خداست. ممکن هم هیچ گاه واجب نمی‌شود چون انقلاب در ذات پیش می آید. مخلوق مخلوق است و خدا هم خداست. اما این چهارده معصوم به یک مرتبه‌ای از بندگی رسیده اند که آن مرتبه بالاترین مرتبه‌ی ممکنه‌ی بشری است و آن مرتبه نور واحد است، مرتبه ی امر است. ایشان از عالم خلق گذشته اند. ▪️«أَلاٰ لَهُ اَلْخَلْقُ وَ اَلْأَمْرُ» (اعراف/۵۴) از خلق گذشته‌اند و مرتبه‌ی فوق خلق را پیدا کرده‌اند و آن، مرتبه‌ی امر است...
▪️این روزها وقتی می‌پرسی که فلسفه چه می‌خوانی، پاسخی که معمولا می گیریم این است که اندیشه های را می‌خوانیم ▪️خوب اگر فلسفه اسلامی باشد، (کتاب) بدایه و نهایه مرحوم علامه طباطبایی است و اگر باشد، ویتگنشتاین و اسپینوزا و راسل و... اینها است. ▪️آیا خواندن اندیشه های فلاسفه، است؟ بله خواندن اندیشه های فلاسفه در جای خود بسیار مهم است. اگر کسی به اندیشه های سقراط یا ارسطو (یا هر فیلسوف بزرگ دیگری) آشنایی داشته باشد، بسیار مهم است. اما خواندن اندیشه ها، فلسفه نیست. ▪️فلسفه قابل تعلیم نیست. فلسفه «اندیشیدن» است درباره «اندیشه ها»؛ نه اندیشه ها را یاد گرفتن و حفظ کردن و لغات قلمبه بکار بردن. اگر درباره اندیشه ها نیاندیشم، صرفا یک انبان و خزانه ای خواهم بود و این شخص نیست. با این تعریف نود درصد کسانی که ادعای فیلسوف بودن دارند به «فلسفه دان» تغییر می‌کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام را شاگردان ایشان (آیت‌الله قاضی قدّس سرّه) کعبۀ اولیاء می گفتند. ▪️مرحوم قاضی پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهدۀ نفس و واردات قلبیّه و کشف بعضی از حجابهای نورانی، چندین سال گذشته بود و هنوز وحدتِ حضرت حق تعالی تجلّی ننموده بود و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسّل می‌شد، این حجاب گشوده نمی‌شد. ▪️تا هنگامی که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرّف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عبّاسیّه و عبور از درِ صحن، در آن دالانی که میانِ در صحن و خود صحن است، شخص دیوانه‌ای به ایشان می‌گوید: ابوالفضل کعبۀ اولیاء است. مرحوم قاضی همین‌که وارد رواق مطهّر می‌شود، حال توحید به او دست می‌دهد و تا ۱۰ دقیقه باقی می‌ماند. ▪️سپس که به حرم سیّدالشهداء علیه السلام مشرّف می‌گردد، در حالتی که دست‌های خود را به ضریح مقدّس گذاشته بود، آن حال قدری قوی‌تر دست می‌دهد و مدّت یک ساعت باقی می‌ماند. دیگر از آن به بعد مرتّباً و متاوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است. ◾️ (جُنگ خطّی شماره ۱۸، صص ۲۶۹-۲۷۰) باتلخیص ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️معاد بحار الانوار را نگاه بفرمایید، چه فرمایشات عجیبی از زبان ائمه اطهار در آنجا آورده است؛ مثلا جناب سید الشهداء برای بهشتیان ظهور می‌کند و آنها را شاد و خرم می‌نماید و این شادمانی بر اثر تشریف فرمایی و تجلی آن جناب است. ▪️این‌ها به زبان نمی‌آید که چگونه به تشریف فرمایی یک انسان الهی و ملکوتی، سرور و ابتهاج و قرب و معانی و معارف و حقایق به بهشتی ها دست می‌دهد. ▪️بهشت هم مراتب دارد و این طور نیست که جناب سید الشهداء برای هر بهشتی تجلی کند، بلکه قابلیت و استعداد می خواهد، "الدنیا مزرعة الاخرة". ▪️اگر انسان در این دنیا حسینی بود، آن‌جا چنین توفیقی خواهد داشت و سید الشهداء بر او تجلی خواهد کرد. ◾️ (شرح اشارات وتنبیهات)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت پنجم بخش سوم ● خلود و جاودانگى انسان در آخرت به معناى ابطال وجود او نيس
آیات 18-10 آل عمران، قسمت پنجم بخش چهارم ● انسان علاوه بر نقص و كمال طبيعى ، نقص و كمالى نيز دارد كه به اختيار و اعمال او بسته است و كوتاه سخن اينكه زندگى دنيا عبارت است از وجود دنيوى انسان ، به ضميمه آنچه از خوبيها و بديها كه كسب كرده ، و آنچه كه به نظر خودش ‍ خيبت و خسران است . در نتيجه در آخرت يا لذائذى كه كسب كرده به او مى دهند، و يا از آن محرومش مى كنند. و يا به نعمتهاى بهشت برخوردارش مى سازند، و يا به عذاب آتش گرفتارش مى كنند. و به عبارتى روشن تر، آدمى در بقايش به حسب طبيعت ، سعادت و شقاوتى دارد، هم بقاى شخصيتش و هم بقاى نوعش ، و اين سعادت و شقاوت منوط به فعل طبيعى او، يعنى اكل و شرب و نكاح او است ، و همين فعل طبيعى به وسيله لذائذى كه در آن قرار داده اند آرايش و مشاطه گرى شده ، لذائذى كه جنبه مقدميت دارد. اين به حسب طبيعت آدمى و خارج از اختيار او است . و اما وقتى مى خواهد با فعل اختيارى خود طلب كمال كند، و شعور و اراده خود را به كار بيندازد، موجودى مى شود كه ديگر كمالش منحصر در لذائذ طبيعى نيست ، بلكه همان چيزى است كه با شعور و اراده خود انتخاب كرده است . پس آنچه خارج از شعور و مشيت او است (از قبيل خوشگلى و خوش ‍ لباسى ، و بلندى و خوش صورتى ، و خوش خطى ، و سفيدى ، و لذت بخشى غذا، و خانه ، و همسرش و امثال اينها) كمال او شمرده نمى شود، هر چند كه نوعى كمال طبيعى هست ، و همچنين عكس آن نقص خود او شمرده نمى شود، هر چند كه نقص طبيعى هست ، همچنان كه خود را مى بينيم كه از تصور لذائذ لذت مى بريم ، هر چند كه در خارج وجود نداشته باشد. مثلا مريض با اينكه بهبودى ندارد اما از تصور بهبودى لذت مى برد، پس همين لذائذ مقدمى است كه كمال حقيقى انسان مى شود، هر چند كه از نظر طبيعت ، كمال مقدمى است حال اگر خداى سبحان اين انسان را بقايى جاودانه بدهد، سعادتش همان لذائذى است كه در دنيا مى خواست ، و شقاوتش همان چيزهائى است كه در دنيا نمى خواست ، حال چه لذت به حسب طبيعت ، و خلاصه لذت مقدمى باشد، و چه لذت حقيقى و اصلى باشد، چون اين بديهى است كه خير هر شخص و يا قوه مدركه و داراى اراده عبارت است از چيزهائى كه علم بدان دارد، و آن را مى خواهد، و شر او عبارت است از چيزى كه آن را مى شناسد ولى نمى خواهد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 174 پس به دست آمد كه سعادت انسان در آخرت به همين است كه به آنچه از لذائذ كه در دنيا مى خواست برسد، چه خوردنيش ، و چه نوشيدنش ، و چه لذائذ جنسيش ، و چه لذائذى كه در دنيا به تصورش نمى رسيد، و در عقلش نمى گنجيد، و در آخرت عقلش به آن دست مى يابد، و رسيدن به اين لذائذ همان بهشت است ، و شقاوتش به نرسيدن به آنها است ، كه همان آتش است ، همچنان كه خداى تعالى فرموده : ((لهم ما يشاون فيها، و لدينا مزيد)). ((الذين يقولون ربنا اننا آمنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار)) اين آيه شريفه توصيف متقين است ، كه در آيه : ((للذين اتقوا)) سخن از ايشان رفت ، و ايشان را اينطور توصيف مى كند كه مى گويند: ((ربنا)) و در اين كلمه با ذكر ربوبيت خدا اظهار عبوديت نموده ، از او كه پرورش دهنده ايشان است مى خواهند به حالشان رحم كند، و حاجت شان را برآورد ((اننا آمنا...)). در اين جمله منظورشان اين نيست كه بر خدا منت نهند، كه ما به تو ايمان آورده ايم ، چون بفرموده خدا در آيه : ((بل اللّه يمن عليكم ان هديكم للايمان )) همه منت ها را خدا بر ما دارد، كه به سوى ايمان هدايتمان كرد، بلكه منظورشان اين است كه از خدا بخواهند وعده اى كه به بندگانش داده كه ((و امنوا به يغفر لكم )) به وى ايمان آوريد تا شما را بيامرزد در حق آنان منجز و عملى سازد، و به همين جهت جمله ، ((فاغفر لنا ذنوبنا...)) را با آوردن حرف ((فا)) بر سر آن متفرع بر گفتار قبلى خود كردند، و در اينكه گفتار خود را با حرف ((ان )) تاكيد كردند، براى اين بود كه بر صدق و ثباتشان در ايمان دلالت كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○«الکاسب حبیب الله»○□ ○قوله تبارک و تعالی: «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ»○ □کسب در تحصیل اعمال خیر است که به وفق اقتضای فطرت است. اکتساب در به دست آوردن چیزی از روی حیلت شیطانی بر خلاف سیرت و سنت خلقت است که اقتضای باب افتعال است. لذا در آن فرمود «لها» و در این فرمود «علیها». □کسب، استعمال در خیر می‌شود که بر اساس فطرت الهی و بدون سختی و مشقت و بر اساس توان و قابلیت هر شخص بوده و موافق طبع فطری خدادادی است اما اکتساب، استعمال در شر می‌شود. باب افتعال دلالت بر کوشش و جدیت دارد. یعنی نفس همواره مایل به کسب اموری است که برخلاف جریان صحیح و مطلوب است که از مسیری خلاف فطرت عارض بر نفس می‌شود لذا کسب «لها» است که بالذات نفس آن را داراست، اما در اکتساب «علیها» است که ضرر و عارض شدن و تحمیل از بیرون بر خلاف سیرت و سنت را می‌رساند. □مولوی در مثنوی، امور آخرتی را کسب و امور اکتسابی دنیوی و حتی امور کسبی این سویی را در مقابل کسب دین، لعب کودکان و کسب خَس و کسب تَن معرفی می‌کند: پیشه‌ای آموختی در کسب تن چنگ اندر پیشه دینی بزن پیشه‌ای آموز کاندر آخرت اندر آید کسب دخل مغفرت آن جهان شهریست پر بازار کسب تا نپنداری که کسب اینجاست حسب حق تعالی گفت کاین کسب جهان پیش آن کسب است لعب کودکان کسب دین عشق است و جذب اندرون قابلیت نور حق دان ای حرون کسب فانی خواهدت این نفسّ خس چند کسب خس کنی بگذار بس نفس خس گر جویدت کسب شریف حیله و مکری بود آنرا ردیف □کسب، عشق و جذبات ربوبی است و اکتساب کسب خس و حیله و مکر نفسانی نفوس خس می‌باشد. کسب، مطلوب و محبوب بالذات نزد خداوند متعال است لذا کاسب حبیب اوست... □الکاسب، یعنی کسی که جامع و دارای همه کمالات و خیرات و علوم است چنین کسی که حبیب الله است انسان کامل_ معدن و منبع علوم و کمالات_ نامیده می‌شود. از این رو حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله از طرف ذات اقدس اله به لقب شریف حبیب الله ملقب گردید و چون فقط حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان علیهم السلام صاحب مقام «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» هستند لذا حبیب خدا تنها این ذوات نوری‌اند «لا حبیب إلا هُو و أهلُه». و سایرین اگر بر قِدَم او باشند از این حب الهی بهره مند می‌گردند «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ». □وجود، خیر محض است و انسان کامل عالم ناسوتی و قرآن تکوینی می‌باشد؛ «ز نیکو هر چه صادر گشت نیکوست» لذا در متن هستی جز خیر و کسب نیست پس حقیقت محمدیّه صلی الله علیه و آله از آن حیث که تجلی اعظم ذات احدی است کسب اوست و از آن وجه که جمله مخلوقات شئون و ظهور اویند کسب آن حقیقت اند و او تنها کاسب عالم وجود است لذا «الکاسب حبیب الله» مساوق حبیب اللّهی حضرت محمد مصطفی و خاندان طاهرینش علیهم السلام می‌باشد «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مالک مطلق همه موجودات عرشی و ارضی اوست و این جمله کسب ولایت تامه الهیه‌اند. □○کتاب «علی، نقطه آغاز وجود»○□
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه7⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَص
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» (نباء/۱تا۳)□ 🍀ولایت نباء عظیم است. در تفسیر کنز الدقائق از عیون الاخبار حدیث است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فزمود: یا علی أنت حجة‌الله و أنت باب‌الله و أنت الطریق الی الله و أنت النباء العظیم و أنت الصراط المستقیم و أنت المثل الاعلی. □«فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ» (نجم/۱۰)□ 🍀«ما اوحی» حقیقت ولایت مرتضویه است. □«لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى» (نجم/۱۸)□ 🍀ولایت علوی آیت اکبر الهی است. □«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (صافات/۲۴)□ 🍀«قال عن ولایة علی بن ابی طالب» و آخر دعوانا ان الحمدلله و رب العالمین.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
بخش سوم: ☑️اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام5⃣ ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَ
بخش چهارم: ☑️بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. ▪️هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.» پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور. ▪️اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ. ▪️معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️هرکسی یک دایره دانسته‌ها دارد و می‌داند چه چیزهایی را می‌داند و چه چیزهایی نمی‌داند. ▪️چیزهایی را هم می‌خواهید. شما «خواسته‌ها» و «دانسته‌ها» دارید. آیا هرچه شما بخواهید خداوند هم آن را می‌خواهد؟ (حتما خیر) اما آیا هرچه شما بدانید، خداوند هم آن را می‌داند؟ حتما بله. ▪️حال خواسته‌ها بیشتر است یا دانسته‌ها؟ (منشأ) تمام شرور و بدبختی‌ها این است که خواسته‌ها بیشتر از دانسته‌ها می‌شود. شاید اگر به اندازه دانسته‌ها می‌خواستیم، مشکلی پیش نمی‌آمد. اما اگر خواسته‌هایی دارید که از دانسته‌ها بالاتر می‌رود چه اتفاقی می‌افتد؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در آیه‎ی اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَهَا الاِنسانُ: ما امانت را بر آسمان‎ها و زمین و کوه‎ها عرضه کردیم؛ از متحمّل شدن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند و انسان حامل آن شد، مقصود از امانت، ولایت است. با عرض ولایت، همه‎ی موجودات وجود پیدا کردند، ولی این تنها مؤمن بود که آن را پذیرفت و حامل بار ولایت شد. ▪️خداوند در آخرت از آب و نان از مؤمن بازخواست نمی‎کند، بلکه از محبّت بازخواست می‎کند که آن را کجا مصرف کردی. لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَن النَّعیمِ (اَلوِلایَةِ): همانا در آن روز از نعیم (ولایت و محبّت) مورد بازخواست قرار می‎گیرید. ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei