eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم1⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صا
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم2⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است علاوه بر اينكه مسأله خلق و احياء اين تفاوت را هم با اخبار به غيب دارد كه در دو معجزه اولى خطر گمراه شدن مردم بيشتر است ، مردم وقتى ببينند كسى مرده را زنده مى كند و بدون شكافتن قبر با بيل و كلنگ از قبر در مى آورد و يا از گل مرغى درست مى كند و آن را زنده در مى كند و پرواز مى دهد، با مختصر وسوسه و مغلطه اى به ذهنشان مى رسد كه اين شخص خدا است ، به خلاف از غيب خبر دادن كه در نظر مردم ساده ، امرى مبتذل و پيش پا افتاده است و آن را براى هركسى كه رياضت بكشد و براى هر كاهن و شعبده بازى ممكن مى داند، لذا لازم بود در آن دو معجزه اول اذن خدا را قيد كند تا بيننده در مورد آن جناب ، قائل به الوهيت نشود. و در سومى يعنى اخبار به غيب ، لزومى نداشت و همچنين در شفا دادن اكمه و ابرص كه در اين سه معجزه كافى بود كه تنها بفهماند اين اعمال شعبده بازان نيست ، بلكه آيتى است از ناحيه خداى تعالى ، آن هم در برابر مردمى كه ادعاى ايمان مى كنند و به همين جهت در آخر كلامش فرمود: ((ان فى ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين ))، يعنى اگر شما در ادعايتان (كه ايمان داريم ) راست بگوئيد اين معجزات براى شما كافى است . وَ مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَى مِنَ التَّوْرَاةِ وَ لاُحِلَّ لَكم بَعْض الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكمْ اين آيه شريفه عطف است به جمله : ((و رسولا الى بنى اسرائيل ))، خواهيد پرسيد: جمله معطوف عليه يعنى ((رسولا...)) در سياقى قرار گرفته كه عيسى (عليه السلام ) در آن غايب فرض شده و مى فرمايد: ((خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموخته در حالى كه او را به سوى بنى اسرائيل گسيل داشته )) و جمله معطوف يعنى ((و مصدقا...)) در سياقى است كه خود عيسى متكلم است ، مى گويد: من چنين و چنانم بااين حال چگونه ممكن است اين دو سياق به هم عطف شود؟ ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 315 در پاسخ مى گوئيم : اين اختلاف سياق ، عيبى ندارد، براى اينكه قبل از آيه مورد بحث : يعنى (جمله معطوف )، سياق قبلى با جمله : ((انى قد جئتكم )) تفسير شده و وجهه كلام را از غيبت متكلم برگردانده بود، پس در حقيقت عطف آيه مورد بحث به جمله : ((و رسولا)) عطف سياق متكلم است به سياق متكلم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️کفر متحرک به اسلام می‌رسد ولی... ❞ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ▪️﮺ هر كدام از ما در جايگاهى نشسته ‏ايم و برايمان چه در خانه و اداره و چه در محراب و منبر، اشتغال و فعاليتى است. گاه به آنچه امروز داريم، قانع ‏ايم و خيال مى ‏كنيم همان نهايت و غايتى است كه مى‏ توانيم تأمين كنيم. اين در صورتى است كه به محدوديت در انسان معتقد باشيم و او را در محدوده‏اى متوقف كنيم. اما اگر معتقد باشيم، انسان گرچه استعدادهايش محدود است، ولى با تركيب آنها نامحدود و بى ‏نهايت مى ‏شود، هيچ گاه جايگاهى را كه داريم نقطه آخر نخواهيم دانست؛ كه حروف الفبا در تركيب با هم بى ‏نهايت كلمه و بى‏ نهايت جمله به وجود مى ‏آورند؛ استعدادهاى انسان هم در تركيب با يكديگر، بى ‏نهايت استعداد مى ‏آفرينند. ▪️آدمى كه به ماهى چند هزار تومان حقوق و يك زن و بچه و برو بيايى و احيانا يك عنوان روشن‏فكرى و چند جلسه سخنرانى قانع است، ديگر چه مى‏ خواهد؟! اگر به اين حد قانع باشد، طبيعى است كه حركتى نكند، طبيعى‏ است كه در ركودش بگندد. اگر به طهارت آب پاك چشمه ‏ها و اشك پاك ابرها هم كه باشد، مى‏ گندد؛ كه گنديدن ضرورت است. کفر متحرك به اسلام مى ‏رسد، ولى اسلام راكد، پدر بزرگ كفر است. ▪️سلمان‏ ها در حالى كه كافر بودند، حركتشان آنها را به رسول منتهى كرد و زبيرها در حالى كه با رسول بودند، ركودشان آنها را به كفر پيوند زد. كفرى كه با حركت ما همراه باشد، وحشتى ندارد. وحشت آنجايى است كه با ركودها پيوند خورده باشيم. ﮺ ☑️حركت | ص ۱۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عبادت مغرور کننده ▪️غرور قدرت ‏ها و عزت ها كم نيست بايد به خضوع و خشوعى رسيد كه عنايت‏ هاى عظيم ما را به سركشى و غرور نكشاند؛ كه در روايت است يكى دو شب بنده‏ ام را بيدار مى‏ كنم با من به مناجات مى‏ نشيند و در عشق من شور بر مى‏ دارد تا آن‏جا كه خيال مى‏ كند به جايى رسيده و به قرب من راه يافته در اينجا با خواب او را مى‏ نوازم و او صبح از خواب بلند مى‏ شود در حالى كه از خودش ناراحت است و بر خودش غضبناك است او حالا كه از خودش فاصله گرفته به من نزديك شده است و من به درمان بنده هاى عاشقم آگاه‏ترم. ▪️آن‏جا كه حساب ما صفر شد و فهميديم كه هيچ نداريم آن وقت بر ما مى ‏ريزند و حساب ما را سرشار مى ‏كنند. اين گونه با خضوع و انكسار، صعود مى‏ كنيم. در حقيقت روح طاعت همين انكسار و ذلت است آن جا كه با اطاعت مغرور شوى محرومت مى ‏كنند و آنجا كه در گناه، دل شكسته و شرمنده شوى، و ذليل و منكسر، سر در گريبان كنى، بر تو مى ‏بخشند و پاداش هم برايت مى‏ گذارند؛ كه: «سيئة تسوءك خيرٌ من حسنة تسرُّك» ▪️گناهى كه تو را دل‏ زده و خسته كند بهتر است از اطاعتى كه خوشحال و مغرور نمايد. مزدها به اندازه انكسارها و شكسته دلى‏ هاست. به اندازه ذلت باطنى و فقر و خضوع توست. ❛❛ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ◾️شرحی بر دعای مکارم الاخلاق | ص ۸۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم2⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صا
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (علیه السلام ) تورات موجود درزندگى خود را قبول داشته است دلالت نمى كند سؤال ديگرى كه ممكن است در اينجا به ذهن خواننده برسد اين است كه آيه مورد بحث صريحا مى گويد: عيسى (عليه السلام ) تورات را تصديق داشته ، معلوم مى شود تورات تا زمان آن جناب تحريف نشده بود، (با اينكه تقريبا شش قرن قبل از ميلاد، بنى اسرائيل و توراتش به دست بخت نصر منقرض شد، و به گفته تاريخ خود يهود يك قرن قبل از ميلاد نيز مورد حمله ((طوطوز)) وزير اسپيانوس قرار گرفت و در اين دو حادثه اثرى از تورات نماند و آنچه فعلا در دست است يادداشت هائى است كه افراد از تورات به خاطر داشته و نوشته اند ((مترجم ))). در پاسخ مى گوئيم : آيه مورد بحث آن توراتى را مى گويد كه در دو آيه قبل در خطاب به مريم مى فرمود: به عيسى تعليم مى دهد، نه آن توراتى كه در عصر بعثت آن جناب در بين يهوديان بوده ، پس آيه مورد بحث هيچ دلالتى ندارد بر اينكه عيسى (عليه السلام ) تورات متداول در بين مردم آن روز را قبول داشته و تا آن روز تورات تحريف نشده ، تا با جريان بخت نصر و طوطوز منافات داشته باشد، همچنان كه آياتى كه مى گويد: پيامبر اسلام تورات و انجيل را قبول دارد، منظورش تورات و انجيل متداول در عصر نزول قرآن نيست ، بلكه تورات و انجيلى است كه وحى به آن جناب تعليم داده . وَ لاُحِلَّ لَكم بَعْض الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكمْ اين جمله مى رساند كه خداى تعالى بعضى از طيبات را بر بنى اسرائيل تحريم كرده بود و عيسى بن مريم آن را دوباره حلال كرده است ، آيه زير هم اين معنا را صريحا مى رساند: ((فبظلم من الذين هادواحرمنا عليهم طيبات احلت لهم ...)). و گفتار در آيه ، خالى از يك دلالت نيست و آن دلالت بر اين است كه عيسى (عليه السلام ) همه احكام تورات را امضا كرده ، مگر چند حكمى را كه خداى تعالى به دست وى نسخ نموده و آن چند حكم عبارت بوده از احكامى كه بر يهود شاق و گران مى آمده است . و لذا ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 316 بعضى گفته اند: انجيل كتاب شريعت و احكام نيست ، چون حكمى در آن نيامده و جمله : ((و لاحل ...)) عطف است بر جمله ((باية من ربكم )) و لام در لاحل لام نتيجه است و آيه را چنين معنا مى دهد: من آيتى از ناحيه پروردگارتان آورده ام و آن فلان و فلان و فلان است و نيز آورده ام تا در نتيجه بعضى از چيزهائى كه بر شما حرام شده و يا بعضى از محرماتى كه رعايتش بر شما واجب گشته نسخ كنم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓: ردّ مظالم چيست؟ آيامى‌توان آن را به حساب کميته امداد، هلال احمر يا خزانه‌ى دولت واريز نمود؟ : ▪️آن‌چه در ذمّه‌ى انسان، از اموالى باشد که نمى‌تواند به صاحبانش برساند، صدقه آن‌ها با تشخيص مکلّف و مسؤوليّت او انجام داده مى‌شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استفتاء از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓#سؤال: ردّ مظالم چيست؟ آيامى‌توان آن را به حساب کميته امدا
☑️آیت الله بهجت رحمت الله علیه: ▪️برای برکت یافتن زندگی، با اعتقاد کامل و التزام صادقانه نسبت به لوازمش، دائماً استغفار کنید. خسته نشوید و به‌طور مکرر غیر ضروریات و غیر واجبات اوقات خود را به آن اختصاص دهید. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آیت الله شاه آبادی(ره) : ▪️اذکار رابه گونه ای بگویید که گویا دارید کلمه ای رابه یاد میدهید ، تا آرام آرام ، قلب به سخن بیاید. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم همراهان فهیم کیش مهری در ماه ربیع الاول پرداخت رد مظالم جایز ست
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عي
آیات 60-42 آل عمران، قسمت سوم بخش اول2⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (علیه السلام ) تورات موجود درزندگى خود را قبول داشته است دلالت نمى كند وَ جِئْتُكم بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّكمْ... از ظاهر عبارت بر مى آيد كه مى خواهد بيان كند جمله : ((فاتقوا اللّه و اطيعون )) فرع بر آوردن معجزه است ، نه بر حلال كردن محرمات ، خلاصه لزوم تقوا و اطاعت عيسى (عليه السلام ) به خاطر آوردن معجزه است ، نه به خاطر اينكه محرماتى را براى شما حلال كرده و شايد منظور آن كسى هم كه گفته : اگر جمله : ((و جئتكم بايه ...)) را دوباره تكرار كرد، براى اين بود كه مطالب بعد را از مطالب قبل جدا كند، پس جمله : ((فاتقوا اللّه و اطيعون )) ربطى به مطالب قبل از ((جئتكم بايه ...)) ندارد تا متفرع بر تحليل محرمات باشد، نه ، بلكه بريده از آن است و متفرع بر خود ((جئتكم ...)) همين معنا بوده است وگرنه اگر منظور مفسر نام برده ، اين نباشد صرف جداسازى ، جزء مزاياى گفتار و نكات ادبى شمرده نمى شود. إِنَّ اللَّهَ رَبى وَ رَبُّكمْ فَاعْبُدُوهُ... در اين جمله عذر و بهانه آن كسى را كه به الوهيت عيسى (عليه السلام ) معتقد شده باطل مى كند، چون عيسى (عليه السلام ) به هوشيارى خود دريافته بود و يا به وسيله وحى آگاه شده بود كه بعضى به خاطر ديدن آن معجزات چنين اعتقادى را پيدا خواهند كرد، و در سابق هم گفتيم كه به خاطر همين پيشگيرى بود كه جمله هاى : ((فيكون طيرا)) و ((و احيى الموتى )) را مقيد كرد به قيد ((باذن اللّه )). گفتيم يا به هوشيارى خود دريافته بود و يا به وحى الهى ، ولى از آيه ديگر مى فهميم كه به وحى الهى بوده و آن آيه زير است كه مى فرمايد: ((ما قلت لهم الا ما امرتنى به ، ان اعبدوا اللّه ربى و ربكم )). فَلَمَّا أَحَس عِيسى مِنهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصارِى إِلى اللَّهِ ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 317 از آنجائى كه زمينه آيات مورد بحث صرفا، حكايت بشارتى بود كه به مريم دادند و در دادن اين بشارت كافى بود نكات برجسته اى از سرگذشت زندگى آن جناب يعنى عيسى (عليه السلام ) از روزى كه مريم به وى حامله مى شود تا روزى كه به رسالت و دعوت مى پردازد را خاطرنشان كند و به مريم اطلاع دهد كه قرار است خداوند چنين فرزندى به تو بدهد و به همين جهت در اين زمينه غير اين مقدار را ذكر نكرد، تنها در آيه مورد بحث به عنوان نتيجه گيرى از مطالب قبل مسأله انتخاب حواريون و توطئه مردم عليه وى و مكر خداى تعالى عليه مردم و نجات عيسى از آنان را و در آخر به آسمان بردنش را آورد تا تتمه آن داستانها باشد اما ساير جزئياتى كه از سرگذشت آن جناب در ساير سوره هاى قرآنى از قبيل سوره نساء و مائده و انبياء و زخرف و صف آمده بود را ذكر ننمود. و اين بدان جهت بود كه خواست در سرودن اين قصه آن مقدارى كه مهم بود به رخ نصاراى نجران بكشد، چون در روزهائى كه اين آيات نازل مى شد، نصاراى نجران به مدينه آمده بودند تا با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بحث و احتجاج كنند و لذا به اين مقدار از سرگذشت عيسى (عليه السلام ) اكتفا شده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یا حمید و بحق محمد ▪️یا عالی بحق علی ▪️یا فاطر بحق فاطمه ▪️یا محسن و بحق حسن ▪️و یا قدیم الحسان بحق حسین ☑️سوره بقره،آیه ۳۷ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ : آدم از پروردگارش کلمه ای چند فراگرفت پس خدا توبه او را بپذیرفت، زیرا توبه پذیر و مهربان است. : ▪️در تفسیر این آیه روایت زیادی وجود دارد که مجال مطرح کردن تمامی آنها در این زمان فراهم نیست هم اکنون توجه شما را به یک روایت از کتب شیعه و یک روایت از کتب برادران اهل سنت جلب مینمایم ▪️آدم(علیه السلام)ساق عرش و نام های پیامبر و ائمه رادید،پس جبرئیل به او تلقین کرد و او گفت: ای ستوده به حق محمد،ای بلند مرتبه به حق علی،ای آفریننده به حق فاطمه،ای نیکوکار به حق حسن وحسین و تمام نیکویی ها از توست. پس چون امام حسین را یاد کرد اشک هایش جاری و قلبش شکست و گفت: ای برادرم جبرئیل چه میشود که با یاد پنجمین نفر قلبم میشکند و اشکم جاری میشود؟ ▪️جبرئیل گفت:این فرزند تو به مصیبتی دچار میشود که تمام مصیبت ها در مقابل آن کوچک است. آدم پرسید:برادرم آن مصیبت چیست؟ جبرئیل:گفت تشنه، دور از وطن و تنها کشته میشود و اورا یار و یاوری نیست. ای آدم کاش او را میدیدی وقتی که میگوید: آه از تشنگی! آه از کمی یار و یاور تا اینکه عطش بین او و آسمان چون دود جدایی می اندازد درآن هنگام هیچ کس پاسخی به وی نمیدهد جز اینکه شمشیر به روی او میکشند و میخواهند شرنگ مرگ به کام او بریزند بعد از آن همچون گوسفندی از قفا سربریده شود،سراز پیکرش جدا میکنند و دشمنانش به چپاول زاد و راحله او میپردازند و سرانجام سر او و یارانش را در شهرها میگردانند درحالی که بانوان را نیز با خود به اسارت دارند،این چنین در علم خدای یگانه گذشته است پس آدم و جبرئیل همچون مادر فرزند مرده بر این مصیبت بزرگ گریستند. ▪️و همچنین توجه شما را به یک روایت از کتاب درالمنثور جلال الدین سیوطی که از علمای اهل سنت است جلب مینمایم وی در ذیل همین آیه مبارکه روایتی را به شرح زیر می آورد: ازابن عباس روایت شده است که از رسول خدا(صلی الله علیه واله)پرسیدم از کلماتی که حضرت آدم از پروردگار آموخت و به وسیله آن توبه اش پذیرفته شد. رسول خدا فرمود: حضرت آدم از خدا خواست به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین که توبه اش پذیرفته شود و اینچنین شد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#امام_حسین_علیه_السلام_در_قرآن ▪️یا حمید و بحق محمد ▪️یا عالی بحق علی ▪️یا فاطر بحق فاطمه ▪️یا محس
☑️سوره بقره،آیه۸۴ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ : و آن هنگام را که با شما پیمان نهادیم که خون هم مریزید و یکدیگر را از خان و مان آواره مسازید و شما به پیمان گردن نهادید و خود بر آن گواه هستید. : ▪️پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود: وقتي‌ ‌که‌ ‌اين ‌آيه‌ ‌در‌ باره يهوديان‌ نازل‌ شد ‌آنها‌ نقض‌ عهد كرده‌ پيغمبران‌ ‌خدا‌ ‌را‌ تكذيب‌ و آنان‌ ‌را‌ به قتل‌ ميرساندند. اي‌ مسلمانان‌ آيا خبر ندهم‌ به شما كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ امت‌ ‌من‌ شباهت‌ به يهودي‌ها دارند! عرض‌ كردند: بفرمائيد ‌آنها‌ چه‌ اشخاصي‌ هستند؟ ▪️فرمود عده ای ‌از‌ امت‌ ‌من‌ ادعا ميكنند ‌که‌ مذهب‌ اسلام‌ دارند ولي‌ بهترين‌ فرزندان‌ مرا به قتل‌ ميرسانند و شريعت‌ مرا تغيير ميدهند ‌آنها‌ دو فرزندم‌ حسن‌ و حسين‌ ‌را‌ ميكشند همانطور ‌که‌ پدران‌ ‌اينها ‌ يهوديها زكريا و يحيي‌ ‌را‌ كشتند. بدانيد خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ لعنت‌ میكند و پيش‌ ‌از‌ آنكه‌ قيامت‌ فرا رسد قائم‌ آل‌ ‌محمّد‌ ‌را‌ ميفرستد ‌تا‌ باقيمانده‌ فرزندان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ به قتل‌ برساند و ‌آن‌ قائم‌ ‌از‌ اولاد فرزندم‌ حسين‌ ميباشد و آنان‌ ‌را‌ ‌با‌ شمشير دوستان‌ ‌خدا‌ به جهنم‌ ميفرستد. ▪️خداوند لعنت‌ كند كشنده حسين‌ و آنكه‌ ياری‌ كند كشنده حسين‌ ‌را‌، يا کسی که‌ ساكت‌ بماند ‌تا‌ حسين‌ ‌را‌ بكشند. بدانيد خداوند ‌بر‌ گريه‌ كنندگان‌ حسين‌ ‌از‌ روي‌ رحمت‌ و مهرباني‌ درود فرستد ‌و بر‌ كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ كشنده‌گان‌ حسين‌ لعنت‌ كنند نيز رحمت‌ می فرستد و ‌هر‌ كس‌ راضي‌ به قتل‌ حسين‌ ‌باشد‌ شريك‌ ‌در‌ خون‌ اوست‌ و ‌از‌ قاتلين‌ محسوب‌ مي شود و آنان‌ و ياري‌ كننده ‌آنها‌ ‌از‌ دين‌ ‌خدا‌ بيزارند و ‌خدا‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بيزار ‌است. ‌ و خداوند به فرشتگان‌ امر ميكند ‌که‌ اشك‌ چشم‌ گريه‌ كننده‌گان‌ ‌بر‌ حسين‌ ‌را‌ گرفته‌ و به گنجینه بهشت‌ بسپارند ‌تا‌ آنرا به آب‌ زندگاني‌ مخلوط كنند و عطر و لذت‌ ‌آن‌ چند هزار برابر زياد شود و فرشتگاني‌ ‌را‌ مأمور فرمايد ‌تا‌ اشك‌ شوق‌ كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ قتل‌ حسين‌ مسرور ميشوند گرفته‌ و به مالك‌ جهنم‌ بدهند ‌تا‌ بحميم‌ و غساق‌(اب جوشان وچرکین و کدر و کثیف) مخلوط كنند ‌تا‌ حرارت‌ و عفونت‌ ‌آن‌ ‌براي‌ دشمنان‌ آل‌ ‌محمّد‌ چند هزار برابر زياد شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#امام_حسین_علیه_السلام_در_قرآن ☑️سوره بقره،آیه۸۴ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِ
: 1.بحار الانوار،ج44،ص245 2.الدر المنثور،ج1،ص147 3. .بحار الانوار،ج44،ص304 4.تفسیر فرات کوفی،ج1،ص104 5.تفسیر روح العانی،ص 189 6.تهذیب،ج4،ص149 به نقل از تفسیر البرهان 7.تفسیر فرات کوفی،ص104 8.امالی شیخ صدوق،ص130 9.کافی،ج8،ص330 10.تفسیر عیاشی،ج1،ص284 10.تفسیر فرات کوفی،ص240 12.کامل الزیارات،ص63 13.عیون اخبار الرضا،ج1،ص246 15. جلوه های اعجاز معصومین،ص422،به نقل از بحار الانوار،ج45،ص188 16.زندگانی 14معصوم(ترجمه اعلام الوری)ص354 و مناقب آل ابی طالب،ج4،ص61 17.البرهان فی تفسیر القرآن،ج3،ص698 17. زندگانی امام حسین(ترجمه جلد45 بحار الانوار) 18.امالی صدوق،ص218 19.تفسیر جامع،ج4،ص409 20.کافی،ج2، ص508 21. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 209 22.نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا،ص167 23.بحار الانوار،ج45،ص31 23.الامامة والتبصره ،ص2 24. الامامة والتبصره،ص49 25.کفایة الاثر،ص87 26.تفسیر جامع،ج7،ص28 27.تفسیر قمی،ج2،ص344 28. بحارالانوار، ج24، ص 93 29. پرتوی از قرآن،‌سید محمود طالقانی، ج4، ص 67 30. البرهان فی تفسیر القرآن، ،‌ج4، ص461 31.تاویل الایات،ج2،ص813 32.تفسیر قمی،ج2،ص193 33.مستدرک علی الصحیحین،،ج3،ص158 @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️یاران مهدی علیه السلام بیشتر کجا هستند؟ برگرفته از آثار : حجة الاسلام محمد محمدی اشتهاردی◾️ : ▪️جالب اینکه در روایات بسیاری آمده که مستجات یاران امام مهدی (عجل الله ) از مشرق زمین بپا می خیزند، رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: (( (هنگام ظهور) پرچمهای سیاه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وی (امام قائم ((عج )) ) بیعت کنید که او خلیفه خدا مهدی (عجل الله ) است . ▪️و نیز فرمود: جمعی از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدمات حکومت مهدی (عج ) را فراهم سازند.)) (106) ▪️امیرمؤ منان علیه السلام فرمود: ((آفرین بر طالقان که خداوند در آن گنجهائی نهاده که از طلا و نقره نیست بلکه مردان مؤ منی هستند که بطور شایسته خدا را شناخته اند و در آخرالزمان ، یاوران حضرت مهدی (عجل الله ) خواهند بود.)) (107) ▪️رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: ((هنگامی که پرچمهای سیاه را از جانب خراسان دیدید، به طرف آن بروید هر چند با دست و سینه روی برف باشد، چرا که خلیفه خدا مهدی (عجل الله ) در میان آنها است .)) (108) ▪️و در روایت دیگر فرمود: ((بزودی اهل بیت من دچار گرفتاریها و آوارگیها خواهند شد، تا اینکه جمعی با پرچمهای سیاه از طرف مشرق بیایند... تا اینکه امر به یکی از افراد اهل بیت من (امام قائم ((عجل الله )) ) سپرده شود، که او سراسر زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد کند، (( فمن ادرک منکم فلیاتها و لو حبوا علی الثلج ؛ )) هر کدام که از شما آنها را درک کردید به آنها بپیوندید گر چه با راه رفتن با دست و سینه روی برف باشد خود را به آنها برسانید.)) (109) ▪️به این ترتیب می بینیم ، مشرق زمین مورد توجه قرار گرفته است و چنانکه هم اکنون از نشانه هایش پیداست ، تنها مشرق زمین است که این کار را خواهد کرد، بنابراین مشرق زمین باید بپاخیزد! و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق امت مسلمان از مستضعفان در مشرق زمین هستند و با توجه به امکانات عظیم جغرافیائی و اقتصادی و نیروی انسانی که دارند، می توانند بپاخیزند و دستهای ابرقدرتها را قطع کنند و زمینه سازی خوبی برای ظهور مهدی (عجل الله ) ایجاد بنمایند. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️نقشه ای برای لذ‌ّت ▪️سعى كن تا حالت‏ها و حرف‏ها و نگاه‏هايت، دنيا و لذت‏ها و سرگرمی‏ها را در دل‏ها بزرگ نكند و آن‏ها را از هدف و حركت باز ندارد. ▪️نمی‏گويم از زندگى دنيا بهره نگير و لذت نبر. می‏گويم در اين باتلاق فرو نرو و غرق نشو! ▪️سوار و مسلط باش و سعى كن كه لذت‏ها و خوردن‏ها و خوابيدن‏ها و شادی‏ها و رنج‏هاى تو، در برنامه ‏ى تو باشد و روى حساب و نقشه باشد تا همين كارهاى عادى، با اين انگيزه و هدف، باعث حركت و وسيله‏ ى قرب تو باشد. ▪️مؤمن لذت می‏برد و عميق‏ترين لذت‏ها را می‏برد ▪️به شرط آن‏كه به تمامى وجودش برسد و به تمامى نيازهايش فكر كند! ▪️وگرنه مثل كسى میماند كه سرش را پوشانده، ولى پاهايش رارها كرده و يا غذا برداشته و از تشنگى به مرگ رسيده يا مثل ماشينى می‏ماند كه از بنزين پر شده و شيشه‏ ها و چراغ‏هايش روبه‏راه گشته، ولى چرخ‏هايش سوراخ مانده و از كار افتاده است. ❛❛ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ☑️نامه های بلوغ | ص ۱۳۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ☑️« » ▪️نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که همۀ کسانی را که به هیجان می‌آیند و در خیابان‌ها شعار می‌دهند، نباید دشمن مزدور تلقّی کنیم. تعداد زیادی از آنها اشخاصی تحریک‌شده هستند؛ دلخوری‌یی از عملکردهای نظام و دولت‌مردان و حاکمان داشته‌اند و با موضوعی که پیش آمده، دشمن، آنها را تحریک کرده و به خیابان کشانده و اکنون دارند شعار می‌دهند و ... . همۀ اینها را دشمن تلقّی نکنیم و با همه مثل دشمن مواجه نشویم. ▪️فرق است بین کسی که اشتباه می‌کند با کسی که عمداً کار خلاف می‌کند. در ماجرای مقابلۀ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام با معاویه و با خوارج نهروان، حضرت همین را فرمودند. فرمودند: لَيْسَ مَنْ اَرادَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ اَرادَ الْباطِلَ فَأَصابَهُ: کسی که دشمن نیست، حق را اراده کرده، نیّت درستی دارد، سوء نیّت ندارد؛ امّا در تشخیص حق دچار خطا شده است، با کسی که آگاهانه و عامدانه چیزی را که خلاف است، انجام می‌دهد، مساوی نیست؛ ولو اینکه از خوارج نهروان باشد. بنابراین باید در این جمع، این دو گروه را از یکدیگر تفکیک کرد. ▪️کسانی که نیّت خوبی داشتند، دشمن، مزدور و حقوق‌بگیر دشمن نبودند؛ امّا خطا کردند، اشتباه کردند، گول خوردند و تحریک شدند، اینها یکسان نیستند با کسانی که عامدانه از دشمن مأموریت می‌گیرند برای نابود کردن نظام اسلامی و حکومت دینی، و برای تجزیۀ کشور بزرگ و مقتدری مثل ایران به کشورهای بسیار کوچکی که به‌راحتی بشود سرکوبشان کرد و آنها را تحت استعمار درآورد. این دو گروه یکسان نیستند و لذا با این دو گروه باید به دو شیوه مواجه شد. ▪️منتها همان گروهی که دشمن نیستند و به هیجان آمده‌اند، بدانند که آنها هم تبعات این اشتباهشان را متحمّل خواهند شد. اینگونه نیست که ما چون به هیجان آمدیم و سوء نیّت نداشتیم، پیامد کارهایمان به ما برنگردد. بله، برمی‌گردد. گرچه ما با کسانی که عمداً برای ویرانی و تجزیۀ کشور و نابودی دین و نظام دینی به میدان آمدند، متفاوتیم؛ امّا سیاهی‌لشکر دشمن شدیم. سیاهی‌لشکر کسانی شدیم که می‌خواستند ایران، اسلام و حاکمیت مکتب اهل‌بیت علیهم‌السّلام را در این کشور از بین ببرند؛ واین سیاهی‌لشکر شدن، هم در دنیا و هم در آخرت برای ما پیامد دارد. ▪️ماجرای را که سیّدبن‌طاووس در لهوف نقل کرده است، در بحث‌های عاشورایی برایتان گفته‌ام. فردی نابینا شد. رفیقش از او پرسید چه شد؟! تو که چشم‌های سالمی داشتی! ماجرا را تعریف کرد؛ گفت: در عالم رؤیا دیدم پیامبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نشسته‌اند و یک طشت پر از خون در مقابلشان است. من را صدا زدند و فرمودند چرا به کربلا رفتی؟ عرض کردم: من که برای جنگیدن به کربلا نرفتم! نه شمشیری، نه نیزه‌ای، نه خنجری، نه تیری، نه کمانی؛ هیچ‌چیز با خودم نبردم. در روز عاشورا هم من نجنگیدم. من نجّار بودم. سپاه عمرسعد مرا برده بودند که چوب‌های خیمه و وسایل دیگری که خراب می‌شد را درست کنم. من آنجا کار دیگری نکردم. حضرت فرمودند: بله، اگر جنگیده بودی که حسابت فرق می‌کرد! امّا همین که تو با سپاه عمرسعد رفتی، سیاهی‌لشکر آنها شدی. با بودن تو تعداد آنها بیشتر نشد؟ فرمودند: : تو سیاهی‌لشکر آنها را زیاد کردی. او گفت: بعد حضرت انگشت‌هایشان را در آن طشت خون کردند و بر دو چشم من گذاشتند، و من از خواب که بیدار شدم، دو چشمم نابینا بود. ▪️آری، که هست! ولو با نیّت خوب هم رفتی؛ امّا سیاهی‌لشکر دشمن که شدی! لذا پیامد دارد. پس کسانی که اینگونه به میدان آشوب‌ها می‌روند، باید بدانند کارشان پیامد دارد؛ لیکن کسانی که می‌خواهند با آنها مواجه شوند، باید حساب آنها را از حساب آن گروهی که دشمنند، پول گرفته‌اند، مأموریّت دارند و از یک فرماندهی، مثل منافقین یا در رأس آنها از سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل دستور گرفته‌اند، جدا کنند. اینها حسابشان با هم فرق دارد. مدیریّت جامعه و مردم باید با اینها دو گونه رفتار کنند؛ امّا خود کسانی که سیاهی‌لشکر می‌شوند، باید بدانند که کارشان بی‌پیامد نیست. هم پیامدهای دنیوی برایشان خواهد داشت و هم پیامدهای اخروی. ▪️امیدواریم خدای متعال عنایت کند این ناآرامی‌ها هرچه زودتر به آرامش تبدیل شود؛ نظام به ناکارآمدی‌ها، ضعف‌ها، اشتباهات و فسادهایی که وجود دارد، اعتراف کند و در صدد تصحیح برآید و نشانه‌های این تصحیح را مردم ببینند و رنجیده‌خاطری‌ها از بین برود و متقابلاً دشمنان و مأموران بسیج‌شدۀ دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السّلام و اسلام و ایران هم هرچه زودتر مهار شوند و میدان بر آنها بسته شود تا نتوانند چنین آشوب‌هایی به راه بیندازند.   ◾️(بخش پايانی گزارش جلسه ١٤ مهر ١٤٠١) استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️به مناسبت ۲۳ ربیع الأول، سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها به شهر مقدس قم◾️ ☑️ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها ▪️از آیت‌الله‌ بهجت درباره‌ ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد. : « زیاد بگوید: ▪️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةِ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهم‌السلام» ◾️نشریه پیام آستانه، ویژه‌نامه کریمه، شماره دوم◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️یک روز می‌فهمیم زندگی دنیا اصلا زندگی نبوده! ▪️«يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» انسان می‌گوید: ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم! انسان وقتی وارد صحرای قیامت و عالم آخرت می‌شود تازه می‌فهمد که زندگی‌اش آن است و این که در دنیا بوده اصلا زندگی نبوده بلکه جلسه‌ی امتحان بوده. درست مثل یک دانشجو که ساعتی در جلسه‌ی امتحان است و آن امتحان، سرنوشتش را در همه‌ی عمر و برای ده‌ها سال تعیین می‌کند. در این‌جا تعبیر قرآن تعبیر عجیبی است، کأنه می‌خواهد بگوید قبل از این‌جا اصلا زندگی نبود. «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ◾️«غفلت و نقش شیاطین در غافل کردن انسان‌ها» ◾️   ▪️استاد فرمودند مرحوم حاج‌آقا دولابي رضوان‌الله‌تعالی‌علیه می‌‌فرمودند: دو نفر با هم بحث مي‌كردند؛ يكی مي‌گفت شيطان چنين و چنان است و او را بزرگ و خطرناک معرّفی می‌کرد؛ ديگری مي‌گفت شيطان وجودش عدمي است و اساساً چيزي نيست. در نهایت از من نظر خواستند. به آنها گفتم: من هر چقدر هم نادان باشم، دشمنم را بزرگ نمی‌كنم! لذا طرفدار كسي مي‌شوم كه مي‌گويد شيطان عدمي است و اصلاً هيچ نيست. ▪️گر چه قرآن كريم فرمود: إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ: شیطان دشمن آشكار شماست؛ امّا همين دشمن آشکار را فرمود: إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفًا: فريب و مكر شيطان ضعيف است. او را بزرگ نكنيد؛ كوچك بگيريد؛ امّا نه اينكه غافل شويد. اگر چيزی را خيلي بزرگ ديدي، روحيّه‎ات را مي‌بازي و ديگر قدرت مبارزۀ با او را نداري. اين مطلب را در مباحث عاشورایی هم عرض کرده‌ام كه افراد بيشتر، از ترس خودشان شكست مي‌خورند تا قدرت طرف مقابل. وقتي ما شيطان را يك موجود مقتدر بزرگ تعريف كرديم، خودمان را در برابرش مي‌بازيم و آنجاست كه او موفّق و پيروز می‌شود. ▪️این ما هستیم که شيطان را در برابر خودمان قدرتمند مي‌كنيم. شیاطین جن خودشان چيزي ندارد و از ما انرژي و نيرو مي‌گيرند و به جانمان مي‌افتند. گفته شده كساني كه از سگ مي‌ترسند، آدرنالين در خونشان ترشّح مي‌شود و سگ اين را احساس مي‌كند و برافروخته و به آنها حمله‌ور مي‌شود. لذا كسي كه از سگ نمي‌ترسد، سگ هم به او كاري ندارد. شيطان هم يك سگ است! وقتي ما ترسيديم و خودمان را در برابرش باختيم، براي ما خیلی قدرتمند جلوه مي‌كند و زورش هم به ما مي‌رسد و زمين مي‌خوريم. امّا اگر كسي او را به حساب نياورد، و به خدا توجّه كند، شیطان برایش هیچ نیست. ▪️شيطان در برابر خدا چيست؟ وقتي اسم خدا را بردي، ديگر شيطاني باقي نمي‌ماند. کسی كه اهل توجّه و ذكر است، نه اینکه فقط لفظي را با تسبيح تكرار كند، بلکه به‌یاد خداست و به خدا توجّه دارد، شيطان كجا مي‌تواند سراغش بيايد؟! شيطان جايي مي‌آيد كه شخص خدا را فراموش كرده است؛ امّا به محض اينكه خدا را یاد کرد، تمام شد. قرآن می‌فرماید: إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا: وقتي شيطان سراغ متّقین مي‌آيد، آنها ياد خدا مي‌كنند و شيطان از عرصه خارج مي‌شود. ▪️اگر کسی مردم را دائم از شیطان بترساند، قدرت حركت را از آنها مي‌گيرد! احساس می‌کنند همه‌جا شيطان است! همه‌جا به ما حمله‌ور است! هرجا مي‌رويم، به كمين ما نشسته است! در نتیجه روحيّه‌شان را مي‌بازند! روحيّه‌شان را كه باختند، تسليم شيطانند. شياطين همان اجنّۀ خبيث هستند. اگر خودتان را در مقابل جن باختيد، به شما مسلّط می‌شود. وقتي او را به شمار آورديد، يعني چيزي حساب كردید، دچار ترس می‌شوید؛ اینجاست که به شما مسلّط مي‌شود. اگر او را به حساب نياورديد و نديده‌ گرفتيد، محو مي‌شود؛ هيچ غلطي هم نمي‌تواند بكند. ▪️لذا توجّه داشته باشيد كه نكند خودمان دشمن را تقويت و بزرگ كنيم. نمي‌گويم غافل شويم؛ امّا بزرگ هم نكنيم. گاهي آن‌قدر او را بزرگ مي‌كنند كه هنوز او حمله نكرده، اینها از پا درمی‌آیند! مثل همان دو نفر كه کنار هم خوابیده بودند و يكيشان خيلي ترسو بود. یکباره صداي تير آمد. او به رفيقش گفت: فلاني! تير به تو خورد؟ گفت: نه! به من نخورد! گفت: پس حتماً به من خورد! و افتاد مرد! يعني فرد از ترس مي‌ميرد و از پا درمي‌آيد. ▪️بنابراين وقتي انسان به حريم ذكر و توجّه به خدا و اعتماد و اتّكاء به خدا وارد شد، شيطان نمي‌تواند به او آسیب برساند. شيطان كساني را مي‌گيرد كه اهل غفلت و بي‌توجّهي هستند؛ خدا را نمي‌بينند و شيطان که دشمن است، طبیعتاً دمار از روزگارشان درمي‌آورد. ولی دوست اهل‌بيت علیهم‌السّلام، اهل ذكر و توجّه و ياد خداست. اگر هم گاهی يادش رفت، قرآن فرمود: تَذَكَّرُوا، همين كه متذكّر شدند، بساط شيطان جمع مي‌شود. امیدوارم اهل ذكر و توجّه باشيم؛ نه اينكه فقط بنشينيم ذكر بگوييم؛ حضور خدا در جان ما مستمر و دائمي شود و خودمان را در محضر خداي متعال ببينيم. باور داشته باشيم كه خدا حضور دارد. چرا باور كنيم كه شيطان همه جا حضور دارد؟ شيطان چه كاره است؟! خدا همه جا حضور دارد! جايي كه خدا هست، شيطان نيست. ادامه دارد….. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 به مناسبت سالروز رحلت سید مرتضی علم‌الهدی رحمة‌الله‌علیه🏴 ◾️آیت‌الله العظمی بهجت قدس‌سره می‌فرمود◾️ ▪️«اين سه شخصيت (سيد مرتضى، شيخ مفيد و شيخ طوسى‌رحمهم‌اللّه) خيلى بزرگوار بوده‌اند و تقريباً به مذهب حيات دادند؛ بلكه شالوده و اساس و پايه مذهب تشيع را اينها ريخته‌اند.». ◾️در محضر بهجت، ج۱، ص۵۹◾️ ☑️زندگی‌نامه کوتاه از سید مرتضی علم‌الهدی ▪️علی‌بن‌حسین، مشهور به سید مرتضی، در سال ۳۵۵ ه‍.ق. در شهر بغداد به دنیا آمد. نسب شریفش با پنج واسطه به حضرت موسی‌بن‌جعفرعلیه‌السلام می‌رسد. ▪️سید را «علم‌الهدی» هم می‌گویند. این لقب، حکایتی شیرین دارد. نقل است که در سال ۴۲۰ ه‍.ق. القادربالله، وزیر خلیفه، سخت بیمار شد. شبی امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام را در خواب دید که به او می‌فرماید: «به علم‌الهدی بگو برای تو دعا کند تا از بیماری خلاص شوی». وزیر عرض کرد: «علم‌الهدی کیست؟» آن حضرت فرمود: «علی‌بن‌حسین، علم‌الهدی است». از آن پس، وزیر فرمان می‌دهد که همه، سید را به این لقب بخوانند. ▪️روزی به استادش در مسئله‌ای اشکال کرد. آنچه شیخ مفیدرحمه‌الله می‌گفت قبول نمی‌کرد. بحثشان به نتیجه‌ای نرسید و هیچ‌یک از گفته خود کوتاه نیامد. قرار بر این شد که مسئله را بنویسند و روی صندوق مدفن مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام بگذارند تا آن حضرت حق را مشخص کند. پس از آن، وقتی کاغذ را برداشتند، دیدند که با خط سبز بر روی کاغذ نوشته شده: «انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی، علم‌الهدی». ▪️بیش از هشتاد عنوان کتاب از سید مرتضی نام برده‌اند، ولی افسوس که تعداد کمی از آنها در دسترس است. اما گویا از همان تعداد کم نیز، همه‌اش به چاپ نرسیده. آیت‌الله بهجت‌قدس‌سره همیشه حسرت می‌خورد و می‌گفت: «خدا كند، كتاب‏هاى علماى بزرگ مذهب، نظير شيخ مفيد و صدوق و سيّدَين (سيد رضى و سيد مرتضى) به چاپ برسد!». @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آیت‌الله بهجت (ره): ▪️خداوند انسان را طورى آفريده كه مى‌تواند از راه عبوديت و بندگى خالص، از مقام ملائكه گام فراتر نهد و مقامات انبيا و اوليا را كسب نمايد. ▪️ما بايد اهل محاسبه باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز حسينى و فلان روز يزيدى هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك(جبران) كنيم. استجابت دعا شرطش توبه است. اگر شرايط دعا جمع باشد، استجابت دعا حتمى خواهد بود. البته استجابت به اين معنا نيست كه تا دعا كرديم فوراً نتيجه‌اش را ببينيم… ▪️البته توبه‌ى هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر مال كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به صاحبش برگردانيم، سپس از آن استغفار كنيم. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️درک گناه ▪️هنگامى كه زبانى سنگين مى‏ شود، انسان با قلبش و با دلش حرف مى‏ زند، ولى باز آن هم دلى كه جرم‏ هايش به هلاكتش رسانده؛ رَبِّ أُناجيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أُوبَقَهُ جُرْمُهُ. ▪️ما از اين جرم‏ ها با شكست نفسى حرف مى‏ زنيم، وگرنه راستش اين‏ها را قبول نداريم. ▪️ولى هنگامى كه كينه‏ ها و اميدها و يأس‏ ها و سرورها و حزن‏ ها و يادها و غفلت‏ هاى ما كنترل بشود، آن وقت مى‏ فهميم كه چقدر براى غير او بوده‏ ايم و آن وقت مى‏ فهميم كه جرم تا چه حد گسترده است و آن وقت كه رابطه‏ ى يك جرم را با تمام هستى و با تمام عوالم حس كرديم، آن وقت است‏كه اين گونه می ‏شوريم و می ‏ناليم. ▪️آنها كه از گناه چنين احساس وسيعى گرفته‏ اند و تا اين حد ظلم‏ ها و ذنب‏ ها و جرم‏ ها را شناخته‏ اند، ديگر غرورشان مى‏ ريزد و سركشى‏ شان مى‏ سوزد. و راستى كه تمام وجودشان مى‏ شود حسرت و ندامت و تمام وجودشان مى‏ شود شَكَت و درد. ▪️اين جاست كه احساس گناه نياز به اميدهايى دارد كه انسان را از بحران روحى به تعادل برساند. او را از غرورها و يأس‏ ها، از گردنكشى‏ ها و سر در گريبان بردن‏ ها بيرون بياورد. ▪️درک گناه تا اين وسعت، انسان را از خامى و سركشى و غرورش جدا مى‏ كند. ▪️انسان می ‏يابد استعدادهايى كه در مسير، به جريان نيفتاده‏ اند و اسراف شده‏ اند، چه فسادهايى به بار آورده‏ اند. انسان مى‏ يابد با يك سلامتى چه كارهايى مى‏ توانسته انجام بدهد و با يك ليوان آب مى‏ توانسته چه پيوندهايى به وجود بياورد. ▪️و مى‏ يابد از اين پيوند چه بهره‏ هايى مى‏ توانسته بگيرد و چه موج‏ هايى از آگاهى و شعور و از حركت و شور مى‏ توانسته به راه بيندازد، ولى از تمام آنها به سادگى گذشته است. ❛❛ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ☑️بشنو از نی | ص ۵۲ @mohamad_hosein_tabatabaei