■●استاد علی صفایی حائری:
#برشی_از_یک_کتاب
#خودسوزی_راهِ_دیگر_سازی●■
■●کار اول من و تو این است که خود را بسازیم ، زیرا (دیگرسازی) ممکن نیست ؛ تا (خودسوزی) صورت نگرفته باشد (خودسازی) نمی شود ، مگر این که انسان ، شهامت خودسوزی را بیابد و با دست توانای خویش شعله ای بر افروزد ، کثافت ها و آلودگی های وجودیش را بسوزاند و تولدی تازه بیابد . « افسوس » که ما ، پیش از آن که از آلودگی ها پاک شده باشیم بر خویش عطر پاشیده ایم و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفی کرده ایم . ما به جای آن که « رنگ خدا » را گرفته باشیم ، به خدا رنگ زده ایم . چگونه می خواهیم دیگران را بسازیم و از اسارت ها رها سازیم ، در حالی که هنوز خویش را نساخته ایم ؟ ما که خود اسیریم ، چگونه سخن از آزاد کردن دیگران می گوییم ؟! نمی توان بار رسالت الله را بر دوش داشت تا زمانی که بنده غیر اوییم . پس باید از حاکمیت غیر او آزاد شد .
■●تربیت کودک ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●برشی از یک کتاب #بدعتِ_نخستین●■ ■چه رفته بود بر امت محمد که نیم قرن بعد از رحلت او ، زنازاده دغل
🏴🏴🏴🏴🏴
#حی_علی_العزا...
#برشی_از_یک_کتاب
#ای_اُمت_آخر
وااسفا !
#باطن_قبله را رها کرده اید و بر گِرد دیوارهایی سنگی می چرخید ؟ بیایید ... باطن قبله این جاست . به خدا ، اگر نبود که خداوند خود این چنین خواسته ، می دیدی کعبه را که به طواف #امام آمده است و حجر الاسود را می دیدی که با او بیعت می کند . مگر نه این که #انسان_کامل ، غایت تکامل عالم است ؟ ... ای اُمت آخر بر شما چه رفته است ؟ مگر تا کجا می توان در مُحاق #غفلت و #کوری فرو شد که خورشید را نشناخت ؟ معاویه مرده است و یزید بر خلافت خویش از مردم بیعت می گیرد . آیا می توان دست بیعت به یزید داد و آن گاه باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟ یزید که قبله نمی شناسد ، یزید که نماز نمی گزارد . چه رفته است شما را ای اُمت آخر ؟
■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۲۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei