🏴 #نکته_ناب 🏴
#بسمه_تعالی_شانه
■●السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الکاظِم الطَّاهِرَ الطُّهْرَ●■
■امسال اولین روز فروردین که نوروزش میگویند مصادف است با روز شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و چه تقارن خوبی که آغاز سال جدید شمسی را با یاد پدر بزرگوار حضرت شمس الشموس که خود قبلهی شموس و اقمار و انجم و امام روز و ماه و سال و ایام و املاک و افلاک است، آغاز کنیم. خدای عزوجل به این انوار آغاز میکند و انجام میدهد، «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ»
#به_مناسبت_این_تقارن_دو_نکته_عارضم:
■اول اینکه توسل به آنجناب که باب الحوائج است هم سبب گشایش در امور و فرج در نفوس در مسیر استکمال انسانی میشود و هم سبب طهر و طهارت از مطلق ناپاکی ها از بیماریهای ظاهری تا باطنی است با تمام مراتب طهارتش. عید عود به اصل است و ولایت اصل هر چیزی است پس بالاترین عید هر فردی وقتی است که مستغرق در ولایت باشد.
■و مطلب دوم اینکه آن امام همام اعنی حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام در طلیعه دعایی که سریع الاجابة است میفرماید: «اللّٰهُمَّ إِنِّى أَطَعْتُكَ فِى أَحَبِّ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ التَّوْحِيدُ، وَلَمْ أَعْصِكَ فِى أَبْغَضِ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ الْكُفْرُ» محبوبترین چیزها نزد خدا برای طاعت او جل اسمه توحید است و مغبوضترین چیزها در معصیت او کفر است. توحید آشکار کردن حق تبارک و تعالی در هر چیزی است و کفر پوشاندن او در هر چیزی. عارف نفس رحمانی را سریان ذات حق تبارک و تعالی در هر چیزی میداند؛ «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ». لذا میگوید چیزی در عالم نیست مگر اینکه در قبل و بعد و ظاهر و باطن او نور خداست و آن شئ جز نمود حق تبارک و تعالی شانیت دیگری ندارد پس چون میخواهی خدا را به محبوبترین چیز نزد او اطاعت کنی هماره در هر چیزی خدا را مشاهد کن و استقلال را از هر چیزی جز خداوند سلب کن و همه را فقر محض الی الله ببین.
■کافر به حدود اشیاء استقلال قائل میشود و اینگونه خدا را در هر چیزی انکار میکند لذا نامش را کافر نهادند و معصیتی نزد خدا بالاتر از این نیست که او را در مخلوقاتش نبینی. هر چند او جل جلاله در عین اینکه در همه چیز ظاهر است از همهی مخلوقات و ممکنات بالاتر است و این تمایز به سبب احاطه اطلاقی او بر هر چیزی است. توحید با همهی عظموتش که ظهور مطلق حق در مراتب علمی و عینی است نزد هویت غیبیه، احب الاشیاء است یعنی ذات حق متعال اعلی و اشرف از توحید است و توحید شان اعظم اوست که عبارت از ظهور و سریان ذات در حدود و قیود است از اینرو نام دیگر توحید را ولایت هم گفتهاند منتها توحید در قوس نزول است و ولایت در قوس صعود اما هر دو مساوق همند. در دایره صعود انسان چون به توحید مطلق برسد و نفس نفیس اش با نفس رحمانی متحد گردد این قرب اطلاقی را ولایت میگویند، این نکته علیا را دریاب.
■این همان است که امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «قَدْ صَعِدْنَا ذُرَى اَلْحَقَائِقِ بِأَقْدَامِ اَلنُّبُوَّةِ وَ اَلْوَلاَيَةِ»... اعلی ذُروه حقایق، اتحاد با نفس رحمانی است که صعود بدان طود اعظم جز به قدم نبوت و ولایت مطلقه میسور احدی نیست. توحید در قوس نزول است و ولایت در قوس صعود. این همان است که از آن به وحدت تعبیر میشود یعنی فقط انسان کامل است که میتواند دو سر حلقهی هستی را به هم پیوند دهد یعنی با اعتقاد به توحید که او عظمت اسمائه در هر چیزی ظهور کرده است با قلب انورش که اجلی و اشمخ از همه قلوب است و حتی قلب او غیر قلوب دیگران است میتواند همه کمالات ظهوری را در قوس صعودی خودش به نحو اجمالی و اندماجی در مرتبهی احدیت مشاهد فرماید. جمع بین توحید و وحدت کمال اتم انسانی است که به نحو اطلاقی در ائمهی اطهار علیهم السلام جمع شده است لذا امروز تنها موحد حقیقی حضرت حجت بن الحسن العسکری روحی فداه است.
■موحد کسی است که توحید و وحدت را باهم در نفسش پیاده فرماید و کافر کسی است که با توحید و موحد در عناد و جنگ باشد. بر پیشانی موحد نور ایمان مندرج است و بر پیشانی کافر، ک ف ر.
پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ه ش
#ح_م