#رُحاق_رضوى □بسمه تعالی شانه□ □اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ أَمْرِكَ...□ □○عالم بحر بی منتهای معانی است. بدون معنا عالم متوقف بلکه هیچ است بلکه فراتر از هیچ! چون هیچ هم دارای معنی است پس می‌توان گفت فرض عالم بدون معنا، محال است. معنی بطن هر چیز است. این بطن بی منتهاست اعنی هیچ شیئی نیست مگر اینکه معنی دارد و معنی او معنی دارد تا منتهی شود به مقامی که منتهی المعانی یا مجمع المعانی است. یعنی موطنی که بحر جوشان بی حد معانی است و همه معانی معدنشان آنجاست. ○گفت المعنی هو الله شیخ دین ○بهر معنی های رب العالمین □○«لَيْسَ وَرآءَ عُبّادانَ قَرْيَةٌ»، آنجا دریای بی منتهای معنی است که همه معانی را معنی است و همه معانی معنا بودنشان را از آن قبله معانی اخذ می‌کنند. اگر او جل جلاله و عظمت شانه نباشد همه چیز بی معنی می‌شود و اگر چیزی بی معنا شود هیچ می‌شود هرچند هیچ هم معنی دارد لذا بی معنائی در نظام وجود راه ندارد، یعنی نمی‌شود در عالم وجود بی معنی را یافت. شاید بشود گفت آن چیزهایی که صورت اند و دارای معنا هستند در مرتبه ظاهر و به حیث صرف ظاهر بودن فاقد معنی باشند اما چنین نیست بلکه همان ظاهر و قشر هم معنی است. معنی مصدر است و مصدور شأن مصدر بوده و در مصدر خود فانی است. صورت چنان فانی و مضمحل در معنی است که بدون او تحقق ندارد. پس هر چه هست معنی است و جز معنی در عالم نیست و نمی‌تواند باشد. نه تنها مفاهیم حاکی از معنی هستند بلکه هر چه هست حاکی از معناست. هر چند هر چیزی که هست مفهومی دارد اما ممکن است حقایقی در عالم باشند که در مفاهیم نگنجند اما همو هم معنی دارد لیکن معنای او چنان وسیع است که مفاهیم برای حکایت او ضیق اند. □○ولی امر کسی است که حق را به جمیع معانی و معانی جمعی مسئلت می‌کند. او دارای همه معانی موجودات است؛ «الرّائی لِلحَقائِق کَما هي». البته امام خود معنی مطلق است لذا اگر نباشد موجودات معانی خود را نخواهند داشت. برخی گفته‌اند او روح عالم است و بدون روح، عالمْ جسد بی روح خواهد بود. این مطلب کنایه از این است که بدون امام و انسانِ حقیقی، هیچ چیز معنی نخواهد داشت. او کسی است که خود به جمیع معانی خدا را می‌خواند پس دارای همه معانی است؛ «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» □○دیگر اینکه معانی را او می‌فهمد و درک می‌کند و بدون او هر چیزی نمی‌تواند معنای خودش را آشکار کند. تصور کنید حق تبارک و تعالی کل ماسوی الله را ایجاد کند اما این عالم بی حد و حصر انسان نداشته باشد، آیا معانی موجودات آشکار می‌شود؟ بلکه بدون انسان آیا اصلا خلقتی رخ می‌دهد؟  بدون انسان موجودات کالبد بی روح و خشکی هستند که هیچ اند. خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک... اشیاء ظهور معانی جمعی در سرّ و کمون غیبی انسان هستند که به او خلق شده‌اند لذا او حق مخلوق به است و خلیفه حق در متن موجودات می‌باشد. پس امام همه معانی است و چون به او توجه کنی به همه معانی توجه کرده‌ای هر چند درک کنه این معنی مطلق به سبب اطلاق اش میسور معانی جزئیه و حتی کلیه نیست، اما او نور آسمانها و زمین و نور هر شئ است یعنی او در هر معنائی هست اما هر معنائی معنای او نیست بلکه جلوه ای از اوست. هر معنی از او معنی گرفته است و صورتی از معنای جمعی اوست لذا هر معنی از او معنی دارد، اما در عین حال او فوق هر معنی است؛ نُّورٌ عَلَىٰ نُور... لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّة... . تعریف معنی بدیهی است و اثبات بردار نیست چون اثبات معنی مستلزم دور و تسلسل است اما در عین حال درک و تعریف کنه آن محال است. ☑️انسانیت انسان به اندازه بهره او از معانی عالم است. پس قرب به امام را در این معنی دریاب... #ح_م

#رُحاق_رضوى □بسمه تعالی شانه□ □أَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ...□ □○امام مجاهد در اسم جامع الله است آنهم به نحوی که حق جهاد در الله را به نحو کامل و اتم ادا فرموده است. حق جهاد در هر اسمی تلبس و تحقق اتم به آن اسم است. جهاد اصغر قتال با دشمنان بیرونی است و جهاد اکبر قتال با دشمن درون! قتل و قمع اهواء نفسانی رفع مانع است تا سالک الی الله به جهاد اسماء الله برسد. تخلیه نفس از رذائل اخلاقی و تجلیه او با اعمال عبادی و معارف حقه الهی سبب می‌شود نفس مستعد دریافت صفات الهی شود و به قدر جهادش تشبه به اله عالم پیدا نماید. این مرتبه تحلیه نفس است به حلیت و زیور اسماء و صفات حسنای الهی. □○سالکان الی الله از انبیاء و مرسلین و اوصیاء ایشان بقدر استعداد و استدعایشان که محصول جهادشان است از این اسماء بهره می‌برند و با آنها قوم خودشان را هدایت می‌کنند و ایشان را به این مرتبه که فوز جهاد فی اسماء الله است دعوت می‌نمایند. سرّ دعوت به جهاد در تمام مشارب همین نکته است تا مجاهد به تحقق آن اسماء و صفات الهی که نبی شان متلبس شده است برسند؛ عیسی علیه السلام در اسم محیی و شافی جهاد کرد و به فوز اعظم تحقق رسید و موسی علیه السلام مجاهد در اسم شریف متکلم و... شد و به قول کن، دریا را شکافت و عصا را اژدها کرد. این جهاد، جهاد اعظم است و هرکس قدم در این وادی بگذارد و به فتح برسد قدرت خدایی پیدا می‌کند. □○اما امام و انسان کامل جامع کسی است که جهادش فی الله باشد یعنی جهد تام کند تا تمام اسماء الله را در خود متحقق سازد آنهم به نحو اتم تا حق جهاد در اسم الله استیفاء شود. فائز در این جهاد صیرورت به اسم الله پیدا می‌کند و خود مظهر الله می‌شود و صاحب فتح مبین و فتح قریب و فتح مطلق می‌گردد و فتح الفتوح می‌کند. حقیقتا جهاد فی الله که جهاد در تمام اسماء بی منتهای الهی است امر عظیم و سنگینی است، صعب مستصعب!! ○رخش باید تا تن رستم کشد ○پر دلی باید که بار غم کشد □○اسماء الله معانی اند و هر موجودی معنایش از اسماء و اعیان او بر او ساری می‌شود. امام جامع معانی است و به هر چیزی معنای آن چیز از امام فائض می‌گردد چون او مجاهد فی الله است. چنین انسانی عامل به کتاب است با تمام مراتبش. این «عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ» چه سخن عظیمی است! فهمش از حد عقول ابناء بشر خارج است. کتابِ الله کتاب جامع لاریبی است که در آن همه کمالات بی شمار الهی احصاء شده است. □○حضرت سیده نساء عالمیان فرمود ؛ «الحمد لله الذی لم یجعلنی جاحدة لشئ من کتابه و لا متحیرا فی شئ من امره»، یعنی اینکه حمد خدای را که در هیچ مرتبه از مراتب قرآن متوقف نماندم... بنگر عظمت سخن را که عقلها از آن حیران و فکرها از درک آن پریشان می‌شوند. چنین شخصی امین الله در ارض ممکنات می‌شود یعنی حق تبارک و تعالی همه ممکنات را به او می‌سپارد و او خلیفه خدا در ارض الله می‌شود. ارضِ الله متن قابلی اسم جامع است که فعلیات این قبله اعظم در آن آشکار می‌شود با تمام مراتب. □○پس تو ارض اسم جامع الله را همه موجودات عالم خلق از عقل کل تا هیولای اولیٰ بدان. وقتی امام مجاهد فی الله شد و حق جهاد را بجا آورد امین الله در ارض الله می‌شود. امین کسی است که بدو امانت می‌سپارند و او هرگز خیانت در امانت نمی‌کند. امانتِ الله ظهورات اوست که به امام سپرده شده است و او به وفق اراده الهی همه حقائق مندمج در اسم جامع را تا پایین ترین مراتب که طلوع اتم فجر است به اسم سلام ظهور می‌دهد. «اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ» البته او هم امین الله فی ارض الله است و هم امین فی سرّ الله؛ «الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّكَ»، پس سرّ و علن وجود بدو سپرده شده است و امانت را او حمل می‌نماید؛ وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ... . □○شهادت زائر به اینکه امام مجاهد فی الله است ارتقاء فکر و روح زائر و توجه دادن او به مقام خلیفة اللهی امام است. و اینکه حقیقت زیارت مجاهده زائر در اسماء اللهی است که مزور جامع آنهاست، نحن والله الاسماء الحسنی... □○البته امام را فوق جهاد فی الله نیز هست که در آن موطن با همه لشکریان اسماء بی حد و حصرش ارباً ارباً می‌شود و رأس مبارکش به بالای نیزه او ادنی می‌رود و به مقام اطلاقی احدیت واصل می‌گردد... #ح_م