○وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ○
#شرافت_علم
□○ #مؤذن از خدمه #اسرافیل است. مظاهر اسرافیل بسیار است، یکی از این مظاهر، جناب مؤذن است. او در شیپور میدمد و بیان توحید و ولایت میکند. جناب #زارع از عُمال #میکائیل است. جناب زارع میکارد و به جامعه و خانواده #رزق میدهد. #معلم نیز از مظاهر حضرت #جبرائیل است. میخواهی جناب جبرائیل را ببینی به سراغ معلم خود برو، به سراغ استادت برو، به سراغ #کتاب برو! کتاب نیز مظهر اوست. جبرائیل شناس باش! #ملائکه را بشناس. اعتقاد به ملائکه از مسلمات اعتقادی ما است. ما ملائکه را چگونه میدانیم؟ مشتی خانم زیبارو! همین؟! این شد شناخت ملائکه؟! وقتی آیه شریف «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» را میشنود، تصورش این است که تعدادی خانم یا آقای زیبارو دارند به پایین میآیند و چیزهایی به زیر بغل دارند!! به خدا اعتقاد نسبت به ملائکه در اذهان مردم همین است!!
□○ #علم #نور است. انسان را #سعه میدهد. انسان با علم، عالَمِ عقلیِ مضاهی عالَمِ عینی میشود. این از جملات عرفای ما است. میفرماید «الحکمة هی صیرورة الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی». انسان با حکمت به عالَم عقلی صیرورت پیدا میکند. این مضاهی یعنی شبیه، یعنی انسان شبیه عالَم میشود. هرچقدر علم پیدا کنی به همان میزان به #عالم_وجود تشبه پیدا میکنی. گفتند علم چیست؟ پاسخ دادند «علم معرفت به مصنف کتاب هستی و کلمات وجودی است». چطور باید معرفت پیدا کنم؟ باید شبیه عالَم شویم. عالَم باید در تو پیاده شود. با علم تو خودت جهانی میشوی بنشسته در گوشه ای...
○أَتزعم أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ
○وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ
□○اگر تمام نظام هستی را در قلب تو بگذارند گوشهای از قلب تو را اشغال نمیکند. بیانی از این زیباتر وجود ندارد که انسان با علم، عالَم میشود. عالِم، عالَم میشود و #هستی در او پیاده میشود. چطور؟ میگویند #کمال هر شیء به #صورت آن است نه به مادهاش. جناب شمشیر مادهای دارد تحت عنوان آهن و یک صورتی دارد تحت عنوان تیزی و برندگی. شمشیر بودنِ شمشیر به این آهن است یا به این تیز بودن؟ به تیزی... اگر تیز نباشد شمشیر نیست. این تیزی شمشیر صورت و کمال شمشیر است. کمال هر چیزی به صورت آن است. کمال آتش سوزاندن است. کمال آب آشامیدنی، خنک کردن و رفع عطش است. اگر آبی باشد ولی رفع عطش نکند چه کمالی دارد؟! کمال دین نیز به صورتش است. صورت دین چیست؟ #ولایت است، اگر ولایت نباشد دین ناقص است لذا فرمود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (مائده/۳). کمال دین به ولایت است...
#ح_م
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□● #معلم مظهر خداست. او مظهر حضرت #جبرئیل است اما همه به دنبال جبرئیل شبحی هستند. این شبح ها و چیزهایی که در ذهن داری را بیرون بریز! اینکه عرفای ما #خواب را حجت نمیدانند به این دلیل است که اینها بدجوری #حجاب_راه هستند و انسان را #متوقف میکنند، مضافاً اینکه خواب تعبیر و تأویل میخواهد که فن پیچیدهای است و کار اوحدی از افراد است. عرفا گفتهاند وقتی خداوند نمیخواهد کسی در سلوک رشد کند، او را مشغول به خواب و تمثل میکند. آن شخص مثل #بلعم_باعور میشود. چنین شخصی همانند بلعم باعور که در مقابل حضرت موسی ایستاد، در مقابل موسای عقل میایستد، بدجوری هم میایستد! غرض اینکه تا جبرئیل گفته شد او را فقط در صورت #خیالی و #شبحی خلاصه نکن بلکه او مظهر تعلیم است و افاضه علم الهی از مجرای اوست.(۱)
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□ #شرافت_علم □● #معلم مظهر خداست. او م
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□●مثال دیگر، زنان #قابله یا به اصطلاح امروزیتر، #ماماها هستند که مظهر جناب عزرائیل هستند. اینان میمیرانند، #کودک را از عالمی میمیرانند و به عالمی دیگر میبرند لذا مظهر حضرت #عزرائیل هستند. جبرائیل و عزرائیل را اینگونه ببین! اینقدر به دنبال شبح نباش! اینها قوای عالَم هستند و در عالَم حضور دارند. من و شما دم به دم در حال #اماته و #احیاء هستیم. دم به دم در حال مردنیم. به تعبیر جناب مولوی،
از جــمــادی مـــردم و نــامی شدم
وز نمــا مـــردم به حــیــوان برزدم(۲)
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره □●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□ #شرافت_علم □●مثال دیگر، زنان #قابله
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
□●فقره شریف #وَ_خُزَّانَ_الْعِلْمِ●□
#شرافت_علم
□●دم به دم عزرائیل دارد جان تو را میگیرد اما همواره منتظریم که در یک بُعد زمانی، یک موجودی بیاید و با یک قیچی و مقراضی جان تو را بگیرد!! اینها #تمثلات خودت است! هر طوری زندگی کرده باشی آنگونه نیز جان میدهی. آیتالله #ناصری_دولتآبادی میفرمود که گویا خودشان بر سر مزار #میرزا_علی_قاضی در قبرستان وادیالسلام رفته بود و آنجا ایستاده بود. ناگهان از قبر صدایی شنید که عاشَ سَعیداً وَ ماتَ سَعیداً... #سعید زندگی کرد و سعید مرد... #شقی زندگی کنی شقی هم از این دنیا میروی... در این تمثلات وقوف نکن بلکه نگاهت را بالاتر ببر و ببین عزرائیل عالَم وجود دارد آن به آن جانت را میگیرد و تو از او خبر نداری!....(۳)
#ح_م