■●ورود پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به قُبا - دوازدهم ربیع الاوّل●■
■●پنجاه و سه سال بعد از عامالفیل، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در حالی که پنجاه و سه ساله بودند، در جریان هجرت از مکّه به مدینه، روز دوازدهم ماه ربیع الاوّل سال یکم هجری قمری وارد قُبا شدند. قُبا در بیرون مدینه قرار داشت.
■●پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، امیرالمؤمنین علیه السّلام را در بستر به جای خود خوابانده بودند و بعد هم به ایشان مأموریت داده بودند که اماناتی را که از مردم نزد من است به آنها برگردان و بعد فواطم را همراه خودت بیاور.
■●فواطم یعنی فاطمه زهرا سلام الله علیها و فاطمه بِنتِ اَسَد مادر حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام و همینطور فاطمهای که دختر عمویشان بود؛ این سه تا فاطمه را بعد از اینکه اماناتی که مردم نزد من داشتند را به آنها برگرداندی، به همراه خودت به مدینه بیاور.
■●امیرالمؤمنین عليه السّلام سه روز در مکّه ماندند برای اینکه این مأموریت را انجام دهند و بعد همراه با فواطم علیهم السّلام حرکت کردند. دشمنان آمدند جلوی حضرت را بگیرند. حضرت دست به اسلحه بردند و فرمودند: اگر میخواهید همهی شما را از پای در آورم جلوی مرا بگیرید و آنها هم محاسبه کردند دیدند زورشان به امیرالمؤمنین علیه السّلام نمیرسد؛ لذا از درِ سازش در آمدند و از جلوگیری از حرکت ایشان منصرف شدند.
■●امیرالمؤمنین علیه السّلام در مسیری که پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم طی کرده بودند حرکت کردند. پیغمبر دوازدهم ربیع الاوّل وارد قُبا شده بودند و امیرالمؤمنین علیه السّلام به همراه فواطم علیهم السّلام، سه روز بعد که روز پانزدهم ماه ربیع الاوّل است به قُبا آمدند.
■●امیرالمؤمنین علیه السّلام حالشان به شدّت وخیم بود. نقل شده است پاهای ایشان از این پیاده رویِ به شدّت طولانی و زمینهای پر از خار و خاشاک و سنگ و ریگهایی که زیر آفتاب داغ تفتیده شده بودند، به شدّت زخم شده بود.
■●وقتی خبرِ رسیدن امیرالمؤمنین علیه السّلام را به پیامبر دادند، پیامبر بسیار شادمان شدند و منتظر بودند حضرت امیر خدمت ایشان بیایند.
■●به پیغمبر عرض کردند: امیرالمؤمنین حالشان به گونهای نیست که خدمت شما بیایند. لذا پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نزد امیرالمؤمنین علیه السّلام آمدند و وقتی چشمشان به پاهای وَرَم کردهی امیرالمؤمنین علیه السّلام و تاوَلهای به شدّت مجروح پای ایشان افتاد، اشک از چشمهای رسول الله جاری شد و امیرالمؤمنین علیه السّلام را در آغوش فشردند و در آن روز که روز نیمه ماه ربیع الاوّل میشود به اتّفاق امیرالمؤمنین علیه السّلام وارد شهر مدینه شدند...
■●استاد مهدی طیّب ۸۷/۱۲/۱۵●■
#مناسبتهای_ماه_ربیع_الاول