کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حدیث ■شهیدان زنده■ ■یا أَحْمَدُ! إِنَّ أَهْلَ الآخِرَةِ رَقیقَةٌ وُجُوهُهُمْ، کَثیرٌ حَیاؤُهُمْ،
#ترجمه_حدیث
■اى احمد! اهل آخرت نرم دلانى هستند با حیاى بسیار، نافهمى شان اندک و سودشان سرشار است. حیله گرى و فریبکارى شان ناچیز است. مردم از ناحیه ایشان آسوده اند و خود از ناحیه مردم در رنج و زحمتند. سخنشان نیکو و سنجیده است. نفس خویش را به محاسبه مى کشند و آن را در رنج و سختى مى افکنند. چشمانشان را خواب فرا مى گیرد امّا دل هایشان هرگز به خواب نمی رود. با چشمانى اشکبار یاد خدا را در دل زنده مى دارند، آن گاه که نام مردم در زمره بى خبران نوشته شود نام اینان در دفتر ذاکران و هشیاران ثبت مى شود. در آغاز نعمت، خدا را مى ستایند و در پایانش سپاسگزار او هستند. دعا و درخواستشان در پیشگاه خدا بلند و مستجاب و سخنشان پذیرفته است. فرشتگان از ایشان خوشنودند، دعا و زمزمه شان قبل از درنوردیدن حجابها و رسیدن به استجابت، زیر حجابهاى نورى در حرکت است و خداوند شنیدن سخنشان را دوست دارد، آن گونه که مادر سخن فرزندش را. هیچ چیز ـ حتى به قدر چشم بر هم زدنى ـ ایشان را از خدا غافل نکرده و هرگز قصد زیاده خورى و زیاده گویى و زیاده خواهى در پوشش و لباس ندارند. مردم در نظر آنان همچون مردگانند و خداوند نزد آنها زنده جاوید و کریم بزرگ است. فراریان از حق را به کرم و بزرگى، دستگیرند و روى آورندگان به او را به لطف و خوشرویى پذیرا. دنیا و آخرت از نظر آن ها یکى است. مردم در زندگى یکبار مى میرند اما ایشان از شدت و کثرت مجاهده با نفس و هواپرستى و شیطانى که در تمام وجودشان جارى است، روزى #هفتاد_بار مى میرند. از شدت ضعف و لاغرى، نسیمى ایشان را مى لرزاند امّا چون یکى از آنان در پیشگاه من به نماز و نیاز مى ایستد، گویى بنیانى محکم و استوار است، در قلبش هیچ وابستگى و تعلقى به مخلوق نمى یابم. به عزّت و جلالم سوگند او را به حیات طیّبه زنده بدارم و آن گاه که زمان جدایى روح از جسمش فرا رسد، فرشته مرگ را بر او مسلط نکنم و جز خودم کسى عهده دار گرفتن جانش نباشد، تمام درهاى آسمان را به روى روحش بگشایم و همه حجابهایى را که بین او و من است، از میان بردارم، دستور مى دهم که بهشت ها خود آرایى کنند، حورالعین از هر جانب بر او وارد شوند و فرشتگان به خدمت ایستند و درختان میوه دهند و میوه هاى بهشت براى عرضه به او نزدیک گردند، نسیمى از نسیم هاى تحت عرش را فرمان مى دهم که کوه هایى از کافور و مشک خوشبو را بردارند تا سوختى از غیر آتش دراندازند و اطرافش را از آن آکنده سازند، بین من و روح او حجاب و مانعى نباشد و هنگام گرفتن جانش او را مخاطب قرار داده و مى گویم: خوش آمدى و با آمدنت صفا آوردى! با این بزرگداشت چه سعادتى نصیب اوست و مژده به رحمت و رضوان و بهشت هایى که در آن ها نعمتهاى جاوید و ابدى است و اجر بزرگ و بى پایان در نزد خداست، اى کاش مى دیدى فرشتگان را، که چگونه او را مى گیرند و دست به دست مى گردانند.
#حدیث_معراج
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حدیث □یا أَحْمَدُ! إِنَّ أَهْلَ الآخِرَةِ رَقیقَةٌ وُجُوهُهُمْ، کَثیرٌ حَیاؤُهُمْ، قَلیلٌ حُمْقُهُ
#ترجمه_حدیث
□اى احمد! اهل آخرت نرم دلانى هستند با حیاى بسیار، نافهمى شان اندک و سودشان سرشار است. حیله گرى و فریبکارى شان ناچیز است. مردم از ناحیه ایشان آسوده اند و خود از ناحیه مردم در رنج و زحمتند. سخنشان نیکو و سنجیده است. نفس خویش را به محاسبه مى کشند و آن را در رنج و سختى مى افکنند. چشمانشان را خواب فرا مى گیرد امّا دل هایشان هرگز به خواب نمی رود. با چشمانى اشکبار یاد خدا را در دل زنده مى دارند، آن گاه که نام مردم در زمره بى خبران نوشته شود نام اینان در دفتر ذاکران و هشیاران ثبت مى شود. در آغاز نعمت، خدا را مى ستایند و در پایانش سپاسگزار او هستند. دعا و درخواستشان در پیشگاه خدا بلند و مستجاب و سخنشان پذیرفته است. فرشتگان از ایشان خوشنودند، دعا و زمزمه شان قبل از درنوردیدن حجابها و رسیدن به استجابت، زیر حجابهاى نورى در حرکت است و خداوند شنیدن سخنشان را دوست دارد، آن گونه که مادر سخن فرزندش را. هیچ چیز ـ حتى به قدر چشم بر هم زدنى ـ ایشان را از خدا غافل نکرده و هرگز قصد زیاده خورى و زیاده گویى و زیاده خواهى در پوشش و لباس ندارند. مردم در نظر آنان همچون مردگانند و خداوند نزد آنها زنده جاوید و کریم بزرگ است. فراریان از حق را به کرم و بزرگى، دستگیرند و روى آورندگان به او را به لطف و خوشرویى پذیرا. دنیا و آخرت از نظر آن ها یکى است. مردم در زندگى یکبار مى میرند اما ایشان از شدت و کثرت مجاهده با نفس و هواپرستى و شیطانى که در تمام وجودشان جارى است، روزى #هفتاد_بار مى میرند. از شدت ضعف و لاغرى، نسیمى ایشان را مى لرزاند امّا چون یکى از آنان در پیشگاه من به نماز و نیاز مى ایستد، گویى بنیانى محکم و استوار است، در قلبش هیچ وابستگى و تعلقى به مخلوق نمى یابم. به عزّت و جلالم سوگند او را به حیات طیّبه زنده بدارم و آن گاه که زمان جدایى روح از جسمش فرا رسد، فرشته مرگ را بر او مسلط نکنم و جز خودم کسى عهده دار گرفتن جانش نباشد، تمام درهاى آسمان را به روى روحش بگشایم و همه حجابهایى را که بین او و من است، از میان بردارم، دستور مى دهم که بهشت ها خود آرایى کنند، حورالعین از هر جانب بر او وارد شوند و فرشتگان به خدمت ایستند و درختان میوه دهند و میوه هاى بهشت براى عرضه به او نزدیک گردند، نسیمى از نسیم هاى تحت عرش را فرمان مى دهم که کوه هایى از کافور و مشک خوشبو را بردارند تا سوختى از غیر آتش دراندازند و اطرافش را از آن آکنده سازند، بین من و روح او حجاب و مانعى نباشد و هنگام گرفتن جانش او را مخاطب قرار داده و مى گویم: خوش آمدى و با آمدنت صفا آوردى! با این بزرگداشت چه سعادتى نصیب اوست و مژده به رحمت و رضوان و بهشت هایى که در آن ها نعمتهاى جاوید و ابدى است و اجر بزرگ و بى پایان در نزد خداست، اى کاش مى دیدى فرشتگان را، که چگونه او را مى گیرند و دست به دست مى گردانند.
#حدیث_معراج
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️توبه خاص در آستانۀ سلوک - بخش اوّل◾️ ▪️گرچه همانطور که گفته شد، همگان در همۀ مراحل نیازمند به تو
◾️توبه خاص در آستانۀ سلوک - بخش دوّم◾️
▪️۹- از تمام کسانى که به او بدى کردهاند درگذرد و از خداوند براى آنها طلب بخشش کند. آنگاه از خدا بخواهد اکنون که او با تمام کوچکى و نیازش، کسانى را که حقّ او را ضایع و به او بدى کردهاند، بخشید؛ خداوند بزرگ و بىنیاز نیز متقابلاً او را که بدى کرده است ببخشاید و به کسانى هم که حقّى بر گردن او دارند و او نتوانسته است آنها را بیابد یا در توانش نبوده تا حقوق تضییع شدۀ آنها را جبران کند، به قدرى از خزانۀ لطف و رحمتش عطا کند تا از حقّى که بر گردن او دارند، صرف نظر و او را حلال کنند.
▪️۱۰- اکنون برخیزد و دو نماز دو رکعتى پىدرپى (بىآنکه بین دو نماز رو از قبله برگرداند یا حرفى بزند)، به نیّت نماز توبه بخواند و در هر رکعت:
▪️پس از سوره حمد
▪️سه بار سوره قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ
▪️یک بار سوره قُل اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و
▪️یک بار سوره قُل اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ را بخواند.
▪️پس از سلام نماز دوّم، بدون روى برگرداندن از قبله یا سخن گفتن، با توجّه،
#هفتاد_بار اَستَغفِرُ اللهَ رَبّى وَ اَتوبُ اِلَیهِ
بگوید و در حین استغفار، گناهانى را که مرتکب شده است در نظر آورد.
▪️پس از پایان استغفارها بگوید :
لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلىِّ العَظیمِ.
یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغفِر لِى ذُنوبى وَ ذُنوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ اِلّا اَنتَ
نیرو و توانى جز از جانب خداى بلند مرتبه و بزرگ وجود ندارد. اى خداى قدرتمند و اى خداى بسیار بخشنده و خطاپوش! گناهان من و گناهان تمامى مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ زیرا جز تو کسى گناهان را نمىبخشد.
▪️این توبه، گناهان او را هر چند زیاد باشد، تماماً مىشوید، و همچون کسى مىشود که گناهى مرتکب نشده است.
▪️امّا چون زمان طى شده در گناه، که مىتوانست صرف طاعت و عبادت گردد و علاوه بر اینکه به سقوط و تنزّل او نینجامد، مایۀ صعود و ترقّى وى شود، در اثر توبه باز نمىگردد، براى جبران عقبافتادگى ناشى از هدر رفتن زمان مزبور، سالک باید به اعمال صالح و حسنات روى آورد و با مجاهدت و کوشش در انجام آنها، زمینهاى فراهم آورد که خداوند در نامۀ اعمال او به جاى سیّئاتى که محو نمود، حسناتى را که هنگام ارتکاب آن سیّئات مىتوانست انجام دهد و نداد، ثبت نماید تا این گونه، خسارتهاى ناشى از ارتکاب معصیت نیز کلاًّ برطرف و جبران شود.
▪️در این رابطه قرآن کریم مىفرماید:
اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ. خوبىها، بدىها را از بین مىبرد.
▪️بر همین اساس، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم مىفرمایند:
اَتبِعِ السَّیِّئَةَ الحَسَنَةَ تَمحُها. در پى بدى، نیکى کن تا آثار آن را از بین ببرد.
▪️همچنین قرآن کریم مىفرماید :
اِلّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلا صالِحاً فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِم حَسَناتٍ وَ کانَ اللهُ غَفوراً رَحیماً
▪️مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کارى شایسته انجام دهد، آنان، خداوند بدکاریشان را به نیکوکارى مبدّل مىکند و خداوند همواره آمرزندهاى مهربان است.
#توبه_و_تغییر_مسیر_و_رویه
◾️کتاب شراب طهور
تألیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei