eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●نکاتی از بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّه ‌نشینی - بخش اوّل●■ ■۱- در این چهل روز هر روز صبح، دعای عهد، یعنی دعای «اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ ...» را بخواند. ■در روایت این دعا آمده است، اگر کسی چهل روز آن را بخواند، از یاران بقیّةالله الاعظم ارواحنافداه خواهد بود و اگر قبل از ظهور از دنیا برود، خدا او را برای اینکه در رکاب و محضر حضرت باشد، به دنیا برمی‌گرداند. ■۲- هر روز چهل مرتبه ذکر تسبیحات اربعه را بگوید. ■«سُبْحانَ الله، وَالحَمْدُلله، وَلا اِلهَ اِلاَّ الله، وَالله اَکبَرُ» ■۳- بعد از گرفتن وضو «آیه‌الکرسی» بخواند، برای اهل قبور هم این آیه را بخواند و یا خواندن آن را بعد از نمازهای صبح، ترک نکند. ■۴- گفتن اذکاری در این چهل روز توصیه شده است، مانند: ●ذکر «یا باقِی» روزی ۱۱۳ بار ●ذکر «یارَبُّ یا الله» روزی ۲۰۴ بار ●ذکر «یا صَمَدُ» روزی ۱۳۴ بار ●ذکر «یا عَلِیُّ» روزی ۱۱۰ بار ●ذکر «یا باسِطَ الْیَدَینِ بِالرَّحْمَه» روزی ۴۰ بار بعد از نماز صبح ■۵- در روزهای دوشنبه و چهارشنبه چهل مرتبه سوره تکاثر «اَلْهیکُمُ التَّکاثُر...» را بخواند. ■۶- در طول این چهلّه، هر روز «زیارت عاشورا» را بخواند. ■۷- در طول روز «با طهارت و با وضو» باشد و هنگام رفتن به بستر هم با وضو باشد و با وضو به خواب برود. ■۸- در ایّام چهلّه حتماً هر روز نمازهای خود را اوّل وقت بخواند و مداومت بر خواندن «نماز اوّل وقت» داشته باشد. ■۹- اگر توانست در سحر صدبار «استغفار» نماید. این استغفار را هم ممکن است در قنوت نماز وِتر (وَتر) به زبان جاری کند و یا جدای از نماز، در کنار نماز خود صد مرتبه استغفار کند. اگر در سحر موفّق نشد و برای این کار فرصت کم آورد؛ در این چهل روز حدّاقل صد مرتبه استغفار در طول روز را ترک نکند. ■۱۰- در طول این چهل روز، هیچ روزی را بدون «تلاوت قرآن و یا گوش سپردن به آن» از دست ندهد. ■۱۱- در این ایّام بر «ذکر و یاد خدا» مداومت داشته باشد. همیشه خود را در محضر و منظر الهی ببیند و حسّ حضور را کاملا حفظ کند. ■۱۲- بر «نفی خواطر» مداومت داشته باشد. خطوراتی که ذهن و دل او رامشغول می‌کند، از دل بیرون براند. در این زمینه از ذکر «لااله الا الله» به خوبی می‌تواند استفاده کند. بیرون راندن همه‌ی افکار و تخیّلات از ذهن و دل، یعنی اینکه من فقط خدا را می‌خواهم، جز خدا هیچ چیز نمی‌خواهم و فقط می‌خواهم مشغول به محبوب خودم باشم. ■۱۳- از آداب چهلّه‌نشینی، «ترک اعتراض بر خدا» می‌باشد. در این زمینه دو جنبه وجود دارد: جنبه تکوینی، یعنی آنچه که خدا با ما کرده است و جنبه تشریعی، یعنی آنچه که به ما دستور داده که انجام دهیم. نسبت به هیچ‌یک از این دو مورد، یعنی آنچه خدا با ما کرده، یا آنچه خداوند به ما امر کرده است که انجام دهیم؛ معترض، دلخور، ناراضی و ناخرسند نباشیم. ■۱۴- ادب دیگری در چهلّه‌نشینی، «جوع و کم خوردن» است، به قدری که طاقت عبادت را از انسان نگیرد. تا جایی که می‌تواند در طول این چهلّه، روزه بگیرد و اگر همه این چهل روز را نمی‌تواند، حدّاقل روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه داشته باشد. اگر در این مدّت، روزه‌ی روزهای خاصّی هم مستحب است، آنها را هم از دست ندهد. ■۱۵- نکته دیگر در آداب چهلّه‌نشینی، پرهیز از خوردن غذاهایی است که باعث «سنگینی انسان» می‌شود؛ نوعی رخوت، سستی و خواب آلودگی در فرد ایجاد می‌کند؛ شادابی، پرتوانی و سرزندگی برای عبادت را از انسان می‌گیرد و کسالت را بر او حاکم می‌کند. غذاهای سنگین، غذاهایی که ادویه جات فراوانی در آن به کار رفته است، غذاهای بسیار چرب و امثال اینها، چنین خواصّ منفی دارند. ... □○استاد مهدی طیّب۹۲/۰۶/۱۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●سوال از چیستی لذت چیست؟●□ #لذت_چیست؟ #سوال_از_چیستی □●در این مقاله آموزشی به بررسی تعریف لذت از
سوال از چیستی لذت چیست؟ ؟ □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ □●با چیزهایی که خاطره آنها لذت آور است نه تنها آنهایی اند که در زمان خود، به هنگام وقوع، لذت آور بوده اند، بلکه گاه چیزهایی اند که در زمان خود، به هنگام وقوع لذت بخش نبوده اند، ولی پی آمد آن زیبا و خوش بوده است. به همین سبب است که گفته اند: □«چه لذت بخش است به یاد آوردن خطر، پس از رهایی از آن»□ □●زیرا کسی که بسیار رنج برده و بسیار کار کرده است، پس از آن، حتی از یاد رنجهایش هم لذت می برد؛ سبب آن این است که احساس درد نکردن هم خود لذت بخش است. در میان چیزهایی که آنها را آرزو می کنیم آنهایی لذت بخش اند که حضورشان شادی بسیار یا فایده بسیار همراه دارد، فایده ای به دور از رنج. به طور کلی هرچه حضورش شادی به همراه دارد در بیشتر موارد، هنگامی که آن را آرزو می کنیم یا به یاد می آوریم، آرزو و یاد آن هم شادی می آورد. □●برای همین است که حتی خشم هم لذت می آورد، چنان که هومر در بیتی آن را چنین وصف می کند: □بسی شیرین تر از عسلی که قطره قطره بتراود□ □●زیرا ما هرگز بر کسی که نتوانیم مجازاتش کنیم، خشم نمی گیریم، و بر کسی هم که از ما بسیار قوی تر است یا هرگز خشم نمی گیریم یا، اگر بگیریم، خشم مان اندک است. □●نوعی لذت، همراه با بیشتر خواهشهای ماست، زیرا ما هم از یاد لذتِ گذشته لذت می بریم و هم از آرزوی لذتِ آینده. مثلا کسانی که در آتش تب میسوزند و سخت تشنه اند از یاد آنچه در گذشته نوشیده اند یا آرزوی آنچه در آینده خواهند نوشید لذت می برند. کسانی هم که عاشق اند چنین اند:لذت می برند از اینکه پیوسته از معشوق خود سخن بگویند، سیمای او را رسم کنند یا چیزی درباره او بنویسند، زیرا با این گونه زنده کردن خاطره معشوق، تصور میکنند که گویی حضور او را احساس می کنند. و در همه موارد، این نشانه عشق است که عاشق نه تنها از حضور معشوق، بلکه از یاد او، حتى هنگامی که از غیبت او ناخشنود است،لذت می برد.(۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
سوال از چیستی لذت چیست؟ #لذت_چیست؟ #سوال_از_چیستی □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ #خاطره_های
سوال از چیستی لذت چیست؟ لذت چیست؟ □●در ادامه بخوانید:  هرمنوتیک چیست؟●□ سوگواریها و ماتم ها هم خالی از نوعی لذت نیست، زیرا انسان، از اینکه از دست رفته دیگر نیست، غم می خورد، ولی از اینکه او را به یاد می آورد و با در نظر آوردن حرکات و سکنات او، گویی او را می بیند، لذت می برد. از این رو، ما باور می کنیم سخن شاعر را، که می گوید: □«چنین سخن گفت، و در دلها میل زاری کردن برانگیخت.»□ ! انتقام گرفتن نیز لذت آور است. زیرا هر چه به دست نیاوردنش دردناک است به دست آوردنش لذت آور است. کسانی که به خشم می آیند، اگر نتوانند انتقام بگیرند، سخت در رنج اند، ولی امید به انتقام آنها را دلخوش می دارد. همچنین پیروز شدن لذت آور است، نه تنها برای ستیزه جویان، بلکه برای همه مردم. زیرا انسان با پیروز شدن خود را در جایگاه برتری می یابد و این چیزی است که همه مردم بیش و کم خواهان آن اند. چون پیروز شدن لذت آور است، بازیها هم، مانند مسابقات ورزشی، و کشتی (که پیروزی در آن بسیار است.(۵) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○"حضرت رضا سلام الله عليه می‌فرمایند○□ □لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتّیٰٰ تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصالٍ□ □○عقل انسان مسلمان به مرحله‌ی کمال نمی‌رسد، مگر اینکه ده خصلت و خصوصیت در او وجود داشته باشد. آن ده خصوصیت که در انسان مسلمان نشاندهنده‌ی کمال است؛ چیست؟ ۱- الْخَيْرُ مِنْهُ مَاْمُولٌ انسانی است که همه امید به خیررسانی او دارند؛ او را فرد خیّری می‌دانند و به چشم خیر به او نگاه می‌کنند. این اوّلین خصوصیت، که انسان به‌گونه‌ای باشد که مردم به او امید خیر ببندند؛ اگر مشکلی دارند، امید داشته باشند که او کمکشان کند و اگر نیازی دارند، امید داشته باشند که او نیاز آنها را برطرف کند. □○با اینها خودمان را محک بزنیم؛ در خلوت دل خودمان ببینیم به‌راستی این‌گونه هستیم یا نه؟ وآن‌وقت ببینیم با محکی که علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا سلام الله عليه دستمان دادند، آیا می‌توانیم خودمان را انسانی کامل‌العقل و دارای کمال عقلانی بدانیم یا خیر؟" □○استاد مهدی طيب _ جلسه ١٢ دی ٩٢ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○"حضرت رضا سلام الله عليه می‌فرمایند○□ □لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتّیٰٰ تَكُونَ فِيهِ ع
□○ده خصلت که نشاندهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است(بخش دوم)○■ ۲- وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَاْمُونٌ □○دومین خصوصیت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل است، این است که هیچ کس از او نگرانی ندارد؛ همه خودشان را از شرّ او در امان می‌بینند و می‌دانند که او شرّرسان نیست. ۳- سومین خصوصیت: يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ □○اگر کسی کار خوب کوچکی انجام دهد، او آن را خیلی بزرگ می‌شمارد. اگر کسی محبّتی در حقّ او کند؛ کمکی به او نماید؛ هدیه‌ی کوچکی برای او بیاورد و کار کوچکی انجام دهد؛ او این کار کوچک را خیلی بزرگ می‌شمارد؛ برایش خیلی ارزش قائل است؛ خیلی درصدد تشکّر، سپاسگزاری و تلافی بر می‌آید. ۴-"وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ" □○امّا اگر خودش بزرگترین کارهای خیر را انجام دهد، آنها را کم می‌شمارد و می‌گوید: اینها چیزی نبود؛ من شرمنده‌ام از کاری که کردم (خودتان می‌توانید بین این ویژگی‌ها با بحث عُجب ارتباط برقرار کنید). کار خیر کوچک دیگران را بزرگ می‌شمارد؛ امّا کار خیر بزرگ خودش را بسیار کوچک و غیرقابلاعتنا تلقّی می‌کند. □○استاد مهدی طيب _ جلسه ١٢ دی ٩٢ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشاندهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است: (بخش سوم)○□ #حضرت_رضا_عليه_السلام_می‌فرماین
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش سوّم○□ ۶- «و لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ» □○و در طول عمر خود هرگز از طلب علم و دانایی و تلاش برای پی‌بردن و دستیابی به آگاهی و دانایی بیشتر، خسته نمی‌شود. نمی گوید: ما فارغ‌التّحصیل شده‌ایم؛ بس است! سنّمان به قدری بالا آمده که علم آموزی از ما گذشته است؛ آن برای دوران جوانی و شادابی است. □○در طول عمر خود هرگز از علم آموزی خسته و ملول نمی‌شود. هر جا احساس می‌کند حقیقتِ بلند یا آموزه‌ی سازنده‌ای عرضه می‌شود، به آن سمت می‌شتابد؛ برای اینکه یاد بگیرد و به دانایی‌های خود بیفزاید. .... □○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش سوّم○□ ۶- «و
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم○□ ۷- «الْفَقْرُ فی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْغِنى» □○اگر با رفتن راه خدا، فقر گریبانگیر او شد، دید اگر راه خدا را برود؛ فرمان خدا را ببرد؛ حلال و حرام را مراعات کند و رضایت الهی را در نظر بگیرد؛ ثروت‌های انبوه به دستش نمی‌آید و فقیر می‌شود؛ این فقری که با رفتن راه خدا برایش پیش می‌آید؛ برای او محبوب‌تر و دوست داشتنی‌تر از ثروت سرشار است. .... □○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم○□ ۷- «ا
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم○□ □۸- «و الذُّلُّ فِی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فی عَدُوِّهِ» □○اگر راه خدا را رفت، حرف حقّ را زد و چیزی را که خدا راضی بود، گفت و درپی آن، همه او را مذمّت کردند؛ طرد نمودند؛ به او تهمت زدند؛ او را خوار کردند؛ جایگاه‌های اجتماعی‌اش را از او گرفتند؛ سِمَت‌هایش را از او ستاندند؛ او را مورد توهین قرار دادند و از بلندگوهای مختلفی که در اختیارشان بود، برای تخریب شخصیت او و خوار کردن و ذلیل کردن او استفاده کردند، او که از رهگذر عمل به رضایت الهی چنین شرایطی برایش پیش آمده است، این شرایط خواری در راه رضایت خدا را به مراتب از عزّت به دست آمده از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا بیشتر دوست می‌دارد. □○او می‌داند که اگر چاپلوسی فلان مقام را کنم؛ مدّاحی فلان شخصیت را کنم؛ خیلی برای من نافع است؛ شغل‌ها و جایگاه‌های اجتماعی بلند به من می‌دهند؛ فردا مرا خطیب نماز جمعه می‌کنند؛ پس فردا مرا سخنران فلان برنامه‌ی تلویزیونی می‌کنند؛ خیلی به من موقعیت می‌دهند؛ خیلی شرایط مطلوبی برایش فراهم می‌شود؛ امّا می‌داند راهی را می‌رود که رضایت دشمن خدا، شیطان و نفس در آن است؛ نه رضایت خدا. راه عزّت به دست آوردن بین اهل دنیا و راه چاپلوسی، تملّق، سرسپردگی و وابستگی به جناح‌ها و شخصیت‌ها را برای رسیدن به موقعیت‌های بلند، بلد است. فکر نکنید او بلد نیست؛ امّا او خواری ناشی از رفتن راه خدا را به مراتب بیشتر دوست می‌دارد؛ تا عزّت، محبوبیت و مشهوریت از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا. .... □○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ده خصلت که نشان‌دهنده‌ی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش پنجم○□ □۹- «و الْخُمُولُ اَشْهى اِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ» □○حضرت رضا علیه‌السّلام فرمودند: شاخص دیگری که نشان‌دهنده‌ی تمامیت عقل است، این است که گمنامی نزد او دوست داشتنی‌تر، اشتهابرانگیزتر، خواستنی‌تر و لذیذتر از شهرت است. او طالب شهرت نیست. گمنامی و خلوت خود با خدا را به مراتب بیشتر از شناخته شدن در جامعه و پیدا کردن طرفداران، هواداران و امثال اینها می‌داند. □○برای اولیای خدا اصل، مخفی بودن است. در حدیث قدسی است که خدای متعال فرمود: «اَولِيائِی تَحْتَ قُبائِی لا يَعْرفُهم غَيْرِی» اولیای من، تحت قبّه‌های من هستند؛ غیر از من کسی آنها را نمی‌شناسد. □○اصل در اولیای خدا، ناشناخته بودن است؛ مگر اینکه خدا مأموریتی الهی به یکی از اولیای خود واگذار کند و در حدّ لازم برای انجام آن مأموریت، آن ولیّ خدا، خود را بشناساند؛ مثل پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمّه علیهم السّلام. در آنجا امر می‌شود : «فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ» امر می‌شود که اکنون خودت را بشناسان؛ والّا اصل بر مخفی بودن و نشناخته شدن است. فرمودند: کسی که تمامیّت عقل را دارد، ناشناس بودن برایش لذّت‌بخش‌تر از شهرت داشتن است. .... □○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر اسم ( ولیّ) حصرت حقّ در عالم است. اشاره كرديم كه محال است اسماء الهی مظهری در اين عالم نداشته باشند. يكی از اسماء الهی اسم ( ولی) است. خداوند متعال در قرآن كريم می فرمايد: فاللهُ هوَ الولیُّ: پس خداوند خود ولیّ است. در جای ديگر می فرمايد: وَ هوَالوليُّ الحَميدُ: و خداوند خودوليّ ستوده است. از آنجا كه هريك از اسماء الهی مظهری در عالم دارد، اسم ( وليّ) نيز مظهری در عالم دارد و عالم هيچ گاه از وجود مظهر اسم ( وليّ) حقّ متعال خالی نخواهد بود. مظهر اين اسم كسی جز نيست؛ لذا در هيچ زمانی جهان از وجود انسان كامل خالی نخواهد شد.(۱) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر ا
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □دو واژه وَلايت و وِلايت معانی متفاوتی دارند. واژه ( وِلايت) به معنای زعامت، امارت و فرمانروايی است و واژه ( وَلايت) به معنای قرب و نزديكی است و از معانی ديگر آن فانی شدن و تحت تولّی و سرپرستی حضرت حقّ درآمدن، يعنی همان فناء فی الله و بقاء بالله است. لازم به ذكر است كه در اينجا نه به معنای نابودی، بلكه به معنای جداشدن از اوصاف بشری است. آن كه به فنا راه يابدبه اوصاف الهی زنده شده و بقاء پيدا خواهد كرد؛ لذا وجود چنين انسانی وجودی حقّانی والهی خواهد بود و ذرّه ای از اوصاف بشری در او تجلّی نخواهد داشت. او یکپارچه تجلّی گاه حقّ متعال و قائم به حقّ است و ظهور تامّ خداوند در آینه تمام نمای او، یعنی ، خواهد بود. ولیِّ حقّ متعال به قرب حضرت حقّ نائل شده و فعلاً وصفتاً و ذاتاً، فانی فی الله و باقی بالله است و به همین دلیل حضور در محضر ولیّ خدا حضور در محضر خداست(۲) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ (قسمت اول)○□ □○روز هشتم ماه ذی‌الحجّه، روز ، روز آب برداشتن است. در صدر اسلام به دلیل اینکه امکانات زیستی در سرزمین عرفات، مشعر و منا نبود، حج گزاران یا حاجیان برای انجام این بخش از مناسک حج، ناگزیر بودند با خود آب و غذا بردارند و ببرند؛ لذا روز هشتم را که روز آغاز عزیمت بود، یوم‌ التّرویه، یعنی روز آب برداشتن نام نهادند. □○در جنبه‌ی باطنی حج هم همین است. یعنی در مسیر لقاء خدا باید ماء ، عامل حیات‌بخش سالک الی الله باشد. تا کسی از سرچشمه‌ی آب ولایت توشه‌ای برنگیرد، نمی‌تواند راه لقاء خدا را تا پایان، به سلامت طی کند. □○در یوم‌التّرویه آب برداشته می‌شود و حاجی در مسجد الحرام و کنار خانه‌ی خدا یا در هر نقطه‌ی دیگر شهر، برای انجام اعمال حج، مُحرِم می‌شود. از نظر فقهی هر جای شهر مکّه باشد می‌تواند به احرام حج محرم شود. مُحرِم شدن به معنای حرمت گزاردن بر خدای متعال است. □○به یک تعبیر، احرام به رعایت حرمت حضرت حق و مراعات ادب بندگی قائل شدن است و تعبیر دیگر، حرام کردن آنچه بر خود حلال است. قسمت اعظم آنچه در احرام بر مُحرِم حرام می‌شود، حلال‌های الهی است. این نشان می‌دهد کسی که قصد سلوک الی الله می‌کند؛ بسیاری از چیزهایی را که بهره‌مندی از آنها برای دیگران روا و بلامانع است، بر خود حرام می‌کند. لذائذ و تنعّمات را بر خود حرام می‌کند. ○ناز پرورده تنعّم نبرد راه به دوست ○عاشقی شیوه‌ی رندان بلاکش باشد □○لذا محرم شدن، هم نوعی مراقبه‌ی عبودیّت و بندگی است، هم نوعی ریاضت و تحریم کردنِ آنچه بر دیگران حلال است. چراکه این فرد عازمِ سفرِ و دیدار خدای متعال است. کسی که چنین قصد و عزمی می‌کند، باید باب تنعّم و و لذّت‌جویی را بر خود مسدود کند؛ همین‌طور باید ادب بندگی را مراعات کند. هم حرمت حقّ متعال را پاس دارد؛ هم خویشتن را از تنعّمات بازدارد. ... □○در محضر استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۰۵ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei