eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آيات 254 - 253 ، بقره قسمت اول بخش دوم ● دفع اين توهم كه بعد از دعوت انبيا (علیهم السلام ) جنگ چه فايده دارد؟ و اشاره به علل پيدايش جنگ ها در اين آيات و سخن كوتاه آنكه : آيه شريفه ، در مقام رد و دفع توهمى است كه چه بسا به ذهن برسد، و آن توهم اين است كه رسالت ، خصوصا از اين جهت كه همراه با معجزاتى روشن است كه بر حقانيت آن دلالت مى كند، بايد بلاى جنگ هاى خانمان برانداز را از بين ببرد، نه اينكه خود رسالت ، آتش جنگ را برافروزد، حال يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه غرض خداى سبحان از ارسال رسولان و دادن معجزات به ايشان ، اين است كه مردم را به سوى سعادت دنيوى و اخرويشان هدايت كند، پس براى بدست آمدن اين غرض ، بايد آنان ر ا از قتال باز داشته ، ديگر اجازه چنين عملى را ندهد، و همه را در راه هدايت جمع و متحد سازد، و حال آنكه مى بينيم بعد از انبيا باز هم جنگ ها و مشاجرات در ميان امت هاى آنان ادامه دارد، و مخصوصا بعد از انتشار دعوت اسلام كه اتحاد و اتفاق از اركان و اصول احكام و قوانين آن است ، چرا بايد هنوز اين درگيرى ها در اين امت پديد آيد؟. و يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه مگر غير از اين است كه فرستادن رسولان و آوردن معجزات روشن ، براى دعوت به سوى حق است و براى اين است كه ايمان در دلها پديد آيد؟ ايمان هم از صفات قلب است ، و نمى شود آن را با زور در دلها ايجاد كرد، پس فايده قتال چيست ؟ و بعد از استقرار نبوت و پا گرفتن دعوت دينى ديگر جنگ چه معنا دارد؟ اين اشكال را در آيات قتال آورديم و به آن جواب داديم . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 470 در آيه مورد بحث ، خداى تعالى چنين پاسخ مى دهد كه ((قتال )) معلول اختلافى است كه امتها خودشان پديد مى آورند، چون اگر اختلافى نباشد كار اجتماعات به جنگ نمى كشد. پس علت به وجود آمدن جنگها در بين مردم ، اختلاف آنان است ، و اگر خدا مى خواست ، يا به كلى نمى گذاشت اختلافى پديد آيد، و در نتيجه ، جنگ هم پديد نمى آمد، و يا بعد از پيدا شدن اين علت آن را خنثى مى كرد، ليكن خداى سبحان آنچه را كه ما مى خواهيم ، انجام نمى دهد چون تابع خواست ما نيست ، او هر چه بخواهد مى كند و يكى از چيزهائى را كه خواسته ، اين است كه جلوى علت ها را نگيرد و امور عالم طبق سنت العلل و الاسباب جريان يابد،اين اجمال و خلاصه پاسخى است كه از آيه مى شود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
: □○فضایل علی علیه‌السلام گفتنی نیست؛ حق است اما گفتنی نیست! □○زیرا ما ضعیفُ‌العقل‌والایمان هستیم و ظرفیت نداریم. اگر بیان می‌کرد، بسیاری از مردم کافر می‌شدند و عده‌ای معدود ایمان می‌آوردند، همچنان که درباره حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام چنین اتفاق افتاد. □○در محضر بهجت، ج۱، ص۷۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○آموزه‌های غدیر - بخش سوّم○□ #آموزه‌ی_سوّم: □تبعیت از اهل‌بیت علیهم السّلام در فهمِ دین □در فهم
□○آموزه‌های غدیر - بخش چهارم○□ : □اهل تسلیم مطلق بودن در برابر خدا و معصومین علیهم السّلام □بین اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دو گروه قابل تشخیص هستند. یک عدّه اهل تعبّد و تسلیم مطلق در برابر خدا و رسول الله هستند؛ مثل ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار که بی چون و چرا هر چه را پیامبر بیان می‌کردند، پذیرا بودند. □یک عدّه هم مانند ابابکر، عمر، عثمان، معاویه و دیگران که در برابر رسول‌خدا برای خودشان حقّ نظر قائل بودند. لذا بارها چه در زمان خود پیغمبر، به رسول‌الله می‌گفتند حرفی که می‌زنی از طرف خدا می‌گویی یا از پیش خودت می‌گویی؟ یعنی اگر از پیش خودت می‌گویی ما قبول نداریم و زیر بار این حرف نمی‌رویم، و چه بعد از رحلت رسول‌الله اجتهاد در برابر نص کردند؛ برای مثال در اذان دست بردند. می‌گفتند: «متعتان محلتان فی زمن رسول الله و انا احرمهما و اعاقب علیهما» □حکم مسلّم شرعی را که خودشان می‌گفتند این حکم در زمان رسول‌خدا وجود داشت، ممنوع کردند و اعلام کردند ما هرکس را که به این حکم عمل کند، عقوبت و کیفر می‌کنیم. قرآن کریم فرمود: «و َمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ» هیچ مرد و زن مؤمنی حق ندارد بعد از اینکه خدا و رسول او امری صادر کردند، برای خودش حقّ انتخابی قائل باشد؛ در برابر نظر پیامبر و نظر قرآن نظر دیگری داشته باشد؛ بگوید درست است که پیغمبر امام و قرآن گفته‌اند؛ ولی به نظر من فلان چیز بهتر، مناسب‌تر و درست‌تر است. □یکی از درس‌هایی که از غدیر می‌گیریم این است که اهل تسلیم و تعبّد مطلق باشیم؛ در برابر سخن خدا و معصومین علیهم السّلام، خودمان را صاحب‌نظر ندانیم و برای خودمان حقّ انتخاب و اختیاری قائل نباشیم. .... □○استاد مهدی طیّب ۸۷/۰۹/۲۸○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□چرا خداوند به پیغمبر در گفت: " بلّغ ما اُنزل الیک" «آن چه به تو نازل شده است به مردم بیان کن و برسان»؟ □چون آن چه به عنوان باید از طریق پیامبر گفته می شد، پیش از آن گفته شده بود؛ اما چون به بیان نیامده بود، درقلمرو دین قرار نگرفته بود. دین آن هایی را می گویند که بیان شده باشد و گرنه، پیامبر حقایق فراوانی را در معراج گرفته است اما همه ی آن حقایق را بیان نکرد. □حتی حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: جدّ ما، با احدی در کنه آن چه با خود یافته بود سخن نگفت. □پس معلوم است یافته های حضرت خاتم که هنوز به بیان نیامده است، با احدی مطرح نشده است. □خلافت و علی(علیه السلام) در پیامبر بیان شده بود، روز تنها اظهار آن بود. پیامبر «من کنت مولاه» را از قبل گرفته بود ونه در روز غدیر. □در واقع، آن را در معراج هایش گرفته بود. در واقع تا قبل از غدیر، فقط آن ها را به بیان نیاورده بود، نه این که از آن مطلع نباشد. لذا ما تبلیغ را از مقام اظهار می گیریم نه مقام ایجاد. □پس، از آیه ی "یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک"َ ما این گونه استظهار می کنیم که مقام است، نه این که خداوند به پیامبر بگوید روز غدیر علی را از طرف ما جعل کن؛ چرا که این جعل را پیامبر از قبل از خداوند گرفته بود. این غدیر تنها مقام تبلیغ است. یعنی آن چه را قبلا گرفته ای و تا کنون مخفی داشته ای رابیان کن. □خلافت علی (علیه السلام) و فرزندانش به همان جعلی است که رسالت پیامبر است، لذا غدیر را می گیریم. یعنی به همان جعل رسول الله به مقام نبوت و رسالت، امیرالمومنین هم به مقام خلافت مجعول است. □●سخنرانی استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□میلاد با سعادت هفتمین نور آسمان ولایت امام موسی کاظم علیه السّلام را به محضر امام زمان ارواحنافداه و شیعیان آن حضرت تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
□تفسیر آیه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»□ □●[آن امر مهم و خطيری كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) مامور به ابلاغ آن شده است"ولايت" و جانشينی امير المؤمنين (علیه السلام) است] □●از اينجا و از همه آنچه تا كنون گفته شد بخوبی استفاده میشود كه در آيه شريفه رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) مامور به تبليغ حكمی شده كه تبليغ و اجرای آن مردم را به اين شبهه دچار می‌كند كه نكند رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) اين حرف را بنفع خود میزند، چون جای چنين توهمی بوده كه رسول اللَّه (صلی الله علیه وآله) از اظهار آن انديشناك بوده، از همين جهت بوده كه خداوند امر اكيد فرمود كه بدون هيچ ترسی آن را تبليغ كند، □●و او را وعده داد كه اگر مخالفين در صدد مخالفت بر آيند آنها را هدايت نكند، و اين مطلب رواياتی را كه هم از طرق عامه و هم از طرق اماميه وارد شده است تاييد میكند، چون مضمون آن روايات اينست كه آيه شريفه در باره ولايت علی (علیه السلام) نازل شده، و خداوند رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) را مامور به تبليغ آن نموده، و آن جناب از اين عمل بيمناك بوده كه مبادا مردم خيال كنند وی از پيش خود پسر عم خود را جانشين خود قرار داده است، و به همين ملاحظه انجام آن امر را به انتظار موقع مناسب تاخير انداخت تا اينكه اين آيه نازل شد... @mohamad_hosein_tabatabaei