سلام علیکم
یادمون نره برای هم دعا کنیم
و مواظب دلهای حسینی تون باشید
یاعلی✋
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش سوم1⃣ بحث فلسفى ● بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم
بخش سوم2⃣
بحث فلسفى
● بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و بيان فلسفى متكلم بودن خداوند)
بلكه اگر در معناى جمله (دلالت بر معنا) دقت كنيم ، ناگزير مى شويم كه بگوئيم : ذات خداى تعالى بر ذات خود دلالت مى كند، براى اينكه دلالت از هر راهى كه باشد بالاخره شانى از شئون هستى ، و اثرى از آثار آن است ، و هيچ موجودى اين دلالت را از پيش خود نياورده ، بلكه همانطور كه وجودش از خدا است دلالتش هم از خدا و قائم به خدا است ، پس هر موجود كه با وجودش بر موجودش دلالت مى كند،
اين دلالتش فرع دلالتى است كه به نوعى بر ذات خود دارد، (چون قبل از اينكه بر غير خودش دلالت كند بر هستى خود دلالت مى كند، و ساده تر بگويم به خاطر اینکه موجود هست ، بر وجود صانع خود دلالت دارد)، و اين دلالتها در حقيقت از خدا است ، پس دال بر اين موجود كه داراى دلالت است ، و دال بر دلالتش خداى سبحان است ، (زيرا او است كه موجودى آفريده كه با آثارش بر وجود خودش ، و با هستى خود بر وجود خدا دلالت مى كند).
پس خداى سبحان تنها كسى است كه با ذات خود هم بر ذاتش دلالت مى كند، و هم بر تمامى مصنوعاتش ، و بنابراين مى توان مرتبه اى از ذات او را كلام ناميد، همچنان كه به بيان گذشته مرتبه اى از فعل او را كلام ناميديم .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 498
پس خلاصه بيان فلسفى اين شد كه خداى تعالى از دو جهت متكلم است يك مرتبه از كلام ، صفت ذات است ،از اين جهت كه بر ذات او دلالت مى كند، و مرتبه ديگر آن صفت فعل است ، كه همان خلقت و ايجاد باشد، چون هر موجودى بر كمال پديد آورنده اش دلالت دارد.
و آنچه در اينجا از فلاسفه نقل كرديم به فرض كه درست هم باشد، لغت با آن مساعد نيست ، براى اينكه آنچه از كتاب و سنت كه براى خدا اثبات كلام كرده با امثال عبارات زير اثبات كرده ، مى فرمايد: ((منهم من كلم الله ))، ((و كلم الله موسى تكليما))، ((اذ قال الله يا عيسى ))، ((و قلنا يا آدم ))، ((انا اوحينا اليك ))، ((نبانى العليم الخبير)) و كلام به معناى عين ذات با هيچ يك از اين عبارت ها سازش ندارد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●چندین چراغ داریم و بیراهه میرویم!●■
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
■●در روایت آمده است که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «أَهْلُ بَیتی أَمانٌ لأَهْلِ الأرْضِ، کما أَنّ النجُومَ أَمانٌ لأَهْلِ السماواتِ؛ اهلبیت من، مایهی امنیت زمینیان هستند، همانگونه که ستارگان مایهی امنیت آسمانیان هستند».[۱]
■●آیا امکان دارد در شداید و گرفتاریها به آنها پناهنده شویم و آنها چاره نکنند و پناه ندهند و بلا را از ما مرتفع نکنند؟!
راه اهلبیت علیهمالسلام، راه نجات و سعادت و امان و مایهی سلامت دارَین دنیا و آخرت است. ....
■●در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●یادداشت های دکتر دینانی خدا را الله بگوییم یا «هو»؟●■ ■●در ادامه بخوانید: انسان کنشگر است خدا ر
■●یادداشت های دکتر دینانی
خدا را الله بگوییم یا «هو»؟●■
■●در ادامه بخوانید: ده سال پای درس امام خمینی●■
■منصور حلاج خود به این مسأله اشاره کرده و اسارت نفس و نفی انانیت را مورد تأکید قرار داده است. از ابن باکویه نقل شده که حمد پسر حلاج در شب آخر عمر پدرش به او گفت: ای پدر مرا نصیحت کن. حلاج به او گفت: فرزندم نفس خود را اسیر کن از بیم آنکه مبادا او تو را اسیر خود کند. حمد گفت: پدر آیا تنها یک چیز به من میگویی؟ حلاج گفت: وقتی عالم در کار بردگی است، تو در کار آن باش که کمترین ذره اش در حسن و جمال و عظمت، از کار دو عالم برتر است! حمد گفت: پدر آن چیست؟ حلاج گفت: #آن_معرفت_است.
■همان سان که در این عبارت مشاهده می شود مهم ترین پند و اندرز حلاج در آخرین شب عمر خود به فرزندش چیزی جز اسیر کردن نفس و نفی انانیت نیست. نکته قابل ملاحظه ای که در نصیحت حلاج به فرزندش مشاهده می شود این است که یک ذره معرفت را در زیبایی و عظمت از دو عالم و آنچه در آنهاست برتر و بالاتر شمرده است. موارد دیگری نیز در سخنان حلاج می توان پیدا کرد که او روی مسأله معرفت تکیه کرده و برای آن ارزش فراوان قائل شده است(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●استاد علی صفایی حائری
#رمز_انتخاب_شهداء●■
■●در هر راهى رنج و گرفتارى هست و براى تمامى مردم تحول و گردش هست.
و با همين رنج و تحول مؤمن عاشق مشخص مىشود و غفلت زدهى موقعيتها و غايب و گرفتار در نعمتها كه بر خود ستم كردهاند و حركت خود را در گرو شرايط و امكانات گذاشتهاند كنار مىروند و شهدا كه حضور مستمر داشتهاند انتخاب مىشوند و گواهان اتخاذ مىشوند، مؤمن غربال مىشود و كافر به هلاك مىرسد.
■●بهشت بدون جهاد و صبر به دست نمىآيد و با همين جهاد و شهادت است كه تمناى كسانى كه آرزوى مرگ را داشتند، ولى با ديدار آن،به آن خيره شدند و ايستادند، محك مىخورد.
■●و همينطور صبر و استقامت آنهايى كه همراه محمد و پس از محمد صلى الله عليه و آله از راه او باز نمىگردند و پشت نمىكنند، مشخص مىشود، كه خدا صابر را مشخص مىكند و به شاكرها پاداش مىدهد.
■●وارثان عاشورا، صفحه ۶۴●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■در راه دریافت حقیقت باید علم فکری را مقدمه ی علم شهودی قرار دهی و برای ادراک کنه این مطلب باید شهود را اصل قرار دهی و علم حصولی را فرع، اما نه بدان معنی که از فرع بی نیاز باشی.
■این فرعی است که تو را به جانب اصل رهنمون می سازد. پس فرع را برای نیل به اصل در آغوش بگیر و همواره به خاطر داشته باش که این علم فکری پلی است برای رسیدن به آنچه تو بدان مقصود به آفرینش در آمده ای
■مبادا گمان کنی که هر چه خیر است در دامن معرفت حصولی است پس همت بلند گیر و معرفت شهودی را غایت حرکتت قرار ده که از تو حرکت و از خدا برکت.
■از خدایت توفیق این حرکت را بخواه و به راه بیفت که بی منتها در بی منتهای خیر و کمال و سرور انسانی در انتظار تو نشسته انچنان که هر چه در ذهن خود از انها در نظر بگیری باز قطره در مقابل دریایی بی نهایت است
● #پس_همّت_را_جزم_کن
● #و_فرصت_را_از_دست_نده
● #و_به_راه_بیفت
● #که_راه_دراز
● #اما_خوشی_را_در_پیش_داری.
■●رساله رابطه علم و دین
استاد صمدی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●مصباحالهدی وسفینةُالنّجاة - بخش اوّل●■
■ايّام بسيار بزرگ، گرانقدر و درس آموزی است. خدای متعال توفيق داد يکبار ديگر ماه محرّم را با همهی جلالت و عظمتش و با تمام زيبايیها و جمالش و با همهی داغها و سوگهايش تجربه كنيم.
■عاشورا يك مكتب است؛ عاشورا تنها یک فاجعهی جانخراش برای گريستن، سوگوار بودن و بر سر و سينه زدن نيست.
■در مكتب عاشورا بايد انسان عاشورايی شويم ؛ والّا ساليان سال هم اشک بريزيم و بر سر و سينه بزنيم، امّا حال و هوای عاشورايی در جان ما ايجاد نشود، از عاشورا بهرهی چندانی نبردهايم.
■امام حسين عليهالسّلام امام است و امام كسی است كه اَمام و پيشاروی يک گروه حركت میكند و آنها را راهبری میکند؛ و شيعه يعنی كسی كه امام خود را مشايعت میکند؛ در پیِ امام خويش راه میپويد؛ گام بر جای گام امام خويش مینهد.
■تشيّع يعنی پيروی؛ يعنی در پیِ امام راه سپردن. اگر امام ما اباعبدالله الحسين عليهالسّلام است، و اگر طالب تشيّع آن بزرگواريم، لازمهاش اين است كه راهی را كه امام حسين عليهالسّلام طی كردند، طی كنيم.
#ادامه_دارد....
■●«استاد مهدی طیّب»
#مصباحالهدی_و_سفینهالنجاه●■