■●منطق #ابن_عباس منطق سياست و بازى سياسى بود، منطق عقل و دُها و رعايت مصالح نفس خود بود. او با منطق عقلى، صحيح مىگفت كه: انى اتخوف عليك فى هذا الوجه الهلاك، ان اهل العراق قوم غدر [من بر تو در اين سفر بيم كشته شدن دارم، زيرا اهل عراق قومى خيانتپيشهاند.]
(پس تو هم با آنها سياست بازى و غدر كن) اقم بهذا البلد فانّك سيّد اهل الحجاز، فان كان اهل العراق يريدونك كما زعموا فلينفوا عدوّهم [در همين شهر بمان، زيرا تو سرور اهل حجازى، پس اگر اهل عراق خواهان تو باشند چنانكه مدعىاند بايد دشمنانشان را دور سازند و از شهر خود برانند.] (خودشان بروند دم چك، اگر كشته شدند كه به جهنم، اگر غالب شدند و مهيّا شد تو برو.
درست اين منطق، منطق سياسيّون نفعى است نه منطق شهدا)
■●ثم اقدم عليهم، فان ابيت الا ان تخرج فسر الى اليمن فان لها حصوناً و شعاباً، و لأبيك بها شيعة [سپس نزد آنها برو؛ و اگر تصميم حتمى دارى كه بيرون شوى پس به يمن برو زيرا كه دژها و درههاى فراوان دارد، و پدرت در آنجا شيعيانى دارد.]
■●معناى كلام ابن عباس اين است كه اگر اهل عراق حاكمشان را بيرون نكردند و اهل جهاد نبودند تو هم آنها را رها كن. اين منطق منطق معامله است. منطق امام نه منطق غدر و كيد بود و نه منطق معامله و همكارى انتفاعى، صرفاً منطق ايثار و عقيده و شهادت در راه عقيده بود.
■●بشر يا منطق مكر دارد مثل اغلب سياسيون دنيا، يا منطق معامله دارد مثل احزاب سياسى امروز، يا منطق فدا و عقيده دارد مثل نوادر خلقت از قبيل امام حسين عليه السلام.
■●فَقالَ لَهُ الْحُسَيْنُ: يَا ابْنَ عَمِّ انّى اعْلَمُ انَّكَ ناصِحٌ مُشْفِقٌ [حضرت به او فرمود: پسرعمو! من مىدانم كه تو قصد خيرخواهى و دلسوزى دارى.] (براى شخص من و مصالح شخص من) وَ لكِنِّى قَدْ أزْمَعْتُ وَ أجْمَعْتُ عَلَى الْمَسيرِ [ولى من تصميم قطعى براى حركت گرفتهام.]. مقصود حضرت اين نيست كه گفتار از روى حسن نيت است ولى من اين مقدمات و نتايج را قبول ندارم، بلكه مقصود اين است كه اين مقدمات و نتايج براى كسى كه بخواهد از اين راه برود و اهل معامله و معاوضه باشد درست است ولى راه من اين راه نيست و منطق من منطق درد عقيده داشتن و درد خيرخواهى داشتن است، درد طبيبى است كه از غم مريضها رنج مىبرد.
(عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ) [توبه: ۱۲۸]، راه من راه شهادت است. منطق شهيد منطق ديگرى است غير از منطق عقل عملى انتفاعى. معناى «انَّ اللَّهَ شاءَ انْ يَراكَ قَتيلًا» اين است كه خدا از تو روح شهادت مىخواهد (انَّ لَكَ دَرَجَةً لَنْ تَنالَها الّا بِالشَّهادَةِ).
■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی ج ۲ ص ۱۰۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●زیارت یعنی حضور زائر نزد مَزور●■
■●هنگامی که زائر در وطنش قصد عزیمت به سوی مرقد هر یک از اهل بیت علیهم السّلام میکند، صاحب آن مرقد ملائکهای را به وطن آن زائر میفرستد تا او را همراهی کنند.
■●آن ملائکه همراه با آن زائر به زیارت میآیند و بعد از اینکه قصد بازگشت نمود، همراه او میروند و او را به وطنش میرسانند و به خدمت صاحب مرقد بازمیگردند و ایشان به آنها دستور میدهند که در حرم بمانید و تا قیامت از طرف آن زائر به عبادت بپردازید.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
#زیارت_اهلبیت_علیهمالسلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
■طالب #علم_ومعرفت بايد قلب خود را از وساوس شيطانى،و وجود خود را از هواجس نفسانى تصفيه و تنقيه نمايدو امراض روحانى رابه تهذيب معالجه كند، بعد از آن شروع به تحصيل علوم نموده لذايذ روحانى را ادراك نمايد.
#یاعلی
■●هزار و یک نکته |نکته ی۷۸۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴روز ورود قافله اسرا به شام، بعد از سه روز متوقف کردن آنها پشت دروازه شهر برای آذین بستن و جشن گرفتن به خاطر اسارت گرفتن خاندان اهل بیت پیامبر خدا ....
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت هشتم)●■ ■●زمينههايی كه به معاويه امكان داد حكومت خودش و
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت نهم)●■
■●اين سه زمينه متأسّفانه وجود دارد؛ در مردمی كه نه فهم درستی دارند، نه ايمان جدّی و قوی دارند و از آن طرف هم بسياريشان برّهوار دنبال رئيس قبيلهها حركت میكنند.
■●واقعاً #معاويه آدم زيركی بود؛ بهشدّت زیرک و مكّار بود. اين نكتهها را خوب درك كرد ولذا سه اقدام اساسی كرد برای آنكه بتواند با استفاده از اين بستر مساعد به اغراض خود برسد:
■● ۱-استفاده از ابزار #تبليغات؛ بهشدّت فعّال كار كرد؛ شعرای زيادی را استخدام كرد و به آنها پول داد كه در مدح معاويه و يزيد و در ذمّ اميرالمؤمنين علیه السلام و خاندان پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شعر بسرايند و اين اشعار بين مردم رايج ميشد و در زبانها میگشت.
■●دومین گروهی كه در كار تبليغاتی خود به كار گرفت، قُرّاء بودند. اینان غير از قاريانی هستند كه امروز قرآن را با صدای زيبا میخوانند و ما به آنها قاری ميگوييم. در صدر اسلام قرّاء در واقع مفسّران قرآن بودند؛ عالمان قرآنشناس؛ كسانی كه ميتوانستند دين را براي مردم تبيين كنند. معاویه اينها را هم استخدام كرد و به كار گرفت تا آن فهم انحرافی و تفسير اموي از دين را در بين مردم رايج كند. سومين گروهی كه استخدام كرد، جاعلان حديث بود؛ کسانی كه پول میگرفتند و احاديث دروغین در مذمّت اهلبيت علیهم السلام و اميرالمؤمنين علیه السلام و در ستایش معاويه و بنیاميّه و يزيد و امثال اينها از زبان پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جعل ميیكردند.
■●پس اوّلين ابزار معاويه، #تحميق بود؛ استفاده از وسايل مختلف تبليغاتی برای اینکه افكار را بهسمت اغراض خودش شكل دهد.
■●۲- دومين كاری كه معاويه كرد #تطميع بود؛ خريدن افراد مؤثّر در جامعه؛ مثل رؤسای قبايل که برایتان گفتم. چون اين نقطه ضعف را شناخته بود و ميدانست مردم دنبال رؤسای قبايل خود حركت ميكنند و اصلاً فهم و شعور و تجزيه و تحليل برايشان مطرح نيست، با پولهای كلانی كه فرستاد، افراد تأثيرگذار در جامعه را خريد.
■●۳-و سومين كاری كه كرد، #تهديد و #ارعاب و قتل و كشتار و دست زدن به خشونتهای بهشدّت مخوف بود. يعنی اگر كسي بعد از آنهمه تبليغات و تحميقی كه معاويه درصدد آن بود و بعد از تطمیع و خريدن رؤسای قبايل، باز هم جلوی معاویه میايستاد، آن موقع بود كه او را به شديدترين صورت سركوب ميكرد. معاويه، چهرههای بزرگی از مؤمنان را به شهادت رسانيد. شخصيّتهای بسيار والامقامی از اصحاب اميرالمؤمنين علیه السلام را مظلومانه به شهادت رساند! مظلومانه! حالا چه خودش مستقيماً و چه از طريق عواملش مثل فرماندارها و فرمانرواهايی كه در مناطق مختلف تحت سلطهی او حكومت ميكردند. ياران صديق اميرالمؤمنين علیه السلام را شهيد كرد؛ مثل رُشَيد هَجَری و امثال ايشان كه سفّاكانه آنها را به شهادت رساند و از اين طريق توانست به هدف خودش كه تحت فرمان درآوردن جامعه و تحميل كردن ولايتعهدی يزيد بود، دست پيدا كند.
■●بههرحال اينها نكتههای عبرتآموزی است كه بايد برای عصر و زمان خودمان از آن درس بگيريم.
#ادامه_دارد...
■● #سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷●■
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●زیارت، تغییر اردوگاه؛ از اردوگاه جهل به اردوگاه عقل●■
■زیارت، در واقع تغییر اردوگاه است؛ از اردوگاه جهل به اردوگاه عقل.
■زائر با تشرّف به محضر مزور، از اردوگاه جهل که سرداران و رزمندگان آن، شهوت و غضب، هوای نفس و دنیاطلبی و رذائل اخلاقی است، جدا میشود؛ صف جدا میکند و ملحق میشود به سپاه عقل.
■سرداران و رزمندگان سپاه عقل هم ایمان، یقین، تسلیم، رضا، اخلاص، تقوا و فضائل اخلاقی است.
■زیارت یک تغییر اردوگاه اینچنینی است. این نکته را در خیمهگاه برای عزیزان گفتم که ما الان به خیمهی اباعبدالله الحسین علیه السّلام ملحق شدهایم. میدانید که شب عاشورا ۳۵ نفر از لشکریان عمرسعد، جدا شدند و به سپاه اباعبدالله الحسین علیه السّلام ملحق شدند و فردای آن روز هم به شهادت رسیدند و به آن مرتبهی عظیم دست پیدا کردند. خوب این نماد بیرونی است.
■یک نماد درونی هم دارد؛ یعنی امام حسین علیه السّلام در درون ما همان حقیقت عقل است و عمرسعد همان حقیقت جهل.
■این رویارویی در کربلای زمین و ارض وجود ما و عاشورای درون ما، بین جنود عقل و جهل برقرار است. حال اگر کسی از جنود جهل جدا شود و به جنود عقل ملحق شود، در واقع همان اتّفاق افتاده است؛ اینکه «کُلُّ یَومٍ عاشوراء وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء» حقیقتش همین است.
■ما تا دیروز در دنیا غرق بودیم؛ الان آمدیم به لشکر امام حسین علیه السّلام ملحق شدیم؛ از لشکر عمرسعدِ درونمان جدا شدیم و به لشکر امام حسین باطنمان ملحق شدیم و انشاءالله طوری باشد که دوباره پشیمان نشویم و برنگردیم.
■یعنی این حرکت ظاهری که به صورت زیارت مقرّر و وضع شده، آن حقیقت باطنی را میرساند؛ اینکه انسان از خانه و زندگی و شغل و عنوان و همه چیز خودش میبُرد و به مزور ملحق میشود، در واقع همان جدا شدن از آن ویژگیها و خصلتهای منفی است؛ از آن دنیاطلبیها و هواپرستیها و خودخواهیها و خودبینیها و رذائل، و ملحق شدن به لشکر فضائل.
■بنابراین زیارت یک نوع تغییر اردوگاه است. یعنی فرد قطع رابطه میکند؛ مثل حرّ بن یزید ریاحی دیدید که چطور بُرید؛ از همهی مقاماتش، فرماندهیاش، عنوانش، سلامتش و جانش... از همه چیز بُرید و آمد به لشکر امام حسین علیه السّلام ملحق شد. زیارت یک چنین حقیقتی است.
■انشاءالله انسان در زیارت اینگونه قصد کند؛ چون میرود که به لشکر و سپاه مزور ملحق شود.....
■●استاد مهدی طیّب ۸۸/۰۷/۰۲●■
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■پنجشنبه که میشود
ثانیـه هایمـان
سخت بوی دلتنگےمیدهد
وعده ای آن طرف
چشم به راه هدیه ای، تاآرام بگیرند
" با فاتحـــــه و صلواتے "
" هوایشان را داشته باشیم "
@mohamad_hosein_tabatabaei