کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□علامه مجلسی رحمهالله مینویسد: «پس از نوافل یومیه، نمازی مانند این نماز بهلحاظ سند و زیادی ثواب ن
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْفَعْهَا فِي عِلِّيِّينَ، وَ تَقَبَّلْهَا مِنِّي، وَ اجْعَلْ نَائِلَكَ وَ مَعْرُوفَكَ وَ رَجَاءَ مَا أَرْجُو مِنْكَ فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَ مَا جَمَعْتَ مِنْ أَنْوَاعِ النَّعِيمِ، وَ مِنْ حُسْنِ الْحُورِ الْعِينِ، وَ اجْعَلْ جَائِزَتِي مِنْكَ الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ وَ غُفْرَانَ ذُنُوبِي، وَ ذُنُوبِ وَالِدَيَّ وَ مَا وَلَدَا، وَ جَمِيعِ إِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ، الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ، وَ أَنْ تَسْتَجِيبَ دُعَائِي وَ تَرْحَمَ صَرْخَتِي وَ نِدَائِي، وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِبًا خَاسِرًا، وَ اقْلِبْنِي مُفْلِحًا مُنْجِحًا مَرْحُومًا، مُسْتَجَابًا دُعَائِي، مَغْفُورًا لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ، قَدْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ، فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْكَ، يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ، يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ، يَا نَفَّاحًا بِالْخَيْرَاتِ، يَا مُعْطِيَ السُّؤْلَاتِ، يَا فَكَّاكَ الرِّقَابِ مِنَ النَّارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، ن فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي، وَ ارْحَمْ صَرْخَتِي وَ تَضَرُّعِي وَ نِدَائِي
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #ازدواج
استاد علی صفایی حائری●□
#حصار_امن
□●من كه پيش از ازدواج در آتش شهوت مىسوختم امروز با خوانده شدن خطبه عقد و جارى شدن آن بر زبان عاقد، مثل آبى كه بر تمام اين آتش ريخته باشند ديگر هيچ احساسى نداشتم.
اين جريان تا جايى ادامه پيدا كرد كه با حيرت به خودم شك كردم و اين حالت سرد و بىميلىِ جديد، به سؤالى تبديل شد كه در نهايت چارهاى جز طرح مسأله نديدم.
وقتى خدمت حاج آقا رسيدم حال جديد خودم را بيان و اظهار نگرانى كردم.
ايشان در جواب گفت :
تو تا ديروز با شرايطى كه داشتى طعمه مناسب و خوبى براى شيطان به حساب مىاومدى و اين بود كه شيطان تمام توان و انرژى خودش رو براى دست يابى به اهدافش به كار مىبرد و تمامى درهاى ورود به سمت نابودى تو رو امتحان مىكرد و اين بود كه در تو شعله هاى شهوت، با برنامه ريزى او سر به آسمان مىگذاشتند، ولى امروز با تدبير تو و حصار امنى كه از ازدواج به دور خودت كشيدى، راههاى نفوذ شيطان رو بسته و اين كه از تو نااميد و دست از سرت برداشته و اين تو هستى كه با اين عملكرد صحيح به استغنايى در اين امر رسيدهاى، ولى اينها به اين معنا نيست كه او تا ابد تو را رها كنه، او با بسته ديدن راههاى موجود به دنبال راههاى نفوذ جديدى مىگرده كه تو در آينده با عملكردهات و نشان دادن نقطه ضعفهاى خودت به دست او مىدى و راه جديدى براى او باز مىكنى و اين اونه كه فعاليت خودش رو از نو آغاز مىكنه.
پس اين استغنا را غنيمت بشمار و با گامهاى صحيحى كه بر مىدارى اين فرصت دوباره را به او نده و نقطه ضعفى از خودت به جا نگذار.
□●« اگر شيطان از دريچه شهوت و غضب، از دريچه نفس و زينتهاى دنيا داخل مىشود و اظهار مىدارد: «لاَُغْوينَّهُمْ» و «لاَُزَيِّنَنَّ لهم »؛ كه هر آينه آنها را اغوا مىكنم و براى آنها زينت مىبخشم، پس بايد با محبت خدا و با بصيرت و معرفت، راه شيطان را بست و هم زمان به تأمين نيازها پرداخت و به ازدواج و تشكيل خانواده روى آورد، تا با انس و عاطفه و كانونهاى گرم خانواده از اغوا و فريب شيطان جلوگير شد و به تربيت و سازندگى آنها پرداخت، تا بحران عاطفه و فشار جنسى و گرفتارىها، طعمه براى دشمنان قسم خورده فراهم نسازد و فرزندان گرفتار اسلام را در دست كفر و الحاد و فساد و تباهى و خود فروشى و وطن فروشى، اسير ننمايد. روابط متكامل زن و مرد، ص: ۱۱»
□●رد پای نور در خاطرات من●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●چرا زیارت سیدالکریم معادل زیارت سیدالشهداست؟●■
■یکی از اولیاء خدا فرمودند: من از مرحوم علامه طباطبایی سوال کردم که علت عظمت حضرت عبدالعظیم چیست که زیارت او معادل زیارت سیدالشهداست؟ همانطور که امام هادی (علیهالسلام) فرمودند: «مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(علیه السلام) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(علیه السلام) بِکَربَلا= کسی که زیارت کند عبدالعظیم(علیهالسلام) را، مانند کسی است که به زیارت حسین (علیهالسلام) در کربلا رفته باشد».
☑️ پاسخ علامه این است:
در بین بعضی از امامزادهها، مسئله #عُجب وجود داشته است. مثلا بعضی از فرزندان امام حسن (علیهالسلام) نسبت به نوادگان امام حسین(علیهالسلام) حسادت میکردند که چرا نسل امامت در خانواده امام حسین قرار گرفته است؟ بعضی از آنها زیر بار امامت امام حسین نمیخواستند بروند.
اما حضرت عبدالعظیم یک فقیه بزرگ از بنی الحسن است. ایشان شخصیت بزرگ و محدث قدرتمندی بود. علت این بزرگی و عظمتش را علامه این گونه بیان میکند که ایشان آن جو حسادت و خودبرتربینی که همان حملهی شیطان از راست است را شکست. در مقابل امام زمانش یعنی امام هادی (علیهالسلام) زانو زد و گفت آقا من شما را به امامت قبول دارم. من آمدهام بگویم شما تایید کنید که من مسلمان هستم یا نه! دین دارم یا نه! اگر شما تائید نکنید اشکالم را بگویید. در واقع دینش را بر حضرت عرضه کرد.
■وقتی انسان این طور خودش را در ۴ بخش (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) میشکند، خدا او را بالا میبرد و عزت میدهد. پس آدمی که حق گراست، بزرگ میشود؛ حتی اگر به ضررش باشد.
شما نگاه کنید که ما چقدر مقدسینی داشتیم که در مقابل امام ایستادند و اصلاً کوتاه نیامدند. هنوز هم هستند و در مقابل نایب امام زمان (علیه السلام) می ایستند. مثل شیطان در مقابل خدا.
■●از سلسله بحثهای استاد شجاعی، انسانشناسی قم (تصویر باطن انسانی)، جلسه ۴●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" مستور و مست "○□
□مستور و مست، هر دو، چو از یک قبیله اند
□ما دل به عشوۀ که دهیم، اختیار چیست؟
□در قبیله آدمیزاد هم مست و هم مستور هست، برخی را به شراب زیبایی شور عشق داده اند و برخی دیگر را به زهد و پرهیز و خلوت و مستوری خوانده اند، برخی چون شاخۀ تاک خوشه های شیرین و مستی بخش می دهند و برخی چون ریشۀ تاک هرچه توانند می گیرند و امساک می کنند، اما این امساکها پیش طلایۀ بخشش هاست الّا آنکه اختیار عارف مقام شاخه است و اختیار زاهد ریشه های گدایی و گرفتن است و چون چنین است ما را چه ملامت است بر یکدیگر به مستوری و مستی، الا آنکه در ساحت تعلیم گویند که گشاده دست باشید و بُخل و امساک نورزید و این تعلیم منافات با درک آن حقایق کلی ندارد که: " هر کسی را بهر کاری ساختند ".
□○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#عقل_و_عشق
□○اساس عالم بر عقل و عشق است و عقل و عشق، مسئلهای بنيادی است. براي اينکه انسان از هر دو ويژگی برخوردار است. انسانْ عاقل است، همچنين عاشق است؛ عشق هم از ويژگيهای انسان است.
□○بحث اين است که آيا انسان، در آن واحد، هم میتواند عاقل باشد و در همان حال عاشق باشد؟ يا اگر عاشق شد، بايد با عقل خداحافظی کند و آن را به سويی کنار بگذارد؟ بنده چنين عقيدهای ندارم. انسان در عين عقلانيت، ميتواند عاشق باشد و در عين شيدايی نيز ميتواند عين عقلانيت را داشته باشد. من بين عقل و عشق، تضادی نمی بينم.
□○عشق، کشش به سوی معشوق است. عشق بدون معشوق نداريم، عقل بدون معقول هم نداريم. عاشق، معشوقی دارد و عاقل، معقولی. بعضی ممکن است بگويند ما معشوق معينی نداريم، عاشق عشقيم! خود عشق هم میتواند معشوق باشد. شاعری گفته است: «عاشق عشقم و ديوانه ديوانگیام».
□○اگر عاشق، معشوقی دارد، در جهت معشوق حرکت ميکند؛ يعني عشق او را به سوی معشوق میکشد كه جاذبه بی حسابی دارد وخيلی نيرومند است و چيزی در مقابل عشق نمی تواند مقاومت کند. اما سخن اين است که وقتی عاشق به معشوق توجه دارد و به سمت او ميرود، آيا به معشوقش يا عشقش آگاهی دارد؟ اگر آگاهی ندارد و معشوق خود را نمیشناسد و حتی قدرش را هم نمیشناسد و عشقش جهت ندارد و يک کشش کور است، در اين صورت من آن را عشق نمینامم! تنها يک کشش و يک جاذبه است؛ مغناطيس هم يک جاذبه است. کششهای زيادی در عالم هست، ولي عشق نيست. عشق جاذبه و کششی است که در آن، آگاهی و درايت و خرد هست و اينها از ويژگيهای عقل است؛ يعنی انسان عاقل، عاشق میشود.
#یاعلی
□○دفتر عقل و آیت عشق
حکیم متاله دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○رندان به وعده ی نسيه دل نمی دهند
○مارا شراب دنيوی روضه ها خوش است
#حامد_فلاحی_راد
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○سوره ی فجر در دهه اول ماه ذی الحجه○□
□در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است:هر کس سوره فجر را را در #دهه_اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.
○مجمع البیان، ج۱۰○
@mohamad_hosein_tabatabaei
□مرحوم دولابی□
□مجالس #ذکر اهل بیت علیهم السلام حوض #کوثر است، انسان را تمیز و سبک میکند؛ روضهای از روضههای #بهشت است.
□الآن در #حوض کوثر هستید. تعقّل و تدبر کنید تا دریابید. آیا مجالس یاد خدا و اهل بیت علیهم السلام همان #آب کوثر نیست که اهل بیت علیهم السلام تقسیم می کنند؟
□مصباح الهدی ۲۶۱□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت دوم
بخش ششم
● سخن صاحب المنار در رد نظر آن مفسران
تفسير المنار در ذيل آيه ((الذين ياكلون الربوا لا يقومون ...)) مى گويد.ابن عطيه در تفسير خود گفته : منظور از اين عبارت : تشبيه رباخوار در دنيا به كسى است كه در اثر عارضه غش از حال طبيعى خارج شده ، همچنان كه خود غشى را هم كه حركاتى غير طبيعى دارد تشبيه به جن زده كرده و مى گويند: فلانى جن زده شده .
آنگاه مى گويد: آنچه از آيه به ذهن مى رسد همين معنائى است كه ابن عطيه گفته : ليكن بيشتر مفسرين نظريه اى بر خلاف آن دارند، و گفته اند: مراد از قيام برخاستن از قبر در قيامت است ، و خداى سبحان اين را براى رباخواران در قيامت علامت قرار داده كه وقتى از قبر برمى خيزند چون افراد غشى برخيزند.
اين مطلب را محدثين از ابن عباس و ابن مسعود نقل كرده اند، بلكه طبرانى هم اين قسمت از حديث را از عوف بن مالك (بدون اين كه سند را به صحابه برساند) نقل كرده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: از گناهى كه نابخشودنى است دورى كن ، و آن عبارت است از غلول (خيانت )، كه هر كس به هر مقدارى خيانت كند روز قيامت او را با خيانتش مى آورند، و زنهار! بپرهيز از رباخوارى ، كه خورنده ربا در قيامت ديوانه و مخبط محشور مى شود.
آنگاه مى گويد: آنچه از آيه به ذهن هر كسى مى رسد همان است كه ابن عطيه گفته ، چون هر جا كلمه ((قيام )) ذكر شود معناى معروف ((برخاستن )) به ذهن خطور مى كند كه آن نيز به دو معنا است ، يكى ايستادن و يكى قبول تصدى يك عمل ، و در آيه شريفه هيچ دليلى كه دلالت كند بر اينكه مراد، سر از قبر برداشتن است ، وجود ندارد، و رواياتى كه مى گويد راجع به قيامت است خالى از اشكال نيستند، و وحى قطعى هم نيست كه نتوان ردش نمود، و بعضى از آنها هم كه سندش به صحابه نمى رسد، نمى تواند مفسر آيه باشد.
دليل اينكه اين روايات قابل اعتماد نيست اين است كه احدى آيه را به غير آن معنائى كه ابن عطيه گفته بود تفسير نمى كرد، بله ! اشخاصى چنين تفسير كرده اند، كه صحت گفتارشان حتى براى خودشان هم مسلم نشده است .
صاحب المنار سپس اضافه كرده كه بازرگانان حديث كه كارشان جعل روايت است ، براى تأييد روايات جعلى خود به ظاهر بعضى آيات تمسك مى كنند، بعد كه مواجه با اشكال مى شوند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 636
روايتى ديگر جعل مى كنند تا با آن آيه نامبرده را تفسير كنند و بهمين جهت در رواياتى كه در تفسير قرآن وارد شده ، روايت صحيح خيلى كم است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei