#ازدواج
#معيار_انتخاب_همسر
■●واقعآ معيار انتخاب همسر چه بود؟
هر روز با يك مورد جديد و يك خانواده جديد آشنا مىشدم. يكى فقير يكى ثروتمند، مذهبى، تاجر...
حاج آقا در مدتى كه دنبال موردى براى ازدواج بودم افرادى را معرفى مىكرد و حتى موقعيت ديدن را هم براى من فراهم مىكرد.
■●يادم هست از آخرين كسانى كه به من پيشنهاد دادند دختر يكى از افراد صاحب نفوذ و شناخته شده بود كه وصلت با آن خانواده براى هر كسى امكان پذير نبود.
وقتى حاج آقا نظر مرا خواست، من كه از طرفى به خاطر موقعيت خانوادگى و اجتماعى آنها راغب و از طرفى معيارى براى انتخاب همسر نداشتم، گفتم: حاج آقا يعنى قبول مىكنند؟
■●اگر من باهاشون صحبت كنم قبول مىكنند ان شاء الله.
ـ خب، من براى اينكه بفهمم انتخابم درسته يا نه بايد به چه چيزى توجه داشته باشم؟! يكى از مشكلات من در انتخاب همسر همينه كه اصلاً نمىدونم با چه معيارى بايد همسرم رو انتخاب كنم و اگه راستش رو بخوايد يكى از مواردى كه تا حالا هم توى ذهن من بوده، همين بنده خداييه كه شما پيشنهاد كرديد ولى همين امر باعث مىشد از گفتنش خوددارى كنم.
■●اينكه من اين خانواده رو هم به تو پيشنهاد دادم يك دليلش همين بود كه احتمال مىدادم در نظر خودت هم باشه كه فهميدم بله! در ذهن تو هم بوده، و اما اينكه پرسيدى با چه معيارى بايد زن آينده خودت را انتخاب كنى :
از اونجا كه قراره #تو تكيه گاه و پاى خانواده باشى بايد كسى رو انتخاب كنى كه به تو افتخار كنه و مايه مباهات او باشى نه اينكه تو بخواهى به او يا خانواده و موقعيت آنها افتخار كنى و...
■●آنها كه به خاطر تمامى نيازها و تمامى ابعاد وجود خويش براى زناشويى، براى انس، براى شناخت كسرىها و ضعفها و بهره بردارى از برخوردها و استقامت در مشكلات ازدواج مىكنند، با آنها كه به خاطر عادت و يا به خاطر كسب اعتبار و وجاهت وصلت مىكنند و به سراغ بزرگان مىروند و كسانى را مىخواهند كه بر آنها تكيه كنند و به آنها افتخار كنند، برابر نيستند.
■●اينها ذليل همين تعلقها و اسير همين ضعفها مىشوند و دنباله مىشوند، كه نقطه ضعفها آدمىرا به دنبال خود مىكشاند. مىگويند شترى خوابيده بود. روباهى مىگذشت، به شتر روى آورد و با دم شتر بازى آغاز كرد تا آنكه دمش را با دم شتر گره زد. شتر برخاست. دم كوتاه اين دو به هم گره خورده بود. روباه معلق مانده بود و به دنبال شتر تاب مىخورد. گربهاى اين صحنه را ديد. از روباه پرسيد چه بر سرت آمده؟ روباه گفت: هيچ! با بزرگان وصلت كردهايم!
■●راستى كه ضعفها و تعلقها آدمىرا به ذلت مىكشاند و وصلتهاى ذليل، كار جوان مردان نيست.
«روابط متكامل زن و مرد، ص: ۱۴»
■●مرد زندگى با كسى همراه مىشود كه به اين مرد افتخار كند نه آن كه وثاق و پيوندى را به گردن بگيرد كه او را به دنبال بكشاند و در ذلت بنشاند. كسى كه مىخواهد در كلاس ازدواج بياموزد با كسى كه مىخواهد از توشه ازدواج نواله بخورد و افتخار جمع كند، برابر نيستند.
در انتخاب همسر كسى را دنبال كن كه بر تو تكيه داشته باشد و به تو افتخار كند.
■●رجل، پاى زندگى است. اين مرد است كه بايد تكيه گاه باشد نه اينكه خود ذليل و متكى به غير باشد.
«روابط متكامل، ص: ۱۴ و ۲۲»
#یاعلی
■●رد پای نور در خاطرات من، خاطراتی از استاد علی صفایی حائری●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○«توصیهی آیتالله بهجت قدسسره به خواندن #نماز_جعفر_طیار جهت رفع موانع ازدواج» #انتشار_برای_اولین_بار به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام؛ روز #ازدواج○□
□حضرت آیتالله بهجت قدسسره□
□برای شکرانه این نعمت (#ازدواج)، دعا کنید برای همه مؤمنین و مؤمناتی که محتاجند به این امر [که] خداوند وسایلش را برای آنها هم فراهم و مهیا کند. [و دعا کنید خداوند] موفقشان کند به این امر خیری که حافظ نصف ایمان است. که شکرانه سبب شود برای تکمیل نعمت شما، ادامه نعمت شما، تحصن (حفظ) نعمت شما، و نیز مبارک بودن این نعمت برای خودتان. (دعا برای فراهم شدن زمینه ازدواج برای دیگران، باعث حفظ و ادامهدار شدن زندگی مشترک میشود و به آن برکت میدهد.)
□ #سؤال: یکی از بستگان ما امر ازدواجشان مشکلی پیدا کرده دعا بفرمایید.
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره
□خدا ان شاءلله [مشکل او را حل کند]. خودشان دعا کنند. نماز جعفر را بخوانند به همان ترتیبی که در [کتاب] زاد المعاد است، و بعد از آن (بعد از نماز) در سجده حاجتشان را بخواهند و چون امر [مهمی] است [چرا که] هم دنیایی و هم آخرتی [است]، لذا در آن وقتی که دعایشان را در سجده [از خدا] میخواهند، مختصری چشمشان را تر کنند(کمی اشک بریزند).
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #ازدواج
استاد علی صفایی حائری●□
#حصار_امن
□●من كه پيش از ازدواج در آتش شهوت مىسوختم امروز با خوانده شدن خطبه عقد و جارى شدن آن بر زبان عاقد، مثل آبى كه بر تمام اين آتش ريخته باشند ديگر هيچ احساسى نداشتم.
اين جريان تا جايى ادامه پيدا كرد كه با حيرت به خودم شك كردم و اين حالت سرد و بىميلىِ جديد، به سؤالى تبديل شد كه در نهايت چارهاى جز طرح مسأله نديدم.
وقتى خدمت حاج آقا رسيدم حال جديد خودم را بيان و اظهار نگرانى كردم.
ايشان در جواب گفت :
تو تا ديروز با شرايطى كه داشتى طعمه مناسب و خوبى براى شيطان به حساب مىاومدى و اين بود كه شيطان تمام توان و انرژى خودش رو براى دست يابى به اهدافش به كار مىبرد و تمامى درهاى ورود به سمت نابودى تو رو امتحان مىكرد و اين بود كه در تو شعله هاى شهوت، با برنامه ريزى او سر به آسمان مىگذاشتند، ولى امروز با تدبير تو و حصار امنى كه از ازدواج به دور خودت كشيدى، راههاى نفوذ شيطان رو بسته و اين كه از تو نااميد و دست از سرت برداشته و اين تو هستى كه با اين عملكرد صحيح به استغنايى در اين امر رسيدهاى، ولى اينها به اين معنا نيست كه او تا ابد تو را رها كنه، او با بسته ديدن راههاى موجود به دنبال راههاى نفوذ جديدى مىگرده كه تو در آينده با عملكردهات و نشان دادن نقطه ضعفهاى خودت به دست او مىدى و راه جديدى براى او باز مىكنى و اين اونه كه فعاليت خودش رو از نو آغاز مىكنه.
پس اين استغنا را غنيمت بشمار و با گامهاى صحيحى كه بر مىدارى اين فرصت دوباره را به او نده و نقطه ضعفى از خودت به جا نگذار.
□●« اگر شيطان از دريچه شهوت و غضب، از دريچه نفس و زينتهاى دنيا داخل مىشود و اظهار مىدارد: «لاَُغْوينَّهُمْ» و «لاَُزَيِّنَنَّ لهم »؛ كه هر آينه آنها را اغوا مىكنم و براى آنها زينت مىبخشم، پس بايد با محبت خدا و با بصيرت و معرفت، راه شيطان را بست و هم زمان به تأمين نيازها پرداخت و به ازدواج و تشكيل خانواده روى آورد، تا با انس و عاطفه و كانونهاى گرم خانواده از اغوا و فريب شيطان جلوگير شد و به تربيت و سازندگى آنها پرداخت، تا بحران عاطفه و فشار جنسى و گرفتارىها، طعمه براى دشمنان قسم خورده فراهم نسازد و فرزندان گرفتار اسلام را در دست كفر و الحاد و فساد و تباهى و خود فروشى و وطن فروشى، اسير ننمايد. روابط متكامل زن و مرد، ص: ۱۱»
□●رد پای نور در خاطرات من●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □وقتی این چهار #عادتِ شاخص #لجن_خوری؛ #زیبائی_طلبی؛ #لاشخوری و #شهوت_پرستی را
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□خوب،میخواهی به حیاتِ انسانی برسی؟
□به اذن او بباید رهنمون را
□بگیرد چهار مرغ گونه گون را
□می خواهی #حیات_انسانی را پیدا کنی، راهی جز پرسیدنِ از حقیقتِ عالم نداری؛ باید بپرسی راهِ رسیدنِ به حیاتِ انسانی چیست؟ چون دیگران نمی دانند؛ #مکاتب_مادّی نمی توانند به من و شما راهِ حیاتِ انسانی را نشان دهند.
□چه کسی باید من و شما را راهنمائی کند؟
«به اذن او بباید رهنمون را»، باید رفت به درگاهش و گفت: خدایا من قوۀ #شهوت دارم چه کنم؟ چگونه خلاص شوم؟ می گویند چَشم؛ برو کتاب #نکاحِ_فقه مرا بخوان. برو #ائمۀ من (#سفرای_الهی) به تو می فرمایند چگونه #ازدواج کنی و زمان و چگونگی #جماع تو چه باشد، زمان جماع تو #شب_شنبه نباشد؛ روزِ شنبه نباشد شبِ یکشنبه نباشد روزِ #یکشنبه نباشد و ... .
□ #آداب دارد، پدر و مادر باید آداب داشته باشند، نمی شود در #نظامِ_هستی دو مرد و زن بی ادبانه با هم جمع شوند و هرچه می خواهند تحویلِ عالَم بدهند.
□مگر عالم ، موجودات را بیجا تحویل تو داد؟ مگر این آب و خاک #حساب شده نیست؟ مگر این نان که در دستِ توست و می خوری حساب شده نیست؟ اگر #نانوا آنرا بد بپزد یا #خمیر کند و یا بسوزاند دعوا می کنی، تو که حاضر نیستی یک نانِ نانوا را اینطوری تحویل بگیری چطور می خواهی فرزند را همینطور #لاابالی تحویلِ اجتماع بدهی؟ این حسابش با کیست؟ #مسئولیتش با کیست؟
ما از #شرعِ مقدس باید بخواهیم؛ خدایا می خواهم بچه دار شوم، می خواهم #ازدواج کنم چگونه #صلاح میفرمائی؟ باید به #اذن ایشان #رهنمون بگیریم و این چهار مرغِ صفاتِ حیوانی را بکُشیم، نه آنطور که دلمان می خواهد.
□اگر بخواهیم بدونِ دستورِ #شریعت راه برویم، لازمه اش این است که چهار مرغ #تقویت می شوند؛ کشته نمی شوند.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei