eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️اَلمُؤمِنُونَ کَنَفسٍ واحِدَةٍ: مؤمن‎ها مثل یک فرد واحد می‎باشند. در جامعه اگر یک نفر مظلوم واقع شود، یا یک نفر مهموم باشد، همه‎ی افراد مشکل پیدا خواهند کرد. ▪️اَلمُؤمِنُونَ کَنَفسٍ واحِدَةٍ: همه‎ی مؤمنان مثل یک تن واحد می‎باشند. لذا اگر کسی به یک نفر مؤمن ظلم کند، گویی به همه ظلم کرده است و اگر به یکی خوبی کند، گویا به همه نیکی کرده است. ▪️در یک کارخانه که هزار نفر کارگر و کارمند دارد، اگر یکی از کارکنان خوب کار کند و به کارخانه نفع برسد، همه‎ی هزار نفر منتفع می‎شوند و اگر هم بد کار کند، به همه ضرر رسانده است. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️در حسرت یک «بیا» ز معشوق خودم ▪️قبلا اگر خدا یک « بیا» به ما بگوید، کافی است. چون امر خدا عین ایجاد و کُن فَیَکُونُ است. دیدی امام حسین علیه السّلام یک «بیا» به زهیر گفت، چه شد و او را چگونه ساخت؟ امیدوارم به همه‎ی ما هم یک «بیا» بفرماید... ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ملائکة الله یک حقیقت ذاتی دارند و نیز نسبت به انسان‌ها دارای یک حقیقت اضافی می‌باشند؛ این حقیقت اضافی نسبت به انسان‌ها همان تمثل انسان‌ها و قرار گرفتن این حقیقت مجرد در وعاء خیال و ادراک انسان است وگرنه حقیقت یک حقیقت است. انسان ترفع وجودی پیدا می‌کند؛ خودش و باطن خودش ملک است. حقیقت او ملک است و با اینحال ترفع وجودی می‌یابد یعنی از این غبار ماده رها می‌گردد. وقتی توجه اهل سلوک از این ماده منسلخ می‌شود، آنها حقیقت روح مجرد خود را به اشکال مختلف می‌بینند و می‌گویند ما ملائکة الله دیدیم! لذا قرآن درباره حضرت مریم سلام الله علیها می‌فرماید «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم، ۱۷). این لام در «لَهَا» خیلی مهم است. لامِ لَهَا، لام مالکیت حقیقی است؛ او برای خودش انسانی تمثل کرد نه اینکه یک حقیقت خارج از خود را تمثل کرده باشد! این ملک، حقیقت وجودی خود حضرت مریم بود. این تمثل نیز به اشکال مختلف بسته به خیال انسان حاصل می‌شود. مثلا شخصی پدر خود را در این نشئه‌ی طبیعت بسیار دوست دارد، وقتی بخواهد این ملک را تمثل کند اعنی بخواهد صورت باطنی خود را ببیند و در واقع به عالم مثال و باطن عالم اتصال پیدا کند، بالأخره این تمثل باید در وعاء خیال شما حاصل بشود؛ در عالم که طفره و تجافی نداریم، باید به خیال شما بیاید و از خیال شما ادراک شود لذا در این مثال، آن حقیقت باطن خود را به شکل پدرت می‌بینی. پیغمبر صلی الله علیه و آله جناب دحیه کلبی که جوانی بسیار زیباروی بود را بسیار دوست می‌داشت لذا در روایات داریم که حضرت ختمی مرتبت، جبرئیل را به شکل دحیه کلبی می‌دید، تمثل اینگونه است.
■●صلوات جناب محی الدین ابن عربی بر حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه●■ ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِن أرضِهِ و سَمائِهِ علی البَحرِ الزّاخِرِ، زَینِ المَفاخِرِ، الشّاهِدِ لأربابِ الشُّهودِ، الحُجَّةِ علی ذَوی الجُحُودِ، مُعَرِّفِ حُدُودِ حقائِقِ الرَّبانیَّةِ، مُنَوِّعِ أجناسِ العالَمِ السُّبحانیّة، عَنقاء قاف القِدَم، العالی عَن مَرقاة الهِمَمِ، وِعاءِ الأمانةِ، مُحیط الإمامةِ، مَطلَع الأنوارِ المُصطَفَوی، الحَسَن بن علیِّ العَسکری، علیه صلوات الله المَلِکِ الأکْبَر @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام‌ الله علیها را به محضر حضرت حجة‌بن‌الحسن ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبان آل الله تسلیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️رحلت سلام الله علیها (قسمت اول)◾️ ▪️در سال روز رحلت جان گداز دخت بزرگوار موسی بن جعفر علیه السلام ، خواهر یگانه ی معصومه ی امام رضا علیه السلام و عمّه ی دردانه ی امام جواد علیه السلام، حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیها قرار گرفته‌ایم. ▪️این دختر بزرگوار امام کاظم علیه السلام شخصیّت بسیار والا و عظیم القدری است. شاید در بین فرزندان ائمّه علیهم السلام که امام معصوم نبودند، تعداد کمی داشته باشیم که تا این مرتبه ی بلند کمال راه یافته باشند. غیر از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام، مثل زینب کبری سلام الله علیها و ابا‌الفضل‌العبّاس علیه السلام و فرزندان ابا عبدالله الحسین علیه السلام ، مثل علی اکبر اباعبدالله، در بین امام‌زادگان شاید شخصیّتی به والایی و عظمت حضرت معصومه سلام الله علیها شناخته نشده باشد. ▪️این دُخت بزرگوار، از امام هفتم و مادر بزرگوارشان نجمه خاتون، در اوّل ذی قعده ی سال 173 هجری قمری قدم به این عالم خاک گذاشتند و عمر شریف آن بزرگوار مثل جدّه ی بزرگوارشان حضرت زهرا سلام الله علیها عمر کوتاهی بود؛ درنگ زیادی در این عالم نکردند؛ حدّاکثر زمانی که نقل شده است بیست وهشت سال است. آن حضرت در دهم ربیع الثّانی، در سال 201 هجری قمری این عالم را غریبانه ترک کردند. ▪️امام کاظم علیه السلام فرزندان زیادی دارند، شاید یکی از علّت های آن هم این باشد که دستگاه اختناق عبّاسی و حکومت ستمگر هارونی کمر به مَعدوم کردن نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بسته بود و به‌همین‌خاطر تعداد زیادی از امامزادگان به دست این سفّاکان به شهادت رسیدند. برای اینکه سُلاله ی پاک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم باقی بماند، امام کاظم علیه السلام فرزندان زیادی داشتند. بنا‌به نقلی حضرت نوزده پسر و هجده دختر دارند که غالب آنها در دوران جوانی توسّط حکومت هارونی به شهادت رسیدند. ▪️امام کاظم علیه السلام دو فرزند از نجمه خاتون علیه السلام دارند؛ بقیه ی فرزندان از همسران دیگرشان است. یکی از آنها علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا علیه السلام، امام هشتم و دیگری فاطمه ی معصومه سلام الله علیها است. این خواهر و برادر تنی اند؛ حضرت معصومه خواهر تنی امام رضا علیه السلام است. ▪️امام کاظم علیه السلام به خاطر ارادت و دل باختگی به جدّه ی بزرگوارشان حضرت زهرا سلام الله علیها نام چهار نفر از دخترانشان را فاطمه گذاشتند. یکی از آنان حضرت فاطمه ی معصومه سلام‌الله علیها هستند که به فاطمه ی کبری ملقّب بودند و مرقد شریفشان در شهر قم قبله گاه دلدادگان اهل بیت علیهم السلام است. فرزند دیگری به نام فاطمه‌ی صغری سلام الله علیها ؛ که مرقد این بانوی بزرگوار در شهر باکو، پایتخت کشور آذربایجان است.دُخت دیگری به نام فاطمه داشتند؛ که مرقد شریف ایشان در شهر اصفهان به نام سِتی فاطمه است. کسانی‌که اصفهانی هستند، با مرقد ایشان آشنا هستند. امام کاظم علیه السلام دختر دیگری به نام فاطمه دارند؛ که مرقد این بانوی بزرگوار هم در شهر رشت قرار دارد و ظاهراً آنجا با نام خواهرِ امام معروف است؛ ولی بعد از امام رضا علیه السلام حساب حضرت معصومه سلام الله علیها از دیگر فرزندان امام کاظم علیه السلام ‌کاملاً متمایز و جداست. این بانوی بزرگوار که اختلاف سنّ ایشان با برادر بزرگوارشان حضرت رضا علیه السلام بیست وپنج سال است، جایگاه والایی پیش پدر دارند. ▪️لقب را هم حضرت رضا علیه السلام به ایشان داده اند؛ امّا امروز لقب دیگری هم در مورد حضرت معصومه سلام الله علیها مشهور است و ایشان را به علیهم السلام می شناسند. کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها هستند. ▪️کرامات و عظمت فوق العاده ی این بانوی بزرگوار اسلام خارج از وصف است و معجزات عظیمی که از آن حضرت مشاهده شده، حیرت انگیز است. بزرگانی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها توفیق تَشَرُّف به محضر حضرت ولیّ عصراَرواحُنافِداه را داشته اند؛حتّی بنا به نقل بزرگی، یکی از بزرگان در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خدمت حضرت بقیّة الله اَرواحُنافِداه می رسد و مشاهده می کند که حضرت حجّت اَرواحُنافِداه نشسته اند و صورت مبارک خودشان را روی سنگ های پای ضریح گذاشته اند و به محضر عمّه ی بزرگوارشان اظهار محبّت و ارادت می کنند. ادامه دارد... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️رحلت #حضرت_معصومه سلام الله علیها (قسمت اول)◾️ ▪️در سال روز رحلت جان گداز دخت بزرگوار موسی بن جعف
‍ ◾️رحلت سلام الله علیها (قسمت دوم)◾️ ▪️اوّلاً شما بدانید از میان امامزادگان شاید غیر از حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها کسی را نداشته باشیم که زیارت مأثوری داشته باشد؛ یعنی امام معصوم برای او زیارتنامه و متن زیارتی بیان کرده باشند. زیارتی از حضرت علی‌اکبر‌علیه‌السلام، ضمن زیارت حضرت اباعبدالله‌علیه‌السلام نقل شده است، ولی من یادم نمی‌آید زیارت مستقلّی به این شکل داشته باشیم. ▪️در متن زیارت حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها نکته‌ی لطیفی است که بزرگی به آن اشاره کرده‌اند و آن اینکه بر خلاف همه‌ی زیارتنامه‌های ائمّه‌ی دیگر علیهم‌السلام که وقتی سلام می‌کنیم، از انبیا، از حضرت آدم‌علیه‌السلام شروع می‌کنیم و سلام می‌دهیم: «اَلسَّلامُ عَلىٰ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ؛ اَلسَّلامُ عَلىٰ نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ؛ اَلسَّلامُ عَلىٰ اِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ؛ اَلسَّلامُ عَلىٰ مُوسىٰ كَلِيمِ اللهِ؛ اَلسَّلامُ عَلىٰ عِيسىٰ رُوحِ اللهِ» [زیارت حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها به صورت دیگری است.] برایتان ماجرای این سلام ها را بگویم که یعنی چه؟ به کسی که نیست سلام نمی‌کنند. این سلام‌ها به این معناست که همه‌ی انبیا به حرم حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها آمده‌‌اند و دور ضریح مطهّر آن بزرگوار حلقه زده‌اند و چون حضور آنها را در آنجا احساس می‌کنید، به آنها سلام می‌کنید. بعد هم پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ‌مخاطب می‌شوند: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ‌اللهِ». پیغمبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ‌را آنجا می‌بینید و خدمت حضرت مستقیماً سلام می‌کنید. پیامبراکرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم هم به زیارت حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها آمده‌اند. بعد به امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام سلام می‌کنید. بعد به حسنین‌علیهماالسلام سلام می‌کنید، بعد به حضرت فاطمه‌ی‌زهرا سلام‌الله‌علیها سلام می‌کنید. در زیارت سایر ائمّه‌علیهم‌السلام به این شکل است؛ ▪️امّا در زیارت حضرت فاطمه‌ی‌معصومه سلام‌الله‌علیها قبل از اینکه شما به ائمّه‌علیهم‌السلام، سلام کنید، به فاطمه‌ی زهرا و حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها سلام می‌کنید: «اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ» سلام بر تو ای دختر بزرگوار فاطمه‌ی زهرا‌سلام‌الله‌علیها و خدیجه‌ی‌کبری سلام‌الله‌علیها بعد می‌گویید: «اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ». این لطافت خاصّی دارد؛ نشان می‌دهد رابطه‌ی ویژه‌ای بین این بانوی بزرگوار، با آن دو بانوی بزرگوار صدر اسلام، به ویژه وجود دارد. این بانوی بزرگوار نایب مَناب فاطمه‌ی زهرا هستند. ▪️و به همین علّت فرمودند: هر وقت خواستید قبر جدّه‌ی ما فاطمه‌ی‌زهرا‌سلام‌الله‌علیها را زیارت کنید، به بروید و قبر فاطمه‌ی معصومه‌سلام‌الله‌علیها را زیارت کنید. لذا هر وقت وارد حرم حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها می‌شوید، قبل از اینکه به حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها سلام کنید، به خود حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها سلام کنید. این ضریح را، ضریح حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها بدانید و اوّل، خدمت آن حضرت سلام کنید. امیدوارم خدا گوش‌های دل را باز کند و جواب سلام را هم با گوش دلتان، از زبان خودِ حضرت زهراسلام الله‌علیها بشنوید. ▪️در متن زیارت، این نکته را عرض می‌کردم، درخواستی که ما بعد از عرض ادب و ارادت، از حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها می‌کنیم، این است: «يا فاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ؛ فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ»؛ ای فاطمه‌ی معصومه! ای دختر بزرگوار موسی‌بن‌جعفر! ای دختر ولیّ‌خدا! ای خواهر ولیّ خدا! ای عمّه‌ی ولیّ خدا! برای من در بهشت شفاعت کن! «اِشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ». نمی گویید مرا شفاعت کن برای این که بهشت بروم؛ می گویید داخل خود بهشت مرا شفاعت کن. این دو تا حرف است؛ یک وقت می گویید شفاعت کن من بهشت بروم؛ ولی یک وقت می گویید: «اِشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ»؛ در داخل بهشت مرا شفاعت کن. ⁉️ داخل بهشت برای چه شفاعت کن؟ شفاعت‌ها برای این است که فرد وارد بهشت شود، وقتی وارد بهشت شد، دیگر شفاعت برای چه؟ این یک شفاعت خاصّه است. بنابر نظر برخی از بزرگان اهل معرفت این شفاعت، شفاعت برای توفیق رسیدن به محضر پیامبر و ائمّه صلوات‌الله‌علیهم‌اَجمعین است. حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها هستند که می‌توانند واسطه و شفیع شوند که وقتی دوستان اهل‌بیت‌علیهم‌السلام وارد بهشت شدند، بتوانند به محضر پیامبراکرم و ائمّه‌ی هدی و فاطمه‌ی‌زهرا‌صلوات‌الله‌علیهم‌اَجمعین نائل شوند. ادامه دارد... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ ◾️رحلت #حضرت_معصومه سلام الله علیها (قسمت دوم)◾️ ▪️اوّلاً شما بدانید از میان امامزادگان شاید غیر
‍ ◾️رحلت سلام الله علیها (قسمت پایانی)◾️ ▪️این بانوی بزرگوار شأن و جلالت فوق العاده ای دارند و تعظیم زیادی در طول تاریخ از جانب بزرگان شیعه شده است که این منزلت و جایگاه والای زن مؤمنه و عارفه و صالحه را نشان می دهد که چقدر بلند است. اگر کسی بخواهد جایگاه زن را در اسلام ببیند، بیاید و نگاه کند که مراجع عظام تقلید با محاسن های سفید و عظمتی که دارند، افتخار می‌کنند که خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها باشند. ▪️حضرت آیت الله العظمی مَرعَشی‌نجفی رضی الله عنه سِمَت خادمی افتخاری حرم حضرت معصومه سلام الله علیها را داشتند و در تمام عمر هم تا وقتی که ایشان در قید حیات بودند و امکان حرکت داشتند، با آن سنّ بالا و کهولت، هر روز سحرها به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها می آمدند و نمی گذاشتند یک روز هم ترک شود. ▪️بزرگانی هم که امروز هستند، مراجع بزرگ، به همین شکل به محضر این بانوی بزرگوار عرض کوچکی و ادب می کنند. شأن و منزلت زن در جهان اسلام را اینجا می توان دید. البتّه منظور از زن، نه زن مطلق؛ بلکه زن پرورش یافته در مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام کما اینکه مرد هم این طور مطلق قابل تجلیل نیست. ▪️شما می بینید که قرآن، انسان را به شدّت مذمّت می کند: انسان عَجول است؛ انسان هَلوع یعنی حریص است؛ انسان جَهول یعنی بسیار نادان است؛ انسان ظَلوم یعنی بسیار ستمکار است؛ انسان قَتور است؛ انسان کَفور یعنی ناسپاس است؛ انسان بخیل است و امثال اینگونه تعابیر چقدر در قرآن راجع به انسان آمده است! آیا اینها به این معنی است که انسان در محضر قرآن، موجود پَست این گونه ای است؟ نه، قرآن می گوید: انسان زمینه ی طبیعیِ وجودش این گونه است: اگر به شکل خودرو بار بیاید و رشد کند، تحت تربیت و پرورش اولیای خدا و دین خدا قرار نگیرد، اگر مثل علف هرزه بروید، چنین موجودی خواهد شد؛ موجود عجول، حریص، ناسپاس، ستمکار، بسیار نادان، بسیار کفران پیشه وکَفور و امثال اینها؛ امّا اگر زیر دست باغبان های الهی پرورش پیدا کند، گل زیبای انسانیّت شود، آن موقع موجودی می شود که «لَقَدْ كَرَّمْنابَنِی آدَمَ»؛ تاج «كَرَّمْنا» بر سرش گذاشته می شود؛ «فَضَّلْناهُمْ عَلىٰ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً» می شود و خدا به خاطر آفرینش او به خویش تبریک می گوید: «فَتَبارَكَ اللهُ اَحْسَنُ الْخالِقينَ» و تعابیر بلندی که راجع به انسان در قرآن وجود دارد. ▪️این نکته را در نظر بگیرید، عین این ماجرا راجع به زن جریان دارد. نکوهش هایی که از انسان در قرآن شده، به این معنا نیست که انسان ناگزیر از این است که این ویژگی های بد را داشته باشد؛ بلکه می گوید: انسانی که تحت تربیت الهی قرار نگیرد، زمینه های طبیعی وجودش به گونه ای است که وقتی به شکل وحشی و هرزه رشد می کند، تبدیل به چنین موجودی می شود؛ ▪️در مورد زن هم همین طور است. اگر در روایات و احادیث از زن نکوهش می بینید، عین همین نکوهش های قرآن راجع به انسان است. یعنی اگر زن تحت تربیت مکاتب الهی قرار نگیرد، زیر دست باغبان های خَبیر و توانای الهی پرورش پیدا نکند، تبدیل به چنین موجود پست و پلیدی می شود؛ امّا وقتی پرورش پیدا می کند؛ به موجود بسیار گران بها و عظیمُ القدری تبدیل می شود. ▪️نمونه های اینها را در زن های بزرگ اسلامی می بینیم: فاطمه ی زهرا سلام الله علیها ، خدیجه ی کبری سلام الله علیها، زینب کبری سلام الله علیها و فاطمه ی معصومه سلام الله علیها؛ همان طور که در زن های بزرگ تاریخ انبیای گذشته می بینیم؛ مانند: آسیه بنت مزاحم سلام الله علیها همسر فرعون، ساره و هاجر سلام الله علیها همسران حضرت ابراهیم، مادر حضرت موسی و مریم دختر عِمران مادر حضرت عیسی علیهم السلام. ▪️هنگامی که از زن سخن گفته می شود، باید دید کدام زن؛ همان طور که وقتی می گوییم انسان، باید دید کدام انسان؟ زن چنین منزلت والایی پیدا می کند که در برابر یک زن بیست وهشت ساله، مراجع تقلید عظیم تاریخ شیعه، با محاسن سفید و سن های بالای هشتاد و نود سال، افتخار می کنند که بیایند جارو دست بگیرند، حرم مطهّر ایشان را جارو بزنند. بزرگترین شخصیّت های علمی تاریخ از حرم نورانی حضرت معصومه سلام الله علیها بهره بردند. فلاسفه ی بزرگی مانند ملاّصدرا پناهنده ی حرم فاطمه ی معصومه سلام الله علیها است. فیض کاشانی، حکیم و عارف و فقیه و مفسّر و محدّث و اعجوبه ی علم و معرفت پناهنده ی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است. مدرسه ی فیضیّه را هم که معروف است، فیض کاشانی رضی الله عنه ساخته است. ▪️این جایگاه و منزلت زنی است که در مکتب انبیای الهی، در مکتب پیامبر و اهل‌بیت علیهم السلام و در مکتب قرآن و عترت رشد می‌کند. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️ملائکة الله قوای عالم امکان هستند. همانطور که شما قوایی همچون قوه‌ی باصره، سامعه، لامسه، عاقله، واهمه و متفکره دارید، نظام هستی نیز دارای قوای گوناگون است و این قوای هستی، ملائکة الله نام دارند. نظام هستی نیز عبارت است از انسان کامل لذا همه‌ی ملائکة الله شئون امام هستند. ببینید، قوه‌ی بصر شما یک شأن از شما است، قوه‌ی عقل شما یک شأن و خیال شما شأن دیگری از شما است؛ انسان کامل نیز انسان الکُلّ است که حضرت جامع حضرات نظام هستی و کون جامع می‌باشد لذا جناب جبرئیل، جناب میکائیل و دیگر ملائکة الله هر یک شأنی از شئون امام هستند؛ اینگونه بود که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود «رُوحُ اَلْقُدُسِ فِي جِنَانِ اَلصَّاقُورَةِ ذَاقَ مِنْ حَدَائِقِنَا اَلْبَاكُورَةِ»؛ جبرئیل در آسمان چهارم ما است و از میوه‌های نورس ما چشیده است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود «أنا الذی خَدَمَني جبرائیلَ و میکائیل»، این ملائکه خادمان اهل‌بیت علیهم السلام هستند. ایشان فرمود وقتی ما تسبیح می‌کردیم، جبرئیل و میکائیل تسبیح می‌گفتند. اصلا تسبیح را ما به جبرئیل آموختیم! این ملائکه، همان مراتب وجودی خود امام هستند. ملائکة الله نه خارج از امام زمان ارواحنا فداه هستند و نه در روز و زمانی خاص به نام لیلةالقدر نازل می‌شوند بلکه علی الدوام «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» (قدر، ۴). «رَبِّهِمْ» نیز انسان کامل است. «مِنْ كُلِّ أَمْر» هم به امری الوجود بودن ملائک اشاره دارد... ▪️عالم پیوسته در حال ظهور است؛ خدا تجلی نموده و حقیقت انسان کامل ایجاد شده است و انسان کامل نیز تجلی می‌کند که این تجلی، تمام عالم هستی است، تمام نظام هستی از انسان کامل دم به دم در حال ظهور است که «بِكُمْ فَتَحَ الله...» لذا حق متعال فرمود «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» (کوثر، ۱) که یعنی من تمام نظام هستی را به تو دادم به همین خاطر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تمام نظام هستی است... ایشان مظهر «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» می‌باشد. از آنجا که حق متعال، تمام نظام هستی را به انسان کامل داده است، «إِنَّ اللهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها»، باید این امانت بازگردانده شود پس «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» یعنی این امانت بایستی بازگردانده شود... دیدید که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در هنگام دفن حضرت بی‌بی سلام الله علیها فرمود یا رسول الله، اکنون این امانت به شما بازمی‌گردانده می‌شود؛ «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهيِنَةُ...» آه از امانتی که پهلوی او را چنین شکستند و چه جسارتها که به ایشان نشد... حضرت زهرا سلام الله علیها تمام نظام هستی است، گفته شد که تمام نظام هستی نیز ملک است؛ «مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» در زیارت جامعه کبیره یعنی تمام نظام هستی علی الدوام به حقیقت انسان کامل وارد می‌شود و از مراتب حقیقت انسان کامل نیز صعود می‌کند و احدی از این دایره خارج نیست... هیچ مخلوقی اعم از مفارقات و مجردات، از انسان‌ها و کمّلین و بی‌نظیر‌های نظام هستی همچون حضرت عباس بن علی و حضرت زینب علیهم السلام نمی‌توانند خارج از دایره‌ی ائمه‌ی اطهار علیهم السلام به کمالی برسند لذا یکی از بزرگان می‌فرماید «فَُهم علیهم السلام أبواب الله تعالی في جَمیع ذَرّات الوُجود...»، تمام ذرات نظام هستی از در خانه‌ی این خاندان وارد می‌شوند و به سمت حق متعال می‌روند؛ از این خاندان صادر می‌شوند و دوباره به ایشان بازمی‌گردند. آیا فقط ملائکةالله موضوع عبارت «مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» هستند؟ خیر! تمام ذرات و مخلوقات نظام هستی اینگونه‌اند.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● آيا ملك و حكومت بنى اميه را خدا به آنان داد؟ مؤلف : ن
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش چهارم ● اشتباه بنى اميه در فهم آيه ملك عين اين اشتباه براى خود بنى اميه هم دست داده بود، و آيه را نفهميده بودند، به شهادت اينكه صاحب كتاب ارشاد در داستان خواستن يزيد بن معاويه از عبيد اللّه بن زياد كه سرهاى شهداى كربلا را برايش بفرستد گفته : و سرها را كه سر مقدس حسين (عليه السلام ) هم در بين آنها بود، نزد يزيد گذاشتند. يزيد گفت : نفلق هاما من رجال اعزه علينا و هم كانوا اعق و اظلما ((يعنى از رجالى كه بر ما سرورى داشتند فرقها شكافتيم ، و آنان نسبت بما عاق تر و ستمگرتر بودند. آنگاه به اهل مجلس خود رو كرد وگفت : اين مرد به من افتخار مى كرد كه پدر من از پدر تو بهتر و مادرم از مادر تو بهتر بود، و جد من از جد تو بهتر و خودم از تو بهترم ، همين سخنان بود كه او رابه كشتن داد. اما اينكه مى گفت : پدر من از پدر يزيد بهتر است جوابش اين است كه پدر من با پدر او بر سر خلافت به منازعت برخاست ، و خدا به نفع پدر من و به ضرر پدر او حكم نمود و خلافت را به من داد. و اما اينكه مى گفت مادر من از مادر يزيد بهتر بود، قسم به جان خودم اين را درست مى گفت ، چون فاطمه دختر رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) بهتر از مادر من بود، و اما اينكه مى گفت : جد من از جد او بهتر است ، اين نيز درست بود، چون كسى كه ايمان به خدا و روز جزا دارد به خود چنين جراتى نمى دهد كه بگويد ابوسفيان بهتر از محمد بود، و اما اينكه مى گفت خود او بهتر از من است گويا اين آيه را نخوانده بود كه خداى تعالى مى فرمايد: ((قل اللّهم مالك الملك ...)). در اينجا زينب دختر على (عليه السلام ) سخن يزيد را به بيانى نظير بيان امام صادق (عليه السلام ) رد نموده بنا به روايت سيد بن طاووس و ديگران در پاسخش به يزيد فرمود: ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 224 اى يزيد گويا از اينكه اقطار زمين و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتى ، و كار ما بدين جا كشيد كه به اسيريمان ببرند، آنطور كه ساير اسيران را مى برند، به خاطر اين بوده كه ما نزد خدا خوار و تو در درگاه او محترم و آبرومند بوده اى ؟ و خدا به خاطر عظمت مقامى كه تو نزد او داشته اى ما را چنين ، و تو را چنان كرد؟! از اينكه باد به دماغت افكنده اى و اظهار مسرت مى كنى پيدا است كه اين طور پنداشته اى . چون مى بينى دنيا و همه اسباب ظاهرى فعلا رام تواند، و گردش امور به كام تو و ملك و سلطنت ما بدون دردسر در دست تو است ، ناگزير از تو مى خواهم لحظه اى سكوت كنى ، و آرام بگيرى تا به تو بفهمانم كه چقدر در اشتباهى مگر به ياد ندارى آن كلام خدا را كه مى فرمايد: ((و لا يحسبن الذين كفروا انما نملى لهم خير لانفسهم ، انما نملى لهم ليزدادوا اثما و لهم عذاب مهين )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بیان فضیلتی از دوران کودکی حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها توسط حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️شاید صبیین (کودکانی) پیدا بشوند که از کاملین (بزرگان) اکمل باشند، اعقل باشند، ارشد باشند. ... ▪️خود ائمه امورشان خارق عادت است، اما اولادشان چطور؟! در اولاد ائمه کسانی پیدا شدند که عجیب و غریب بودند. با آنکه صبی بودند عجیب و غریب بودند. ▪️مثل اینکه روایت است که شخصی نزد حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها آمد و گفت: پدر شما موسی‌بن‌جعفر سلام‌الله‌علیه کجاست؟ با ایشان کار دارم. ایشان فرمودند: [حضرت] برای عمره یا کار دیگری، مشرف شده است، سوالی دارید بگویید. ▪️سوال کرد، شاید سؤالاتش متعدد بوده. سوال کرد، حضرت فاطمه جواب داد. در صورتی که به حسب آن روایتی که در نظر بنده هست، [حضرت] هفت ساله بوده است، در آن وقتی که این قضیه [واقع] شده. بعد او هم [جواب] می‌گیرد و می‌رود. ▪️بعد از اینکه حضرت تشریف می‌آورد، مادرش یا دیگری به ایشان عرض می‌کند: کسی آمد، [سؤالاتی پرسید و] فاطمه سوال‌ها رو اینطور جواب داد، [او هم] نوشت و [رفت]. ... ▪️ایشان فرمودند «حَکَمَتْ بِما حَکَمَ اللهُ» یا «حَکَمَتْ بِحُکمِ اللهِ؛ به حکم خدا حکم کرد». ▪️خیلی هم برای حضرت فاطمه [مدح و] ثناء فرمود. بالأخره از اولاد ائمه هم عجایب و غرایب دیده شده است. ◾️درس خارج صلاة، ٧ خرداد ١٣٧۴◾️ ☑️از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره سؤال شد: اینکه درباره‌ زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام آمده است◾️ ▪️«مَنْ‏ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة؛ هر کس با شناخت حق او حضرتش را زیارت کند بهشت بر او واجب می گردد. ☑️جمله «عارِفاً بِحَقِّها» به چه معناست؟ ▪️فرمودند: «مقام ایشان را از مقام معصومین علیهم‌السلام پایین‌تر، و از دیگران بالاتر بداند». ◾️برگی از دفتر آفتاب، ص ١۴٨◾️ ☑️از آیت‌الله‌العظمی بهجت درباره‌ی ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد. ▪️ایشان در پاسخ فرمودند، زیاد بگویید: ☑️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةَ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهم‌السلام. ◾️نشریه پیام آستانه، ویژه‌نامه کریمه، شماره دوم◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین   ☑️قسمت ۴۶ ▪️قال سید الکونین صلوات الله علیه: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا م
  ☑️قسمت ۴۷ ▪️این که در روایت داریم «کان الله و لم یکن معه شیء»، خدا بود و چیزی با خدا نبود، نه به این معنی که یک زمانی خدا بوده و خلقی هم نبوده بعد خدا تصمیم می‌گیرد خلقت را آغاز کند، این نقص برای حق متعال است. چون در این فرض خدا هم مثل من و شما اهل آزمون و خطا و فکر شده است! گویا خدا نشسته است تفکر کرده است که حالا من از امروز شروع کنم به خلق کردن!! «کان الله و لم یکن معه شیء»، امام موسی بن جعفر علیهما السلام در ادامه‌ی آن می‌فرماید: «وَ اَلْآنَ کَمَا هِی». خدا بود و چیزی همراه او نبود، الان هم همین ‌گونه است و خدا هست و چیزی همراه او نیست. چون غیر خدا در عالم نیست. «لا مُؤثّرَ فی الوجود الّا الله». مگر غیر خدا هم شأنیت ظهور دارد؟ «لا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» که اباعبدالله الحسین علیه السلام در اواخر دعای عرفه اشاره می‌کنند. غیر حق متعال نمی‌تواند در عالم ظهور داشته باشد. همان گونه که دریا همیشه همراه با موج است، حق متعال هم همیشه امواج دارد. امواج او از او مشتق شده‌اند. آب عالم وجود همیشه به صورت دریا خودش را نشان می‌دهد و این دریا هم همواره خودش را در قالب موج نشان می‌دهد. چون این دریا یک ذاتی دارد به نام آب و این آب یک جلوه‌ی اعظمی دارد به نام دریا که همه‌ی صور و امواج در دل او هستند. ز احمد تا احد یک میم فرق است جهانی اندر این یک میم غرق است ▪️لذا امام صادق علیه السلام در آن روایت که فرمود: «الصّورة الانسانیّة هى أکبر حجج اللّه على خلقه و هى الکتاب الّذى کتبه بیده و هى الهیکل الّذى بناه بحکمته و هى مجموعة صور العالمین». در روایتی دیگر فی باب الروح من توحید الکافی امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «إن الله خلق آدم علی صورته». خدا آدم را به صورت خودش یعنی به فعلیت خودش خلق کرده است. به وزان خودش او را خلق کرده است. او نمونه‌ی خداست. خدا بی‌منتهاست و او هم می‌تواند بی‌منتها باشد. خدا اسماء و صفات حسنی دارد و او هم دارای صفات و اسماء حسنی بی‌منتهاست. سپس می‌فرماید: «هِیَ صُورَةٌ مُحْدَثَةٌ مَخْلُوقَةٌ وَ اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَی سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَةِ». خدا این صورت را برگزید و او را بر تمامی صورت‌های مختلف عالم اختیار کرد. این قاعده‌ی امکان اشرف است. یعنی او در بین همه‌ی صورت‌های عالم وجود که بی‌شمارند، «إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»، این صورت را برگزیده است بلکه او خود همه‌ی صور است. دریا خود همه‌ی امواج است اما موج دریا نیست. لذا آن‌هایی که وحدت وجود را خوب درک نکرده‌اند، این‌جا گیر کرده‌اند. هیچ عارفی نمی‌فرماید کوه خداست یا آسمان خداست. می‌فرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». می‌فرماید: «هو الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ». او همه است... مخلوق او نیست اما او در عین حال که برتر از همه است، «و هی مجموعة صورة العالمین»، همه هم هست. با همه هم هست، بی همه هم هست. لذا توحید را درد بی‌درمان می‌گویند... ▪️این صورت انسانیه را که خدا از خودش مشتق کرده است و او را بر همه‌ی صورت‌های عالمین برگزیده است، «...فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ كَمَا أَضَافَ اَلْكَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ وَ اَلرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ «بَيْتِيَ» «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» ». این صورت به قدری شریف است که فرمود «إن الله خلق آدم علی صورته». یعنی این صورت را مضاف به خودش کرده است. من این نمونه، این لوح محفوظ و این نور واحد را به صورت خودم خلق کردم. همان گونه که در مورد کعبه گفته است: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ»، این بیت از آن من است. یا روح اعظم را که حقیقت همین صورت است، به خودش نسبت داده است و فرموده است: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». از روح خودم در همه دمیدم. جناب اسرافیل در صور می‌دمد نه در شیپور بلکه در صورت‌ها می‌دمد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۱۶   ▪️در امت پیغمبر هم همین اتفاق افتاد و عده‌ای گوساله پرست شدند و
☑️قسمت ۱۷ ▪️«ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» (مؤمنون/ ۱۴) این مخلوق، انسان است. این انسان هیچ نقصی ندارد و هرگز تحت تاثیر وهم و خیال قرار نمی‌گیرد. چرا؟ چون انسان است. تعریف انسان چیست؟ انسان موجودی درّاک، دارای نفس ناطقه و قدرت فهم کلیات است. به تعبیر جناب فارابی، سعید کسی است که به مرتبه‌ی عقل برسد و در شمار موجودات عقلی قرار بگیرد. عقل مجسم بشود و در وهم و خیال غوطه‌ور نشود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام می‌فرماید: «يَا عَلِي إِذَا تَقَرَّبَ النَّاسُ إِلَى خَالِقِهِمْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِأَنْوَاعِ الْعَقْلِ تَسْبِقْهُمْ بِالدَّرَجَاتِ». اگر دیدی که مردم با چیزهایی که مربوط به وهم و خیال هستند و لزوما بد هم نیستند، به خدا نزدیک می‌شوند، تو با عقل به خدا برس چون شأنیت تو این نیست که با وهم به خدا برسی. چون شما، مصداق اتمّ انسان هستی. هرجا در قرآن اسمی از انسان آمده‌است، مراد علی‌ بن ابی طالب علیهما السلام است. ▪️ما یک جنبه‌ی حیوانیت هم داریم که به آن بشر می‌گویند. بشر به معنی ظاهر و پوسته است. جنبه‌ی حیوانیت ما نقص است. حیوان ناقص است. وقتی ما ناقص هستیم پس تحت تصرف شیطان قرار می‌گیریم. اما اگر انسان به مرتبه‌ی عقلانیت برسد، این‌‌گونه نیست. انسانی که به مرتبه‌ی عقلانیت رسیده ‌است تابع یزید و شمر نمی‌شود. این‌ها همگی در مرتبه‌ی حیوانیت بودند. عمر سعد به لشگر خود این‌گونه خطاب می‌کرد: «یا خیل الله! اركبی و بالجنة ابشری». لشگر خدا قیام كن، بشارت باد تو را به بهشت! آن بدبخت‌های گرفتار در مرتبه‌ی حیوانیت که دین را هم مبتنی بر نگاه حیوانی خودشان پذیرفته‌ بودند؛ وضو گرفتند، نماز خواندند، نیت قربت کردند و رفتند با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند تا امام را شهید کنند. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ» (زخرف/۵۴) به همین معناست. یزید این‌ها را خفیف کرد و از او تبعیت کردند. اگر شما در مرتبه‌ی انسانیت قرار بگیری دیگر این‌گونه خفیف نمی‌شوی. روح انسانی جناب حر لحظه‌ای بیدار شد، به سوی اباعبدالله علیه السلام رفت. ▪️جامعه، جامعه‌ی خیالی است. «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر/۵) ما به در خانه‌ی اباعبدالله آمده‌ایم تا انسان بشویم. ما انسان خلق شده‌ایم. در این بین، در دنیا، خودمان را خراب کرده‌ایم و می‌خواهیم انسان برگردیم. به زودی هم برخواهیم‌ گشت. هر روز به مرگ فکر کنید. امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «اُذكُروا هادِمَ اللَّذّاتِ». مرگ بغتتاََ به سراغ آدم می‌آید. این‌طور نیست که ما فکر می‌کنیم که همه باید ۸۰، ۹۰ سال عمر کنند. حتی اگر ۹۰ سال هم عمر کنی به سرعت می‌گذرد و مرگ بالاخره می‌رسد. بعد یکدفعه می‌بینی که سقط شدی. اگر در مسیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام سقط شوی باز هم خوب است اما گاهی انسان در مسیر دیگران سقط می‌شود و سپس ابد در پیش دارد. انسان هشیارتر می‌شود وقتی به خود تذکر می‌دهد که ابد در پیش دارد. و آن هم ابدیتی که آن را بر اساس عمر محدودمان در این دنیا می‌سازیم. دی شیخ گرد شهر همی‌گشت با چراغ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ▪️انسان که به مرتبه‌ی عقل می‌رسد، می‌خواهد همه را با خود به مرتبه‌ی عقل بکشاند. اما خیال مدام عوام الناس را با آن جلوات فریبنده‌ی زودگذرش به سمت خودش جذب می‌کند. اما عقل به عقل هم بسنده نمی‌کند و انسان را به فوق عقل و بالاتر از آن دعوت می‌کند. خدا می‌گوید که برای شما چیزهایی فراهم کرده‌ام که اصلا به ذهن شما خطور نمی‌کند.
◾️آمده بود برای زیارت قبر شهیدان اُحد. دید که تر شده مزار حضرت حمزه، از اشک سرور زنان عالم. ▪️فهمید که سوگوار پدر است و داغدار مظلومیت شوهرش. ▪️سوالی در سینه داشت. اجازه گرفت و پرسید: چرا کاری نکرد، همسرتان علی علیه السلام، برای گرفتن حق خلافتش؟ : « پدرم، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده: مَثَل امام، مَثل کعبه است. مردم اند که باید به سوی او بشتابند. او نزد کسی نخواهد رفت! به خدا که اگر واگذار کرده بودند حق خلافت را به اهلش، اختلاف نمی کردند حتی دو نفر از این امّت، در امری از دین خداوند. نسل به نسل به ارث می بردند، نعمت امامت و هدایت را، ، نهمین فرزندم از نسل حسین علیه السلام». ◾️کفایة الاثر، خزاز القمی، ص۱۹۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حاج محمد اسماعيل دولابی◾️ ▪️توبه که می‎کنیم، اوّل برای گناه دوست است. اگر دوستانمان گیر داشته باشند، در دستگاه خدا ما را مؤاخذه می‎کنند. مثل اینکه وقتی شاگردها درس بلد نباشند، از معلّمشان مؤاخذه می‎کنند. مسئولیت کوچک‎تر‎ها را از بزرگشان می‎خواهند. ▪️پس روزی هفتاد بار برای گناهان دوستان و زیردستانتان کنید. همان‎گونه که پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار می‎نمود. ◾️مصباح الهدی ص٢٦٧◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عبد کامل ▪️عبد کامل به ائمه علیهم السّلام، به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و به خدا ملحق می‌شود... ▪️شریعت، طریقت و حقیقت غیر قابل انفکاک و سه مرتبه از یک واقعیت هستند..‌. ▪️مظهر شریعت: امام ▪️مظهر طریقت: رسول ▪️مظهر حقیقت: خدای متعال ▪️فعلش: شریعت ▪️خلقَش: طریقت ▪️جان و هستی‌اش: حقیقت است. ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش چهارم ● اشتباه بنى اميه در فهم آيه ملك عين اين اشتباه براى
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش پنجم ● دو روايت به معناى ((تخرج الحى من الميت و تخرج ميت من الحى )) و در مجمع البيان در تفسير جمله ((تخرج الحى من الميت )) آمده : بعضى از مفسرين گفته اند: معناى اين جمله اين است كه بارالها تو انسان مؤمن را از پشت پدرى كافر، و انسانى كافر را از صلب پدرى مؤمن در مى آورى ، آنگاه افزوده است كه اين معنا، هم از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده و هم از امام صادق (عليه السلام ). مؤلف : قريب به اين معنا را صدوق از امام حسن عسكرى (عليه ال سلام ) روايت كرده . و در درالمنثور است كه ابن مردويه از طريق ابى عثمان نهدى ، از ابن مسعود، از سلمان از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روايت كرده كه فرمود: معناى اينكه خداى تعالى زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد، اين است كه مؤمن را از كافر و كافر را از مؤمن بيرون مى آورد. و در همان كتاب به همين طريق سابق از سلمان فارسى روايت كرده كه گفت : ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 225 رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود وقتى خداى تعالى آدم را آفريد ذريه ونسل او را بيرون نموده و بصورت يك قبضه به دست قدرت خود گرفت ، و آنگاه فرمود: اينها اهل بهشتند (و لا ابالى )، و مشتى ديگرى گرفت كه در آن همه بديها راآورده بود، و فرمود: اينها اهل آتشند (و لا ابالى )، (بدون اينكه باكى داشته باشم ) آنگاه هر دو طايفه از ذريه را به هم آميخت . و نتيجه اش اين شد كه كافر از مؤمن متولد شود، و مؤمن از كافر، اين است كه قرآن درباره اش مى فرمايد: ((تخرج الحى من الميت ، و تخرج الميت من الحى )). مؤلف : اين معنا از عده اى از اصحاب تفسير از سلمان نيز روايت شده ، البته روايتى كه سندش بريده ، و اين روايات از روايات ذر و ميثاق است ، كه ان شاء اللّه بيانش در محلى مناسب خواهد آمد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️شهرضا زلزله آمده بود و پس‌لرزه‌های زیادی داشت. مردم از ترس توی پارک‌ها و خیابان‌ها می‌خوابیدند و زندگی‌شان مختل شده بود. یکی از شهرضایی‌ها زنگ زد و گفت: از آقای بهجت بپرسید ما چه کنیم؟ ▪️آقا بین نماز توی محراب مشغول ذکر گفتن بود. خیلی سریع جواب داد: بگویید دست‌ها را بر زمین بگذارند و به نیت آرام‌شدنش سورۀ حمد بخوانند. ▪️ساعتی بعد، خبر رسید زمین آرام گرفته… ◾️ردپای سپید، ص۴٣◾️ از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره : آيا اثر شستن دست آلوده به نفت و نيز رنگ خوراکى‌ها ـ مثل گردو و اثر گچ و سيمان و نيز خودکار و خودنويس و چيزى که در مدت طولانى از دست پاک مى‌شود ـ مانع رسيدن آب به اعضا مى‌باشند يا خير؟ ◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️در صورت داشتن جرم مانع محسوب مى‌شوند اما اگر فقط رنگ آن به اعضاى وضو باقى مانده باشد، مثل رنگ گردو اشکالى ندارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️نفس آرام ار شود، گمگشته پیدا می‌شود ▪️تا بدن آرام نشود و خواسته‎ها و عصبانیّت‎ها و بلندپروازی‎ها و ... که مال بدن است خاموش نشود، گمشده‎ها پیدا نمی‎شوند. هر وقت می‎خواهی چیزی یاد بگیری، باید فتیله‎ی بدن و آنچه مربوط به بدن است را پایین بکشی. ◾️استاد مهدی طیّب ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️خداوند چقدر ما را سیر داده است و از صلب‎ها و رحم‎ها عبور کرده‎ایم و هر کدام از شهری آمده‎ایم و یکدیگر را پیدا کرده‎ایم و الآن دور هم جمع شده‎ایم. ▪️هر یک از ما از غیب‎الغیوب راه افتادیم و از اصلاب عبور کردیم و بدون اختیار و خواست خودمان در اینجا به هم برخوردیم. از اینجا هم داریم به غیب‎الغیوب می‎رویم. ممکن است بعد از این هم یکدیگر را نبینیم. ▪️همان‎طور که گاهی اوقات یک سنگ در مسیر رودخانه قرار می‎گیرد و آب و خس و خاشاک داخل آب زیر آن سنگ گیر می‎کنند و مدّتی در کنار هم می‎مانند؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان می‎خورد، راه آب باز می‎شود و همه‎ی آن خس و خاشاک‌ها پراکنده می‎شوند و هر یک از آنها به سویی می‎رود، در رودخانه‎ای هم که از غیب‎الغیوب آمده و به سوی دریای هستی در جریان است، سنگی قرار دارد که ما پشت آن سنگ ایستاده‎ایم و با هم حرف می‎زنیم؛ امّا همین که آن سنگ یک تکان بخورد، هر یک از ما به سویی می‎رویم و شاید هرگز یکدیگر را نبینیم. به قول مرحوم علامّه‌ی طباطبایی: من خس بی‌‎سر و پایم که به سیل افتادم او که می‎رفت مرا هم به دل دریا برد ▪️عارف باللّه مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مراتب ظهور باطنی ▪️در ظهور حضرت حق هم پایین‌ترین مرتبه همین است که انسان اگر خدا را به دیده‌ی دل نمی‌بیند؛ دست‌کم احساس کند خدا او را می‌بیند. از پیغمبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمّه علیهم السلام و اولیاء مکرّر نقل شده که: وَ اعْبُدِ اللّٰهَ‏ کَاَنَّکَ‏ تَرٰاهُ‏ فَاِنْ‏ لَمْ‏ تَکُنْ‏ تَرٰاهُ‏ فَاِنَّهُ‏ یَرٰاکَ:[i] و خدا را آن‌گونه عبادت کن که گویی او را می‌بینی؛ امّا اگر او را نمی‌بینی؛ پس او تو را می‌بیند. به بیان دیگر، اگر هنوز به این مرتبه که حضرت حق را ببینی راه نیافته‌ای و پشت حجاب غفلت یا دیگر حجاب‌های ظلمانی و نورانی اسیری، احساس کن آن ذات قدسی تو را می‌بیند. نسبت‌به حجّت‌خدا هم باید احساس حضور و نگاه دائمی ایشان را در تمام لحظات زندگی داشته باشیم. حسِّ حضور مرتبه ­ی اوّلِ خارج شدن شخص از غیبت است؛ چه حسِّ حضور حجّت‌خدا، چه حسِّ حضور خودِ خدا و ذات احدیّت.   ▪️در مرتبه‌ی بعد علاوه بر حسّ حضور، شخص خود حضرت را به دیده‌ی دل می‌بیند؛ امّا همزمان دیگر چیزها را هم می‌بیند. به هر جا و هرچه نگاه می‌کند، آنجا و در کنار و همراه آن‌چیز و آن‌کس، در همه‌ی لحظات، آن حضرت را مشاهده می‌کند؛ امّا هنوز غیر را هم می‌بیند. در دیدن خدا هم مرتبه ­ی دوم مرحله­ یی است که شخص همراه همه چیز و درون همه چیز حضرت حق را می­بیند؛ مٰا رَأیْتُ شَیْئًا إلّٰا وَ رَأَیْتُ اللّٰهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ وَ فِیهِ:[ii] چیزی را ندیدم مگر آن که او را پیش از آن چیز و پس از آن چیز و همراه آن چیز و درون آن چیز مشاهده کردم. در دیدن حجّت‌خدا هم امر به همین گونه است. هر یک از موجودات عالم آیینه­ یی است که بازتابی از جلوه‌ی تامّ اسماء و صفات خداوند در آیینه‌ی تمام‌نمای حضرت حق، یعنی حجّت‌خدا، بر آن پرتو افکنده و در آن جلوه نموده است. لذا در آیینه‌ی وجود هر موجود جلوه‌ای از جمال حجّت‌خدا دیده می­شود.[iii] در این مرتبه همه چیز آیینه می­شود و با هر چیز و همراه هر چیز، آن حضرت دیده می‌شوند. ▪️مرتبه‌ی بالاتر آن است که شخص در مسیر ولایت به‌قدری پیش رود که غیر از حجّت‌خدا هیچ‌چیز و هیچ‌کس را نبیند. هرطرف روبرمی‌گرداند، حجّت‌خدا را ببیند. به دریا بنگرُم، دریا تِه وینُم به صحرا بنگرُم، صحرا تِه وینُم به هر جا بنگرم، کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وینم ◾️استاد مهدی طیب، ص۲۴۸◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️بلندای محفوظات حافظ ▪️اگر می گوید که مرا کردند، آن در بخش و است، اما آنجا که حافظ است و محفوظات او، که (هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم)؛* گفت: من طرزی حرف نزدم که کسی با سی، چهل سال درس خواندن بفهمد! (من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست / تو نیز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی)!* یک وقتی سیدنا الاستاد مرحوم این این را معنا کرد، این یک درس اسفارِ‌ خارج بود؛ (پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد).* _______________________________ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۳۱۹ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۴۷۶ * دیوان حافظ / غزلیات / شماره ۱۰۵ ◾️سخنرانی افتتاحیه کنگره اندیشه های اخلاقی _ عرفانی حضرت امام خمینی (ره) _ قم ؛ ۱۳۸۲/۰۳/۰۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei