eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ ۷ رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خدای را عز وجل که هیچ بن هیچ بن هیچ و ضعیف من ضعیف من ضعیف و تراب من تراب من تراب و مفلس من مفلس من مفلس را به ضیافت خویش فراخواند و تو گویی گریبان عاجز بن عاجز بندگان را گرفت و در دریای رحمت و نور خویش افکند که او «مؤیس الایسات عن لیس» است و بدین نگاه و رحمت، عدم را خلعت وجود پوشانید و به لسان حضرت نبوت صلی الله علیه و آله فرمود: «وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ الله»؛ وه چه دریای رحمت بیکرانی که هیچِ متحیرِ عاجز را خلعت کرامت الهی پوشانید و صائم و صومش را به خود نسبت داد... ▪️و سلام و صلوات بیکران الهی بر رسول خاتم و حبیب اول و اهل‌بیت طاهرینش صلوات الله علیهم اجمعین باد که حقیقتِ روزه‌اند و بدون توجه به آن ذوات اقدس، روزه قالبی بیش نیست و روزه‌دار را جز گرسنگی و تشنگی حاصلی دیگر نمی‌باشد. ▪️و اما در بیان اسرار روزه مطالبی چند تقدیم می‌دارم بعونه و فضله: ▪️معنی صوم عبارت از امساک و رفعت است. رفعت است چون از تمام عبادات دیگر بالاتر است و هم سبب رفعت و عروج صائم می‌شود. حق تبارک و تعالی روزه را به نفی مثل داشتن در عبادات رفعت داد و آن را به خود نسبت داد و فرمود:  «الصَّوْمُ‏ لِي‏...»، روزه برای من است اعنی روزه مال حق تبارک و تعالی است هر چند صائم بندگان هستند اما فرمود صومِ صائم مال من است و چون صوم از صائم جدا نیست تو گویی فرمود: «الصَّائمُ‏ لِي‏»؛ صائم مال من است... ▪️پس اگر صائم نیک بنگرد در حقیقت روزه‌اش حق را می‌بیند و بدان فرحناک می‌شود بلکه حق خود به خود فرحناک می‌شود.
☘مرحوم میرزا جواد آقا در «المراقبات» می‌فرماید: مهم‌ترین مراقبت ماه رجب، توجه و تذکر ملک داعی است. ☘وقتی‌که طفل به سن تحصیل رسید، باید مرتب به او تلقین کرد که شما یک استعداد علمی داری که باید با تحصیل، تغذیه شود؛ زیرا طفل مایل به بازی است و کنده شدن از بازی‌گری برای او دشوار است. ☘انسان‌ها طفل راه خدا هستند. باید مرتب یادآوری کنند که یک استعداد الهی دارند و باید آنرا پرورش دهند. وگرنه بازی‌های دنیا انسان را سرگرم می‌کند. ☘ملک داعی همان بنیهٔ الهی است، که آدمی را به ملکوت اعلی دعوت می‌نماید. باید به این شأن از وجود خویش توجه مداوم داشته باشیم. تا ندای آن‌را ادراک کنیم. ☘طبق برخی روایات، ملک داعی که در ماه رجب، تنها شب‌ها رخ می‌نماید. در ماه رمضان صبح و شام، در حال دعوت آدم به ملکوت عالم است. ☘سبب این أمر، روزهٔ روز و عبادات شب است که آدم را در أمر الهی شناور می‌نماید. (با تصرف و تلخیص) @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️افضل عبادات صوم و صمت است: اَوَّلُ العِبادَةِ الصَّمتُ وَ الصَّومُ. اَفضَلُ العِبادَةِ الصَّبرُ وَ الصَّمتُ وَ الاِنتِظارُ الفَرَجِ. یعنی هیچ چیز نخور، دم هم نزن. مؤمن یک عمر روزه است و دم هم بر نمی‎آورد. ▪️در روایت نبوی وارد شده است که بهترین عبادت دو چیز است؛ صوم و صمت. یعنی خواسته و نظریه‎ای از خود نداشته باشی و هر تقدیری خداوند برای تو پیش آورده و بریده، راضی باشی و گله و شکایتی هم اصلاً نداشته باشی و سکوت نمایی. ▪️مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️علی(علیه السلام) قله‌ی یقین بی‌نهایت◾️ ▪️اصلاً متمثل شود و مجسمه شود می‌شود علی متمثل شود یعنی علی یعنی علی یعنی علی یعنی علی و این تمام حقیقت[علوی(علیه السلام)] یعنی ▪️این چنین کسی شهادت بدهد که [محمد] پیغمبر خداست باز کسی حرفی(شک و اشکال) دارد؟!؟ ▪️چنین کسی همچون علی(علیه السلام) که به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لم اعبد ربا لم اره : خدایی که نبینم پرستش نمی‌کنم》(۱) ▪️و همچنین به نقل شیعه و سنی بگوید: 《لوکشف الغطاء ما ازددت》(۲) ▪️یقینا این حدیث آن قدر عظمت دارد که در کام امثال شیخ‌الرییس‌ها... ☑️منابع ۱) ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! کَیْفَ رَاَیْتَهُ؟ قالَ: وَیْلَکَ یا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیُونُ بِمُشاهَدَةِ الأبصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ» (اصول کافی، ج۱، ص۲۴۵ – توحید، صدوق، ص۱۰۹) ۲)غُرر الحكم و دُرر الكلم، آمدی، ج۵، ص۱۰۸ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️نیست بعد مصطفی مولای الا علی◾️ ▪️علی جان ! ما تو را می‌خواهیم. آقایان عرض می‌کنم با هیچ کس کاری نداریم. دشمنی هم نداریم می‌گوییم: ای مردم! هرکسی را که خودتان دوست دارید مال خودتون پیش‌کش خودتان. اما خدایا ! 《شاه لا فتی و هل اتی علی ئه》 آقاجان و اولادش را نازشان می‌کنم ▪️به خدا 《 بعد از مصطفی امه آقا علی ئه 》 خیلی‌ها در دنیا میگویند ما آقایی داریم به نام فلان به نام فلان ▪️بعضیا میگن بعد از پیغمبر آقای ما فلانیه فلانیه هر کسی با هر کسی می‌خواهد مشهور بشه اما ما بعد از پیغمبر علی داریم خدایا هر کسی دلش می‌خواهد که با آقاش محشور بشه محشورشون بکن اما خدایا 《بعد از مصطفی امه آقا علی ئه》 چرا ؟ برای اینکه 《اَی خزونه علم الاسما علی ئه》 باز ‌ تکرار میکنم که آقای ما علی است برای چی میگم مولای ما علی ئه ؟؟ برای اینکه 《خزونه علم الاسما علی ئه》 《ای آیینه خدا نما علی ئه》 علی علی علی علی علی به گویش محلی یعنی @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️ #افطاری ۷ #بسمه_تعالی_شانه رمضان تجلی وابتسم طوبی للعبد إذا اغتنم ▪️حمد ازلی و ابدی مر خد
☑️ ۸ ▪️معنای ضیافت را دریاب که مهمان در حریم میزبان داخل شد و همه از دست شد و او شد و أنا و أنت و هو، هو شد. مگر ضیافت الهی چون مهمانی دیگران است که مهمان غیر میزبان باشد؟! اینجا چون بر خوان ضیافتش بخواند و اذن ورود دهد، تو را اهل کرامت الله می‌کند و کرامت، توحید است یعنی تو کریم می‌شوی و کریم آن جهت وجه اللّهی است که باقی است به بقای او؛ «وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَالإكْرَامِ» (الرحمن، ۲۷) لذا فرمود «الصَّوْمُ‏ لِي‏» ای «الصَّائمُ‏ لِي‏». از این کرامت الهی آدمی می‌خواهد بمیرد؛ وه چه خدایی!!! ▪️روزه ترک عمل است نه انجام عمل لذا نفی مثلیت از روزه در عبادات، نعت سلبی است و چون حق متعال در مورد خود فرمود: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» (شوری، ۱۱)، مثلیت را از خود نفی کرد پس بین صائم و او جل جلاله مناسبتی ایجاد شد که به سبب آن حق تعالی روزه را مال خود دانست و فرمود پاداشش را هم خودش می‌دهد. ▪️روزه را ماهیتی نیست که قابل تعقل باشد بلکه صرفا ترک است لذا نمی‌توان آنرا عمل دانست و اگر عمل گفته می‌شود از روی تسامح است. پیامبر رحمت صلوات الله علیه و آله فرمود: «عَلَيكَ بالصّوْمِ فَإِنَّهُ لَا مِثلَ لَهُ» بدان جهت که حق را هم مثلی نیست و ماهیتی ندارد بلکه ماهیتش إنیت او می‌باشد پس روزه تشبه به إله عالم است بقدر وسع صائم...
‍ ▪️مَنْ‏ يَخْرُجْ‏ مِنْ‏ بَيْتِهِ‏ مُهاجِراً اِلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ؛ بین راه حركت از نفس به قلب، موت هم به دست می‌آيد. فرمود: مُوتُوا قَبْلَ‏ اَنْ‏ تَمُوتُوا. ▪️بميريد، بميريد در اين عشق بميريد ▪️كزين عشق چو مرديد همه روح پذيريد ▪️وقتی از بيت نفس بيرون آمديد، بين راه، موت شما را در می‌يابد؛ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ. وقتی به موت رسيديد، فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللهِ: اجر اين بر خداست. صورت ظاهر اگر كسی از تهران به‌سوی مکّه حركت كند، نرسیده، بين راه، حج را به جا نياورده، تصادف كند و كشته شود، مریضی بگیرد و بمیرد، حج بر گردنش نيست. اين صورت ظاهرش است؛ امّا صورت باطن اين است كه از بيت نفس، از منيّت، خودبينی، خودخواهی، انانيّت و انيّت بيرون آید و به‌سوی خانه‌ی خدا كه دل است، حركت كند، حاجی حقيقی اين است. ممكن است انسان صدبار مسجدالحرام را ببيند؛ ولی حاجی نشده باشد و ممكن است يك‌بار هم مسجدالحرام را نديده باشد و حاجی حقيقی هم او باشد. ▪️به كعبه رفتم و حسرت خورم بر آن قومیکه از زيارت دل‌های‌خسته می‌آيند ▪️كعبه يك سنگ نشانی است كه ره گم نشود ▪️ماه رمضان در عالم زمان، سايه‌ی دل مؤمن است. اگر از عالم دل سر درآورديم، اهل دل شدیم، كسی كه اهل دل است، برايش همه‌ی روزها ايّام‌الله و همه‌ی سال‌ها، سال‌های خدایی و همه‌ی ماه‌ها، ماه‌های خدایی است و او میهمان هميشگی خدا می‌شود. او فقط در ماه رمضان در ضيافت‌الله نيست؛ او دائم خودش را بر سر سفره‌ی خدا ميهمان می‌بيند. پيغمبراكرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم در همان خطبه‌ی شعبانيّه فرمودند: در اين ماه رمضان، عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ: اعمال شما مورد قبول خداست. الان يكی در اين ماه روزه می‌گيرد؛ نماز می‌خواند؛ ذكر می‌گويد؛ درحالی‌كه نمی‌داند اين عمل مورد قبول حق است يا نه؟ امّا در ماه رمضان خدا تضمين كرد؛ فرمود: نگران نباشيد! عملی كه انجام داديد مقبول است. دعا می‌كنيم؛ نمی‌دانيم اجابت می‌شود يا نه؛ امّا فرمود: دُعاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجابٌ: در ماه رمضان دعای شما مستجاب می‌شود؛ ردخور ندارد. اَنْفاسُكُمْ‏ فِيهِ‏ تَسْبِيحٌ: نفس شما تسبیح است. هوا بالا و پایین می‌رود، تسبیح است. نگفت اجر تسبیح دارد؛ نه، نفس شما تسبیح است. این بلندتر از آن است که اجرش را به شما بدهند. خود این نفس، تسبیح است. نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبادَةٌ: در ماه رمضان می‌خوابیم عبادت است. بِسْمِ اللهِ. ▪️كسی از دل سر در آورد، همه‌ی ايّام عمرش میهمان خدا می‌شود و در ضيافت‌الله است. هر وقت بخوابد، عبادت كرده است. نفس كه می‌كشد، نفسش‌، های و هوی است؛ نفسی نيست كه هوا بالا و پایين بیاید؛ اين نفس ذكر است؛ چون جوهر ذكر، اين نفس است. ذكرهای مختلفی است؛ شما «لا اِلـٰـهَ اِلاّ اللهُ»، «یا اللهُ»، «اللهُ اَكْبَرُ»، «يا هُو؛ یا هُو؛ یا مَنْ هُو؛ یا مَنْ هُوَ اِلاّ هُو» می‌گویيد، آخرش «يا هُو» می‌گویید. يای آن را هم می‌اندازيد و «هُو هُو» می‌گویيد. ته قضیه واو آن را هم انداختید، «هُ» می‌شود؛ خود نفس می‌شود. کسی اهل دل باشد، نفس که می‌کشد ذکر خداست. همه‌ی وجودش ذكر می‌شود. نبضش را هم بگيريد، «اللهُ، اللهُ، اللهُ» می‌گوید. در خواب و بيداری ذاكر است. حرف می‌زند، ذاكر است. ساكت است، ذاكر است. هر چه می‌كند، ذاكر است. ادامه دارد….. ◾️در محضر استاد مهدي طيب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۶ ▪️امر قربانی کردن بقره برای قوم بنی‌اسرائیل مشتبه شد. چه چیزی ای
  ☑️قسمت ۲۷ ▪️«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ» (بقره/۷۰) قسمت پایانی این آیه جالب توجه است. یعنی اگر ما از دام خیال هم رها شویم، ان شاءالله هدایت می‌شویم. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرموده‌اند که اگر این ان شاءالله را نمی‌گفتند، هرگز این گاو برایشان معلوم و مشخص نمی‌شد. نفس ایشان قابلیت ذبح داشته ‌است که پیغمبر خدا به آن‌ها دستور می‌دهد نفسشان را بکشند. اگر این نفوس قابلیت ذبح شدن نداشتند که آن‌ها را رها می‌کرد. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» (انعام/۹۱) در این آیه از مشیت الهی استفاده می‌کنند و می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم. مشیت الهی امر بسیار مهمی است به گونه‌ای که اگر مشیت الهی به هدایت شما تعلق نگیرد، هدایت نمی‌شوید. آیا این جبر است؟ خیر. ما که از خدایی حرف نمی‌زنیم که در آسمان‌ها باشد و مثل جدا بودن من و شما، از ما جدا باشد. بلکه ما جلوه‌‌ی خدا هستیم و ظهور مشیت او در درون ماست. «یهْدِی مَن یشَاءُ». اگر شما بخواهید مشیت خدا هم می‌خواهد. تمام مخلوقات نظام هستی به وفق استعداد، طلب و درخواست خودشان در حال حرکت به سمت حق متعال هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیسَّرٌ لِما خُلِقَ له». هر مخلوقی از آن جهتی که آن مخلوق از حق متعال طلب ظهور کرده ‌است، مورد حمایت خدا قرار دارد. اگر شما در باطن نظام هستی از خداوند هدایت بخواهید؛ یقین بدانید که خدا تمام اسباب و علل معدّه را فراهم می‌کند تا شما به هدایت برسید. زمانی که فرعون برای جلوگیری از متولد شدن موسی نوزادان را کشت، این نوزادها در باطن خودشان قرار بود به کمالاتی برسند. اراده‌ی خدا بر این است که آن نوزادها به این کمالات برسند لذا تمام این کمالات را در موسی به ظهور می‌رساند. در برزخ هم خدا به آن‌ها عنایت می‌کند تا آن‌ها به وفق استعدادشان به کمال برسند لذا ما نمی‌توانیم از کمالات دیگران به خدا شکایت کنیم چرا که خودمان نخواسته‌ایم و تلاشی نکرده‌ایم. ▪️بنی‌اسرائیل می‌گویند اگر خدا بخواهد ما هدایت می‌شویم زیرا می‌دانند که جریان فیض از پایین به بالا نیست. همین آب هم در نشئه ظاهر از بالا به پایین می‌آید. چون جریان فیض نظام هستی همواره از بالا به پایین است، باید همواره ان‌شاءالله بگوییم. «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا» (رعد/۱۷) فیض همواره در جریان است و انسان به وفق طلبش از آن بهره‌مند می‌شود. چون در حق متعال که بخل راه ندارد... ▪️«قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ» (بقره/۷۱) این گاو نفس گاو رامی نیست که زمین را شخم بزند. اگر رام باشد که زمینِ استعداد را شخم می‌زند و از آن معارف و حقایق و نور خارج می‌شود. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع حق‌ متعال باشد. درباره‌ی نظام هستی قائل هستند که عالم ذلول حق متعال است. یعنی کاری به من و شما ندارد ولی اگر خداوند به او دستور دهد که از این رام بودن خارج شو، پشه‌ای نمرود را می‌کشد، همین بادی که مظهر رحمت است یک قوم را زیر و زبر می‌کند. در این آیه هم از خصوصیات گاو نفس رام نبودن را برمی‌شمارد که اگر رام و اهلی بود دیگر نیازی نبود شما او را بکشید. چه نفسی رام است؟ نفسی که تابع عقل و شرع باشد. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/۷) اگر نفس انسان تحت تعالیم عقل قدسی رام شود، حقایق درون قلب خود را شخم می‌زند. لذا حضرت عیسی علیه‌السلام فرمود که علم و معارف در آسمان‌ها نیست بلکه در درون خودتان است. چه کار باید بکنیم تا به این حقایق دست پیدا کنیم؟ این نفس را مهار کنیم و از غضب و شهوت آن را حفظ کنیم، سپس او خودش این حقایق را از درونت بیرون می‌کشد...
◾️فرازهایی از خطبه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام معروف به شقشقیه◾️ اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ (فی بعضُ النّسخ: فُلانٌ) وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، وَ لایرْقی اِلَی الطَّیرُ. ▪️هان! به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه (برخی نسخه‌ها: فلانی) جامه خلافت را پوشید در حالی كه می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد. فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَطَوَیتُ عَنْها كَشْحاً، وَ طَفِقْتُ اَرْتَأی بَینَ اَنْ اَصُولَ بِید جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلی طِخْیة عَمْیاءَ، یهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ، وَ یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یكْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یلْقی رَبَّهُ! ▪️اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم، و عمیقاً اندیشه كردم كه با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمایم، فضایی كه پیران در آن فرسوده، و كم سالان پیر، و مؤمن تا دیدار حق دچار مشقت می‌شود! فَرَاَیتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی، وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً! ▪️دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه‌تر است، پس صبر كردم در حالی كه گویی در دیده‌ام خاشاك بود، و غصه راه گلویم را بسته بود! اَری تُراثی نَهْباً. حَتّی مَضَی الاَوَّلُ لِسَبیلِهِ، فَاَدْلی بِها اِلَی ابْنِ الْخَطّابِ بَعْدَهُ. [ثُمِّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الاَعْشی:] ▪️می دیدم كه میراثم به غارت می‌رود. تا نوبت اولی سپری شد و خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام علیه‌السلام وضع خود را به شعر شاعر عرب، اَعشی، مثل زد:] شَتّانَ ما یوْمی عَلی كُورِها وَ یوْمُ حَیانَ اَخی جابِر ▪️ِ«چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشكلات، و روز حیان برادر جابر كه غرق خوشی است» فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ. ▪️شگفتا! اولی با اینكه در زمان حیاتش می‌خواست حكومت را واگذارد، ولی برای بعد از خود عقد خلافت را جهت دیگری بست. لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیها! فَصَیرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، یغْلُظُ كَلْمُها، وَ یخْشُنُ مَسُّها، وَ یكْثُرُ الْعِثارُ فیها، وَ الْاِعْتِذارُ مِنْها. ▪️چه سخت هر كدام به یكی از دو پستان حكومت چسبیدند! حكومت را به فضایی خشن كشانیده، و به كسی رسید كه كلامش درشت، و همراهی با او دشوار، و لغزشهایش فراوان، و معذرت خواهیش زیاد بود. فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَةِ، اِنْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ اِنْ اَسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ! ▪️بودن با حكومت او كسی را می‌ماند كه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكِشد بینی اش زخم شود، و اگر رهایش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد! فَمُنِی النَّاسُ لَعَمْرُ الل‍هِ بِخَبْطٍ وَ شِماس، وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِراض. ▪️به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند. فَصَبَرْتُ عَلی طُولِ الْمُدَّةِ، وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ. حَتّی اِذا مَضی لِسَبیلِهِ، جَعَلَها فی جَماعَة زَعَمَ اَنِّی اَحَدُهُمْ. ▪️آن مدت طولانی را نیز صبر كردم، و بار سنگین هر بلایی را به دوش كشیدم. تا زمان او هم سپری شد، و امر حكومت را به شورایی سپرد كه به گمانش من هم (با این منزلت) یكی از آنانم! فَیالَلّهِ وَ لِلشُّوری! مَتَی اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الْاَوَّلِ مِنْهُمْ حَتّی صِرْتُ اُقْرَنُ اِلی هذِهِ النَّظائِرِ؟! ▪️خداوندا چه شورایی! من چه زمانی در برابر اولین آنها در برتری و شایستگی مورد شك بودم كه امروز همپایه این اعضای شورا قرار گیرم؟! لكِنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَن وَ هَن. ▪️ولی (به خاطر احقاق حق) در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا یكی به خاطر كینه‌اش به من رأی نداد، و دیگری برای بیعت به دامادش تمایل كرد، و مسائلی دیگر كه ذكرش مناسب نیست. اِلی اَنْ قامَ ثالِثُ الْقَوْمِ نافِجاً حِضْنَیهِ بَینَ نَثیلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ، وَ قامَ مَعَهُ بَنُو اَبیهِ یخْضِمُونَ مالَ الل‍هِ خِضْمَ الاِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبیعِ، ▪️تا سومی به حكومت رسید كه برنامه‌ای جز انباشتن شكم و تخلیه آن نداشت، و دودمان پدری او (بنی امیه) به همراهی او برخاستند و چون شتری كه گیاه تازه بهار را با ولع می‌خورد به غارت بیت المال دست زدند، اِلی اَنِ انْتَكَثَ فَتْلُهُ، وَ اَجْهَزَ عَلَیهِ عَمَلُهُ، وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ. ▪️در نتیجه این اوضاع رشته‌اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگی سرگونش نمود. ◾️خطبه ۳ نهج البلاغه◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei