✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍یک مسلمان سالخورده بر روی یک مزرعه
همراه با نوه جوانش زندگی میکرد
پدربزرگ هر روز صبح زود بر روی میز
آشپزخانه مینشست و قرآن میخواند
🔹نوهاش تمایل داشت عین پدربزرگش باشد
و از هر راهی که میتوانست سعی میکرد
از پدربزرگش تقلید کند
🔸یک روز آن نوه پرسید: پدربزرگ
من تلاش میکنم که مثل شما قرآن بخوانم
اما آن را نمیفهمم و آنچه را که نمیفهمم
سریع فراموش میکنم
و در نتیجه آن کتاب را میبندم
چکار باید انجام بدهم که آن قرآن را
خوب بخوانم؟
🔹پدربزرگ به آرامی از گذاشتن زغال سنگ
در کوره بخاری دست کشید و جواب داد:
این سبد زغال سنگ را داخل رودخانه بگذار
و برگشتنی برای من یک سبد آب بیاور
🔸پسر آن کار را انجام داد
همچنان که به او گفته شده بود
اما همه آب قبل از اینکه او به خانه بیاورد
به بیرون نشت میکرد
🔹پدربزرگ خندید و گفت: تو مجبور هستی
که اندکی سریعتر زمان آینده را جابجا کنی
و او را به طرف رودخانه فرستاد
تا دوباره با آن سبد تقلا کند
🔸این دفعه آن پسر سریع تر دوید
اما آن سبد خالی میشد
قبل از اینکه او به خانه برگردد
🔹پسر به پدربزرگش گفت که حمل کردن
آب با سبد یک کار غیر ممکن است
و به همین دلیل او رفت
و به جای سبد یک سطل آورد
🔸پیرمرد گفت: من سطل آب نمیخواهم
من یک سبد آب میخواهم
تو به اندازه کافی تلاش نکردی
و سپس پیرمرد از در خارج شد
تا تلاش دوباره پسر را تماشا کند
🔹در این مرحله پسر میدانست که این کار
بی فایده است اما او میخواست به پدربزرگش
نشان دهد که هر چقدر هم سریع بدود
با این حال آب به بیرون نشت میکند
قبل از اینکه او به خانه برگردد
🔸پسر دوباره آن سبد را داخل رودخانه کرد
و سخت دوید اما زمانی که رسید
نزد پدربزرگش سبد دوباره خالی بود
🔹پسر گفت:
دیدی پدربزرگ این بیفایده است
🔸پیرمرد گفت: واقعاً تو فکر میکنی
که آن بیفایده است؟
نگاه کن به داخل سبد!
🔹پسر به داخل سبد نگاه کرد و برای اولین
بار متوجه شد که آن سبد تغییر کرده بود
آن سبد زغالی قدیمی کثیف تغییر شکل
یافته بود و اکنون داخل و بیرونش تمیز بود
🔸این است رویدادی که
تو زمانی که قرآن میخوانی
شاید تو درک نکنی و یا بخاطر نیاوری
همه چیز را اما درون و بیرون تو
تغییر خواهد کرد
👌این کار خداست در زندگی ما
یعنی هدایت
🌹 رسول اکرم صلی الله علیه وآله
خانهای که در آن قرآن خوانده شود
خير آن بسيار گردد
و به اهل آن وسعت داده شود
و براى آسمانيان بدرخشد
چنانكه ستارگان آسمان
برای زمينيان میدرخشند
📚اصول كافى، جلد۲، صفحه۶۱۰
مـ🌙ـاه رمضـان
بهــار قـ📖ـرآن اسـت
قـدر ایـن لحظـههـا را بدانيم 🌿
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توماج صالحی: نون اپوزوسیون توی خون ماست
توماج صالحی هم فهمید: کسانی در این چند ماه به ما حمله میکنند که در ۴۰۱ مردم را دعوت به خشونت میکردند؛ دنبال پول و فاندشان هستند نه چیز دیگر
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایرانیها حتی اگر به خدا هم اعتقاد نداشته باشن، باید از معاویه متنفر باشن
دستورالعمل معاویه برای تحقیر نژاد ایرانی
📌 چهارشنبه
☀️ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۱ رمضان ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 12 مارس 2025 میلادی
📎 #تقویم
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍مدرسهسازی كه مدرسه ساخته بود
و در اختيار بچههای استثنائی گذاشته بود
یک روز وارد دفتر مدیر شد
گفت: آمدم در دفتر بنشينم
اول كسی كه میآید مهمانش كنم برای كربلا
گفتم: خبری شده؟
گفت: حالا ديگر من ...
🔸نشستیم ببینیم چه كسی در دفتر رئیس را
باز میكند یک مدتی كه نشستیم
یک خانم معلمی در را باز كرد
خودش هم گفت: خب همین
🔹به خانم گفتند: اين آقا صاحب مدرسه است
یعنی بانی مدرسه است آمده شما را
مجانی كربلا ببرد
مهمانت كند كه خودت كربلا بروی
اين خانم منقلب شد كلافه شد
🔸گفت: من دیروز یکی از این بچههای
حالا ديروز یعنی چند وقت قبل
حالا یا دیروز یا روز قبلش یا روزهای قبلش
یكی از این بچهها نیازی داشت
آخه بعضی از اين بچههای استثنائی بندگان
خدا آب دهانشان را هم نمیتوانند نگه دارند
اشكشان، آب دهانشان
خیلی نیاز به محبت دارند
🔹میگفت: یکی از این بچهها كه نیاز به
محبت داشت، من معلم نشستم این را
تمیزش كردم
این بچه یک نگاهی كرد و گفت:
«إِنْ شاءَ الله» كربلا بروی
و آن دعا مستجاب شد
اين اتصالات است ارتباطات خیلی قوی
🔸بنابراین یک وقت اگر كسی یک كسی را
میبیند ضعف دارد فكر نكند از ...
شاید دعای این مستجاب شود