eitaa logo
🌿هیئت محمدرسول الله (ص) 🌿
96 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
672 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 👈به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س" شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟ 👈به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت، حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... 👈"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟ از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. 👈میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد "قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ 👈میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟ همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"... 👈"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! 👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله... بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم...
وضعیت جامعه 😡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 یکشنبه ☀️ ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ هجری شمسی 🌙 ۷ شوال ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 6 آوریل 2025 میلادی 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🔹خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم 🔸سائل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی 🔹خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن 🔸سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد 🔹خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیرمردی نورانی است دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد 🔸روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد 🔹خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم 🔸خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! 🔹گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن گفت غلام توأم گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم 🔸من خضر نبی هستم مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان 🔹گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد 🔸خضر همیشه می‌گفت: خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 چند عادت آدمای خوشحال : 1. شکرگزاری: قدر چیزای خوب زندگی‌شون رو می‌دونن.  2. مثبت‌اندیشی: بیشتر به جنبه‌های خوب توجه می‌کنن.  3. روابط قوی: وقتشون رو با آدمای مهم زندگیشون می‌گذرونن.  4. ورزش: فعالیت بدنی حالشون رو بهتر می‌کنه.  5. خواب کافی: به استراحت اهمیت می‌دن.  6. کمک به دیگران: از حمایت بقیه لذت می‌برن.  7. یادگیری مداوم: دنبال تجربه‌ها و دانش جدیدن.