17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 ۲۰ خرداد سالروز شهادت شهید عارف و جوانِ مدافع حرم کشورمان، عباس دانشگر از سمنان گرامی باد.
🔸هر کس می خواهد مدافعان حرم را بشناسد وصیت نامه تصویری ایشان را ببیند. وصیت نامه ای که ثابت می کند که او با کاروان عاشورا بوده است! وصیت نامه ای که منطبق با این روزهای جهان و مسأله فلسطین است.
🔸تقریباً وصیت نامه همه شهدای مدافع حرم را دیده ام، این یکی چیز عجیبی است، غریب است. باور کنید هر کس که آن را نخواند ضرر بزرگی کرده است.
هرچقدر آروم تر باشی خالص تر هم فکر میکنی، به تصمیمات اجازه بده که از آرامش بیان نه از واکنش.
🍃🌺🍃🍃🌺🍃
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🔹شاهزادهای به شهری در قلمرو پدر خویش
سفر کرد او تصمیم گرفت ناشناخته سفر کند
تا کسی او را نشناسد
🔸چون به دروازه شهر رسید
نگهبانان شهر با او تندی کردند
شاهزاده وارد شهر شد
و به سمت نانوایی رفت تا نانی تهیه کند
نانوا چون او را غریب دید تحقیرش کرد
به کنج بنایی رفت تا استراحت کند
از آنجا نیز دورش کردند
🔹به ناگاه جوان همسن و سالی او را دید
و با او دوست شد هر دو مدتی با هم
همسفر شدند
🔸جوان را تاب تحقیر او نیامد و گفت:
در این شهر غریب چه میکنی؟
به شهر خود برگرد
شاهزاده گفت: بیا با هم چند روزی به شهر
ما سفر کنیم جوان پذیرفت و با او همراه شد
🔹چون به دروازه شهر رسیدند
بسی دید او را تکریم و احترام میکنند
و با مکنت به سراغش آمدند
و او را به دربار پادشاه بردند
🔸جوان فهمید او شاهزاده است و در تعجب شد
از او سؤال کرد چگونه در شهر غربت
این همه رنج و بیاحترامی را تحمل کردی
و سکوت نمودی در حالی که شهر ما نیز
ملکاش برای پدر شماست و همه تحت
امر او هستند؟
🔹شاهزاده گفت: وقتی کسی به من اهانت
میکرد همیشه با خودم میگفتم
این بنده مرا و جایگاه مرا نمیشناسد
اگر میدانست چنین توهین نمیکرد
🔸و اگر جائی ترس از گرفتار شدن داشتم
با خود میگفتم این سرزمین برای پدر من است
کسی قدرت زندانی کردن مرا در این شهر ندارد
بگذار بترسانندم
🔹اگر کسی مرا از جای خوابم دور میکرد
میگفتم خدایا این سرزمین ملکاش
به دست پدر من است اگر او میدانست
مرا نمیتوانست بیرون کند
🔸چنین بود که صبرم هرگز تمام نشد
تا با سربلندی و بدون اینکه رنجی در آن شهر
تحمل کنم به شهر خویش و دربار فرمانروائی
برگشتم
🔹آری مثل دنیا هم چنین است
اگر ما قدرت و پشتوانه خدا را پشت سر
خود حس کنیم و با اعمال نیکمان
محبت خداوند را جلب کنیم و بدانیم
خداوند دوستمان دارد تمام این دنیا
ملک ما میشود
🔸دیگر از سخن کسی نمیرنجیم
و از کسی متوقع نمیشویم
و صبوری میکنیم تا به سلامتی این دنیای
غریب را به شهر و موطن اصلی خود
که از آن به این شهر غریب آمدهایم
با استقبال فرشتگان وارد شویم