7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام
صباح العسل
یک عشق و حال اختصاصی👆🌺
دلتون شاد و ایام به کام🌸🌷
ببینین👆
این مرررررد، یکی از بچه های حوثی یمنی است که هم خستگی را خسته کرده و هم جوری نگاه میکنه انگار دنیا و شرق و غربش را به ذره ای حساب نمیکنه!
بیچاره سعودی
بیچاره امارات
بیچاره اونایی که فکر میکنن حریف این مرد و رفیقاش میشن!
ما میگیم چرا بن سلمان(بخوانید: بن شیطان) هر روز در سازمان ملل پلاس هست و دنبال قطعنامه و آتش بس میدوه!
پس بگو از اینا داره میخوره
حق داره بدبخت
مگه میشه حریف اینا شد؟
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
اين را به هوای كربلا پُست كنم
يا اينكه به مشهدالرّضا پُست كنم؟
یک نامه نوشته ام برایت بي بي!
این را به نشاني كجا پست كنم؟
بسم الله الرّحمن الرّحيم
بي بي! سلام، شب شده و كرده ام هوات
گفتم يكي دو خط بنويسم كه از صفات،
كم كم زلال تر شوم و مثل آينه
روحم جلا بگيرد و از بركت دعات
مثل پرنده ها بپرم سمت آسمان
مثل فرشته ها بزنم بال در هوات ...
بانوی خوب من! چه خبر؟ از خودت بگو
از زخم هاي كهنه تر از چادر سيات،
كه خاكي است و بوسه شلاق مي خورد
از آتشي كه شعله زد از گوشه ردات...
مولا كجاست؟ زخم دلش را چه مي كند،
آن شير زخم خورده صحراي عاديات؟
از من سلام و عرض ارادات و بندگي
حتما ببر به خدمت چشمان مرتضات...
ما را ملال نيست به جز دوري شما
خوبند بچه هام ... به قربان بچه هات...
جانم فداي زخم تو اي كاش پشت در،
زير فشار خرد كننده خودم به جات-
بودم كه تازيانه و سيلي به من خورد،
تا از كبود فاجعه مي دادمت نجات
يا اينكه زهر شعله آتش به من رسد
خاكسترم بسازد و ريزد به خاك پات...
اما چه حيف، روي تو نيلي شد و من آه ...
ماندم به حسرتي كه دهم جان و دل برات ...
من نذر كرده ام كه شود پهلوي تو خوب
من نذر كرده ام كه خدايم دهد شفات
اين نامه محتوي كمي خاكي تربت است
مال زمين زخمي غم، مال كربلات
گفتم برايتان بفرستم كه تا مگر
مرهم شود براي همان زخم شانه هات ...
قربان اين غمت كه گره خورده بر دلم
قربان اين جنون كه مرا مي دهد حيات
يك لحظه صبر كن و ... ببين راستي... عزيز
بين من و شما نكند خط ارتباط،
يك لحظه قطع گردد و سرگشته تر شوم،
لطفا بگير دست مرا، اِهدِنَا الصِرّاط...
مي ترسم اينكه گم بكنم شهر ندبه را
مي ترسم اينكه گم بكنم كوچه سَمات
مي ترسم اينكه باز در انجام واجبات
يا اينكه در تداوم ترك محرّمات
از من قصور سر زند واي واي واي
شرمنده تو گردم و آن چشم پر حيات...
بي بي! مباد آن كه فراموشتان شود
جان حسين جان حسن حاجت گدات...
خيلي ببخش طول كشيد و اذان صبح-
آمد و اين موذن و حيِّ عَلَي الصّلات ...
من هم كه با اين همه واگويه خواني ام
خيلي شدم مزاحم ساعات اِلتجات
پس بيشتر عزيز! مزاحم نمي شوم
قربان چشم هاي هميشه خدا نمات ...
بلوار نخل، كوچه هفتم، پلاك شعر
باشد نشان خانه من توي كائنات
چشم انتظارمت كه جوابي به من دهي
با دست خط سبز، كه جان را كنم فدات
دارد تمام مي شود اين نامه ... والسلام
امضاء ... خط فاصله ...
ايوب...
خاك پات...
شاعر: ایوب پرندآور جهرمی
حداقل ۳۶ عامل در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها در خصوص عدم پذیرش ولایت توسط مردم و نخبگان مطرح شده.
یعنی ایشان وسط معرکه، اقدام به روشنگری کردند تا مردم بفهمند از کجا دارن میخورن؟ و علت این همه بدبختی اونا چیه؟
حضرت زهرا سلام الله علیها درد بی دوای مردم را دوری از ولی خدا معرفی کردند و فرمودند که عوامل دوری همه یکسان نیست و هر کسی به دلیلی ...
اما
امشب هم خدمت رفقا عرض کردم
آنچه ما در میدان عمل از ایشان بیشتر دیدیم
و آنچه تواریخ شیعه و سنی در عرصه عملیات میدانی حضرت زهرا سلام الله علیها بیشتر شهادت میده
اینه که
ایشان تلاش زیادی کردند که میزان مقبولیت ولی خدا را به انحاء مختلف یادآوری و یا زیادتر کنند
چرا؟
چون مردم به جایی میرسن که تنها ادله مشروعیت برای آنها کافی نیست
بلکه باید دوستش هم داشته باشند
بانوی دو عالم وقتی دیدند عرصه مسجد و مجلس خلفا برای ادله و براهین قاطع و قرآنی کافی نیست
هم زمان
درِ تک به تک خانه ها را زدند تا حرف حق و درستی که داشت سانسور و یا بایکوت میشد را به صورت چهره به چهره و خانه به خانه به مردم برساند
و آن حرف و حق سانسور شده، ولایت بود
و راه و مسیر انتخاب ولی توسط مردم، محبت و علاقه است
خب دشمن هم بیکار نبود
هم در مسجد و هم در کوچه و خیابان، ایشان را متهم کردند به دفاع زن از شوهرش
دفاع اقلیت از اقلیت
دفاع خانواده پیامبر از منافعش
و خلاصه همین حرفهایی که شبکه های ظلمانی وهابی با زبان فارسی سلیس به خورد مردم میدهد.
ولی برخورد حضرت با گروهی که در مسجد بودند و با گروهی که در خانه و کوچه و بازار بودند متفاوت بود.
ایشان نزدیک بود اهل مجلس مسجد را نفرین کنند هر چند نکردند
اما برای مردم کوچه و بازار نه تنها خبری از نفرین نبود بلکه حتی اگر در را هم باز نمیکردند اما باز هم ایشان دست بر دار نبود و شب های دیگر به آن خانه و اهل خانه مراجعه میکردند