میخوام به اون شرکت هایی که میلیون ها تومن پول برای پیام بازرگانی و تبلیغات خرج میکنن بگم که ،
ما وقتی پیام بازرگانی شروع میشه میریم دستشویی
😁🤭😄
یه یارویی در خونمونو زد گفت:
داریم برا اهالی این محل یه اسختر مجانی میسازیم
خوشحال میشیم شما هم در حد توانتون کمک کنین
.
.
بابام یه لیوان آب داد بهش😐😂
_خالق تردمیل در 54 سالگی درگذشت
_مخترع ژیمناستیک در 57 سالگی درگذشت
_قهرمان بدنسازی دنیا در 41 سالگی درگذشت
+خالق کنتاکی در 94 سالگی درگذشت
+خالق نوتلا در 88 سالگی درگذشت
+خالق شاورما و کباب ترکی در 104 سالگی درگذشت
خالق نون خامه هنوز در قیدحیاتن خالق ذرت مکزیکیم روزبروز داره جوونتر ميشه
+ خلاصه که بخورید و خوش باشید که عمر دست خداست 😂😂😂
آبریزش بینی داشتم
شربت گرفتم
عوارضش نوشته:
سردرد، سرگیجه، حالت تهوع، اختلال درخواب، نارسایی کبد، سکته قلبی و مغزی، مرگ ناگهانی
پشیمون شدم
با آستین پاکش می کنم
عوارضش کمتره 😂
از بس پیام تور های سفر به اروپا و کشور های مختلف واسم اومده
و من هم جوابی بهشون ندادم
امروز یکیشون پیام داده میگه
شاهچراغ چی ...
.
شاهچراغ هم نمیای بدبخت ؟
😂😂
طرف تو فرودگاه یه خانوم میبینه
میره پیشش بهش میگه ببخشید
من همسرم رو اینجا گم کردم ، امکانش هست چند دقیقه با شما صحبت کنم !؟
خانومه میگه چرا؟
طرف میگه اخه هروقت با یه خانوم صحبت میکنم مثل جن پیداش میشه😂😂😅😅
دقت کردید مردا اصلا جزو آدمها حساب نمیشن...
مثلا توی اخبار میگه: در انفجار دیروز بیست نفر کشته شدند که سه نفر از آنها زن، و چهار تن دیگر کودک بود...
😂😂
انگار اون مردا وظيفشون بوده که کشته شن😏😏
خواستم برم سربازی بابام منو تا ترمینال رسوند گفت خب پسرم پول که به اندازه کافی داری؟
گفتم بله نگران نباش
بعدش بابام گفت یه مقدار بهم بده میخوام ماشین بنزین بزنم پول همرام نیس😐😂😂😂
جوانی وارد سوپر مارکت شد ومشغول خرید بود که متوجه کسی شد که سایه به سایه تعقیبش میکنه
رو برگرداند
زن مسنی را دید که زل زده وی را نگاه می کرد جوان پرسید:
مادر چیزی شده که مرا اینطور دنبال میکنی خانم با اشک گفت:
تو شبیه پسر مرحومم هستی وقتی مرا مادر صدا زدی خاطرات پسرم را تجدید کردی جوان گفت:
خانم این روزگاراست وسنت حیات، یکی میره یکی میاد شما هم خودتو ناراحت نکن.
زنه در حال رفتن بود که از جوان درخواست کرد دوباره وی را مادر صدا کند. جوان صدا زد مادر مادر و با صدای بلند صدا زد مادر .
زن رو برگرداند وخدا حافظی کرد ورفت جوان خرید را تمام کرد و رفت صندوق حساب کند صندوق دار گفت:
280هزار تومان جوان گفت :
اشتباه نمی کنی صندوقدار گفت:
30هزار تومان حساب شما و250هزار تومان حساب مادرتان که گفت پسرم حساب میکند
جوان از آن به بعد حتی مادرش را خاله صدا میزند😐😂😂
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه، می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!😁😂
اینایی که میگن «خوشحال شدم زیارتتون کردم»
کاش پول هم بندازن تو ضریحمون مام خوشحال بشیم😜😹