eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
87.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
683 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشار عکس های جذاب ولی خدا انتشار جملات محبت آمیز ولی خدا انتشار خنده ها و لبخندهای ولی خدا انتشار مواضع حکیمانه ولی خدا درباره دردها و مشکلات مردم انتشار کارکردها و فواید زعامت و رهبری ولی خدا کمک های مومنانه و دستگیری از محرومان در راستای اجرای اوامر ولی خدا انتشار انتقادات ولی خدا از مسئولان و متولیان خسته و ناکارآمد انتشار مواضع دوستان ولی خدا درباره ایشان عدم غلو و حرف هایی که مورد تمسخر ولی خدا توسط مردم ناآگاه می‌شود صبر در برابر توهین های ناآگاهانه نسبت به ساحت نورانی ولی خدا و جبران آن توسط محبت و ده ها راه دیگر میتواند محبت ولی خدا در دل های مردم را تقویت کند
از وقتی جرقه انقلاب اسلامی زده شد، دقیقا مانند وقتی بعثت رسول خدا اعلام شد، پیش بینی کمبودها و مواضع مردم نسبت به شرایط اقتصادی و اجتماعی میشد راهش این نبود که انقلاب نشود کما اینکه راهش این نبود که بعثت پیامبر رخ ندهد صرفا به این دلیل که ممکن است در حکومت نبوی و یا علوی کمبودهایی برای مردم اتفاق بیفتد‌ و آنها پای اسلام بگذارند خیر راهش عدم تشکیل حاکمیت و انقلاب نبود چرا که در هر حکومتی چنین مسایلی اتفاق می افتد و در هر شرایطی ممکن است وضع مردم دچار ضعف شود
ولی همین کم و کسرها علاوه بر اینکه بر ایمان مردم اثر منفی دارد، بر میزان محبت و علاقه آنها به ولی خدا هم اثر دارد. تعارف نداریم دیگه همینن حالا شما هر چی میخوای شماتت کن راهش شماتت نیست فقط اعصاب خودت و مردم را خورد می‌کنی بلکه راهش است رسیدگی به محروم توسط کمک های مومنانه حالا این رسیدگی یه موقع با گوشت و مرغ و برنج و روغن سرخ کردنی و این چیزاست یه وقت هم با تحویل مردم گرفتن و به حرفشون گوش دادن و دور همی برقرار کردن و بگو بخند و این چیزا
آقا محبت کن خواهر محبت کن بسیجی حزب اللهی استاد حاج آقا خانه دار محصل بازاری علامه مرجع تقلید لطفا یه کم مهربون باش دهن و زبون و چشم و روی خوش داشته باش همش فکر نصیحت و فرو کردن ضخامت بصیرتت تو کله مردم نباش یه کم باهاشون بگو بخند کن یه کم رسیدگی کن یه کم دو قرون دو زار جمع کن بین مردم تقسیم کن یه کم اجازه بده دوستت داشته باشن خسته نشدی از بس خودتو گرفتی و بداخلاق بازی درآوردی و اسمش هم گذاشتی شأن و جایگاه و منزلت و وقار؟
محبت توجه رسیدگی حضرت زهرا سلام الله علیها می‌رفتند درِ خونه مردم و این سه کار را انجام میدادند و اصلا هم زشت نبود و وظیفه خودشون میدونستند. می‌رفتند بخاطر محبت به ولی الله بخاطر اینکه مردم دچار اشتباه محاسباتی نشن تا درگیر محبت و توجه اغیار نشن آقا خانم اگر ما از حربه محبت استفاده نکنیم، بهاییت و وهابیت و هزار تا کوفت و زهرمار دیگه آماده هستن تا مردم را مدیون خودشون کنن و هزار تا سواستفاده دیگه انجام بدن.
دلنوشته های یک طلبه
آقا محبت کن خواهر محبت کن بسیجی حزب اللهی استاد حاج آقا خانه دار محصل بازاری علامه مرجع تقلید لطفا
دیگه لازم به تذکر نیست که در برخورد با مخاطب و مراجعه کننده نامحرم، باید وزانت داشت. لودگی و حرفهای سبک و رفتارهای جلف، نه تنها محبت نیست بلکه سراسر بدآموزی است. رفقای طلبه اساتید گرامی حساب محبت و توجه به مردم با لودگی و حرفها و رفتارهای سبک جداست.
حالا چرا امشب این بحث را مطرح کردم؟ چون این روزها شاهد خیلی حرفها درباره رهبر انقلاب از زبان و قلم بعضی ها هستیم که اصلا فکرش نمی‌کردیم پناه بر خدا البته به روشون نمیاریم ولی آدم باورش میشه که آخر الزمان شده به قرآنش از بس حرف و حدیث ها زیاد شده و انواع تیر و کمان ها به طرف رهبری کشیده شده گاهی میمونم به کی جواب بدم؟ به کی جواب ندم؟ کی داره شوخی میکنه؟ کی داره جدی میگه و اوضاع فکریش وخیم شده؟ ولی آخرش هم کار، با و و آسان تر میشه.
علیکم السلام من و شما نباید از مردم طلبکار باشیم. نباید چون یادشون رفته و یا کمتر به من و شما رسیدگی میکنند، به همشون بگیم مذهبی نما! این نهایت بی انصافی است و خوبه که آدما فورا انگ و کینه به مردم نزنند. ضمنا مگه من و شما از حال اون بنده خداها خبر داریم؟ روزگار جوری شده که باید به خاطر اینکه بدبختی هاشون برای ما نمیارن، ازشون خیلی ممنون باشیم. چه برسه که رسیدگی کنند که البته اگر رسیدگی کنند، خدا خیر و عوضشون بده به حق حضرت زهرا ضمنا خب شما که ادعات میشه گوشی را بردار و براشون تماس بگیر و حال و احوال کن. شاید مشکل دارن. شاید مریض دارن. شاید درد و ناراحتی دارن. نشستی تا بهت سر بزنن و اگه هم نیومدن، بهشون بگی مذهبی نما و دعاخون؟!!!
به جای گفتن کلمه خاک، یک درصد احتمال بدید که شاید اون لحظه حواسش نیست شاید اصلا اطلاع نداره که کارش مثل سم هست و اثر خوبی نداره شاید اون خانم مححبه، خواهر یا مادرشه شاید اشتباه از اون خانم محجبه باشه و در اون لحظه ای که شما داشتی یواشکی دید می‌زدی که بعداً تو دلت بگی خاک عالم، ده ها دلیل اتفاق افتاده که شما ازش بی خبر هستی و فقط یک رفتار را در یک لحظه خاص دیدی! کلا می‌خوام بگم حدیث داریم که هفتاد بار کار اشتباه مردم را توجیه کن. هر چند ما هم از این جماعت کم ندیدیم و بارها تذکر دادیم و قبول نکردند ولی خود آن معدود از رفقا هم میدانند که اگر کاری داشته باشند و یا لازم باشه برای آنها شهادتی بدیم، با کمال میل در خدمتشون هستیم هر چند نسبت به تک و توکی از رفتارها انتقاد داریم ولی به خودمان جرات جسارت نداده و خاک عالم هم حواله آنها نمی‌کنیم.
خب اجازه بدید بحث امشب را جمع کنم الحمدلله خدا را شکر که توفیق پیدا کردیم و قدری گفتگو کردیم امیدوارم ذخیره دنیا و آخرتمون باشه صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علیّ ات نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ نحیف حسن نکن بس کن!که آفتاب امیدم غروب کرد دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه 🔸شاعر: