6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به تو از دور سلام✋
به سلیمان جهان از طرف مور سلام✋
همه میرن تو می مونی....🏴🏴🏴🏴
💥حسین علیه السلام💥
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شب_جمعه
#کربلا
@mohameen
اشک بر امام حسین (ع) کیمیاست.mp3
4.59M
اشک بر امام حسین کیمیاست
#استاد_عالی
@mohmeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر مسلم بن عقیل علیه السلام✋
⚫️⚫️⚫️⚫️
@mohameen
#شب_دوم
#ورود_کاروان_به_کربلا
آه... به کربلا رسیدی آخر
خوش اومدی، سرت سلامت
از شوری چشمای دشمن
قامت اکبرت سلامت
@mohameen⚫️
4_5924512518423708152.mp3
19.23M
#هرخانه_یک_حسینیه
#همه_روضه_خوان
#روضه_خوانی
🏴 مداحی ورود کاروان امام حسین (علیه السلام) به کربلا
آوای قافله، میندازه وِلوله
از آن شبی که شرار تو غمگسار من است
سپند سوخته دل نام مستعار من است
قسم به روی پر از خون و موی خاکی تو
که خشت خشت خرابه حزین و زار من است
بگو به من که کبودی نشسته روی لبت؟
و یا که مشکل از این دیدگان تار من است؟
اگر چه طعمه ی آتش شده است معجر من
شرر زده تر از آن، قلب داغدار من است
ببین ز چشم کبود و ورم نموده ی من
که ندبه بر غم هجر رخ تو کار من است
مکن تو ندبه بر این پاره پاره پیرهنم
که پاره پاره تر از آن، دل فکار من است
به هر کجا که زدی بوسه یک بنفشه دمید
به جای بوسه ی تو لطمه بر عذار من است
گمان نمی بردم تا شام بمانم من
به زیر چوب عدو ذکر توست یار من است
زمین که می خوردم رنگ عمه ام می جست
ببین پدر یه خدا عمه بی قرار من است
(شعر از شاعر افتخاری کانون محامین.
محمد.ا.همدانی)
@mohameen⚫️
هدایت شده از استاد مریم حاجیعبدالباقی🍃
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* ابو ثمامه.یکی از یاران امام حسین علیه السلام *
🖤هر روز در دهه اول محرم سخنرانی کوتاه
#در_محضر_اهل_بیت_علیهم_السلام
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مریم_حاجیعبدالباقی
#دهه_اول_محرم
#شب_چهارم
#ابوثمامه
@hajiabdolbaghi
animation.gif
7.82M
🏴شب چهارم دو طفلان حضرت زینب◼️
الا ای هستی زینب امیر پهلوان *دایی*
قد *مادر* ز بار خجلتت گشته کمان *دایی*
مبادا *اکبرت* میدان رود ما در حرم مانیم
به سوی مسلخ عشقت نما ما را روان *دایی*
اگر غم لشگر انگیزد که خون *عاشقان* ریزد
به پیش لشگر دشمن سپر سازم ز جان *دایی*
به ما اسرار جنگیدن خود *زینب* بیاموزید
حریف پهلوانانیم مبین ما را جوان *دایی*
هراسی نیست از *میدان* زتیر و تیغ این عدوان
که زور جد ما *حیدر* بود در بازوان *دایی*
به جان مادرت *زهرا* به ما ده اذن جنگیدن
نگر شور *شهادت* را به روی ما عیان *دایی*
تو میدانی که سیلی خوردن *مادر* چه پر درد است
نخواهم *مادرم* بینم به زیر تازیان *دایی*
از آن ترسم که من باشم شود *مادر* اسیر کین
خورد در پیش چشم من کتک از دشمنان *دایی*
بیا و زینب و ما را سرافراز از شهادت کن
برای رفتن میدان بده تو اذنمان *دایی* (م. ا. ه)