📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۹۱) فرزندانم را ولایتمدار تربیت کن.
"مهمان نواز، ساده زیست، با اخلاص و پر تلاش بود. همچنین باهوش و زرنگ که من بعد از شهادتشان فهمیدم که یک تخریپچی نمونه در کشور بوده، اما همیشه خودش را یک درجه پایینتر حساب میکرد.
بار اول که رفت ۴۵ روز آنجا بود. وقتی که آمد و خواست دوباره برود، ابراز نگرانی و دلتنگی کردم اما علی حرفی زد که آرام شدم. او گفت "فکر میکنی اگر خانه بمانم امکان ندارد بمیرم؟ مثلاً سقف روی سرم بریزد و از دنیا بروم؟" آن زمان ما تازه خانه جدیدمان را ساخته بودیم. من نشستم با خودم فکر کردم به هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم میآید. حالا که او خودش مسیرش را انتخاب کرده و میخواهد از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم.
همیشه این حرف علی در گوشم میپیچد که گفته بود "فرزندانم را ولایتمدار تربیت کنید" و تا آنجا که بتوانم سعی میکنم همین کار را انجام دهم.
اکنون پسرم مهدی پا جای پای پدرش گذاشته و همان طور که قبلاً هم گفتم با حضور در جلسات دعا و هیئتهای مذهبی چیزی از پدر کم ندارد.
کشور و نظام ما همیشه نیاز به فداکاری و ایثار داشته و این ایثار نسل به نسل از پدر به پسر منتقل میشود. روزی پدر شوهرم در جبهههای جنگ حاضر شده بود و امروز علی برای جنگ با سلفیها به شهادت رسید و فردا هم مهدی باید راه پدرش را دنبال کند."
📚 مصاحبه با همسر #شهید #علی_زادهاکبر، پایگاه خبری خرداد
@mohameen
آآآآه مولای من ....
چه آرزوی بزرگی است ...
آیا مرا اینهمه خوشبختی میسر میشود...
مولای من، مهربانم... آقای من😭😭😭
آیا میشود وقتی در قیامت در صحنهی محشر حاضر شدم و
از من پرسیدند عمرم را در چه راهی صرف کردم
بگویم در راه تو💚
و اگر پرسیدند چیزی از عمرم بود که خرج کسی غیر از تو کنم
بگویم هرگز.😭
جانان من تا امروز که تمام من خرج غیر از تو گشت...😭
آیا میشود زین پس مدد کنی، تمام لحظههایم
همه صرف تو شود...
@mohameen
📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۹۲) راهی جز رفتن نیست...
خیلی وقت بود نفس کشیدن در این هوا برایم سخت شده بود، هوایی پر از ریا، نفاق، دورویی و دروغ و گاهی این هوا روی خودم تاثیر می گذاشت.
برای کمال و رسیدن به معبود، راهی جز رفتن نیست و عبور کردن از تن و نفس که اگر بمانی اسیر نفس می شوی.
خسته شده ام از نشستن، از کسالت، از خمودی و از یکنواختی، از این که بنشینم و هر روز خبر شهادت دوستان و هم لباسی هایم به گوشم می رسید تا امروز که این مجال فراهم شده است.
... این نفس بی ارزشی چون من، کسی نیستم برای نصیحت کردن، ولی همه را به صداقت و محبت و پرهیز از نفاق و دورویی سفارش می کنم ...
باشد که حضرت زهرا (ص) عنایتی کند و به آن هدفی که به خاطرش آمدم در سپاه برسم؛ تنها یک هدف:
هر چه خواستم از فضل تو گیرم آمد
مانده بی سر شدنم در ره زینب جانت
📚 بخشهایی از #وصیتنامه #شهید #سعید_علیزاده
@mohameen
گل نرگس
سلام آقای مهربان من
و من باز جا میمانم از یاد و نام تو 😭
چه قدر حیف!
تو همۀ ذهنم را مشغول نکردهای!
به اندازهای که مشغول تو نیستم
ذهنم را فکرهایی اشغال کردهاند
که هر کدامشان خاری است بر قلب آرامشم.
این خارها هر کدامشان به قدر چند شمشیر دو دم
برای دریدن قلب آرامشم کار میکنند
با این تفاوت که شمشیر وقتی میدرد، آرام آرام کند میشود
ولی این خارها هر چه میدرند تیزتر میشوند.
من که ذهنم خارستانی شده برای خودش
باید چه کار کنم با خارهایی که دم به دم تیزتر میشوند؟!
تک تک این خارها
وقتی به گل یاد تو میرسند، محو می شوند
گلبرگهای یاد تو هر چند لطیف
ولی در برابر این خارها سخت و محکماند.
دلم را با گلبرگهای یاد خودت
برَهان از دست این خارهای شمشیری
@mohameen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ما را برهان از غفلت از امام زمانمان و
برسان به لبخند رضایت ایشان...🤲
@mohameen