🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمتچهلودوم
🔴 با این جمله من از عصبانیت سرخ شد
شنیدم که زیر لب گفت: لاالهالاالله ...
به سمت دررفت برگشت از ریختن
اشکهایش ابایی نداشت ، با تکان دادن
انگشت اشاره به سمتم آمد...
از ترس چند قدم عقب رفتم ...
🔵 ببین طیبه منو با اسم دایی تحریک
نکن، یکبار برای همیشه بهت میگم
نه دیگه برام مهمی ... نه میخوام دلیل
خیانتت رو بدونم... و نه میخوام که
ببینمت ... برو با همون امیر میلیونر
خوش باش ... تو ارزشت همون مرد
مشروبخور و زنباره است که...
🟤 دیگه هیچچچی نشنیدم...
چشمهایم سیاهی رفت و ...
روی صورتم آب میپاشید :
طیبه... طیبه... خوبی ؟؟
غلط کردم پاشو...
🌸 صورتش را از نزدیک میدیدم خدایا
این مرد همین سال گذشته همسرم بود
و حالا یک نامحرم به خودم آمدم چادرم
را صاف کردم و روسریام را کشیدم جلو
و با صدای آهسته گفتم : خوبم ...
🔴 با خجالت گفت :
چیزی میخوای بیارم برات...
نه ممنون..
_ ببخشید ... به خدا نمیخواستم ...
+میدونم ... حقمه...
این حرفها را باااید بشنوم
🖤 با حال استیصال نگاهش کردم :
ولی مرتضی تو از هیچی خبر نداری پس
قضاوتم نکن ...
سرش پایین بود و فکر میکرد .
😔 حالم خوب نیست مرتضی تو دیگه
داغ منو بیشتر نکن ...
#ادامهدارد
🌷💐💐ای یار نا سامان من از من چرا رنجیده ای...
#شکسته_پیشرفته
#خط_خودکاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿دلم با غیر تو کی گیرد آرام
هدایت شده از مهدی پورعسکری|خوشنویسی
شیرین ترین بخشیدن
آناست که بدون اینکه از تو درخواست کنند،ببخشی.
امیرالمومنین علیه السلام
@mahdipouraskari
چقدر این حدیث بالا قشنگه
ولی وااااااااااقعا ادم دلگنده میخواد
البته راستش رو بخوای پدر و مادرها این خصلت رو دارن مخصوصا مادرها
مامان ها کانال🌷 میدونن چی میگم
الکی نیست که میگن بهشت زیر پای مادران است .
شاید ۱۵ سال پیش بود شایدم بیشتر
نزدیک عید ،رفته بودم مانتوی مامانم رو قیچی کرده بودم برای اینکه دستمال کنم و توی کارهای منزل به ایشون کمک کنم به هوای اینکه این مانتوی قدیمی مامانم هست قیچی کرده بودم
ولی کاشف به عمل اومد که مانتو نو بوده😭😭😞😞🤪😇😅🤣🤣🥴
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمتچهلوسوم
🔴 مغبون گفت :
کاری از دستم برات برنمیآیند...
بلند شد ... اگه خوبی من برم خوبیت
نداره اینجا باشم
🌺 آره خوبم برو ... به سمت در رفت
ایستاد... برگشت...
میخواست چیزی بگوید اما پیش
دستی کردم با التماس گفتم :
😢 حلالم کن مرتضی ...
تورو به خونِ بابای شهیدت
تورو به روح بابام حلالم کن ...
گیر افتاده بودم ، پای آبروی بابام و آینده
بچه ها در میون بود ... حلال کن منو
🔵 مستقیم نگاهم کرد ... سکوت ...
آهی کشید و سری تکان داد و گفت :
🔴 حلالت باشه طیبه ...
طیبه حال بدت رو با مامان فاطمه
تقسیم کن اون یه مادر و معلم
خوبه برات ،زندگیتو درست کن...
تو حالا زن اون مرد هستی...
صاحب زندگی شدی... پس بسازش ...
💖 چقدر این جملات را برادرانه برایم
گفت و بعد سریع رفت.
تمام شدم...
من همانجا در همان مسجد تمام شدم.
🌸 بقیه مراسم مثل همیشه برگزار شد ،
یخ مرتضی هیچوقت باز نشد ،
هیچوقت جاییکه من بودم حاضر
نمیشد اما به توصیه او به عمه فاطمه
پناه بردم و زندگیام وارد فاز جدیدی شد
#ادامه_دارد ...
.
#حکمت ۱۰
با مردم آنگونه رفتار کن که اگر مردید بر شما اشک بریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق به سوی شما آیند
.
اگر بدنبال فرصت ها بگردیم چند برابر میشود
و اگر نادیده بگیریم از میان میروند
چقدر قسمت دوم برای من پیش اومده 😅
امیدوارم برای شما قسمت دومش پیش نیاد
#نستعلیق_تحریری
#خط_خودکاری
☘
سعدی
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم
☘
#خط_خودکاری
#شکسته_تحریری
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
یا غریب الغربا
#خط_خودکاری
#نستعلیق_پیشرفته
#حکمت ۵۲
🌿سخاوت آن است که تو آغاز کنی
زیرا آنچه با درخواست داده میشود
یا از روی شرم است
یا از بیم شنیدن سخن ناپسند .
#خط_خودکاری
#شکسته_تحریری
جالبه یک نکته رو هم بگم حتی اساتید زبان همشون این خط رو نمیتونن تحریر کنن
برای نمونه یاد معلم زبانهای خودتون بیفتین که توی مدرسه داشتین یا کلاس رفتین
خیلی کم میتونستن پیوسته بنویسن
البته اونم نه خیلی خوب و زیبا
یکی از گروههای که خیلی خط هندرایتینگ نیازشون هست دکترها هستن
که اتفاقا یکی از دکترهایی که دارن دوره دکتریشون رو میگذرونن کلاس شرکت کردن و قراره خودشون به زودی تدریس این خط رو برای همکاراشون شروع کنن